تبیان، دستیار زندگی
رئیس خبرگزاری دولت، اخیرا در گفتگو با یكی از نشریات كشور پرده از نگرشی برداشت كه شواهد حاكیست عده ای در داخل بدنه دولت به آن معتقدند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرامین رهبری مولوی یا ارشادی؟!


رئیس خبرگزاری دولت، اخیرا در گفتگو با یكی از نشریات كشور پرده از نگرشی برداشت كه شواهد حاكیست عده ای در داخل بدنه دولت به آن معتقدند


افرادی كه به دستورات مقام معظم رهبری قید ارشادی یا مولوی الصاق می كنند از این جهت بسیار خطرناكند كه می توانند در هر لحظه ای و در مورد هر دستوری، به بهانه ارشادی بودن؛ آن را اجرا نكرده و مقاصد ناصواب خویش را دنبال كنند.

رئیس خبرگزاری دولت، اخیرا در گفتگو با یكی از نشریات كشور پرده از نگرشی برداشت كه شواهد حاكیست عده ای در داخل بدنه دولت به آن معتقدند.آنها دستورات رهبری را به دو قسم مولوی و ارشادی تقسیم كرده اند. حتی شایعاتی نیز وجود دارد كه آنها در ماجرای كنار رفتن برخی چهره های مورد وثوق نظام از دولت، بر همین مسئله تمسك كرده اند و یا در عدم به كار گیری برخی دیگر از چهره ها در دولت، مولوی یا ارشادی بودن منویات مقام معظم رهبری، مبنای برخی تصمیم گیری‌ها بوده است.

تمام این نكات جای سوال دارد. اینكه چه كسی در دولت به خود جرأت می دهد كه منویات مقام عظمای ولایت را طبقه بندی كند. چه كسانی به این نگرش ها معتقدند. با امثال رئیس خبرگزاری دولت كه رسما اعلام می كند دستور مقام معظم رهبری پیرامون عزل مشایی، یك دستور ارشادی بوده است چه برخوردی خواهد شد.

آیا رئیس جمهور در قبال اینگونه مسائلی كه از جانب نزدیكانش درز می كند موضعی دارد یا خیر...اما آیا اینكه برای این سوالات پاسخی هویدا می شود یا خیر باید منتظر آینده بود.البته تجربیات گذشته نشان داده است كه طرح نظریات غلط پیرامون ولایت فقیه و حیطه های آن همواره مورد واكنش آگاهان جامعه و خواص با بصیرت و حتی شخص مقام معظم رهبری واقع شده است.

چند سال قبل نیز شاهد بودیم كه بحث "ذوب در ولایت" كه توسط یكی از چهره های اصولگرای كشور مطرح شده بود مورد انتقاد مقام معظم رهبری قرار گرفت و ایشان تأكید كردند كه ذوب در ولایت غیر صحیح است و همه ما باید "ذوب در اسلام" باشیم.اما به نظر می رسد موضوعی كه اخیرا از جانب جوانفكر مطرح شده است، تنها كف های روی آب یك خط مشی خطرناك باشد.

افرادی كه به دستورات مقام معظم رهبری قید ارشادی یا مولوی الصاق می كنند از این جهت بسیار خطرناكند كه می توانند در هر لحظه ای و در مورد هر دستوری، به بهانه ارشادی بودن؛ آن را اجرا نكرده و مقاصد ناصواب خویش را دنبال كنند.

نگرشی كه مشغول تئوریزه كردن این تفكر است كه حتی دستورات ولایت فقیه را نیز می توان اجرا نكرد.در واقع آنها با زدن برچسب ارشادی به برخی از این دستورات و در ادامه حاشیه دار كردن آنها، اینطور القا می كنند كه عدم اجرای این دستور به همین دلایل بوده است.

پر واضح است كه برای ما كه معتقد به ولایت مطلقه فقیه هستیم، دستور ولایت اعم از هر گفتار و مكتوبی كه باشد و در هر موردی كه باشد؛ الساعه، لازم الاطاعه و لازم الاجراست. چه اینكه البته همگان می دانیم كه هیچگاه در طول تاریخ ?? ساله انقلاب اسلامی ما نیز سابقه نداشته است كه قید ارشادی یا مولوی بر دستورات مقام عظمای ولایت چه در زمان امام راحل و چه در دوران كنونی الحاق شود.

از دیگر سو از یاد نبریم كه حتی سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات و كسیكه امروز در زمینه همكاری با فتنه گران انگشت اتهام خود را به سمت او نیز نشانه رفته ایم قبلا در اظهار نظری رسمی بیان كرده بود كه در امور دولت در برخی موارد اختلاف نظرهایی با مقام معظم رهبری داشته است اما نظر ایشان را اجرا می كرده است.جدای از اینكه خاتمی راست می گوید یا نه نكته اینجاست كه آقایانی كه هم اكنون از اجرای منویات مقام معظم رهبری به بهانه ارشادی بودن آنها قصد سر باز زدن دارند چه نسبیتی با اصلاح طلبان دارند كه هم اكنون از درون دولت اصولگرا سر برآورده اند؟

نگرشی كه مشغول تئوریزه كردن این تفكر است كه حتی دستورات ولایت فقیه را نیز می توان اجرا نكرد.در واقع آنها با زدن برچسب ارشادی به برخی از این دستورات و در ادامه حاشیه دار كردن آنها، اینطور القا می كنند كه عدم اجرای این دستور به همین دلایل بوده است.

الحال كه سرچشمه های جوشان این جریان خطرناك را باید به خوبی رصد كرد و البته در ادامه خشكاند.افرادی كه به دستورات مقام معظم رهبری قید ارشادی یا مولوی الصاق می كنند از این جهت بسیار خطرناكند كه می توانند در هر لحظه ای و در مورد هر دستوری، به بهانه ارشادی بودن؛ آن را اجرا نكرده و مقاصد ناصواب خویش را دنبال كنند.

سخن بگویید تا شناخته شوید زیرا انسان در زیر زبان خود پنهان است .

این فرمایش حضرت امیرالمومنین علیه السلام امروز در اظهارات برخی از دوستان به اصطلاح اصولگرا در حال تجلی یافتن است البته از نوع به خصوص خودش . محتوای مصاحبه اخیر آقای جوانفکر با ویژه نامه نوروزی یک روزنامه _ همشهری _ مصداق بارز و جدید این مسئله می باشد . افاضات ایشان در خصوص حکم صریح ولی امر مسلمین به رئیس جمهور در خصوص موضوع انتصاب آقای مشایی به عنوان معاون اول ، بسیاری از صاحبنظران را شگفت زده نمود چه اینکه تاکنون از مدعیان جریان اصولگرایی سخنانی اینچنین شنیده نشده بود . به برخی از این افاضات توجه بفرمایید :

" چه کسی آن نامه ارشادی  رهبری به رئیس جمهور را علنی کرد؟ " ؛ " شما در چرایی اش دخول نکنید. این ها نامه های ارشادی رهبری به رئیس جمهور هستند. " ؛ " مقام معظم رهبری نظر ارشادی  داده بودند نه نظر تکلیفی. وقتی نامه علنی شد، برای آقای رئیس جمهور تکلیف شد

دو نکته اساسی در این افاضات وجود دارد : اول اینکه نامه ولایت امر ، ارشادی است و دوم آنکه اجرای آن برای رئیس جمهور تکلیف نبود اما با علنی شدن آن تکلیف شد . حال به متن نامه ولی امر مسلمین توجه فرمایید :

"بسمه تعالی

جناب آقای دكتر احمدی نژاد، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام و تحیت

انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است.

لازم است انتصاب مزبور ملغی و كان لم یكن اعلام گردد.

سیدعلی خامنه‌ای

27/4/88

دوباره به جمله آخر نامه دقت فرمایید : لازم است انتصاب مزبور ملغی و كان لم یكن اعلام گردد.

اول آنکه :

جناب آقای جوانفکر : کجای این نامه ارشادی است ؟ در مرام و ادبیات جنابعالی از چه زمانی " لازم است " را ارشادی می دانند ؟ یعنی اگر در دستورات رئیس جمهور محترم و حتی شما هم به نیروهای تحت مجموعه تان لغت " لازم است " نوشته شود می شود با این عنوان که این دستور ارشادی است از اجرای آن سرباز زد ؟ نکته دیگر آنکه از چه زمانی ارشادی و تکلیفی بودن ، بستگی به مخفی یا علنی بودن یک دستور دارد ؟ در کدام مرام و مکتب ، دستوری که علنی نشده ارشادی است اما همین که همان دستور علنی شده جنبه تکلیفی و مولوی می یابد ؟ آقای محترم ، خودتان هم این حرفایتان را قبول دارید ؟

دوم و مهمتر آنکه :

آقای محترم ، ارشادی یا مولوی بودن اوامر یک " ولی "مربوط به اهمیت قایل شده از سوی " ولی به عنوان صادر کننده " یک امر و دستور منسوب و صادر شده توسط " ولی امر " است و تأثیر آن در میزان و شدت جزا یا عقوبت در صورت اجرا و یا عدم اجرای آن حکم و دستور است به عبارتی مولوی و ارشادی بودن حکم سطح و میزان کلی پاداش و عقاب را بیان می دارد و نه اینکه مأمور در خصوص مولوی مکلف باشد و در خصوص ارشادی مخیر ؛ در صورت عدم انجام مولوی عقوبت شود و در صورت عدم اجرای ارشادی خیر !! این دریافت و معنا از ارشادی و مولوی که شما دارید نعوذ بالله نوعی استخفاف اوامر الهی است و با نص متون دینی ما در تعارض است.

فرآوری:یوسف قاضی زاده

بخش سیاست تبیان


منابع: جهان/سایت الف