نگاه "کزازی" درباره جشن نوروز
از دیدگاه اسطورهشناختی
دکتر میرجلالالدین کزازی در مجموعه مقالاتش به نام «در آسمان جان»1، جشن نوروز را از دیدگاه اسطورهشناختی بررسی میکند و به بخشبندی جشنها و آیینهای ایرانی میپردازد.
میرجلال الدین کزازی* پیشینه نوروز، پیوندها و نشانههای اسطورهشناختی آن را به مانند دریچهای به سوی شناخت راز و رمزهای این جشن کهن ایرانی میگشاید:
ایرانیان شادی را یکی از بزرگترین و گرامیترین دهشها و ارمغانهای ایزدی به آدمیان میدانستهاند. از همین روی، یکی از بنیادیترین و برجستهترین هنجارها و ویژگیهای فرهنگی ایران، جشنها و آیینهای شادمانی است. کمتر فرهنگی را در جهان میتوان یافت که به اندازه فرهنگ ایرانی این آیینها و جشنها در آن کارکرد و روایی داشته باشد.
بسیاری از جشنها و آیینهای ایرانی در درازنای روزگاران یا از میان رفتهاند یا کم فروغ شدهاند، اما تنها جشنی که همچنان فراگیر و همگانی است و باشکوه بسیار در نزد ایرانیان برگزار میشود، نوروز است.
گرامی داشت نوروز در سراسر تاریخ ایران نشان از آن دارد که نوروز بزرگ ترین جشن ایرانیان است.
نگارهای از تخت جمشید موجود است که در آن شیری بر گاوی سترگ چنگ زده و از پای درمیآورد. بر پایه نمادشناسی، این نگاره نشانه رازآمیز چیرگی آسمان و خورشید بر زمین است؛ زیرا شیر، نماد خورشید است و گاو نماد زمین.
ارجمندی و والایی نوروز در فرهنگ و تاریخ ایران تا بدان جاست که نگارنده (میرجلالالدین کزازی) آن را «درفش فرهنگ ایران» مینامد و تاکید میکند که نوروز، مرزهای ایران را درنوردیده و در سرزمینهایی نیز پاس داشته میشود که هرچند جدای از جغرافیای سیاسی کنونی ایراناند، اما در حوزه تمدنی ایران قرار میگیرند.
بسیاری از جشنها و آیینهای ایرانی در درازنای روزگاران یا از میان رفتهاند یا کم فروغ شدهاند، اما تنها جشنی که همچنان فراگیر و همگانی است و باشکوه بسیار در نزد ایرانیان برگزار میشود، نوروز است.
ارتباط نوروز و اسطوره پرواز: پرواز در اسطورههای ایرانی، کارکردی بنیادین و برجسته دارد. جمشید روزی به این اندیشه میافتد که به پرواز درآید. دیوان که در فرمان او بودهاند، جمشید را از زمین برمیگیرند و برتختی زرین مینشانند و به آسمان میبرند. هنگامی که به زمین بازمیگردد، چون آن روز سر سال نو بوده است، مردم چنین رویدادی را جشن میگیرند: «ایرانیان از آن پس در درازای هزارهها، این جشن را در آغاز سال نو و در نخستین روز از فروردین ماه برگزار میکنند و بزرگ میدارند».
«جشن نوروز: جشن فرجام در آغاز»، جشنها و آیینهای شادمانی را در ایران به سه بخش تقسیم میشود؛ جشنهای اسطورهای، جشنهای دینی، جشنهای گاهشماری و اخترشناسانه. جشنهایی که با اسطورهها ارتباط مییابند، آنهایی هستند که از رخدادهای اسطورهای و نمادین مایه و الهام گرفتهاند و پیشینه آنها به روزگاران کهن بازمیگردد. جشن سده یک نمونه از جشنهای اسطورهای است.
جشنهای دینی آنهایی هستند که با جشنهای اسطورهای همسانیهایی دارند، اما تفاوت آنها در این است که وابسته به دینی خاص است و با باور شناخت آن دین ارتباط دارد. جشنهای دین زرتشتی از شمار جشنهای دینی است.
نمونه سوم، جشنهای اخترشناسانهاند. خاستگاه این جشنها، رویدادهای گاهشماری است. جشن نوروز آمیزهای از این آیینهای سهگانه است؛ نوروز از سویی خاستگاهی اسطورهای دارد و پیشینه آن به روزی میرسد که جمشید در آن بر تخت برمینشیند و به کمک دیوان به آسمان میرود، از سویی دیگر با گاهَنْبار «هَمِسْپَتْمَدم» (ششمین گاهنبار، که در سیصد و شصت و پنجمین روز سال آن را جشن میگیرند) ارتباط مییابد. همچنین با جشن «فرودگان» که به روان درگذشتگان اختصاص دارد پیوند مییابد، نوروز با جشنهای گاهشمارانه و اخترشناسانه نیز یگانگی دارد.
راز ماندگاری نوروز: ما ایرانیان با بزرگداشت و برگزاری جشن و آیین نوروز، به گونهای نمادین و نهانگرایانه، بازگشت آفرینش را به روشناییها و پاکیهای آغازین آن جشن میگیریم و رهایی هستی را از چنگ تیرگی و سرما، بزرگ میداریم و به فرخندگی فرا یاد میآوریم.
* زیست نامه میرجلال الدین کزازی: میرجلال الدین کزازی در دیماه 1327 در کرمانشاه در خانواده ای فرهیخته و فرهنگی که بنیادگذار آموزش نوین در این سامان است، چشم به جهان گشود. خوگیری به مطالعه و دلبستگی پرشور به ایران و فرهنگ گرانسنگ و جهانی آن را از پدر که مردی آزادمنش و فراخ اندیش و مردم دوست بود به یادگار ستاند. دوره دبستان را در مدرسه آلیانس کرمانشاه گذرانید و از سالیان دانش آموزی با زبان و ادب فرانسوی آشنایی گرفت. سپس دوره دبیرستان را در مدرسه رازی به فرجام آورد و آنگاه برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادب پارسی که در چشم او رشته و دانشی است گرامی و سپند، به تهران رفت و در دانشکده ادبیات فارسی و علوم انسانی دانشگاه تهران دوره های گوناگون آموزشی را سپری کرد و به سال 1370 به اخذ درجه دکتری در این رشته نائل آمد. او از سالیان نوجوانی نوشتن و سرودن را آغاز کرده است و در آن سالیان با هفته نامه های کرمانشاه همکاری داشته و آثار خود را در آنها به چاپ می رسانیده است. او اینک عضو هیأت علمی در دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی وابسته به دانشگاه علامه طباطبایی است. او افزون بر زبان فرانسوی که از سالیان خردی با آن آشنایی یافته است، با زبانهای اسپانیایی و آلمانی و انگلیسی نیز آشناست و تاکنون دهها کتاب و نزدیک به دویست مقاله نوشته است و در همایش ها و بزمهای علمی و فرهنگی بسیار در ایران و کشورهای دیگر سخنرانی کرده است. چندی را نیز در اسپانیا به تدریس ایرانشناسی و زبان فارسی اشتغال داشته است. او گهگاه شعر نیز می سراید و نام هنری اش در شاعری "زروان" است. ترجمه او از "انه اید ویرژیل" برنده جایزه بهترین کتاب سال شده است و تألیف او "نامه باستان" نیز که در نه جلد به چاپ رسیده است، حائز رتبه نخستین پژوهشهای بنیادی در جشنواره بین المللی خوارزمی.
پی نوشت:
1- کتاب یاد شده را انتشارات معین در 176 صفحه و با شمارگان 1650 نسخه چاپ و به بهای 2800 تومان در اختیار خواستاران فرهنگ ایران قرار داده است.فرآوری: مهسا رضایی
بخش ادبیات تبیان
منابع: خبرگزاری کتاب ایران، وبسایت میرجلالالدین کزازی