تبیان، دستیار زندگی
22 بهمن 1357 در دوران معاصر ، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، ‌حادثه مهم و حیرت انگیزی برای جهانیان بود . این حادثه بزرگ قرن ، از یك سو معادلات سیاسی استكبار را در ادامه سیاست سلطه و تقسیم استعماری جهان بر هم زد و از سوی دیگ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیروزی نهایی انقلاب اسلامی


22 بهمن 1357

در دوران معاصر ، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، ‌حادثه مهم و حیرت انگیزی برای جهانیان بود . این حادثه بزرگ قرن ، از یك سو معادلات سیاسی استكبار را در ادامه سیاست سلطه و تقسیم استعماری جهان بر هم زد و از سوی دیگر ، یكی از استوارترین رژیمهای وابسته را ریشه كن ساخت و در كشور ایران ، ‌با اهمیتی كه از نظر استراتژیكی و اقتصادی برای قدرتهای بزرگ جهان داشت ، تحولی سیاسی ـ مردمی و عظیم به وجود آورد و یك بار دیگر اسلام به عنوان قدرت تعیین كننده در جهان مطرح شد و چشم انداز وحدت جهان اسلام و ایستادگی در برابر استعمار كهنه و نو ، ایجاد قطب سیاسی جدید در جهان و فروریزی رژیمهای وابسته و تحمیلی را در سرزمینهای پر نعمت اسلامی ، در برابر دیدگان مشتاق بیش از یك میلیارد مسلمان گشود و موجی از وحشت و اضطراب رادر دلهای جهانخوران پدید آورد.


آغاز نهضت

در سال 1960، کندی رئیس جمهور آمریکا شد. او به منظور جلوگیری از تعمیق اندیشه های انقلابی و در نهایت حفظ آمریکا، برنامه های اصلاحی را به حکومتهای وابسته توصیه کرد. محمدرضا شاه در سال 1339، درجهت اجرای سیاست کندی لایحه اصلاحات ارضی را به مجلس برد، اما لایحه متوقف شد.

به توصیه آمریکا، دکتر علی امینی در اردیبهشت 1340، به نخست وزیری منصوب شده و دست به انجام اصلاحاتی، از جمله اصلاحات ارضی زد، حکومت ایران و مطبوعات خارجی و به خصوص آمریکایی ، نام این اصلاحات را انقلاب نهادند که رفته رفته نام انقلاب سفید بر آن اطلاق شد . به خاطر رقابتی که بین شاه و امینی به وجود آمد ، شاه امینی را عزل و در تاریخ 27 تیر1341، اسدالله علم به نخست وزیری منسوب شد. در تاریخ 16 مهر1341، مطبوعات نوشتند که در دولت لایحه ای با سه نکته تازه به تصویب رسید. به زنان حق رای داده شد. قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان برداشته شد و به جای سوگند به قرآن ، سوگند به « کتاب آسمانی» آورده شده استپس از انتشار این خبر،موج مخالفت از سوی روحانیت ومراجع دینی پدید آمد و در میان دیگر اقشار جامعه، گسترش یافت و رژیم ناچار به عقبنشینیشد وعلم طی تلگرافی به علمای قم گفت:

نظریه دولت در مساله" اسلامیت" همان نظریه علمای اسلام است .

سوگند با قرآن مجید است .

اماامام خمینی رحمة الله یكی از مراجع بزرگ تقلید ،آن را كافی ندانسته و خواستار ادامه مبارزه شدند . سرانجام ، دولت در 7 آذر 1341، با ارسال تلگراف به علمای قم ، لغو تصویب نامه را اعلام كرد . امام رحمةالله خواستار اعلام رسمی در جراید شد ، از این رو در 10 آبان همان سال در مطبوعات نوشته شد :« در هیات دولت تصویب شد كه تصویبنامه مورخه 14/7/1341، قابل اجرا نخواهد بود.»

پس ازپایان این ماجرا ، تبلیغات دامنه داری علیه روحانیت آغاز شد. در 19دی 1341، شاه اصول پیشنهادی خود را كه بعدها « لوایح شش گانه » نام گرفت و تا سال 1356، تا 19اصل گسترش یافت ، اعلام كرد و از مردم خواست كه با شركت در همه پرسی ، به آنها رای دهند.

مراجع تقلید طی اعلامیه ای رفراندم را خلاف شرع و قانون اعلامکردهو آن را تحریم كردند. دانشگاهیان ،‌ بازاریان و اصناف با اجتماعات ، تظاهرات ، اعتصابات و بیانیه ها در تهران ، قم و برخی شهرهای بزرگ به حمایت از روحانیون برخاستند .

در ششم بهمن 1341، همه پرسی انجام گرفت و اعلام شد كه پنج میلیون و ششصد هزار رای موافق ، و چهارصدهزاروصد و پنجاه رایمخالف به صندوق ها ریخته شده است. كندی و دیگر رهبران جهان به شاه تبریك گفتند .

نوروز سال 1342 با پیشنهاد امام و تصویب مراجع قم ، عزای عمومی اعلام شد . بعد از ظهر روز دوم فروردین  به مناسبت سالروز شهادت امام صادق مجلس سوگواری در مدرسه  فیضیه قم برگزار گردیدو  جمعیت انبوهی در آن شركت كردند،ماموران رژیم ،  جلسه را به هم ریختند و شركت كنندگان بهخصوص طلاب و روحانیون را مجروح ساختندکه دراین حادثهتنی چند نیز به شهادت رسیدند . پس از این حادثه اعلامیه هایی از علمای قم ، تهران ، نجف و دیگر شهرها صادرشد ، كه رژیم شاه به دلیل بی حرمتی به دین، اصل دیانت،علما و طلاب  محكوم است . رژیم شاه كارت تحصیلی طلاب را لغووروحانیون جوان را دستگیر،و به سربازخانه ها اعزام كرد . با آغاز محرم سال 1342 شمسی  اغلب سخنرانیها و عزاداریها به صورت سیاسی برگزار شد . عصر روز عاشورا امام  در مدرسه فیضیه قم ، در حضور  انبوه مردم ، سخنرانی نموده و از اعمال رژیم شاه ، كشتار مردم، قانون شكنی،خطر اسرائیل و خطری كه اسلام و كشور را تهدید می كند ، یاد كردند، ایشان شاه را مخاطب قرار داده و گفتند : آقا من به شما نصیحت می كنم ، ای آقای شاه آی جناب شاه من تو را نصیحت می كنم دست بردار از این كارها ....

شب دوازدهم محرم مصادف با 15 خرداد ، امام در قم ، دستگیر و در تهران زندانی شدند . روز بعد كه سوم عاشورا بود ، علما و مردم از دستگیری امام آگاه شده ، تظاهرات گسترده و پردامنه ای درشهرهای بزرگ مانند ، تهران ، قم ، شیراز ، مشهد و ... پدید آمد . رژیم دستور سركوب داد و در تهران، قم و دیگر شهرهای بزرگ صدها نفر كشته و مجروح شدند . در 18 فروردین 1343 ، امام پس از آنكه چند ماه  در تهران تحت نظر بودند ، آزاد و شبانه به قم برده شدند .

در 21 مهر  1343 ،   لایحه مصونیت مستشاران آمریكایی " كاپیتولاسیون"  در مجلس شورا به تصویب رسید .

امام در تاریخ 4 آبان 1343 ، طی یك سخنرانی در مسجد اعظم قم ، این مصوبه را عامل بردگی ایرانیان و ناقض  استقلال كشور دانست و شاه را سخت مورد سئوال  قرار داد و گفت : اگر مملكت ما اشغال آمریكاست اعلام كنید .

رژیم در 13 آبان 1343 ، امام را به تركیه تبعید كرد . هیجان عمومی تمام محافل مذهبی و مبارز و طرفداران نهضت اسلامی را فراگرفت . تظاهرات و اعتصابات عمومی در تهران و قم و برخی شهرهای دیگر پدید آمد و رژیم نیز به سركوبی ادامه داد و فرزند امام حاج سید مصطفی خمینی نیز بازداشت و پس از چندی به تركیه تبعید شد .

سرانجام با موافقت حكومت ایران ، در 13 مهر 1343 ، امام به همراه فرزندش از تركیه  به نجف منتقل شدند . در 11 اسفند 1345 نایب السلطنه شدن فرح دیبا همسر  شاه اعلام شد . چون این عمل  خلاف قانون اساسی بود ، قرار شد كه در اردیبهشت  مجلس موسسان برای اصلاح قانون اساسی تشكیل شود . روحانیان مبارز مخالفت خود را با این اقدام ابراز و امام اعلام كردند كه از این پس هدف سرنگونی شاه و رژیم اوست . در آبان 1346، جشن تاجگذاری شاه برگزار شد و امام با صدور اعلامیه ای آن را محكوم ساخت . از بهمن 1348 ، امام خمینی درس « ولایت فقیه » را در نجف آغاز كردند كه بعداً به شكل كتابی مدون در ایران و كشورهای عربی انتشار یافت .

در سال 1350 ، برگزاری جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی كه با هزینه های گزاف وهرزگیهایی صورت گرفت ،  آتش خشم عمومی را در تمام سطوح بر افروخت و امام نیز بهشدت این جشن ها را محكوم كرد .

سالهای 50 تا 54 اوج دستگیری ، شكنجه ، اعدام و سركوبهای رژیم بود . در سال 1353 ، كه یكباره درآمد حاصل از فروش نفت افزون گردید شاه  برنامه بلند پروازانه  رسیدن به " تمدن بزرگ " را اعلام كرد . در تاریخ  11 اسفند 1353" حزبرستاخیز"به عنوان تنها حزب فراگیر  با تكیه به سه اصل ، اعتقاد به قانون اساسی ، نظام شاهنشاهی و انقلاب سفید ، به وسیله شاه اعلام شد و امام عضویت و شركت در آن را تحریم كرد . تغییرتاریخ هجری به شاهنشاهی كه به سبب آن قرار شد از آغاز سال 1355شمسی ، سال 2535 شاهنشاهی ، در تمام مكاتبات رسمی مورد استفاده قرار گیرد بیش از پیش بر خشم علما و مبارزان افزود .

درسال 1355 ، جیمی كارتر از حزب دموكرات رئیس جمهور آمریكا شد و از دولتهای دوست خود از جمله ایران خواست كه حقوق بشر را رعایت كنند . شاه ناگزیر" فضای باز سیاسی "را اعلام كرد و این فرصت مناسبی برای گسترش انقلاب در داخل و خارج كشور بود .


شهادت آیه الله سید مصطفی خمینی و گسترش قیام مردمی

روز اول آبان 1356 ، آیت الله حاج سید مصطفی خمینی در نجف توسط عوامل رژیم شاه به شهادت رسید . این خبر امواج تازه ای درحركت فزاینده مردم ایجاد كرد و نوار سخنرانی امام در روز دهم آبان ماه در نجف ، به منزله دستور العملی برای تشكل نیروها در مبارزه با رژیم بود . روز 17 دی  1356 ، در  روزنامه اطلاعات مقاله اهانت آمیزی تحت عنوان" ایران و استعمار سرخ و سیاه "  توسط  فردی با نام مستعار احمد رشیدی مطلق ، علیه امام درج گردید.

روز 19 دی ، طلاب و عده ای از مردم  قم در جریان اعتراض به مقاله اطلاعات،مورد هجوم قرار گرفته و طی آن چند تن به شهادت رسیدند . پس از حوادث قم ، امام طی پیامی ، سلطنت شاه را " غاصبانه و جابرانه " خوانده و فرمودند : كارتر و دیگر غارتگران مخازن ملتهای مظلوم باید بدانند ، محمد رضا ، خائن و یاغی است و از سلطنت ، مخلوع است . مراجع تقلید خواستار برگزاری مراسم چهلم شهدای قم ، در سراسر ایران شدند و در اكثر نقاط ایران مراسمی برگزار گردید كه مراسم مردم تبریز در 29 بهمن به خون كشیده شد و طی آن عده ای به شهادت رسیدند .

نوروز سال 1357 ، عزای عمومی اعلام شد و مراسم پانزده  خرداد به صورت بستن بازار و ماندن در خانه ها اجرا شد . بر اساس رهنمودهای امام مراسم ، ماه رمضان 1357 و مجالس و سخنرانیها ،  یكسره سیاسی و انقلابی و ضد رژیم  شد . در 28 مرداد ، سینما ركس آبادان توسط عوامل ساواك به آتش كشیده شد و بیش از چهار صدنفر در آن سوختند ،  كه خشم مردم – بهخصوص در خوزستان  -  چندین برابر شد .

روز 5 شهریور،جمشید آموزگار از نخست وزیری مستعفی و مهندس جعفر شریف امامی مامور تشكیل  كابینه شد و دولت خود را با عنوان" دولت آشتی ملی" به صحنه آورد و برای فریب ، خود را مذهبی و مقلد آیت الله شریعتمداری معرفی كرد  او تاریخ شاهنشاهی را لغو قمار خانه ها را تعطیل  كرد ؛ مطبوعات را آزاد  اعلام و قول داد عوامل سوء استفادهکنندهو فاسد را مجازات ، زندانیان را آزاد ، مالیاتها را كاهش و حزب رستاخیز را منحل كند .

روز 13 شهریور 1357 ، نماز عید فطر باشكوهی د رقیطریه تهران به امامت آیه الله مفتح برگزار گردید كه نمایشی از قدرت مردم در مقابل استبداد  بود . صبح 17 شهریور 1357 ،  از طریق رادیو ،  در تهران  و 12 شهر بزرگ كشور حكومت نظامی اعلام شد . اما مردم بی خبر ، صبح همان روز در میدان ژاله تهران  ( شهدا ) گرد آمدند و با هشدار نظامیان پراكنده نگشتند . تیر اندازی آغاز شد و تا ساعتها  ادامه یافت و فاجعه ای بزرگ پدید آمد . این حادثه خونین به جمعه سیاه شهرت یافت .

با آغاز سال تحصیلی،شركت دانشجویان و دانش آموزان در مبارزات خیابانی بیشتر و مؤثرتر گردید . رژیم شاه كه منشأ این قیام عمومی را شخص امام می دانست ، در اندیشه اخراج ایشان از عراق  افتاد . رژیم عراق با توصیه حكومت ایران امام را دعوت به سكوت و یا خروج از آن كشور كرد كه ایشان راه دوم را انتخاب كردند و عازم كویت شدند ، اما آن كشور به ایشان اجازه ورود نداد و از این رو ، در تاریخ 13 مهر 1357 ، عازم فرانسه شد و در دهكده " نوفل لوشاتو" ساكن گردیدند . این هجرت ، علی رغم تصور شاه ، روح تازه ای به مبارزه بخشید . در آبان ماه ، اعتصابات  كاركنان شركت نفت ، مخابرات ، بانك ملی ، سازمان آب ، راه ، رادیو و تلویزیون و .... بر دامنه مبارزات افزود . این اعتصابها دستگاه اداری كشور را به ركود و فرو پاشی كشاند . در 14 آبان ، ارتشبد غلامرضا ازهاری مأمور تشكیل كابینه شد . شاه طی یك پیام تلویزیونی از ملت ایران ، علما و سیاستمداران خواست كه به اصلاح امور كمك كنند و گفت : پیام انقلاب ملت ایران را شنیده است و وعده داد كه حكومت و دولت نظامی ، موقتی است و پس از آرام شدن اوضاع ، انتخابات آزاد برگزار ، فاسدین مجازات ، قانون اساسی ارجاع وبهطور كلی  گذشته جبران خواهد شد . دولت ازهاری در نخستین گام ، مطبوعات را تسخیر كرد و به دنبال آن اعتصاب مطبوعات آغاز شد كه تا پایان دولت او ادامه یافت . تظاهرات تاسوعا و عاشورای آن سال عملاً به صورت همه پرسی  در آمد كه مردم رژیم سلطنتی را منحل نموده و جمهوری اسلامی را با رهبری امام خواستار شدند . در پایان راهپیمایی قطعنامه ای در 17 ماده  در روز عاشورا خوانده شد كه در آن علاوه بر خلع شاه از سلطنت و تایید رهبری امام و استقرار حكومت عدل اسلامی ، تامین حقوق بشر ،  تأمین حقوق سیاسی كلیه افراد جامعه ، اجرای عدالت اجتماعی و تأمین حقوق كارگران و دهقانان ، به عنوان اهداف نهضت مردم اعلام شد .

ازهاری به بستر بیماری افتاد و شاه این بار" شاپور بختیار" را كه از اعضای قدیمی جبهه ملی بود به نخست وزیری  انتخاب كرد . او با شعار" سوسیال دموكراسی"  گام به جلو نهاد . ژنرال  هایزر فرستاده مخصوص  آمریكا  به ایران آمد و تلاش كرد ارتش را به حمایت و اطاعت بختیار وادار كند . تمهیددیگر  شاه برای حفظ تاج و تخت خود ، تشكیل" شورای سلطنت"  بود . در 26 دی، شاه به ناچار از ایران خارج شد . امام دولت بختیار را غیر قانونی و او را مجرم و خائن دانست  . مبارزه مردم به رهبری امام همچنان ادامه یافت و امام طی  بیانیه ای رهنمودهایی برای جلوگیری از هرج و مرج و حفظ اموال عمومی به ملت ایران دادند و یاد آور شدند كهبهزودی اعضای ” شورای  انقلاب “ را معرفی  خواهند كرد . تظاهرات عظیمی در روز اربعین حسینی در تهران و سراسر ایران انجام شد . در تهران قطعنامه ای در 10 ماده خوانده شد كه در آن دولت بختیار غیر قانونی اعلام و از امام تقاضا شده بود كه هر چه زودتر  شورای انقلا ب را معرفی كند . در 5 بهمن 1357 ، با تلاش اردشیر زاهدی و كمك  دولت و ارتش ،  عده ای در تهران به عنوان حمایت از قانون اساسی راهپیمایی كردند . در همان روزها اعلام شد كه امامبهزودی به ایران باز می گردد . به دستور بختیار فرودگاه های كشور بسته شد . تظاهرات مردم اوج بیشتری گرفت . سرانجام فرودگاه مهر آباد باز شد و در صبح 12 بهمن 1357 امام همراه عده ای كه اكثراً  تبعیدی سالیان پیش بودند ، وارد ایران شد، از فرودگاه  به بهشت زهرا رفت و در آنجا طی سخنانی دولت بختیار را غیر قانونی اعلام نموده و وعده معرفی دولت انقلاب را به مردم داد . در روز 19 بهمن ، عده ای از نظامیان نیروی هوایی ارتش به محل اقامت امام رفته و اطاعت خود را از رهبری انقلاب اعلام كردند. شب 21بهمن، در نیروی هوایی در گیری مسلحانه بین عده ای از افراد این نیرو و گارد شاهنشاهی پیش آمد كه مردم دخالت كرده ، به یاری نیروی هوایی شتافتند و بدین ترتیب در پادگانها به روی مردم باز شد و سلاحهایی به دست مردم افتاد . سرانجام سران ارتش دست اندركار كودتا شدند و در روز 21بهمن ، از ساعت چهار بعد از ظهر حكومت نظامی اعلام شد . امامرحمةالله اعلام كرد كه مردم به حكومت نظامی اعتنا نكنند . مردم نیز همچنان به یورش خود به مراكز دولتی، نظامی و انتظامی ادامه دادند و تقریبا تمام این مراكز با اندك درگیری و مقاومت ، تسخیر شد و به دست مردم افتاد . در پایان روز 22بهمن 1357، رژیم 2500ساله پادشاهی و سلطنت  50ساله پهلوی منقرض گشت و حكومت" جمهوری اسلامی" تشكیل شد.