ونگوگ و شاهکاری تازه

موزهای در هلند اعلام کرد، یک تابلوی نقاشی که تاکنون به نقاشی ناشناس منتسب میشد، از آثار «ونگوک» است.
کارشناسان هنری در موزه «کورولر مولر» هلند اخیرا اعلام کردند، یک تابلوی نقاشی از طبیعت که خالق آن تاکنون ناشناس بود، از شاهکارهای «ونسان ونگوک» است.
کارشناسان آثار هنری تاکنون درباره هویت هنرمند خالق این نقاشی مردد بودند، اما اخیرا با انجام آزمایشهای اشعه ایکس دریافتند که این شاهکار هنری توسط «ونگوک»، نقاش امپرسیونیست هلندی خلق شده است.
«ونگوک» در این تابلوی نقاشی به ابعاد 100 در 80 سانتیمتر، گلهای وحشی را در کنار رزهای زیبا به تصویر کشیده است.
این کارشناسان آثار هنری به این دلیل به اصل بودن این اثر هنری شک داشتند که اندازه بوم این نقاشی بسیار بزرگتر از اندازهای بود که نقاشیها در زمان ونگوک کشیده میشدند.
همچنین امضای این نقاش سرشناس در قسمتی نامتعارف، یعنی در در گوشه سمت راست بالای بوم حک شده است.
در سال 2003 این موزه هلندی تصمیم داشت این نقاشی را به هنرمندی ناشناس نسبت دهد، اما بررسیها و تحقیقات پس از آن مشخص کرد که این اثر هنری متعلق به ونگوک است.
وَنسان وَن گوگ یا فینسِنت ویلم فان خوخ (به هلندی: Vincent Willem van Gogh) (30 مارس 1853 - 29 ژوئیه 1890) یک نقاش نامدار هلندی بود. هرچند او در زمان حیاتش در گمنامی به سر میبرد و در تمام طول عمر خود تنها یک تابلو یعنی تاکستان سرخ را فروخت، اما اکنون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان پسادریافتگر شناخته میشود.
ون گوگ جوانی خود را به عنوان دلال آثار هنری و معلم گذراند. مدتی نیز در انگلستان و همچنین در میان کارگران معادن زغال سنگ شهر بوریناژ در بلژیک به عنوان مبلغ مسیحی فعالیت کرد. وی فعالیتهای جدی خود را به عنوان طراح و نقاش از سال 1880 و در سن 27 سالگی شروع کرد، و از آنجاکه در سن 37 سالگی درگذشت، در واقع تمام آثارش را در 10 سال پایانی عمر خویش آفرید که شامل بیش از 900 نقاشی، بیش از 1100 طراحی و 10 چاپ میباشد.
ون گوگ شیفته نقاشی از مردم طبقهء کارگر مانند تابلوی سیبزمینیخورها، کافههای شبانه مانند تراس کافه در شب، مناظر طبیعی فرانسه، گلهای آفتابگردان، شبهای پرستاره و خودنگاره بود. وی در اواخر عمر به شدت از بیماری روانی و فشار روحی رنج میبرد و به اعتقاد اکثریت همین موضوع به خودکشی او منجر شد.
کودکی و جوانی (1853 - 1880) ونسان ون گوگ در سال 1853 در زوندِرت در استان برابانت شمالی هلند، نزدیک مرز بلژیک به دنیا آمد. او پسر آنا کورنلیا کاربنتوس و تئودوروس ون گوگ بود. پدر و پدر بزرگش کشیش بودند و سهتا از عموهایش دلال آثار نقاشی. اسم پدربزرگ و عموی او نیز ونسان بود که به او «عمو کنت» میگفت. همچنین ونسان نام برادر بزرگتر وی و فرزند اول خانواده بود که چندی پس از تولد و یک سال قبل از تولد ونسان درگذشته بود.
کارشناسان آثار هنری تاکنون درباره هویت هنرمند خالق این نقاشی مردد بودند، اما اخیرا با انجام آزمایشهای اشعه ایکس دریافتند که این شاهکار هنری توسط «ونگوک»، نقاش امپرسیونیست هلندی خلق شده است.
برادر محبوب و حامیاش تئودوروس ون گوگ، ملقب به تئو، چهار سال بعد از ونسان در 1 مه 1857 بهدنیا آمد. سپس خانواده ون گوگ دارای چهار فرزند دیگر شد، یک پسر به نام کور و سه دختر به نامهای آنا، الیزابت و ویل. ونسان اغلب کودک ساکت و آرامی بود.
در سال 1860 وارد دبستان روستای زاندرت شد. جایی که یک کشیش کاتولیک به 2300 دانشآموز درس میداد.
از سال 1861 همراه خواهرش ویل در خانه تحت تعلیم یک معلم خصوصی بود تا اینکه در سال 1864 به یک مدرسه شبانهروزی به نام سنت پرولی در زونبرگ رفت. دوری از خانواده او را افسرده میکرد و این مساله را در بزرگسالی نیز عنوان کرد. در سال 1866 به یک دبیرستان به نام ویلن کلس در تلبوری رفت و در آنجا تحت نظر کنستانتین هایزمن، که در پاریس به موفقیتهایی رسیده بود، اصول اولیه طراحی را آموخت.
در سال 1868 ونسان ناگهان به خانه بازگشت؛ بعدها تعریف وی از دوران نوجوانیاش این بود: «دوران نوجوانی من، تاریک، سرد و بیحاصل بود...»
ونسان در سال 1869 نزد عمویش ونسان در یک بنگاه خرید و فروش آثار هنری مشغول به کار شد و پس از مدتی از طرف عمویش به لندن فرستاده شد. این دوران خوبی برای ونسان بود و در بیست سالگی از پدرش بیشتر پول در میآورد.
در همین دوران او عاشق دختر صاحبخانهاش اگنی لویر شد ولی از وی جواب رد شنید. ونسان بهتدریج منزوی شد و به مذهب روی آورد. پدر و عمویش او را به پاریس فرستادند. در آنجا بود که ونسان از اینکه با هنر مانند یک کالای مصرفی برخورد میکرد پشیمان شد و این روحیه را به مشتریان نیز منتقل میکرد تا اینکه در 1876 از کار اخراج شد.
اعتقاد مذهبی او به تدریج شدیدتر شد تا آنجا که به انگلستان بازگشت و در یک مدرسه به صورت داوطلبانه و بدون دستمزد به تدریس مشغول شد.

در سال 1877 وی تصمیم داشت روحانی شود و تحصیلات الهیات را در دانشگاه ادامه دهد. بنابراین خانوادهاش او را به آمستردام و نزد دیگر عمویش جان که یک فرمانده نیروی دریایی بود فرستادند. ولی وی موفق به تحصیل در الهیات نشد و آنجا را ترک کرد.
ون گوگ جوانی خود را به عنوان دلال آثار هنری، معلم و واعظ مذهبی گذراند. او در این دوران باورهای دینی عمیقی داشت و مدتی در انگلستان و نیز در میان کارگران معادن زغال سنگ شهر بوریناژ واقع در بلژیک به عنوان مبلغ دین مسیحی فعالیت کرد.
زندگی هنری (1880 - 1890) ونسان ون گوگ فعالیت هنری خود را به عنوان طراح و نقاش از سال 1880 و در سن 27 سالگی شروع کرد. وی پس از مواجهه با آثار ژان فرانسوا میله عمیقا تحت تاثیر نقاشیهای او و پیام اجتماعی آنها قرار گرفت و در همین زمان بود که طراحی را بهصورت جدی و حرفهای شروع کرد. از مشهورترین آنها در 2 سال پایانی عمرش کشیده شدهاند.
ون گوگ در ابتدا تحت تاثیر نقاشیهای هلندی از رنگهای تیره و محزون استفاده میکرد تا اینکه برادر جوانترش تئو که به خرید و فروش تابلوهای نقاشی اشتغال داشت بعدها باعث آشنایی او با نقاشان دریافتگر شد. آشنایی وی با جنبشهای دریافتگری و نودریافتگری در پاریس پیشرفت هنری او را سرعت بخشید.
ون گوگ شیفته نقاشی از کافههای شبانه، مردم طبقهء کارگر، مناظر طبیعی فرانسه و گلهای آفتابگردان بود. مجموعهء گلهای آفتابگردان او که تعدادی از آنها از معروفترین نقاشیهایش نیز محسوب میشوند شامل 11 اثر میباشد. خودنگارهها و شبهای پرستارهء وی از دیگر نقاشیهای برجستهء او محسوب میشوند.
مرگ (1890) ون گوگ در آخرین سال زندگی خود یعنی 1890 به دکتر گاشه روانشناسی که پیسارو به او معرفی کرده بود، مراجعه کرد. اولین برداشت ون گوگ از گاشه که چهرهاش را نیز کشیدهاست، این بود که دکتر از خود او بیمارتر است.
ون گوگ جوانی خود را به عنوان دلال آثار هنری و معلم گذراند. مدتی نیز در انگلستان و همچنین در میان کارگران معادن زغال سنگ شهر بوریناژ در بلژیک به عنوان مبلغ مسیحی فعالیت کرد. وی فعالیتهای جدی خود را به عنوان طراح و نقاش از سال 1880 و در سن 27 سالگی شروع کرد، و از آنجاکه در سن 37 سالگی درگذشت، در واقع تمام آثارش را در 10 سال پایانی عمر خویش آفرید که شامل بیش از 900 نقاشی، بیش از 1100 طراحی و 10 چاپ میباشد.
روز به روز فرورفتگی و افسردگی ون گوگ عمیقتر میشد با این حال او تنها در 2 ماه پایانی عمرش 90 نقاشی برجای گذاشت. در 29 ژوئیه 1890 در سن 37 سالگی در میان کشتزارها گلولهای در سینه خود خالی کرد. روز بعد در مهمانسرای رَوو درگذشت. ونسان آخرین احساسش را به برادر خود، که قبل از مرگش بر بالین وی آمده بود، اینگونه بیان کرد: «غم برای همیشه باقی خواهد ماند». شش ماه بعد تئو نیز درگذشت.
وی تنها یک دهه آخر عمر خود را به صورت حرفهای مشغول نقاشی بود و اکثر تابلوهایی که باعث شهرت او شدهاند در طول سه سال آخر عمرش یعنی سالهایی که مدام گرفتار حملههای عصبی و افسردگی بود، کشیده شدهاند. امروز بسیاری از مردم بعضی از این تابلوها را میشناسند؛ شب پر ستاره، گلهای آفتابگردان، تراس کافه در شب، درختان سرو و بعضی از نگارهها و خودنگارههایش به صورت تصاویر چاپی، شهرت جهانی دارند و در بسیاری از اتاقهای سادهء مردم عادی نیز دیده میشوند و این همان چیزی است که ون گوگ میخواست. او دوست داشت تابلوهایش تاثیر مستقیم و قوی اوکییوئههای ژاپنی را داشته باشند که بسیار تحسینشان میکرد. آرزو داشت هنر صاف و سادهای بیافریند که نه تنها هنرشناسان متمول را خوش بیاید، بلکه مایهء شعف و تسلای خاطر همه انسانها باشد.
گفته میشود که «گندمزار با کلاغها» آخرین اثر ون گوگ است ولی در اینباره میان پژوهشگران هنر اختلاف نظر وجود دارد.
فراوری: سمیه رمضان ماهی بخش هنری تبیان
منبع:
دانشنامه آزاد ویکی پدیا
همشهری آنلاین