تبیان، دستیار زندگی
واكنش بد و اثر نامطلوبى كه سخن گوینده اسلامى در قلوب مردم با ایمان به جاى مى‏گذارد، و در انكار آن سخن، از یكدیگر پیشى مى‏گیرند، ناشى از دو عامل است: یكى انحرافات فكرى و آن دیگر ناسنجیده سخن گفتن
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کنش و واکنش

کنش و واکنش

برخي از سخنرانان و سخنوران که شايد سالهاي سال سخن گفته اند و به عنوان يک خطيب توانا و زربرسدست هم شهرت دارند از يک نکته کليدي و اساسي غفلت مي کنند و آن هم مساله کنش و واکنش است. به تعبير ديگر بايد گفت: کساني که سخن مي گويند بايد در نظر داشته باشند که کلامشان چه تاثيري روي مخاطب خواهد گذاشت.

آيا آنچه متکلم از کلام خود قصد مي کند، همان چيزي است که مخاطب بر اشت مي کند. گاهي مواقع سخني رانده مي شود بدون اينکه عواقب آن در ذهن مخاطب سنجيده شود. چه بسا مطلبي که شبهه اي را در ذهن مخاطب القا کرده و براي برطرف کردن آن نياز به ساعت‌ها سخنراني ديگري باشد.

برخي وقت‌ها در خلال بيان مطالب، ممکن است مطلب به گونه‌اي بيان شود، که به صورت ناخودآگاه، اثر معکوس روي مخاطب بگذارد و اين اثر معکوس ممکن است ناشي از نحوه بيان و يا محتواي آن باشد.

يكى از مسائل مهمى كه بايد همواره مورد توجه سخنوران تحصيل كرده و نافذ الكلام باشد و هرگز از آن غافل نشوند، دقت در مطلبى است كه مى‏خواهند درباره آن بحث نمايند. خطيب توانا، قبل از آغاز سخن، بايد موضوع گفتار خود را از بعدهاى مختلف بسنجد، واكنش‏هايى كه از جهات متعدد ممكن است بروز نمايد در نظر بگيرد و پس از بررسى كامل و اطمينان خاطر، آن را در كرسى سخن، براى شنوندگان بيان نماييييد.

اگر اين وظيفه اساسى را آن طور كه بايد انجام ندهد و تمام جهات سخن را به شايستگى نسنجد، ممكن است با پيش آمدى ناگوار و رنج آور مواجه گردد و ناچار شود با خجلت و شرمندگى، از شنوندگان عذر خواهى نمايد. گاهى به همه دسترسى پيدا نمى‏كند و نمى‏تواند تمام آنان را از انحراف فكرى ناشى از سخن خود رهايى بخشد، و تا پايان عمر، در عذاب روحى خواهد بود.

خطيب توانا، قبل از آغاز سخن، بايد موضوع گفتار خود را از بعدهاى مختلف بسنجد، واكنش‏هايى كه از جهات متعدد ممكن است بروز نمايد در نظر بگيرد و پس از بررسى كامل و اطمينان خاطر، آن را در كرسى سخن، براى شنوندگان بيان نمايد

قل السجاد عليه السلام : للزهرى اياك و ان تعجب من نفسك و اياك ان تتكلم بما تسبق الى القلوب انكاره و ان كان عندك اعتذاره فليس كل من تسمعه شراً يمكنك ان توسعه عذراً ثم قال يا زهرى من لم يكن عقله من اكمل ما فيه كان هلاكه من ايسر ما فيه.(1)

امام سجاد عليه السلام، به زهرى، كه فردى بود تحصيل كرده و سخنور، فرمود: بپرهيز از اين كه دچار عجب شوى و خودبين گردى و بپرهيز از اين كه درباره چيزى سخن بگويى كه قلوب مردم با آن ناموافق است و دل‏ها در انكارش پيشى مى‏گيرند، هر چند راه معذرت خواهى از آن گفته در اختيارت باشد. زيرا اين طور نيست كه به هركس سخن شرى را بشنوانى، بتوانى عذر خويش را نيز اطلاعش برسانى. سپس فرمود كسى كه عقل، از كامل‏ترين ذخاير وجودى‏اش نباشد، هلاكتش از آسان‏ترين چيزى است كه در او وجود دارد.

امام سجاد (عليه السلام)، به عنوان موعظه، نامه‏اى به زهرى نوشته كه در كتب احاديث آمده است. از آن بر مى‏آيد كه او، در مسير زندگى، به انحراف گراييده، خدمت طاغوتيان را در حكومت بنى اميه پذيرا شده، و خويشتن را وسيله پيشبرد مقاصد نامشروع آنان ساخته است. امام (عليه السلام)، در خلال نامه، به او تذكراتى داده است. از آن جمله نوشته است:

جعلوك قطباً اداروا بك رحى مظالمهم و جسراً يعبرون عليك الى بلا ياهم و سلماً الى ضلالتهم داعياً الى غيهم سالكاً سبيلهم يدخلون بك الشك على العلماء و يقتادون بك قلوب الجهال اليهم.(2)

تو را پايگاهى ثابت، براى گرداندن چرخ ستم‏هاى خود قرار دادند. تو را پلى ساختند تا از آن عبور كنند و به اعمال نارواى خويش دست يابند. تو را چون نردبانى بر پا داشتند تا دست خود را به گمراهى‏هاى مورد نظرشان برسانند. به وسيله تو، مردم را به ظلالتى كه خود گرفتار آن بودند، دعوت نمودند. جامعه را به بيراهه‏اى سوق دادند كه خود آن را مى‏پيمودند. به وسيله تو، در دل‏هاى علما شك و ترديد به وجود آوردند و از راه قلوب مردم جهان را نيز منحرف ساختند و آنان را به اقتداى علماى اغفال شده و گمراه واداشتند.

واكنش بد و اثر نامطلوبى كه سخن گوينده اسلامى در قلوب مردم با ايمان به جاى مى‏گذارد، و در انكار آن سخن، از يكديگر پيشى مى‏گيرند، ناشى از دو عامل است: يكى انحرافات فكرى و آن ديگر ناسنجيده سخن گفتن. در هر دو صورت، گوينده بايد خود را اصلاح كند و هر چه بيشتر گفته‏هاى خويش را مورد توجه قرار دهد.


منبع:

1. سفينه البحار، ج اول، ص 573.

2 -. تحف العقول، ص 275.

3. سخن و سخنوري - محمد تقي فلسفي

تهيه: محمد حسين امين- گروه حوزه علميه تبيان