تبیان، دستیار زندگی
خشم حیوانى است كه تا از طرف ناملایمى دید، هر گونه انتقامى كه از او برخواسته است دریغ نمى دارد، چه بسا مانند گرگ درنده اى حتى طرف را نیز بكشد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : شهره سربلند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معيار خشم حيواني و خشم انساني

معیار خشم حیوانی و خشم انسانی

همه می دانند که زود عصبانی شدن و به اصطلاح، عصبی شدن از نظر اسلام امري ناپسند و نادرست است. اما هرگز عصباني نشدن هم کار صحيحي نيست .

حالا سوال اينجاست که کجا بايد خشمگين و غضبناک شد. به تعبير ديگر، فرق بين خشم حيواني و خشم انساني کجاست؟  اساسا بايد چقدر عصباني شد. در اين نوشتار به اين مساله خواهيم پرداخت:

يکي ازمواردي که نه تنها اجازه بلکه دستور داده اند که در برابر آن موضع بگيرييد و خشمگين شويد، در مقابل ستمگر است.همچنين متجاهرين به فسق ، كسانى كه آشكارا گناه مى كنند؛ مخالفت امر خدا مى نمايند نيز ازا اين قائده مستثنا نيستند.

خشم در برابر ظلم و گناه بايد مقدارش نيز مناسب آن ظلم و گناه باشد. بعضى از گناهان از برخى ديگر شديدتر و خشم در برابر آن نيز بايد بيشتر باشد و انتقام از آن نيز به همين نسبت متفاوت است ؛ مثلا پيدا بودن موى زن و كسى كه جام شراب را آشكارا سر مى كشد، با كسى كه مظلومى را مى كشد، يكنواخت نيست و به ترتيب ، يكى از ديگرى شديدتر است .

در مقام انتقام هم مثلا كسى به شما سيلى زد، نمى توانى بيش از آن حد به او بزنى . يا مثلا يك فحش شنيدى ، دو تا فحش هم به او بدهى . اگر او قذف كرد، نسبت ناشايست ناموسى به شما داد، شما حق نداريد برگرديد او يا بستگانش را قذف كنيد.(89)

البته گذشت در هر حال بهتر است و ((در عفو لذتى است كه در انتقام نيست )).

خشم حيوانى است كه تا از طرف ناملايمى ديد، هر گونه انتقامى كه از او برخواسته است دريغ نمى دارد، چه بسا مانند گرگ درنده اى حتى طرف را نيز بكشد

اگر آدم در مقام تلافى و انتقام از حد تجاور كرد، مسؤ وليت شرعى دارد. در قذف بايد حد بخورد و در صدمه بدنى بايد ديه بپردازد. اگر طرف سيلى زد به قسمى كه جايش سرخ شده ، شما در مقام انتقام طورى زدى كه جايش  سياه شد؛ بايد طبق وظيفه اى كه در كتاب ديات فقه ذكر شده ، طلا به طرف بپردازيد.

حيوان است كه در كارهايش نظم و التزام نيست . خشم حيوانى است كه تا از طرف ناملايمى ديد، هر گونه انتقامى كه از او برخواسته است دريغ نمى دارد، چه بسا مانند گرگ درنده اى حتى طرف را نيز بكشد.

پس اصل خشم خوب است ليكن بايد در محل خودش و به مقدار لازم به كار رود. در برابر گناه و ستم باشد و انتقام هم به مقدار خودش .

((ابن فهد حلى )) لطيفه اى فرموده : دو نفرى كه در حال خشم هستند اگر مى خواهى بدانى مؤ من به خدا هستند يا نه ، به يكى از آنان بگو بيا براى خدا درگذر، اعتنائى نمى كند اما سكه يا اسكناسى در كنار دستش بگذار و بگو اين را بگير و آرام باش ، مى بينى آرام مى گيرد!!

آرى ، اكثر مردم مصداق آيه شريفه اند كه : (اخلد الى الا رض )؛ ((به زمين و زندگى مادى چسبيده اند و به آخرت مايل نيستند)).

به فرموده شيخ بهائى : اهل علم بايد اين آيه را از ياد نبرند: ((اين سراى آخرت را براى كسانى قرار داديم كه برترى را در زمين نخواهند و عاقبت نيك براى پرهيزگاران است )).(91)

دنيا نزد او مهم نباشد، كسى كه رياست دنيا نزد او مهم است ، كجا به اين مقامات مى رسد، بلكه نكته مهم در آيه شريفه ، جمله ((لا يريدون )) مى باشد، نفرموده ((لا يعلون )) كسانى كه در زمين برترى نجويند؛ بلكه فعل قلبى اراده را به كار برده و فرموده است : ((لا يريدون ؛ اصلا برترى را نخواهند)).

به فرموده شيخ بهائى : اهل علم بايد اين آيه را از ياد نبرند: ((اين سراى آخرت را براى كسانى قرار داديم كه برترى را در زمين نخواهند و عاقبت نيك براى پرهيزگاران است ))

در سرش علو در زمين را نخواهد، برترى و شهرت را نخواهد؛ زيرا كسى كه برترى و مقام را خواستار شد، معلوم مى شود جاهل است و هنوز حقيقت دنيا را درنيافته و به حقانيت و پايدارى آخرت پى نبرده ، بديهى است كسى كه جاهل باشد، از مقامات اخروى نيز بى بهره است ؛ زيرا: ((آيا يكسانند كسانى كه مى دانند و كسانى كه نمى دانند))(92) آرى اهل علم ((اولواالالباب )) هستند، صاحبان خرد مى باشند، آنانند كه در هر حال به ياد خدايند(93) تا كسى اهل خرد نشود، دنيا نزد او از آخرت مهمتر نباشد چه انتظارى از او داريد؟! هر كس هستى او به اندازه ادراكش مى باشد؛ حد وجودى هر شخصى دانش اوست ، كسى كه از حد حيوانيت تجاوز نكرده است چگونه به جوار رب العالمين مى رسد؟


منابع:

1. براى توضيح بيشتر به ((بحث قذف گناهان كبيره )) مراجعه شود.

2- (...فمن اعتدى عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدى عليكم )، (بقره / 194).

3. (تلك الدار الا خرة نجعلها للذين لا يريدون علوا فى الارض و لا فسادا و العقبة للمتقين )، (قصص / 83).

4- (...هل يستوى الذين يعلمون و الذين لا يعلمون ...)، (زمر/ 9).

5- (الذين يذكرون الله قيما و قعودا و على جنوبهم ...)، (آل عمران / 191).

تهيه: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان