تبیان، دستیار زندگی
در روز های پایانی دهه 80 ، آینده شعر و داستان و چشم انداز ادبیات در دهه 90 می تواند یکی از دغدغههای اهل قلم باشد. منتقدان ادبی معمولا ترجیح می‌دهند که قضاوت درباره‌ آثار دهه 80 را به زمان دیگری موکول کنند، زمانی که از این دوره دور شده‌ایم و حرکتها....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چشم انداز شعر و داستان در دهه90

ادبیات ما کجاست و به کجا می‌رود؟

چشم انداز شعر و داستان در دهه90

در روز های پایانی دهه 80 ، آینده شعر و داستان و چشم انداز ادبیات در دهه 90 می تواند یکی از دغدغه های اهل قلم باشد.

منتقدان ادبی معمولا ترجیح می‌دهند که قضاوت درباره‌ آثار  دهه 80 را به زمان دیگری موکول کنند، زمانی که از این دوره دور شده‌ایم و حرکتهایی که صورت گرفته تاثیر و تاثرشان را کامل نشان دادهاند. یا این همه دهه 80 شمسی هم ویژگیهای خود را در حوزه ادبیات ما داشت، وپژگیهایی که برخی به نع ادبیات بودند و برخی به ضرر آن.

مثلا با نگاهی به فراز و فرودهای ادبیات طی یک دهه گذشته میتوان به این نتیجه رسید که یکی از ویژگیهای دهه‌ هشتاد در حوزه داستاننویسی، ظهور نویسندگان جوان و معرفی آن‌ها از طریق جوایز ادبی بود، نویسندگان جوانی که با جسارت وارد عرصه داستان‌نویسی شدند و آثار قابل توجهی خلق کردند. ویژگی داستان‌های این دهه گرایش به رئالیسم بود؛ چیزی که در داستان‌های دهه هفتاد نویسندگان به آن بی‌اعتنا بودند. همچنین داستان‌‌نویسان این دهه به جامعه شهری توجه زیادی داشتند.

می توان این پرسش را از اهالی ادبیات با گرایش های مختلف پرسید که با توجه به تحولات شعر و داستان در دهه 80،چشم انداز ادبیات در دهه آینده چگونه است؟

توجه به آموزش داستان‌نویسی از دیگر نکاتی بود که داستان‌نویسان نوقلم در اوایل دهه هشتاد به آن روی آوردند؛ از دل همین کارگاه‌ها نویسندگان بسیاری به جامعه ادبی کشور معرفی شدند که توانستند در جایزه‌های ادبی نیز برگزیده شوند.

شعر این دهه نیز از فرم‌گرایی و تکنیک گرایی که شاعران دهه هفتاد با آن درگیر بودند، خود را رهانید و شاعران به شعر ساده روی آوردند، شعری که مردم و مسایل زندگی روزمره در آن‌ها رنگ بیشتر داشت. شاعران دغدغه‌های کوچک روزمره‌شان را در شعرها به راحتی مطرح کردند و اتفاقا توانستند در سالهای پایانی این دهه رونقی به بازار شعر بدهند و باعث شوند که مجموعه شعرهای معاصر دوباره به سبد خرید اهالی ادبیات باز گردد.

یکی از آسیب های این حوزه اما به نبود مجلات ادبی قوی یاز میگردد که کماکان یکی از نقاط ضعف و کاستی ادبیات در این دهه است. پیش بینی آینده ادبیات یا سایر هنرها اگر چه در ایران چندان مرسوم نیست و بیشتر نگاه ها معطوف گذشته یا حال است. اما می توان این پرسش را از اهالی ادبیات با گرایش های مختلف پرسید که با توجه به تحولات شعر و داستان در دهه 80،چشم انداز ادبیات در دهه آینده چگونه است؟

نام و عنوانوضعیت ادبیات در حال حاضرپیش‌بینی ادبیات در دهه آینده
سیامک گلشیری - مترجم و داستان نویسمن آثار زیادی را نخوانده‌ام، اما تا جایی که دیده‌ام، در دهه هشتاد نویسندگان زیادی از طیف‌های مختلف آثاری را خلق کردند؛ در این میان عده‌ای ادعای سورئال بودن می‌کردند، بعضی پست مدرن بودند و نویسندگانی هم آثار رئالیستی خلق کردند.هنوز نمی‌توان پیش‌بینی برای دهه بعدی داشت. چشم انداز دهه آینده مشخص نیست. نکته دیگر این است که داستان‌هایی که در این دهه منتشر شده‌اند، در سال‌های آینده مشخص خواهد شد که دارای چه ویژگی‌هایی بوده‌اند. از این رو هیچ پیش‌بینی برای دهه بعدی نمی‌توانم داشته باشم.
محمد شمس لنگرودی- شاعر و پژوهشگردر این‌جا و با این وضعیتی که در عرصه ادبیات وجود دارد، پیش‌بینی آینده شعر بسیار دشوار است. اگر وضعیت شعر را بدون دخالت نظارت‌ها در نظر بگیریم، طی چند سال گذشته شعر?های منتشر شده نشان داد که شعر از سرگردانی و تلاطم بیرون آمده است و گونه?های مختلف شعر در فضای ادبی ایران دارد مخاطب خود را پیدا می‌کند.با چنین نگاهی به شعر- که در هر نوشته‌ای بکوشیم چیزی پیدا کنیم که در بسیاری مواقع حتی روح شاعر خبر ندارد- پیش‌بینی آینده، شعر ناممکن می‌شود.
سیروس نیرو- شاعر

درست است که در سال‌های اخیر شاعران نوآوری‌هایی داشته‌اند، اما معتقدم انتخابی که شاعران برای نوآوری کرده‌اند، غلط بوده است. هر جامعه‌ای برای خود فرهنگی دارد که ادبیات و شعر و هنرش نیز باید در راستای همان حرکت کند، اما اتفاقی که در عرصه ادبیات و شعر ما افتاده چیزی برعکس مسیر جامعه‌ است

کسی امروز به درستی نمی‌داند شعر درست نیمایی کدام است و هر شعری را که نه ساختار و نه فرم درستی دارد، به شعر نیمایی نسبت می‌دهند، این موضوع هم به دلیل نبود نقد اصولی در جامعه است. از طرف دیگر، استادان دانشگاه‌های ما با ادبیات معاصر بیگانه‌اند و این امر، بزرگ‌ترین ضربه را به ادبیات معاصر ما وارد کرده است. به همین خاطر من معتقدم اگر این وضعیت ادامه پیدا کند،در آینده هم اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد.
فتح‌الله بی‌نیاز- داستان‌نویس و منتقدیکی از مشکلاتی در این دهه با آن مواجه بودیم این است، که بعضی از نویسندگان بسیار پیچیده می‌نویسند، نمی‌دانم دلیل این موضوع چیست. در جهان نویسندگانی چون جویس کرل اوتس یا مک کارتی با آن‌که آثارشان از لحاظ تکنیکی قوی است، اما قابل فهم هستند. به نظر من بعضی‌ از داستان‌ها ترکیبی از رهنمودهایی است که نویسندگان و جریان‌راه اندازها به بعضی از نویسندگان جوان ما گفتند، ولی موفق از آب در نیامدند.اگر وضعیت به همین شکل ادامه یابد، امیدی به آینده ادبیات داستانی ندارم. یکی از مشکلات نویسندگان جوان ما این است که مطالعه‌شان از متون خارجی بسیار کم است، وقتی آن‌ها با ادبیات خارج ارتباط نداشته باشند، تئوری‌های ادبی را هم نمی‌خوانند، معتقدم که خیلی از نویسندگان مثل ای.ال دکتروف و جوزف کنراد و جیمز جویس نویسنده‌گانی هستند که به خواندن تئوری‌های ادبی اعتقاد دارند.
یدالله مفتون امینی- شاعر

به نظرم دهه هشتاد هم دهه شعر ترویجی بود و شاعران در این دهه کارهایی کردند که شاعران در دهه‌ هفتاد انجام داده?بودند. آن ها این رویکرد را تقویت کردند.

به نظر من روندی که در شعر امروز وجود دارد، روندی است که تا اواسط دهه‌ نود ادامه خواهد یافت

اواسط دهه نود ما شاهد تغییر و تحولی در شعر معاصر نخواهیم بود؛ بعد از این دهه ممکن است شاهد جریان تاسیسی دیگر در شعر به وجود ?آید.اگر این اتفاق بیفتد، موضوعات هم عوض می‌شوند.

مساله و روند رو به رشد شعر جوان در دهه هشتاد است که می گویم در دهه‌ی 90، شاعران خوبی به وجود می‌آیند که می‌توانند در سطح جهانی معرفی شوند.

احمد آرام- داستان‌نویسبه مرور که به درون دهه هشتاد پیش می‌رویم‌،‌ با تأکید بر شیوه‌های داوری جوایز ادبی و نظارت پیش از چاپ‌،‌ ادبیات را به سمت و سوی آسان پسندی کشاند؛ با این اندیشه که بتوانند مخاطب بیشتری برای این گونه‌ی ادبی دست و پا کنند‌‌؛ اما غافل از آن که این آسان پسندی در هم‌شکل شدن تکنیک‌ها و مضامین ارائه شده‌،‌ ادبیات معاصر را با ‌یک خطر عمده روبرو ساخت‌‌؛ این‌که آیا این نوع نگرش دغدغه‌ انسان معاصر است؟اما این‌که دهه نود چه به روز ادبیات معاصر خواهد آمد‌،‌ با این اوضاع و احوال بعید می‌دانم بتوانم پیام شادی‌آوری برای شما داشته باشم‌. امیداورم که این طور نباشد‌.
شهاب مقربین- شاعر

می‌بینیم که در ده سال گذشته مجموعه شعرهای خوبی، تقریباً از همه‌ نسل‌ها، منتشر شد. مجموعه‌های قابل توجهی هم از شاعران جوانی چاپ شد که کتاب اول‌شان بود. بعضی از آنان در همین دهه چند کتاب چاپ کردند و به‌عنوان شاعری حرفه‌ای جا افتادند. پرهیز ناشران از چاپ شعر، در این اواخر، شکسته شد و بعضی از کتاب‌ها به چاپ‌های متعدد رسید. این‌ها همه نشانه‌ آن است که شعرهای این دوره به‌طور نسبی توانسته است، بیش از پیش، با مخاطب خود رابطه برقرار کند.

سه گرایش الان وجود دارد یکی این‌که شاعران همچنان و مکرراً تجربه‌های گذشتگان را ادامه می‌دهد، گیریم با رنگ و لعابی از مختصات زمان حاضر. گرایش دوم، گرایش تجربه‌گرایانه‌ محض است؛ محض به این مفهوم که از سنت گذشته‌ خود همچون پشتوانه‌ای برای تجربه‌های نو هیچ بهره‌ای نمی‌برد؛ خط باطل بر آن می‌کشد و می‌خواهد از هیچ، همه‌چیز بسازد. و سرانجام گرایش سوم، که به اعتقاد من تنها راهی‌ست که به تکامل شعر می‌انجامد، با اتکا به تجربه‌های گذشته و در ادامه‌ آن‌ها به تجربه‌های تازه دست می‌زند. آینده‌ شعر نیز این سه گرایش را حذف نخواهد کرد، اما جریان اصلی همیشه آن جریان سوم است و دوتای دیگر همواره در حاشیه‌. این قانون تکامل است.
احمد دهقان- داستان نویسیک موقعی وضعیت ادبیات را آرمانی می‌سنجیم، مثلا دهه 50 که دوره‌ای خوب بود، نویسندگان بزرگی بودند و کار خوب تولید می‌شد. به نظرم دهه 80 آن‌ها که کار کردند خوب کار کرد‌ه‌اند، اما بزرگ‌ترین مشکل شبه نویسنده‌ها و حاشیه‌های ادبیات بود که بیشتر از خود ادبیات، خود را نشان داد؛ حاشیه‌ها بیشتر از متن بودند. فکر می‌کنم نویسندگانی که به صورت حرفه‌ای کار ادبی می‌کردند کار خود را به صورت خوب ادامه دادند، اما نویسندگان جوانی آمدند و زود ناپدید شدند.به نظرم این سیری که در ادبیات کنونی وجود دارد، ادامه می‌یابد، نمی‌توان دنبال این بود که اتفاق جدیدی در ادبیات بیفتد. به اتفاقی که در ادبیات دهه بعد می افتد،بدون هیچ برجستگی خاصی خواهد بود.
عبدالجبار کاکایی- شاعر

گرایش به عرفان‌زدگی و فضاهای فردی و گرایش به فضاهای انتزاعی چیزی بود که در دهه حاضر شاهد آن بودیم. شعر کلاسیک ما به فضای فانتزی توجه داشت؛ ولی داستان دارد جدی می‌شود و شعر دهه 60 دارد تکرار می‌شود. مهم این است که از تاریخ گذشته درس بگیرد؛ که اگر این اتفاق بیفتد، شاهد شعر اجتماعی خوبی خواهیم بود.

پیش بینی‌ام برای شعر دهه آینده این است که شعر از سمت فردیت گرایی به سمت جمع گرایی سوق پیدا می‌کند. ضمیر «ما»ی اجتماعی در شعر زیاد می‌شود، به دلیل تنش‌های اجتماعی و سیاسی که در دهه اخیر اتفاق افتاد وضعیت اجتماعی شعر ایران به این سمت بیشتر گرایش می‌یابد.
محمدرضا عبدالملیکان- شاعر

در دهه اخیر به اقتضای مجموعه شرایط موجود، شعر ایران از جایگاه و مقبولیت بیشتری در بین مخاطبان برخوردار شده است که شاید از دلایل عمده آن نزدیک‌تر شدن زبان شعر به زبان جامعه ادبی و فرهنگی است و این ملموس بود زبان موجب استقبال مخاطبان شد. در این میان به ویژه شعر جوان از جایگاه بهتری نسبت به گذشته برخوردار شده و استقبال از آثار عموم شاعران در نمایشگاه‌های کتاب دلیل روشنی بر این باور است.

این به سمت سادگی رفتن شعر در دهه‌ آینده ادامه خواهد یافت و برای آینده امیداورام که این تعامل بین دستگاه‌های فرهنگی و تشکل‌های و حرفه‌ای شعر حاصلی مطلوب‌تر داشته باشد و موجب شود این روند به بالندگی شعر بینجامد. البته مشکلاتی چون مجوز کتاب‌ها نیز در این موضوع تاثیر گذار هست.

بخش ادبیات تبیان


منبع: خبر آنلاین- زینب کاظم‌خواه