تبیان، دستیار زندگی
در مقابل واژه «جنگ سخت»، عبارت «جنگ نرم» را ایرانیان براى نخستین بار و به منظور مقابله با آنچه تهاجم فرهنگى غرب نامیده مى‌شود به کار بستند. طبق این دیدگاه غرب با استفاده از ابزارهاى رسانه اى و ارتباطى مى‌کوشد سایر ملت‌ها را از فرهنگ‌هاى بومى‌تهى سازد و آن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آینده جنگ نرم چیست؟

جنگ نرم، استراتژی ها، آینده


در مقابل واژه «جنگ سخت»، عبارت «جنگ نرم» را ایرانیان براى نخستین بار و به منظور مقابله با آنچه تهاجم فرهنگى غرب نامیده مى‌شود به کار بستند. طبق این دیدگاه غرب با استفاده از ابزارهاى رسانه اى و ارتباطى مى‌کوشد سایر ملت‌ها را از فرهنگ‌هاى بومى‌تهى سازد و آن را با فرهنگ برتر آمریکایى و با درون مایه لیبرال دموکراسى، سکولاریزم و ماده گرایی مطلق جانشین سازد.


جنگ نرم اقتصادی

سلطه فرهنگى که خود تابعى از میزان قدرت فنى و اقتصادى است، سریع ترین، ارزانترین و مطمئن ترین راه چیرگى بر ذهن‌ها و قلب‌هاست. از آنجا که منافع ملى همچنان مهمترین مقصد سیاست خارجى در روابط قدرت‌ها را تشکیل مى‌دهد، پیگیرى آن در چنین اوضاعى مستلزم درک فضاى جدید به همراه دسترسى به ابزارهاى متناسب با آن است.

به بیان دیگر، استفاده از قدرت فرهنگى راهى ارزان تر از سایر راه‌ها در متقاعد نمودن دیگران به انجام کارهایى است که ما انتظار داریم، انجام دهند. از آنجایی که واژه جنگ دارای بار منفی است، این احتمال وجود دارد که استراتژی‌های هوشمندانه و تفکر شده کم اهمیـت انگاشته شود.

متاسفانه جنگ نرم متاثر از کینه توزی غیرقابل توجیهی به ابزارهای پیش پا افتاده مانند سانسور و تخریب چهره رقیب تنزل یافته است؛ در حالی که مطالعه استراتژی‌های موثر که همزمان قادر باشد بصورت روشی برای اعمال قدرت نرم نیز بکار گرفته شود، نشان می‌دهد که جنگ نرم تنها با همان روشی موثر خواهد بود که قدرت نرم بر ترجیحات دیگران تاثیر می‌گذارد و لاجرم باید به همان اندازه هوشمندانه و دارای بینش تاریخی باشد.

استراتژى‌هاى جنگ نرم: سازگارى، کنترل، خلاقیت و اعتبار 

سازگارى(Adaption): سازگارى را در اینجا مى‌توان به انعطاف تکنولوژیکى و فکرى ساختارهاى سازمانى در هماهنگ ساختن خود با ابداعات جدید تعریف کرد. نگاهى به تاریخ این پیشرفت‌ها و واکنش دولت‌ها و مردم نشان مى‌دهد که استراتژى سازگارى با عصر اطلاعات همواره بیش از رد و سرکوب آن مورد استفاده قرار گرفته است.

از سال 1850 که خطوط تلفن و تلگراف گسترش یافت تا امروز؛ ارتباطات گسترده بین مکانی اهمیت خاصی را در میان کشورها ایجاد کرد. امکان مکالمات بى سیم طى جنگ اول جهانى به سازمان دهى بهتر نظامى‌درون جبهه جنگ یارى رساند و تکنولوژى تلگراف، زمینه‌هاى اتحاد فراآتلانتیکى را از 1866 فراهم ساخت. همچنین رادیو و تلویزیون ابزارى قرار گرفت در راستاى تحکیم ملاط روحیه ملى در زمان صلح و بسیج سیاسى مردم در زمان‌هایى که جنگ نیاز به فراخوان سربازان آماده به خدمت را ضرورى مى‌ساخت.

سلطه فرهنگى که خود تابعى از میزان قدرت فنى و اقتصادى است، سریع ترین، ارزانترین و مطمئن ترین راه چیرگى بر ذهن‌ها و قلب‌هاست

بر کسى پوشیده نیست که امروزه صنعت سینما در جهان، یکى از قابل اطمینان ترین ابزارهاى انتقال پیام‌ها، معانى و ارزش‌هاى سیاسى رهبران به مردم و شکل دادن افکارعمومى‌در جهت ارزش‌هاى مورد نظر رهبران است. با اینکه که هرکدام از تکنولوژى‌ها مى‌توانند خطراتى را براى دولت‌ها بوجود بیاورند اما به نظر مى‌رسد منافع ناشى از آن‌ها بیشتر از مضراتشان جلب توجه نموده است. اوج این نفع جویى از تکنولوژى ارتباطات ایجاد خط تلفن میان کرملین و کاخ سفید موسوم به «خط قرمز» (Red Line) بود که بدون تردید در جلوگیرى از وقوع جنگ عالمگیر هسته اى موثر افتاد.

خلاقیت(Creativity): توانایى فنى نخبگان و تکنسین‌ها در افزودن بر اختراعات است تا جایى که برابرى استراتژیک با رقیبان یا برترى بر آنان را حفظ کند. سخن از این خلاقیت‌ها نه تنها مى‌بایست دربرگیرنده اختراعات مربوط به تجهیزات و ابزار ارتباطى و تامین اعتبارات مربوطه گردد بلکه مستلزم اندیشیدن پیرامون ارتباطات اجتماعى نیز هست. براى نمونه تلاش براى تشکیل نهادهاى تقویت کننده ارتباطات منطقه اى، شبکه‌هاى اجتماعى فراملى مانند کنفرانس رادیو و تلویزیون کشورهاى اسلامى‌مى‌تواند نوعى خلاقیت در بدست گرفتن ابتکار عمل و تبادل تجربیات و امکانات بین کشورهاى اسلامى‌شمرده شود.

جنگ نرم

اقدامات مشابهى در کشورهاى آمریکاى لاتین و کشورهاى عضو اتحادیه اروپا نیز صورت گرفته است. در حال حاضر ایالات متحده با صرف بیشترین بودجه تحقیقاتى در جهان، بیشترین سازگارى را با «جهان اطلاعات پایه» از خود نشان داده است. دانمارک، فنلاند، ژاپن و انگلستان رتبه‌هاى بعدى را به خود اختصاص داده اند. چین نیز به دنبال کشورهایى نظیر، تایوان، کره جنوبى، سنگاپور، مالزى و فیلیپین مى‌کوشد تا در این رتبه بندى جایگاهى شایسته براى خود بیابد.

کنترل: کنترل یعنى به دست گرفتن کانون سرمایه، تکنولوژى و نیروى انسانى ماهرى که بتواند با برترى بخشى در فضاى رقابتى، امکانات قدرت نرم را سازماندهى و اجرا نماید. باید یادآورى کنیم که نقش ایدئولوژى در این سازماندهى انکار ناپذیر است.

اعتبار  (Credibility): در گذشته برخوردارى از منابع مادى مانند معادن، جمعیت، نیروى نظامى‌بزرگ و خزانه‌هاى سرشار از طلا براى پیروزى در جنگ‌ها و کاربرد قدرت سخت کفایت مى‌کرد. در عصر اطلاعات که شهروندان هرچه بیشتر وارد پروسه سیاست‌هاى جهانى شده اند، به کار بردن قدرت نرم به منبع دیگرى یعنى اعتبار نیز نیاز دارد. در عصر فرمانروایى اطلاعات، برخودارى از اعتبار اهمیت شایانى در نایل شدن به اهداف دارد. کشورها و نهادهایى که از اعتبار بیشترى نزد عموم مردم برخوردار باشند، بهتر مى‌توانند از سرچشمه‌هاى قدرت نرم بهره بگیرند و برعکس هنگامى‌ که کشور یا نهادى نتواند اعتبار کافى براى نظرات و دیدگاه‌هاى خود دست و پا کند، قادر نخواهد بود مخاطبان بیشتر و در نتیجه خریداران بیشترى براى خود جلب کند.

اما چگونه کشورها مى‌توانند اعتبار لازم را بدست آورند؟ منظور از اعتبار دربرگیرنده اعتبار مادى و اعتبار اخلاقى است. کشورى که قصد دارد شمار مخاطبان بیشترى را قانع کند، باید از ثروت و موفقیت کافى برخوردار باشد؛ بگونه اى که به دیگران نشان دهد بر اساس روش تفکر و زندگى ویژه اى توانسته است، موفقیت کسب کند.

بر کسى پوشیده نیست که امروزه صنعت سینما در جهان، یکى از قابل اطمینان ترین ابزارهاى انتقال پیام‌ها، معانى و ارزش‌هاى سیاسى رهبران به مردم و شکل دادن افکارعمومى‌در جهت ارزش‌هاى مورد نظر رهبران است

هرچه کشورى ثروتمندتر باشد، دیگران بیشتر به حالش غبطه خواهند خورد. این همان اعتبار مادى است. اما اعتبار اخلاقى مهمتر از آن است. رهبرانى که دچار فساد مالى و اخلاقى هستند، رهبرانى که بر اساس تقلب، کودتا و دیگر شیوه‌هاى غیردموکراتیک حکومت مى‌کنند، کشورى که مدام به همسایگانش تعدى مى‌کند و دولتى که مردمش را مورد آزار و تعقیب قرار مى‌دهد، از اعتبار اخلاقى برخوردار نیستند.

اگر چنین کشورى اعتبار مادى نیز داشته باشد، احتمال کمى‌وجود دارد که بتواند دیگران را به درستى عقاید و اقداماتش متقاعد سازد.

صلح، آزادی، عدالت و برابری بالاترین ارزش‌هایی هستند که جهان امروز بر آن متکی است. احتمالاً در آینده نزدیک هیچ یک از این ارزش‌ها از آن جهت که فحوای آنها مورد توافق نیست، بطور کامل محقق نخواهند شد اما دست کم می‌دانیم که برای رسیدن به اجماع جهانی تمدن‌ها و ملت‌ها پیرامون آن و نیز القای برداشت‌های ویژه از آنها به سایر ملت‌ها و گروه‌های اجتماعی، گفتگو، مسیری روشن و مطالعه شده را به دست می‌دهد.

بخش ارتباطات تبیان


منبع: سیاست ما