روی پل / داستانی از هاینریش بل*
هاینریش تئودور بل (به آلمانی: Heinrich Theodor B?ll) (21 دسامبر 1917 - 16 ژوئیه 1985) نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد.
داستان: آنها پاهای مرا وصله کردند و دوختند و بعد هم به من کاری دادند که بتوانم در حین انجام آن بنشینم. کار من شمردن مردمی است که از روی پل عبور میکنند. آنها خیلی دلشان میخواهد که نتیجه فعالیتشان را با ارقام ثابت کنند و از این کار پوچ لذتی فراوان میبرند. تمام روز، تمام روز دهان خاموش من مثل ساعت کار میکند، و من اعداد را روی هم میگذارم تا بتوانم غروب رقم بزرگی را برای خشنودی آنان پیشکششان کنم.
اما آمار آنها درست نیست. متاسفم، ولی آمارشان درست نیست. و من باوجود آنکه می توانم این احساس را در دیگران ایجاد کنم که آدم صادقی هستم، اما راستش موجود قابل اعتمادی نیستم. آنچه مرا در خفا خوشحال میکند، این است که گاهی عابری را وارد آمارشان نمی کنم و یا وقتی دلم به حالشان سوخت، چند نفری را به آمارشان اضافه میکنم. بله، خوشبختی آنها در دست من است. آنها پیش خودشان حساب میکنند که امروز چند نفر در دقیقه از روی پل رد شدهاند و در ده سال آینده چند نفر« عبور خواهند کرد.» آنها « مستقبل کامل» را دوست دارند. با وجود این، باید عرض کنم که آمارشان ابداَ درست نیست... زمانی که معشوقه کوچک من از روی پل عبور میکند، من در تمام این مدت هیچ یک از افرادی را که عبور میکنند به آنها گزارش نمیدهم. این دو دقیقه به من تعلق دارد، تنها به من.
اما آمار آنها درست نیست. متاسفم، ولی آمارشان درست نیست. و من باوجود آنکه می توانم این احساس را در دیگران ایجاد کنم که آدم صادقی هستم، اما راستش موجود قابل اعتمادی نیستم.
* هاینریش تئودور بل (به آلمانی: Heinrich Theodor B?ll) (21 دسامبر 1917 - 16 ژوئیه 1985) نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد.
در سال 1947 اولین داستانهای خود را به چاپ رسانید و با چاپ داستان قطار به موقع رسید، در سال 1949، به شهرت رسید. و در سال 1951 با برنده شدن در جایزه ادبی گروه 47 برای داستان گوسفند سیاه موفق به دریافت اولین جایزه ادبی خود شد.
در 1971 ریاست انجمن قلم آلمان را به عهده گرفت. او همچنین تا سال 1974 ریاست انجمن بینالمللی قلم را پذیرفت. او در سال 1972 توانست به عنوان دومین آلمانی، بعد از توماس مان، جایزه ادبی نوبل را از آن خود کند.
آثار:
* قطار به موقع رسید (1949) ترجمه کیکاووس جهانداری انتشارات چشمه
* گوسفندان سیاه (1951) ترجمه محمد چنگیز انتشارات نقش خورشید
* آدم، کجا بودی؟ (1951) ترجمه ناتالی چوبینه انتشارات سپیده سحر
* و حتی یک کلمه هم نگفت (1953) ترجمه حسین افشار انتشارات دیگر
* خانهای بیسرپرست (1954) ترجمه ناتالی چوبینه تحت عنوان خانه بیحفاظ انتشارات سپیده سحر
* نان سالهای جوانی (1955) ترجمه محمد اسماعیلزاده انتشارات چشمه، جاهد جهانشاهی انتشارات دیگر
* یادداشتهای روزانه ایرلند (1957)
* بیلیارد در ساعت نه و نیم (1959) ترجمه کیکاووس جهانداری انتشارات سروش. این رمان در لیست 1001 کتاب که باید قبل از مرگ بخوانید قرار دارد.
* عقاید یک دلقک (1963) ترجمه محمد اسماعیلزاده انتشارات چشمه، شریف لنکرانی انتشارات جامی
* جدایی از گروه (1964)
* پایان مأموریت (1966) ترجمه ناتالی چوبینه انتشارات سپیده سحر و پیام امروز
* سیمای زنی در میان جمع (1971) ترجمه مرتضی کلانتری انتشارات آگاه.این رمان در لیست 1001 کتاب که باید قبل از مرگ بخوانید قرار دارد.
* آبروی از دست رفته کاترینا بلوم (1974) ترجمه شریف لنکرانی انتشارات خوارزمی، حسن نقرهچی انتشارات نیلوفر. این رمان در لیست 1001 کتاب که باید قبل از مرگ بخوانید قرار دارد.
* شبکه امنیتی (1979) ترجمه محمدتقی فرامرزی انتشارات کتاب مهناز. این رمان در لیست 1001 کتاب که باید قبل از مرگ بخوانید قرار دارد.
* زنان در چشمانداز رودخانه (1985) ترجمه کامران جمالی انتشارات کتاب مهناز
فرآوری: مهسا رضایی
بخش ادبیات تبیان
منابع: چهره غمگین من داستان ابدیت آمار (مترجم این داستان: تورج رهنما)، ویکی پدیا