نوشتارى از حجةالاسلام والمسلمین عباس کعبى عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
شاخصهها و الزامات حوزه برنامهریز و آیندهساز
سلسلهجنبان روحانیت، انبیاى عظام الهى هستند و تاریخ روحانیت اسلام، با طلوع خورشید تابناک اسلام در آغاز بعثت شروع شد.
اگر ادوار تاریخ روحانیت را بر پایه سنتهاى الهى حاکم بر جامعه و تاریخ و در یک روند کلى بخواهیم ذکر نماییم، به این قرار است:
مقطع اول، بنیانگذارى اسلام:
کاشت نهال اسلام در بیست و سه سال دوران رسالت صورت گرفت.
مقطع دوم دوران حفظ، تداوم و پایدارى و مقاومت
در این دوران، ائمه اطهار علیهمالسلام و علماى راستین اسلام تا زمان تشکیل دولت صفویه و بعد از آن به مدت ده قرن براى حفظ و تداوم اسلام تلاش طاقت فرسایى داشتند. در دوران غیبت کبرى، روحانیت راستین با بازخوانى سنت و سیرت رسولاللّه و اهلبیت علیهمالسلام در حفظ میراث اسلامى و تعمیق معارف اسلامى بر پایه اجتهاد و استفاده از حکومت براى تثبیت اسلام و فرهنگ اهلبیت علیهمالسلام و گسترش آن کوشیدند.
مقطع سوم، دوران بیمارى و آفت:
این دوران با ورود آموزههاى تجددمآبانه غربى به شرق اسلامى و در بستر چالش بزرگ دین و توسعه شروع و در پى این تحولات، راهحلهاى وارداتى لیبرالیسم، کمونیسم و ناسیونالیسم و راهحلهاى التقاطى و فاصله گرفتن از مفاهیم درخشان اسلام همراه بود.
مقطع چهارم، دوران بیدارى:
این دوران با بازگشت به اسلام و هویت اسلامى و شعار اتحاد اسلامى و نهضت اسلامى و تلاش براى احیاى تمدن اسلامى از سوى سید جمالالدین اسدآبادى و شاگردانش در مصر آغاز شد و جهان اسلام را در بر گرفت. اوج دوران بیدارى به پیروزى انقلاب منجرگردید؛ در واقع انقلاب اسلامى را باید به مثابه نقطه عطفى در تاریخ اسلام تحلیل و ارزیابى نمود.
مقطع پنجم، دوران باز تولید قدرت اسلام و پیروزى انقلاب اسلامى:
انقلاب اسلامى را باید حاصل زحمات انبیا، اوصیا و علماى راستین در طول تاریخ دانست و با وقوع انقلاب اسلامى دوران تجدید بنا و شکوفایى اسلام و بازتولید قدرت اسلام بر اساس آموزههاى اهلبیت علیهمالسلام شروع گردید. به هنگام پیروزى انقلاب اسلامى، مقوله «دین افیون تودهها» است از بین رفت و در این سه دهه عزتآفرین و غرورانگیز، انقلاب اسلامى به سمت شکست لیبرالیسم و نظام سرمایهدارى و ساخت تمدن اسلامى در حال پیشرفت است. در حال حاضر، دو طرز دیدگاه و تفکر و بینش در رابطه با انسان و جهان و هستى در مصاف هم هستند. از سویى تفکر اسلام ناب محمدى صلىاللّهعلیهوآلهوسلم در عصر حاضر با گفتمان اسلام، امام و رهبرى؛ و از سوى دیگر، گفتمان نظام سلطه و استکبار جهانى با تفکر اومانیستى و لیبرالیستى که هر دو براى اداره جهان طرح و برنامه دارند. حال، روحانیت و حوزههاى علمیه در این تقابل فکرى، باید براى پیشبرد آموزههاى اهلبیت علیهمالسلام با توجه به وضعیت حال و آینده، برنامهریزى نمایند و حوزه مطلوب را طراحى نموده و براى حضور در دنیاى آینده، خود را آماده کنند.
ضرورت توجه به الزامات حرکت به سمت حوزه مطلوب:
به منظور حرکت به سمت حوزه مطلوب و ایجاد آمادگى حضور در دنیاى فرداى کاملا متفاوت و جهان آکنده از رقابت و تحولات پرشتاب در همه عرصههاى زندگى الزاماتى وجود دارد. همه این الزامات به خوبى در بیانات رهبرى بارها مورد تاکید قرار گرفته است و معظمله حجت را بر همگان تمام کرده و بایستهها و نبایستههاى تحول را به طور مکرر مورد توجه قرار دادهاند و آخرین آن سخنان جامع و منشور نوین تحول حوزهها در سفر اخیر به قم است که مورد استقبال قاطبه حوزویان اعم از مراجع و علماى بزرگ و اساتید، فضلا و طلاب قرار گرفته است. اینک نوبت اقدام حوزویان، براى تحقق انتظارات رهبرى است.
روندهاى کلان شکلدهنده جهان فردا بر اساس تمدن مادى غربى:
تمدن غربى با پایههاى فکرى و مکاتب گوناگون اجتماعى و تأثیرات هولناک در عرصههاى گوناگون زندگى انسانى در حال سقوط تدریجى و افول است. این روندهاى کلان پیش رو و جهان فرداى تمدن غربى، داراى این مشخصههایى است. پیشرفت پرشتاب فنآورى، رفاه اقتصادى، کاهش منابع انرژى فسیلى (نفت و گاز)، تخریب محیط زیست، افزایش جمعیت جهانى، رشد تسلیحات کشتار جمعى و جهانى، افزایش فعالیتهاى مغزى و کاهش فعالیتهاى بدنى، تهدید سلامت در کنار تلاش بیشتر براى سلامت، رشد دنیاگرایى و تجملگرایى، اسراف و تبذیر در کنار شکاف طبقاتى، تنوع در لذتگرایى مادىگرایانه در همه عرصهها؛ بهویژه سینما و هنر و مسایل جنسى، موسیقى و خلق سبکها و شیوههاى نو در زندگى، پیچیدهشدن زندگى ابزارى، تعبد گریزى و افول سنتگرایى و فرهنگهاى بومى، افول فکرى و مصرفگرایى حتى در اندیشه و رواج اندیشههاى کپسولى و آمادهخورى ذهنى به خاطر کثرت اشتغالات، فروپاشى اخلاقى، بحران هویت انسانى و از بین رفتن خانواده هستهاى و شکلگیرى خانواده مجازى. این همه، در اثر سرعت و شتاب در تحولات و تغییرات در همه عرصههاى زندگى است. در نتیجه ناامنى، فقر، تبعیض، فساد و تهدید و چالشهاى عمیق انسانى ناشى از مناسبات ظالمانه و نظام سلطه و زندگى ابزارى و تکبعدى، فروپاشى تمدن غرب حتمى است.
روندهاى کلان شکلدهنده جهان فردا بر پایه گفتمان انقلاب اسلامى:
امروزه در پى انقلاب اسلامى، با رشد بیدارى انسانى و اسلامى در سطح جهان و تحیر ناشى از پیامدهاى تمدن غربى، اقبال انسان معاصر به راهحل دیگرى براى تحقق زندگى واقعى انسانى، شدت یافته است.
آینده مطلوب بر اساس شکلگیرى روندهاى کلان ذیل استوار است:
بازگشت سریع انسان معاصر به خدا، پیوند علم و ایمان، عقلانیت و معنویت و بندگى خدا، اخلاق و فضیلت، عدالت و کرامت انسان، عزت و آزادگى، رحمت، رأفت و محبت و عاطفه انسانى، جامعه خانوادهبنیاد، کار، تلاش و تولید، احساس مسئولیت همگانى نسبت به سرنوشت مشترک بشر در مسیر کمال و رشد و تعالى، خدمت واقعى به جامعه بشرى، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، سلامت، شادابى و نشاط و امنیت فراگیر، امید و انتظار و هدایت و عبادت و تقرب الهى و کمال. در این میان، به حول و قوه الهى با تغییر معادلات منطقهاى و بینالمللى به سود انقلاب اسلامى و شکلگیرى خاورمیانه اسلامى و زوال اسرائیل و تحقق ایران توسعهیافته و قدرت اول منطقه، بسترهاى مناسب براى شکلگیرى تمدن اسلامى فرامىرسد و افقهاى جهانى برروى حوزه و روحانیت گشوده مىشود.
سؤال این است:
آیا حوزه و روحانیت خود را براى چنین روزى آماده کرده است؟
آیا روحانیت نبض تفکر حال و آینده جوامع را به دست گرفته است؟
آیا بسترها و ظرفیتهاى لازم و بهطور کلى چنین افق دیدى در میان روحانیت و حوزه ها فراهم گشته است؟ براى پاسخ به این سؤالها، لازم است شاخصههاى حوزه و روحانیت امروز را برشماریم.
شاخصههاى حوزه و روحانیت امروز:
حوزه جوان: بیش از 55% طلاب زیر30 سال و 35% بین 30 تا 50 سال سن دارند. و این نشاندهنده ترکیب سنى جوان حوزههاست. باید در هرگونه برنامهریزى معطوف به ساخت آینده، متن حوزه جوان و با همت و عزم و اراده و انقلابى و با روحیه بسیجى و جهادى را در نظر گرفت. امروز مقیاس تأثیرگذارى روحانیت، جهانى شده است و مخاطبان روحانیت، در پنج قاره جهان پراکنده اند و تشنه معارف خالص اسلامى بر پایه تعالیم اهلبیت علیهمالسلام هستند. امروز حوزه و روحانیت در عصر عزت و شکوفایى به سر مىبرد.
پیشنهاداتى در مسیر تحول حوزه و روحانیت:
محورهایى که بر فرض اقدام مناسب، به مدیریت تحول شتاب مىبخشد:
یک: تدوین بیانیه راهبردى ماموریت روحانیت که این بیانیه بر پایه بندهاى ذیل استوار است: «تربیت نیروهاى متعهد و کارآمد»، «گسترش کمّى و کیفى مجموعه روحانیت و حوزههاى علمیه»، «مهندسى تبلیغ بر اساس نقشه جامع و با نگاه سیستمى»، «چرخه تولید پیام دینى و پالایش و توزیع مناسب پیام» و «اقدام براى جذب و استفاده از پیام».
تولید علم بر پایه مجتهدپرورى و نظریهپردازى در علوم دینى و فتح قلههاى دانش.
ترسیم الگوى صحیح تعامل روحانیت و نظام، جهت تأمین نیازهاى فکرى، علمى و فقهى و مدیریتى نظام اسلامى در سطوح گوناگون و نیز پشتیبانى نظام از روحانیت و حوزهها که عنداللزوم نهادسازى در این زمینه ضرورت مىیابد؛ نهادى فراتر از مرکز تعامل صرفا قوه ى مجریه (دولت) و روحانیت؛ و حضور در صحنه بینالملل.
فراگیرى زبانهاى زنده بهویژه عربى و انگلیسى. نشر، ترجمه و توزیع تولیدات حوزوى؛ حضور در کنفرانسهاى علمى و بینالمللى؛ بسترسازى براى شکلگیرى دیپلماسى مذهبى در مسایل بینالملل با سازمانها و نهادهاى منطقهاى و بینالمللى بهویژه در سطح جهان اسلام؛ و تلاش براى وحدت اسلامى و مشارکت فعال حوزهها در مسایل سرنوشتساز امت اسلامى.
دو: تجدید ساختار نوین مدیریت عالى حوزه و روحانیت، متناسب با بیانیه ماموریت و تفکیک وظایف، از جمله محوریتهایى است که به مدیریت تحول شتاب مىدهد.
سه: تقویت مدیریت حوزههاى علمیه و تفکیک امر اجرا از سیاستگذارى؛ و کوچکسازى و روانسازى مدیریت حوزه معطوف به تربیت نیرو و نظام غیرمتمرکز، تقویت حوزه شهرستانها و تقویت نظارت و ارزیابى.
چهار: برنامهریزى مستمر بر پایه نیازسنجى، امکانسنجى، حسابگرى، نظارت و ارزیابى؛ و روانسازى تشکیلات و روشها با حفظ اصالتها و روشهاى حوزه و روحانیت همراه با نوآورى در فنون مدیریتى و اهتمام ویژه به آیندهپژوهى دینى و فرهنگى.
پنج: ترسیم شاخصهاى حوزه و روحانیت مطلوب در دهه چهارم انقلاب اسلامى، از دیگر محورهایى است که به مدیریت تحول شتاب خواهد بخشید.
حوزه مطلوب:
حوزه مجتهدپرور، پاسخگو به نیازهاى متنوع با توزیع جغرافیایى مناسب و پوشش فراگیر مخاطبان و حوزه با منابع انسانى گسترده و محصولات فکرى و برخوردار از فنآورى و ارتباطات گسترده جهانى و بیانگر معارف اسلامى و نظامات اسلامى بر پایه دقیق و علمى را مىتوان حوزه مطلوب برشمرد.
شاخصهاى روحانى مطلوب:
دانا، باتقوا، سادهزیست و با عزت نفس، مردمى بودن، داراى روحیه خدمتگزارى، صادق، مسئولیتشناس، دین مدار و آمر به معروف و ناهى از منکر، پایبند به نظام اسلامى و آرمانهاى امام و رهبرى و شهدا، معتقد به ولایت فقیه، داراى روحیه کار دستهجمعى، داراى روحیه جذاب بهویژه براى جوانان، داراى مهارت، چابکى و تحرک، زمانشناس و با بصیرت، خردمند و با حکمت. لازم است در هرگونه برنامهریزى در نظام تعلیم و تربیت و پژوهش و تحقیق؛ و تلاش در نوسازى تشکیلات و روشها و مدیریت، به امر شاخصگذارى کمّى و طراحى دقیق میدانى به منظور تحقق حوزه مطلوب و شاخصهاى روحانى مطلوب، توجه شود.
امید است در حد وسع و توان به تکلیف و وظیفه خود در این مقطع سرنوشتساز تاریخ اسلام و اهلبیت علیهمالسلام و انقلاب، جامه عمل بپوشانیم و با جدىگرفتن مدیریت تحول و بهرهمندى از رهنمودهاى رهبر فرزانه و برنامهریزى دقیق و نگاه به آینده، زمینه ظهور حضرت بقیةاللّهالاعظم و دولت کریمه امام زمان عجلاللّهتعالىفرجهالشریف فراهم شود.
مطالب مرتبط
روحانیت و مقابله با ترفند های دشمن2
همچنان نيازمند اسلام و روحانيتيم
تنظیم برای تبیان گروه حوزه علمیه