تبیان، دستیار زندگی
مسعود ده نمکی مانند دو فیلم مستند و سه گانه سینمایی اش صریح است و پر اوج و فرود. او خود اخراجی های 3 را نهایت دغدغه هایش در سینما می داند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محمد صابری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در حال جنگ عقیده هستیم


مسعود ده نمکی مانند دو فیلم مستند و سه گانه سینمایی اش صریح است و پر اوج و فرود. او خود اخراجی های 3 را نهایت دغدغه هایش در سینما می داند.


در حال جنگ عقیده هستیم

خیلی ها فکر می کنند که شاید بهتر بود مسعود ده نمکی همان روزنامه نگار منتقد «شلمچه» و «جبهه» باقی می ماند و دست به دوربین نمی شد تا از دریچه دوربین سخن بگوید و خیلی های دیگر هم معتقدند که ای کاش این فیلمساز زودتر دست به کار می شد. هرچند با سه فیلم اخراجی هایی که ساخته جنجال و حاشیه های زیادی را به راه انداخته اما آنچه مسلم است دغدغه ای پشت تمام این ماجراها نهفته است که به گفته خود ده نمکی اوج آن در اخراجی ها3 بیان شده است. این روزها که فیلم جدید ده نمکی «اخراجی ها 3» (سومین فیلم از سه گانه اخراجی ها) روی پرده سینماهاست بی مناسبت ندیدیم که به سراغ او رفته و کمی راجع به فیلم با او به گفتگو بنشینیم.

یک سه گانه ساخته اید به نام اخراجی ها که بحث های زیادی را به دنبال داشته است. تصمیم به ساخت اخراجی ها از کجا سرچشمه گرفت و فکر می کردید که ساخت آن این همه حرف و حدیث به دنبال داشته باشد؟

چیزی که بیشتر از همه برای من مهم بود عمل به فرمایش حضرت امام خمینی (ره) بود که فرمودند: «جنگ ما جنگ عقیده است و مرز و جغرافیا نمی شناسد این جنگ جنگ حق و باطل است و تمام شدنی نسیت» این حرف به این معنی است که تا زمانی که زنده ایم در حال جنگ عقیده هستیم. جنگ خیر و شر، حق و باطل. برای همین کسانی که مثل ما از دفاع مقدس باقی مانده اند وظیفه دارند که این جنگ را ادامه بدهند و به گفته مرحوم شریعتی آنها که رفته اند کاری حسینی کرده اند و آنها که مانده اند کاری زینبی کنند. این امر باعث شد تا پس از قریب به 10 سال که از کار روزنامه نگاری ام می گذشت، تصمیم گرفتم دغدغه هایم را از دریچه دوربین مطرح کنم. در مورد قسمت دوم سوالتان هم باید بگویم که حرف هایی که من در اخراجی ها گفته ام، به مذاق خیلی ها خوش نمی آید و بالطبع به دنبال همین موضوع است که می بینید هجمه ای از مخالفت ها پیش می آید، ولی من معتقدم کسانی که از محتوای این فیلم ها در هراسند از آن ایراد می گیرند و خب طبیعی است که به قول شما این همه حرف و حدیث به دنبال این فیلم باشد.

حرف زدن به زبان تصویر شاید خیلی زیبا باشد اما این زیبایی زمانی به دست می آید که بدانیم چطور حروف و کلمات این زبان را به کار بگیریم تا بتوانیم به بهترین نحو سخن بگوییم. داشتن اعتقاداتی از این دست زمانی معنا پیدا می کند که شما بتوانید این اعتقادات را به من مخاطب هم منتقل کنید و به طور حتم من که پای صحبت شما می نشینم می خواهم حرف جذاب و جدیدی از شما بشنوم. برای مثال حرفی که جیمزکامرون در آواتار مطرح کرد، تنها به خاطر جاذبه های تصویری فیلمش بود که شنیده شد نه چیزی کمتر و نه چیزی بیشتر. چرا در اخراجی ها به این زبان و تاثیرگذاری آن روی مخاطب خیلی توجه نداشته اید؟

شما از آواتار صحبت می کنید و تاثیر گذاری آن، من می خواهم بگویم که سینمای ما خیلی دست و پایش بسته تر از آن است که بخواهد با فیلمی مثل آواتار یا حتی سینمای جای دیگری به غیر از ایران مقایسه شود. ما هر چه داریم و می سازیم باید با بستر سینمای خودمان مقایسه شود و اگر فیلمی پایین تر از حد استاندارها و توانایی های سینمای خودمان بود آنوقت از آن ایراد بگیریم. ولی با توجه با آنچه که در سینمای ایران موجود است و فیلم هایی که در آن ساخته می شود و بضاعت من ده نمکی در ساخت فیلم، آنچه که به عنوان ماحصل کار من درآمده در سینمای ایران نه تنها قابل دفاع است که حتی از حد استانداردها هم بالاتر است.

حرف هایی که من در اخراجی ها گفته ام، به مذاق خیلی ها خوش نمی آید و بالطبع به دنبال همین موضوع است که می بینید هجمه ای از مخالفت ها پیش می آید.

در نقدها و تحلیل هایی که از اخراجی ها دیده ام خیلی از دوستان کارشناس به این تحلیل پرداخته اند که به نوعی منظور شما و کنایه های موجود در فیلم را به جریان های سیاسی موجود نسبت بدهند و هر کس هم در این وادی برداشت های خودش را داشته است. اما چیزی که من از فیلم درک کرده ام این است که فیلم به وضع موجود و رفتارهای سیاسی نادرست در کل جامعه اشاره دارد و به هیچ وجه منظور یک طیف خاص یا تنها یک جناح سیاسی نیست. این تعبیر چقدر به ذهنیات شما نزدیک است؟

چیزهایی که من در این فیلم ها نشان داده ام برخاسته از یک تفکر آرمانگراست، تفکری که منتقد وضع موجود است و هدف آن رسیدن به آرمان های واقعی انقلاب و جنگ است. بنابراین آن مفهومی که در اینجا مطرح می شود اشاره به یک طیف خاص ندارد و منتقد جریان های سیاسی زرد در جامعه است. رفتارهایی که هم از اصولگرایان سر می زند و هم از اصلاح طلبان. وقتی اخراجیها می خواهد وارد نقد بشود دیگر چشمش را به روی هیچ اتفاقی نمی بندد و تمام تلاش خودش را می کند تا نشان دهنده تمام و کمال وضع موجود در جامعه و تاثیرات جناح های سیاسی و سیاسی بازی های جناح ها در جامعه باشد. به همین دلیل برخی از مسائلی را که مطرح کرده دوستان علم کرده اند که ضد فیلم از آن استفاده کنند.

ده نمکی

این حقایقی که می گویید شامل سوسن خانم هم می شود؟!

بله چرا که نه؟ برای اینکه این هم وسیله ای بوده برای حرکت های عوام فریبانه سیاست مدارانی که به هر ترفندی می خواهند مردم را بازی دهند. من حرف خاصی که در این فیلم گفته ام درباره دلخوری هایی که بین دو جناح سیاسی کشور ما واقع شده نیست، بلکه درباره رفتارهای پوپولیستی دو جناح سیاسی است که به نظر من اگر این رفتارهای زشت سیاسی و این مدل رقابت کردن ها بعد از دو جناح مخالف سیاسی به درون اصولگرایان کشیده شود، دوران سیاسی بدتری از زمان دوران رقابت بین اصولگرایان و اصلاح طلبان خواهیم داشت. اگر سری به سایت ها و روزنامه های اصولگرایان بزنید می بینید که به دلیل از بین رفتن برخی از حرمتها، دست به کارهایی می زنند که شاید اصلاح طلبان رویشان نمی شد انجام دهند. و این اوضاع اصلا خوب نیست. در تمام مدت فیلم هم بحث روی همین موضوع است و اینگونه رفتارها را نقد می کند، به طوریکه در جایی از فیلم می بینید که سید مرتضی که کاندیدای بسیجی و مستقل است بعد از دیدن این همه بازی های سیاسی کم می آورد و در تماسی که با روحانی فیلم دارد به او می گوید که خسته شده ام و دلگیرم از اینکه می بینم به خاطر جمع کردن یک رای باید دست به چه کارهایی که نزده اند. ولی خیلی ها پذیرفته اند که برای دو تا رای بیشتر دست به چه کارهایی بزنند. و هدف اخراجی ها به تصویر کشیدن هجو تمام این سیاسی بازی ها است. این شعری هم که در فیلم خوانده می شود (سوسن خانوم) هجو حاج گرینف است که به عنوان شعر تبلیغاتی اش استفاده می شود.

با توجه با آنچه که در سینمای ایران موجود است و فیلم هایی که در آن ساخته می شود و بضاعت من ده نمکی در ساخت فیلم، آنچه که به عنوان ماحصل کار من درآمده در سینمای ایران نه تنها قابل دفاع است که حتی از حد استانداردها هم بالاتر است.

اما برخی استفاده از این نماهنگ در فیلم شما را اتفاقاً دلیلی بر تلاش شما برای جذب مخاطب بیشتر می دانند. به گونه ای انگار شما متهم به چیزی شده اید که خود قصد نقد آن را داشته اید!؟

در پاسخ به این سوال شما را به متن شعری که با آهنگ این نماهنگ در فیلم خوانده می شود ارجاع می دهم. توجه داشته باشید وقتی این شعرمی گوید حاجی گرینف، پارتی کلفت، هم این وری، هم اون وری، می خواهد نشان دهد که حتی طرفداران خودش هم قبولش ندارند و او را یک انسان مذبذب، حزب بادی و متزور می دانند و یا این سیاست فشار از پایین چانه زنی از بالا که برای حضرات در حوزه سیاست یک اصل به شمار می رود، باید به لطیف ترین شکل نشان داده می شد که نه به مردمی که با آنها بازی شده بر بخورد و نه جلوی پخشش گرفته شود، به همین دلیل به شکل یک پارتی نشان دادیم و مستقیما به کوی دانشگاه اشاره نکردیم.

برای جمع بندی بر می گردم به سوال ابتدایی و فقط می خواهم جواب این سوال را بدانم؛ فکر می کنید روایت هجوگونه، روش مناسبی برای ارائه این تحلیل های اساسی و مهم بوده است؟

درست است که اخراجی ها هجو این سیاست بازی هاست، اما این هجو چیزی است که بیننده را به فکر فرو می برد. این گونه از روایت خیلی کمک می کند تا به ساده ترین نحو ممکن، سنگین ترین مفاهیم را به مخاطب عام منتقل کرد. فکر نمی کنم در انتخاب زبان فیلم چندان اشتباه کرده باشم.

مریم قاضی زاده

بخش سینما و تلویزیون تبیان