کوثری از صبر
گاه کثرت برکت در خانه است؛ همان خانه بیزوالی که ریشه در کوثر دارد و بر ستونهای کسا، تکیه داده است. شب تکثیر رحمت، در خانهای است که اهل آسمان، برای ورود به آن اذن میگیرند.
شب لبخند فاطمه و علی است؛ تبسم خدا و جبرئیل.
ولی مردم چه میدانند، این قنداقه کوچک، استقامت کوهها را به سُخره خواهد گرفت و ارتفاع شکیبایی را به زانو درخواهد آورد؟
مردم چه میفهمند که خدا، کوثری از صبر را به اهلبیت عطا کرده است تا بار دیگر زبونی شیطان را در زمین، امضا کرده باشد و معصومیت این خاندان را گواهی باشد!
زینب(س) آمد تا...
زینب(س) آمده است،تا صبر، از ظرفیت تعریف شده خود، عدول کرده باشد. آمده است، تا پایمردی بر مدار بینهایت انسانیت استقرار یابد. آمده است تا کوثر، کوثری ممتد آورده باشد.
شاید هیچکس به روشنی رسول الله(ص)، گستره این آمدن را به یقین نرسیده! این را آغوش بیکرانی که برای فشردنش گشوده، اثبات میکند.
از کربلا بپرس!
آیا شکوه این میلاد، تناسبی ازلی با رویش بهار، در متن زمان ندارد؟!
آیا این بهار اهلبیت(ع)، شکوفایی خویش را در بطن مصایب، دنبال نخواهد کرد؟! اینها را میتوانی از کربلا بپرسی؛ چیزی جز «ما رایتُ الاّ جَمیلاً»، پاسخ آن نخواهد بود.
سلام هماره تاریخ، بر لحظه طلوع او؛ لحظه شکفتن خورشید شکیب، بر کوه ایمان! سلام بر او که نامش «زینب» است و یادش جاودان!
بخش عترت و سیره تبیان
محبوبه زارع