تبیان، دستیار زندگی
جزیره شاتر اثری سیاسی و معترض است که در پس یک تریلر روانشناسانه در مقابل ترویج ذات اندیشه ماسونی می ایستد و می تواند در تبیین نظام سلطه جهانی اثری ضد ماسونی، اندیشه ساز و قابل تامل باشد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راهزنی اندیشه در جزیره شاتر (قسمت اول)


جزیره شاتر اثری سیاسی و معترض است که در پس یک تریلر روانشناسانه در مقابل ترویج ذات اندیشه ماسونی می ایستد و می تواند در تبیین نظام سلطه جهانی اثری ضد ماسونی، اندیشه ساز و قابل تامل باشد.


جزیره شاتر

«نوآم چامسکی» در کتاب نظم های کهنه و نوین جهانی می نویسد: «راهزنی اندیشه ای به صورت نظام یافته سبب تدوین نظام سلطه می شود». بی شک داستان دو پاره جزیره شاتر را می توان از دو منظرسیاسی و روانشناختی می توان بررسی و تحلیل کرد. جزیره شاتر اثری سیاسی و معترض است که در پس یک تریلر روانشناسانه در مقابل ترویج ذات اندیشه ماسونی می ایستد و می تواند در تبیین نظام سلطه جهانی اثری ضد ماسونی، اندیشه ساز و قابل تامل باشد. با توجه به گفته چامسکی حقیقت و ذات آخرین اثر استاد مسلم سینما، مارتین اسکورسیزی به عنوان کلید بزرگ تماشای جزیره شاتر تلقی شود. در جهانی که بردگی ملت ها در زیر پرچم دموکراسی جهانی ایالات متحده بر بنیاد های انساندوستانه تبلیغ می شود، آخرین ساخته مارتی در مقابلی جهانی می ایستد که ذات آن القای اندیشه های دروغین، در جهت بردگی جهانی برای به سرانجام رسیدن نظام سلطه است.

یک همگرایی واحد

در نخستین سکانس فیلم با صحنه ای مواجه می شویم که کشتی حامل دو مارشال ایالتی از مه عبور می کند و یافتن سرزمینی تازه را نوید می دهد که در واقع استعاره ای از یافتن آمریکاست. در این میان ذکر یک نکته کاملا ضروری است بنیادهای ماسونی شاید در قاره اروپا- خصوصا در بریتانیا - به صورت چند سلولی حیات داشتند اما با یافتن سرزمین تازه بر آن شدند تا در سرزمین فرشتگان (به تعبیر خودشان) به یک همگرایی واحد برسند. این سرزمین از همان بدو شکل گیری نیازمند اندیشه تازه بود، القای اندیشه حاکم امری مهم تلقی می شود و زمینه احیای اندیشه ها و آرمان های ماسونی به ثمر نرسیده بوجود می آورد. برای احیا شدن در سرزمین تازه بنیاد نهادن متمرکز اندیشه، هدف اصلی تلقی می شود، در واقع این تفکرات قدرت طلبانه است که این سرزمین را احیا می کند. و القای اندیشه سلطه گر به موازات با قصه فیلم در سراسر آن جاری است.

سیستم حاکم در جزیره شاتر این تلقی را در قهرمانش بوجود می آورد که واقعیت هر آن چیزی نیست او بدان می اندیشد و پذیرش اجباری حقایق تحمیلی سبب القای آرامشی مجازی می شود، همان اندیشه ای که قوانین حاکم در جزیزه به او القا خواهد کرد

ورود به دژ امنیتی

کشتی کوچک به جزیره شاتر می رسد و ایالات متحده به صورت تمثیلی نشان داده می شود، در همان نماهای نخست مشاهده می کنیم با وجود اینکه یک مارشال ایالتی در این جزیره پای نهاده، اما نهادهای امنیتی در گام نخست پرنگ تر به نظر می آیند، در واقع بنا نهادن یک سیستم امنیتی حکم اول قاعده ماسونی در این سرزمین تازه است، این زمینه چینی و شروع داستان در واقع تا پایان این پرسش را القا می کند براستی تعبیر اسکورسیزی و نویسنده کتاب (دنیس لهین) از رمان جزیزه شاتر نگاهی تطبیقی به سرزمین آمریکاست ؟آیا این جزیره پیش رو قرار است موجودیت انسان را به درون وهم و توهم ببرد؟ و یا این توهم نوعی استعمارفکری انسانهاست. در این فیلم با اثری کاملا دو لایه مواجه هستیم. داستان کلیشه ای بیمار روانی دچار پارانویا بستر اصلی داستانی این فیلم است که تا حدودی خلاقانه و بکر نیست و در آثاری پیش از این در مجموعه فیلم های باشگاه مشت زنی- دیوید فینچر (با همین تم در مقابل سیستم برآمدن ) ارتکاب گناه و فرار از «من درون» با فیلم هایی نظیر ماشین کار (براد اندرسن) هویت (جیمز منگولد) روانی آمریکایی و آثار مشابه بسیاری تکراری است، اما سیر روان پریشی تدی دانیلز محوراصلی این مولتی پرسونالیتی عجیب و غریب است ونگرش جهان غرب و تولید بیماری توهم زای لیبرال دموکراسی درجزیره شاترعینیت می یابد.

قدم گذاشتن در جهانی نو

تدی  دانیلز مقصد را از همکارش می پرسد که قرار است  تیمارستانی در میان جزیره شاتر باشد . این جزیره تنها یک راه

جزیره شاتر

ورودی و خروجی دارد گویا بعد از قدم گذاردن در این جهان تازه دیگر راهی برای بازگشت نیست. فوکویاما می گوید «ماحصل اندیشه لیبرال دموکراسی همانند جزیزه ای بی بازگشت است» و شاتر تنها یک خروجی دارد که همانا ورودی آن است. نشانه های دراماتیک اسکورسیزی برای بهره برداری از مکانیسم غافلگیری یک چرخه غیر طبیعی را سیر می کند، یعنی قبل از ورود به جزیزه هشداری ازجانب کاپیتان داده می شود که طوفانی در راه است و همسو شدن طوفانهای مکرر در طول رخداد فیلم، با طوفان درونی شخصیت تدی وشورش آسمان و دریا، به موازات گریز این شخصیت از خود واقعی اش همسو می شود(آنهم به تعبیر لایه ابتدایی داستان ). قهرمان و ضد قهرمان بودن این کاراکتر سبب القای این تفکر می شود آیا در این سرزمین ماتریکس وار شاتر آنچه القا می شود حقیقت است؟ سیستم حاکم در جزیره شاتر این تلقی را در قهرمانش بوجود می آورد که واقعیت هر آن چیزی نیست او بدان می اندیشد و پذیرش اجباری حقایق تحمیلی سبب القای آرامشی مجازی می شود، همان اندیشه ای که قوانین حاکم در جزیزه به او القا خواهد کرد.

نقش رسانه های گروهی

از این رو پیام نخستین دنیس لهین (نویسنده کتاب) را می توان با پیام کتاب زیبای 1984 که از روی آن فیلمی با همین نام ساخته شده است پیوند داد. در این کتاب این تلقی حاصل می شود که بنیان حاکمیت هر گونه تفکر مستقل را جذب می کند و به کلیت جامعه (جامعه جهانی) یک تفکر پوچ و تهی را القا می کند. از این رو باید مارتین اسکورسیزی و دنیس لهین پدید آورندگان این اثر را به جمع معترضان فرهنگ القای اندیشه غرب پیوند زد. درنتیجه گیری فیلم نیز رجوعی دیگر به یاداشت های چامسکی خواهیم داشت که ایالات متحده با پایبندی به اصل القای تفکر بوسیله رسانه های گروهی قدرت طلب سعی در وارونه جلوه دادن سیاست های کلی اش را دارد این پیام به صورت کلی در سراسر فیلم و تا انتهای محور غافلگیری فیلم جزیی از بدنه روایی آن به حساب می آید.

بنیادهای ماسونی شاید در قاره اروپا- خصوصا در بریتانیا - به صورت چند سلولی حیات داشتند اما با یافتن سرزمین تازه بر آن شدند تا در سرزمین فرشتگان (به تعبیر خودشان) به یک همگرایی واحد برسند.

زمانیکه تدی قدم به اتاق ریاست دکتر مابوزه فیلم می گذارد تابلوی نخستین حاصل یک عمل جراحی بروی یک مغز است، تابلوی بعدی که با نمایی تاکیدی نشان داده می شود به زنجیر کشیدن بیمار به صورتی تمثیلی است برای به بند کشیدن تفکر فردی، محصور و مسحور شدن در یک چرخه اندیشه ای که به بیماران این جزیره- بسط داده شود و جمعیت جهانی را (در قالب ساکنان شاتر) همانطور که در نماهای مختلف می بینیم به موجوداتی مطیع بدل می سازد که هیچ گاه در این سیستم پیشتراز آنچه که به آنان اعطا می شود را طلب را نخواهند کرد. تاثیرات روانی و وارد چرخه اندیشه ای جزیره شدن از الگوهای حیات انسانها در جامعه شاتر مهمتر به نظر می رسد. آنقدر این چرخه نظام فکری درست عمل می کند که مثلا بیمار ساختمان سوم فریاد بر می آورد که بمب های هیدروژنی وحشتناکی در خارج از این جزیره در انتظار آنهاست، وحشتی که در واقع به این بیمار تلقین می شود حاصل این تفکر است که درخارج از این جزیره، هجوم بی وقفه «تروریست های خیالی» با قدرتهای ساختگی سبب می شود که امنیت ساکنان جزیره برهم ریزد وقدرت حاکمه در این جزیره از ساکنان آن، در مقابل هجوم بی وقفه تروریست های دروغین(که در آمریکای امروز تبلیغ رسانه ای وسیعی می شود) حمایت می کند. در واقع سردمداران آمریکایی همانند قدرت طلبان شاتر، شبانه روز این اندیشه را القا می کنند که اگر در ویتنام، کره عراق و افغانستان جنگی صورت می پذیرد بدین دلیل است که امنیت برای سرزمینی حاصل شود که کیلومترها با آن فاصله دارند.

 ادامه دارد .......

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: روزنامه وطن امروز/ علیرضا پورصباغ