دورنمایی از رابطه ایران – مصر تحولاتى که در مصر رقم خورد قطعهاى از پازلى است که در منطقه خاورمیانه در حال شکل گیرى است.این مطلب به تحولات مصر و روابط و تاثیرات در ایران می پردازد.
زیربنای تحولات در مصر
تحولاتى که در مصر رقم خورد قطعهاى از پازلى است که در منطقه خاورمیانه در حال شکل گیرى است. تحولاتى که از منتهى الیه شمال غربى افریقا یعنى از تنگه جبل الطارق تا شبه جزیره عربستان در تنگه باب المندب را شامل مىشود. این حوادث مبتنى بر مجموعهاى از اعتراضهاى مردمى و جنبشهاى فروخفتهاى است که ریشه در چندین دهه از فشارهاى ناشى از استبداد حاکمان آنها که متکى بر دنیاى غرب بوده و از طرف دیگر مجموعه اى از ناکارامدىها و فساد در حوزههاى مالى، ادارى و اجتماعى را در کشورشان رقم زدند و از طرفى با ایجاد محدودیتهاى سنگین و قابل توجهى در عرصه ازادیهاى سیاسى و واگذارى حقوق اساسى مردم به انها زمینه فشار را به حداکثر رساندند و با اتخاذ سیاستهاى خارجى در رابطه با مناقشه اعراب واسراییل به نوعى مشکل افکار عمومى را در سطح نخبگان، جوانان و نظامیان این کشورها دامن زدند. این مجموعه عوامل موجب ایجاد رفتارها و واکنشهایى شده که برخى از نتایج ان بازتابهاى منطقهاى و برخى از انها بازتابهاى بینالمللى و برخى از آنها داراى بازخورد ملى بوده است.
سوجود دولتهاى مستبد و وابسته به غرب، به نوعى در رابطه با سیاستهاى اعراب و اسراییل در چهرههایى چون بن على و مبارک و برخى از رهبران کشورهاى حوزه خلیج فارس ظهور پیدا مىکند. زمینه بروز و ظهور چنین رفتارهاى رادیکالى در این کشورها لزوما بازخورد منطقه اى ندارد و مىتواند تبدیل به یک حرکت و جنبش جهانى شود و متکى بر افکار عمومىو گسترده بر تمام دنیا نتیجه چنین رفتارى در سطح منطقه بوده است.
نکتهاى که امروزه مدنظر است با توجه به اینکه ارتش مهلت شش ماههاى گرفته که بتواند با تغییراتى که در قانون اساسى شکل خواهد گرفت زمینه یک انتخابات را فراهم اورد. ما باید حداقل تا یک سال اینده منتظر نوع تغییراتى که نظامیان وعده اش را داده باشیم، باید ببینیم که چه آیندهاى براى مصر رقم خواهد خورد.
به نظر مىرسد با رویکردى که حزب دموکرات واوباما داشته و با اعلام حضورى که در دانشگاه الازهر داشت و با جهان عرب سخن خود را مطرح کرد. این بود که به دنبال حل مسایل بنیادین خودش براى تغییر استراتژى مقابله با نیروهاى بنیادگرا و از بین بودن انهاست. طبیعى است که در این رابطه اتفاقاتى که در منطقه شکل گرفت با توجه به نوع کنترلى که غرب بر شبکههاى اجتماعى مثل فیس بوک دارندو نقشى که شبکهها در راه اندازى جنبشهاى اخیر مردمىداشتند. به نظر مىرسد که به نوعى مدیریت سیاسى و بین المللى غرب در جهت نوعى کنترل و هدایت این امواج برخاسته از موج اتشفشان مردمىاست که خسته از استبداد سى ساله، خسته از تحقیر بلند مدتى که رهبرانشان در قبال اسراییل به مردم و نخبگانشان تحمیل کردند. مردم خسته از تفاوت رفتار و ناکارامدى این حکومتها به خصوص در حوزههاى اجتماعى و اقتصادى این حرکتها را رقم زده اند. غرب نیز زمینه هدایت و انتقال اثار این جنبش که خیلى با منافع درازمدت غرب تضاد نداشته باشد، را برعهده گرفته است. گرچه شروع ماجرا شاید در ابتدا با برخى از سردرگمیها و به نوعى اتفاقاتى که ناشى از عدم امادگى اولیه به دلیل سرعت این حرکت در رهبران و سیاست مداران غربى شکل گرفت.
اما اتفاقاتى که نتیجه شکل گیرى این مسایل در مصرشده، میتوان به این مورد نیز اشاره کرد که شاهد بى طرفى و سکوت ارتش در مصر بودیم و با توجه به نوع وابستگى ارتش این کشور به امریکا در خلال سى سال گذشته که یک میلییارد و سیصد میلیون دلار از امریکا کمک مالى مىگرفت، عملا نوعى چراغ سبز برای جنبش که در قاهره شکل گرفته، محسوب میشد. همچنین نوعى اقدام عدم حمایت مبارک و خاندانش و عمر سلیمان که نماینده سازمان اطلاعاتى در مصر رانیز یدک مىکشید. نهایتا شاهد تصمیم گیرى ستاد عالى ارتش هستیم که با درخواست مبارک موافقت نمىکند و مبارک مجبور مىشود که علیرغم خواستش و خواست سازمان اطلاعاتى مصر از قدرت کنارهگیرى کند.
اولین واکنش ارتش پس از این ماجرا اعلام وفاداریست به پیمانهایى که مصر با همسایگان خود مىبندد. نکتهاى که امروزه مدنظر است با توجه به اینکه ارتش مهلت شش ماههاى گرفته که بتواند با تغییراتى که در قانون اساسى شکل خواهد گرفت زمینه یک انتخابات را فراهم اورد. ما باید حداقل تا یک سال اینده منتظر نوع تغییراتى که نظامیان وعده اش را داده باشیم، باید ببینیم که چه آیندهاى براى مصر رقم خواهد خورد.
اما درباره موضع گیرى وزیرخارجه جدید مصر نیز باید گفت،به نظر مىرسد براى اینکه مصر به ارامىبتواند به عنوان یک کشور تاثیر گذار در جهان عرب، افریقا و در دنیاى اسلام با توجه به سابقهاى که دارد و نخبگان تاثیرگذارى که در جهان سوم داشته همچون جمال عبدالناصر، البرادعى و عمر موسى و پطروس قالى، موقعیت خود را پیدا کند. نیاز به بازسازى چهره خود دارد وپاسخ به جنبشها درنتیجه تحرکهایى که در قاهره و مناطق دیگر و برکنارى مبارک از قدرت داشت، داده شود.این بخش باید در سیاستهاى سى سال گذشته در مصر حداقل براى بازسازى وجهه عمومىمصر و پاسخ به انتظارات جوانان و انقلابیون باشد، باید درباره اسراییل از خود موضع جدیدى نشان دهد. طبیعى است که این خواسته درباره محاسبهاى که توسط مصر در رفح و غزه شکل گرفته بود، پایان پذیرد.
ما چرخش صدو هشتاد درجهای نخواهیم داشت و ارام ارام یخ روابط سرد و نامناسبی که بین ایران و مصر و حزبالله و مصر وجود داشته با تغییراتی که در مصر بوجود امده، شاهد بهبود روابط باشیم
مصر به سمت مدلى که در خاورمیانه جواب داده حرکت مىکند، و ان مدل حکومتى که حزب عدالت وتوسعه در ترکیه از خود نشان داده و ترکیبى از مسلمانان تکنوکراتى است که با تکیه بر منافع ملى و افزایش رفاه در میان شهروندان و ایجاد یک اعتبار در میان کشورهاى خاورمیانه حرکت مىکنند و در عین حال مشکلى رابراى نظم جهانى و یا غرب فراهم نمىکنند. امروزه ترکیه به عنوان عضوى از ناتو و کشورى که خواهان پیوستن به اتحادیه اروپاست و در عین حال در برابر رفتارهاى خشونت امیز و مغایر با حقوق بشر اسراییل مقابله مىکند. همچنین رییس جمهور و نخست وزیر این کشور به شرایع اسلام پایبندى نشان مىدهند ولى در عین حال با اسراییل هم رابطه دارند و تا زمانى این رابطه برقرار است که منافع ملى ترکیه را مورد خطر قرار ندهد و با اهدافی که ترکیه در منطقه دنبال مىکند مغایرت نداشته باشد.
با توجه به تحولاتی که در شمال افریقا در حال رخ دادن است، به نظر میرسد که اسراییل بخواهد خود را هماهنگ کند و درراه تثبیت موقعیت خودش گام بردارد.
تحول در روابط سیاسی با ایران
طبیعی است که رابطه خصمانهای که در دوران مبارک به دلیل برخی حساسیتهای وی که به جهاد اسلامی و ترور سادات و مواضعی که قبلا تهران داشت از یک طرف و عدم اصرار تهران به مواضع گذشته خود و موضعی که اقای احمدی نژاد اصراربه برقراری ارتباط با مصر و مواضعی که در امارات در قبال مصر داشت و حتی اعزام نماینده ویژه خودش به دیدار مبارک، نشان از اشتیاق طرف ایرانی برای برقراری رابطه با مصر داشته و بیشتر طرف مصری بود که استنکاف میکرد. اما امروز دیگر دلیلی برای این استنکاف وجود ندارد و همانطور که دیدیم همراهی برای عبور ناوگان نظامی ایران از کانال سوئز از خود نشان داد و نقشی که امروزه اخوانالمسلمین با موقعیتی که در میان مسلمانان و روشنفکران دارد که شاهد حضور یکی از رهبران اخوان در ایران بودیم. تمامی این عوامل نشان دهنده آن است که نظامیان حاکم بر مصر مشکل جدی برای ایجاد یک رابطه معقول حداقلی با ایران نداشته باشند. به نظر میرسد که دو کشور به سمت برقراری یک ارتباط معقول با پیششرطهایی که منجر به سوء تفاهم یا بحث مداخله نشود، پیش بروند.
درباره حزبالله هم باید که دیگر آن رفتار تند و دفعی حکومت مبارک که در مقابل حزبالله برای شکستن محاصره غزه وجود داشت، پیگیری نشود. و این روابط به نوعی بازسازی شود که با توجه به موقعیت حزبالله که در میان جوانان عرب دارد دیگر سیاستهایی که مبارک در قبال آنها داشت، به مرور زمان تغییر خواهد کرد. البته ذکر این نکته ضروری است که ما چرخش صدوهشتاد درجهای نخواهیم داشت و ارام ارام یخ روابط سرد و نامناسبی که بین ایران و مصر و حزبالله و مصر وجود داشته با تغییراتی که در مصر بوجود امده، شاهد بهبود روابط باشیم.
بخش سیاست تبیان
منبع:دیپلماسی ایرانی