تبیان، دستیار زندگی
این روزها با توجه به اکران همزمان چند فیلم سینمایی با هم، اصطلاحی تکرار‌شونده را از اهالی سینما می‌شنویم مبنی بر فیلم‌سوزی و فرصت‌سوزی اکران فیلم‌ها. این اصطلاح را عمدتا تهیه‌کنندگان فیلم‌ها به زبان می‌‌آورند. در سوی دیگر بازار هم صاحبان سینما هستند که دا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هوای ابری حوصله


با توجه به اکران همزمان چند فیلم سینمایی با هم، اصطلاحی تکرار‌شونده را از اهالی سینما می‌شنویم مبنی بر فیلم‌سوزی و فرصت‌سوزی اکران فیلم‌ها.


1- این روزها با توجه به اکران همزمان چند فیلم سینمایی با هم، اصطلاحی تکرار‌شونده را از اهالی سینما می‌شنویم

رهگذر
مبنی بر فیلم‌سوزی و فرصت‌سوزی اکران فیلم‌ها. این اصطلاح را عمدتا تهیه‌کنندگان فیلم‌ها به زبان می‌‌آورند. در سوی دیگر بازار هم صاحبان سینما هستند که دائم نگران فروختن فیلم‌ها و روشن ماندن چراغ سالن‌هایشان هستند که این دغدغه نیز تا حدود زیادی باید مورد توجه قرار بگیرد، اما نه تا جایی که سفارش تولید فیلم از سالن سینما به بدنه تولیدی سینما تزریق شود.

اما در این میان هیچکس صحبتی از حقوق معنوی فیلم که متعلق به کارگردان است نمی‌کند. این روزها چند فیلم خوب سینمای ایران روی پرده است. «پرسه در مه»، «آتشکار»، «برخورد خیلی نزدیک» و «حوالی اتوبان». هر چهار فیلمی که جزو آثار قابل قبول سینمای ایران هستند، اما با این وضع اکران فرصت‌هایی را که یک فیلم برای دیده شدن نیاز به آنها دارند از دست می‌دهند.

نمایش این چهار فیلم در این زمان از سال تضییع حقوق کارگردان‌هایی است که اتفاق فیلم‌هایشان نیاز به دیده شدن و بحث و نقد دارد، اتفاقی که در روزهای شلوغ پایان سال گم می‌شود و نشریات نیز بیشتر انرژی خود را در پیگیری فیلم‌های اکران نوروز می‌گذارند.

این روزها چند فیلم خوب سینمای ایران روی پرده است. «پرسه در مه»، «آتشکار»، «برخورد خیلی نزدیک» و «حوالی اتوبان». هر چهار فیلمی که جزو آثار قابل قبول سینمای ایران هستند، اما با این وضع اکران فرصت‌هایی را که یک فیلم برای دیده شدن نیاز به آنها دارند از دست می‌دهند.

دو فیلم از این مجموعه، ساخته نخست کارگردان‌هایشان هستند که اتفاقا نشان داده‌اند نگاهشان به سینما جدی است و حرفی برای گفتن دارند، حرف‌هایی که به گوش هیچکس نرسید و طبیعی است این دو کارگردان یعنی اسماعیل میهن‌دوست و سیاوش اسعدی برای فیلم‌های بعدی خود به راهی دیگر بروند.

دو فیلم دیگر نیز از آثار متفاوت سینمای ایران هستند و اصولا جزو فیلم‌های بحث‌انگیز چند سال اخیر محسوب می‌شوند. فیلم «آتشکار» مسئله مهمی را مطرح می‌کند و از تقابل همیشگی سنت و مدرنیسم می‌گوید که این بار کارگردان آن را در قالبی از طنز و بستری نو ارائه داده و فیلم دیگر یعنی «پرسه در مه» از پدیده‌های جشنواره سال گذشته فیلم فجر بود و این اکران باعث شد بهرام توکلی آن گونه که باید نتواند فیلم خود را به مخاطب مناسبش عرضه کند.

سینمای ایران هیچگاه روی مسئله مطالعه سینمای بعد از اکران سرمایه‌گذاری نکرده است. این فصل سال با توجه به عادت حضور مردم در خیابان‌ها برای خرید اتفاقا همان فیلم‌های کمدی را طلب می‌کند که در طول سال اکران می‌شوند و بهترین زمان را به خود اختصاص می‌دهند. مخاطبین این روزهای سینما، گذری هستند و فیلم‌هایی را طلب می‌کنند که گذری ساخته شده است. فیلم‌های جدی به هیچ وجه در این فصل سال مناسب اکران نیست. ای کاش این سینما کمی حقوق معنوی کارگردان‌ها را جدی می‌گرفت تا در آینده‌ای نه چندان دور با حضور تکنسین به جای کارگردان در سینما مواجه نباشیم.

2- در اخبار خواندیم و شنیدیم که در جلسه مجمع عمومی خانه تئاتر، اعضای محترم این خانه پس از دریافت مقداری بن شهروند جلسه را ترک کرده‌اند و حاضر به شنیدن گزارش‌های یک ساله مدیر عامل نشده‌اند.

این خبر از دردناک‌ترین اخبار پایانی سال بود. این مقدار علاقه به صنف بسیار جالب توجه است و حرکت هنرمندان تئاتر که هنر فرهیخته ای است در این باره کمی عجیب می‌نماید! نکته جالب اینجاست که برخی از اعضای این خانه عضو مشترک خانه دیگری هستند به نام خانه سینما.

بد نیست اتفاقاتی را که خانه سینما در این ماه‌ها از سر گذرانده پیش چشم داشته باشیم. معاونت سینمایی وزارت ارشاد تنگناهایی را برای خانه سینما موجب شده که بسیار جای تاسف دارد. حواسمان باشد تئاتر بسیار از سینما آسیب‌پذیر‌تر است. یعنی اگر خانه سینما هنوز مقاومت می‌کند که قدرت صنف از دست نرود، خانه تئاتر با این شکل حمایت اعضا! به سرعت می‌تواند از میان برداشته شود. زمانیکه اهالی صنف آن را تضعیف می‌کنند انتظار از دیگری وجود ندارد. مراقب باشیم خانه تئاتر با مشکلات خانه سینما مواجه نشود که ابراز ناراحتی در آینده بسیار دیر است.

سینما و تلویزیون تبیان


خبرآنلاین