تبیان، دستیار زندگی
ز «جرم» کیمیایی گرفته تا «یه حبه قند» میرکریمی و «جدایی نادر از سیمین» فرهادی.از سوی دیگر مجموعه راش‌های آشفته‌ای به‌نام فیلم «فرزند صبح» در جشنواره به نمایش درآمد که افخمی آن‌را دستپخت تهیه‌کننده دانست و مسئولیتش را نپذیرفت. حالا هم افخمی گفته قصد دارد ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بحران تهیه‌کنندگی


تهیه‌کنندگی 2 فیلم پرفروش این روزهای سینما برعهده کارگردانانشان بوده است. بیشتر فیلم‌های شاخص جشنواره فجر نیز تهیه‌کننده و کارگردان مشترکی داشتند.


از «جرم» کیمیایی گرفته تا «یه حبه قند» میرکریمی و «جدایی نادر از سیمین» فرهادی.از سوی دیگر مجموعه راش‌های

سینما

آشفته‌ای به‌نام فیلم «فرزند صبح» در جشنواره به نمایش درآمد که افخمی آن‌را دستپخت تهیه‌کننده دانست و مسئولیتش را نپذیرفت. حالا هم افخمی گفته قصد دارد با هزینه خودش نسخه تازه‌ای از فیلم ارائه کند. یک کارگردان جوان هم در گفت‌وگو با یکی از خبرگزاری‌ها از مشکلاتی که در مرحله تهیه و تولید داشته یاد کرد و اینکه بر اثر فشار و استرس در میانه فیلمبرداری سکته کرده است.

اینها نشانه‌هایی از بحران تهیه‌کنندگی در سینمای ایران هستند. حرفه‌ای کاملا تخصصی در دنیا که در اینجا اصلا جدی گرفته نمی‌شود. تعبیر عامیانه‌ای وجود دارد که تهیه‌کننده را فرد پولداری می‌داند که خرج فیلم را می‌دهد. در این سال‌ها تهیه‌کننده فردی است که می‌تواند سرمایه تولید فیلم را از منابع دولتی و خصوصی فراهم کند.

کسی که با استفاده از روابطش می‌تواند یک نهاد دولتی را مجاب کند که هزینه فیلم را تقبل کند یا می‌داند چگونه سراغ بخش خصوصی برود و اسپانسر برای فیلم جذب کند. این ویژگی‌ها در اولویت کار تهیه‌کننده قرار گرفته و شناخت سینما و مقوله تولید در حاشیه. توانایی مدیریت پروژه از مرحله تدارکات تا اکران و مدیریت درست هزینه هم چندان جدی گرفته نمی‌شود. در اینجا معمولا تهیه‌کننده کسی است که می‌خواهد فیلمش را ارزان تمام کند. 2 سال پیش فیلمی ساخته شد که 80 درصد هزینه تولیدش دستمزد بازیگرانش بود.

فیلمی زیر استاندارد که با شتاب و توسط گروهی غیرحرفه‌ای ساخته شد. عوامل پشت دوربین باید ارزان می‌بودند چون ستاره‌های گران‌قیمتی در فیلم حضور داشتند و مخارج حسابی بالا رفته بود. اینگونه است که تهیه‌کننده 100 میلیون به یک بازیگر می‌دهد ولی برای طراح صحنه و مدیر فیلمبرداری و حتی کارگردان دنبال ارزان‌ترین نیروهاست.

فیلمی زیر استاندارد که با شتاب و توسط گروهی غیرحرفه‌ای ساخته شد. عوامل پشت دوربین باید ارزان می‌بودند چون ستاره‌های گران‌قیمتی در فیلم حضور داشتند و مخارج حسابی بالا رفته بود. اینگونه است که تهیه‌کننده 100 میلیون به یک بازیگر می‌دهد ولی برای طراح صحنه و مدیر فیلمبرداری و حتی کارگردان دنبال ارزان‌ترین نیروهاست. البته اختلافات صنفی در آشفتگی حاکم بر فضای تهیه‌کنندگی در سینمای ایران بی‌تأثیر نبوده است.

صنفی که در سال‌های اخیر چنان به مجادله و دعوا پرداخته که کار اصلی‌اش را فراموش کرده. اگر به تیتراژ فیلم‌های برجسته دهه 60 و 70 نگاه کنید می‌بینید اغلب آنها توسط تهیه‌کنندگانی توانا تولید شده‌اند. «مادر»، «هامون»، «دندان مار»، «از کرخه تا راین»، «شوکران» و ... روزگاری که علی حاتمی، ابراهیم حاتمی‌کیا، مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و ... با تهیه‌کننده کار می‌کردند ولی الان چند سالی است که شاهد هستیم فیلمسازانی برجسته ترجیح می‌دهند خودشان تهیه‌کننده آثارشان باشند. حالا با صنفی سر و کار داریم که چند دستگی در آن بیداد می‌کند.

گروهی به معاونت سینمایی متمایل شده‌اند و پشت‌گرم به حمایت دولت هستند. گروهی دیگر به خانه سینما گرایش دارند و گروهی هم هستند که نه این را قبول دارند و نه آن را!جالب اینکه در 2سال اخیر تعداد قابل توجهی از افراد ناشناخته موفق به دریافت پروانه ساخت به عنوان تهیه‌کننده شده‌اند. یعنی اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد هم عملا نشان داده که تهیه‌کنندگی را یک تخصص نمی‌داند. در چنین شرایطی طبیعی است که تهیه‌کنندگی با همان تعریف عامیانه‌اش به واقعیت نزدیک باشد تا آنچه که در کشورهای صاحب سینما جریان دارد.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:سعید مروتی/همشهری