تبیان، دستیار زندگی
ژان پل بلموندو متولد 9 آوریل (20 فروردین) 1933 است و نامش با موج نوی فرانسه در دهه 60 پیوندی تنگاتنگ دارد. او در 78 سالگی هنوز با تمام وجود می‌خندد و می‌تواند همه توجه مخاطب را به چهره متفاوتش جلب كند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بدبین اما خستگی‌ناپذیر


 ژان پل بلموندو متولد 9 آوریل (20 فروردین) 1933 است و نامش با موج نوی فرانسه در دهه 60 پیوندی تنگاتنگ دارد. او در 78 سالگی هنوز با تمام وجود می‌خندد و می‌تواند همه توجه مخاطب را به چهره متفاوتش جلب كند.


ژان پل بلموندو

او كه در غرب پاریس متولد شده وقت چندانی را صرف مدرسه رفتن نكرد، اما تا ‌توانست برای بوكس و فوتبال وقت گذاشت. دماغ شكسته و خاص او هم احتمالا یادگاری از همان روزهاست.

او در مصاحبه‌ای كه به سال 1961 باز می‌گردد، گفته است هیچ‌وقت به صورت حرفه‌ای به بوكس نپرداخت و تنها یك آماتور بود، اما در 17 سالگی آرزویی جز این نداشت كه یك بوكسور قهرمان باشد. در پاسخ به این سوال كه چرا به بوكس ادامه نداد، می‌گوید برای این‌كه باید بخواهی قهرمان باشی و حاضر باشی زندگی‌ات را فدای آن بكنی. اما من نمی‌خواستم زندگی‌ام را فدای بوكس بكنم، چون انگیزه‌های دیگری داشتم. با بوكس تو فقط جسمت را دستخوش ضربه‌های هولناك می‌كنی، اما من می‌خواستم با همه وجودم با زندگی روبه‌رو شوم.

چهره متفاوت

بلموندو با دماغ شكسته‌اش بازیگری خوش‌تیپ بود كه اواسط دهه 50 كه همه به دنبال چیزهای نویی در هنر، جامعه و سیاست بودند، وارد سینما شد و خیلی زود توانست جای خودش را پیدا كند. فیلم از نفس افتاده سال 1960 اسم ژان پل بلموندو را برای همیشه با جریان موج نوی فرانسه پیوند داد و به قهرمان ژان لوك گدار تبدیلش كرد. پس از این كه بلموندو از میمیك چهره بوگارت در این فیلم استفاده كرد، كارگردانان موج نو شروع به استفاده از این سبك بوگارت در فیلم‌هایشان كردند. سال‌ها بعد این سبك را می‌توان در فیلم دوباره بزنش، سام وودی آلن بازیافت.

سال بعد او در فیلم فلسفی ژان پیرملویل با نام لئون مورن كشیش بازی كرد. ملویل سال 1961 برای این فیلم كه یكی از مهم‌ترین فیلم‌هایش تا آن مقطع است برای اولین بار به سراغ یك بازیگر شاخص می‌رود و او كسی نیست جز ژان پل بلموندو. این فیلم بر مبنای رمانی نوشته بئاتریكس بك ساخته شده و داستان آن درباره یك كشیش است كه درگیر رابطه‌ای عاطفی با یك زن كمونیست می‌شود.

او در فیلم فلسفی ژان پیرملویل با نام لئون مورن كشیش بازی كرد. ملویل سال 1961 برای این فیلم كه یكی از مهم‌ترین فیلم‌هایش تا آن مقطع است برای اولین بار به سراغ یك بازیگر شاخص می‌رود و او كسی نیست جز ژان پل بلموندو.

هم كمدی، هم جنایی

سال بعد بلموندو در فیلم نوآری از ملویل با نام مهره نفوذی حضور یافت و در فیلم كلاه در سال 1962، اثر بعدی ملویل هم ظاهر شد كه یك فیلم گنگستری نوآر بود كه در آن شخصیت‌های تنها در نهایت با مرگ دیدار می‌كنند. او دوباره سال 1965 در فیلم دیگری از ژاك لوك گدار به نام پیروی دیوانه بازی كرد. این فیلم داستان فردیناند با بازی بلموندوست كه از زندگی و ازدواجش ناراضی است و اخراج او از یك شركت پخش برنامه‌های تلویزیونی هم مزید بر علت می‌شود تا زن و بچه را رها كند. از آنجا كه گدار در این فیلم از داشتن یك فیلمنامه از پیش آماده شده سر باز ‌زده و همه فراز و فرود فیلم را در لحظه فیلمبرداری با همكاری هنرپیشه‌ها پیش برده، نقش بلموندو در این فیلم بسیار پررنگ و تعیین‌كننده است.

در مردی از ریو سال 1965 او در نقش جنایی فرو رفت كه جریان اصلی فیلمسازی آن دوره را تشكیل می‌داد و با بازی در نقش‌های كمدی و اكشن وجهه دیگری به آنها بخشید. بلموندو خیلی زود و در سال 1963 به عنوان رئیس اتحادیه بازیگران فرانسه انتخاب شد كه نشان دهنده موفقیت او درآن دوران كوتاه است.

همكاری با كارگردانان بزرگ

بلموندو كه در برابر دوربین كارگردان‌های بزرگ دیگری مثل كلود للوچ و ویتوریو دسیكا هم بازی كرده، سال 1974 در فیلم كلیدی آلن رنه با نام استویسكی ظاهر شد كه برخی از آن به عنوان فیلمی ضعیف از بلموندو انتقاد كردند. تا اواسط دهه 80 در حالی كه او یكی از مهم‌ترین چهره‌های سینمایی فرانسه بود و هر فیلم او موجی عظیمی از مردم را به سینماها می‌كشاند، شخصیت اصلی‌ای كه او در فیلم‌ها نشان می‌دهد فردی ماجراجو و قهرمانی بدبین بود.

با بالا رفتن سنش بلموندو بر كارهای صحنه‌ای و تئاتر متمركز شد و در آنجا هم به تولید آثار موفقیت‌آمیز ادامه داد؛ هر چند فعالیت او در دهه 90 كاهش یافت و تنها در 6 فیلم ظاهر شد، اما بازی در تئاتر را با سماجت ادامه داد تا این كه سال 1999 وقتی در تئاتری از برتولت برشت با عنوان فردریك و بلوار جنایت به كارگردانی اریك ـ امانوئل اشمیت بازی می‌كرد به علت خستگی مفرط از پای در آمد. با این حال او سال 2000 در 2 فیلم بازیگران و آمازون ها ظاهر شد، اما یك سكته مغزی كه سال 2001 او را درگیر خود كرد باعث شد بلموندو 6 سال از صحنه بازی و سینما دور بماند.

بازیگر خستگی‌ناپذیر

او با بازی در فیلم یك مرد و سگش كه سال 2009 اكران شد، بار دیگر نشان داد به مبارزه ادامه می‌دهد. این فیلم به كارگردانی فرانسیس هاستر، نسخه جدیدی از فیلم اومبرتو دی شاهكار كارگردان ایتالیایی ویتوریو دسیكا سال 1951 بود و بلموندو در نقش معلم بازنشسته‌ای ظاهر شد كه تنها همدمش یك سگ است و خودش زندگی فلاكت‌باری را می‌گذراند. بلموندو نشان شوالیه را سال 1986 دریافت كرده و سال 1994 نشان برجسته كوماندر كشورش را به خود اختصاص داده است. نشان شواله لژیون دونور سال 1991 از دیگر افتخارات اوست.

سال 2010 انجمن منتقدان فیلم لس‌آنجلس جایزه یك عمر دستاورد هنری را به او دادند و بلموندو با حضور در لس‌آنجلس در این مراسم تقدیر حضور یافت. او كه با فیلم مولیر سال 1956 پا به صحنه بازیگری گذاشت در این مدت در بیش از 80 فیلم بازی كرده است.

همین چند روز پیش هم اعلام شد كه امسال جشنواره فیلم كن در شصت و چهارمین دوره برگزاری‌اش در روز 17می ‌(27 اردیبهشت) برای دستاوردهای یك عمر فعالیت سینمایی ژان پل بلموندو از این بازیگر سرشناس فرانسوی تقدیر می‌كند.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


جام‌جم / آرزو پناهی