تبیان، دستیار زندگی
وقتی عادل فردوسی پور را در سینماهای جشنواره فجر می بینیم که آمده «جدای نادر از سیمین» را ببیند. تعجب نمی کنیم .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ورزش و هنر سایه به سایه هم

کریمی ، پوریا پورسرخ

وقتی عادل فردوسی پور را در سینماهای جشنواره فجر می بینیم که آمده «جدای نادر از سیمین» را ببیند تعجب نمی کنیم. همچنان که سال هاست به دیدن چهره سعید راد در جایگاه vip ورزشگاه آزادی عادت کرده ایم.

وقتی کریم باقری سریال بازی می کند و پوریا سرخ برای بدرقه علی کریمی به فرودگاه می رود. فکر نمی کنیم اتفاق غیرمترقبه ای افتاده است.

ورزش و هنر سال هاست در چهارراه های مختلف شهرت به هم بر می خورند و یک گوشه هایی به اشتراک می رسند.

نگاه کوتاهی می اندازیم به چند اتفاق مهم سال 89 که یک بار دیگر ورزش را به هنر پیوند زدند.

رقبای عددی

بعد از مدت ها که زمزمه راه اندازی یک برنامه زنده تلویزیونی درباره متن و حواشی سینما بر سر زبان ها بود. بالاخره در سال 89 فریدون جبرانی با «هفت» این پروژه را کلید زد مخاطبان حرفه ای تلویزیون از همان آغاز کار، برنامه هفت را به چشم یک «نود سینمایی» نگاه می کردند و تلاش های جیرانی برای تغییر این نگاه هم کاملا نافرجام باقی ماند. این در حالی است که آیتم های مختلف هفت از همان ابتدا به شکلی آشکار تحت تاثیر برنامه 90 رخ می دهد. مدتی بعد توسط هفتی ها مورد توجه قرار گرفته و ورژن سینمایی آن به اجرا در می آید.

آقای گل سابق لیگ برتر که در سال های اخیر همیشه شایعه خواننده شدن او بر سر زبان ها بود و مدت ها برای تولید و عرضه این آلبوم موسیقی تلاش کرده بود. بالاخره در سال گذشته به این آرزویش رسید و پوستر تبلیغاتی آلبوم «همه چیم تو» همراه با عکس او، از پشت ویترین مغازه ها سر درآورد.

چنان که یکی از پرحاشیه ترین اتفاقات این برنامه که در پی مصاحبه با ابوالفضل پورعرب و به خصوص فریماه جامی رخ داد. درست چند هفته بعد از آن بود که عادل فردوسی پور تصمیم گرفت با دوربین برنامه اش به سراغ ستاره های سوخته و حاشیه نشین نسل گذشته فوتبال برود. البته به تصویر کشیدن فنونی زاده، باوی و شاهین بیانی هرگز به اندازه گفت و گو باقر جامی و پورعرب دردسرساز نشد.

عنایتی مهاجم اسبق تیم ملی ایران

خوش دست و خوش صدا

از جمله اتفاقات سال 89 که حلقه اتصالی بود میان دو عالم هنر و ورزش، باید به انتشار یک آلبوم موسیقی با صدای رضا عنایتی اشاره کرد. آقای گل سابق لیگ برتر که در سال های اخیر همیشه شایعه خواننده شدن او بر سر زبان ها بود و مدت ها برای تولید و عرضه این آلبوم موسیقی تلاش کرده بود. بالاخره در سال گذشته به این آرزویش رسید و پوستر تبلیغاتی آلبوم «همه چیم تو» همراه با عکس او، از پشت ویترین مغازه ها سر درآورد.

حالا که صحبت از عکس رضا عنایتی (با آن فیگور جالب و دست زیر چانه اش) به میان آمد. بد نیست اشاره کنیم که آقا رضا در یکی از مصاحبه های خود دلیل جالبی برای روی آوردن به خوانندگی رو کرده است: «چون قیافه ام به بازیگری نمی خورد. خواننده شدم.» حالا شانس آوردیم که برای خواننده شدن احتیاجی به خوش قیافه بودن نیست. وگرنه معلوم نبود عنایتی کدام یک از عرصه های هنری را برای هنرنمایی انتخاب می کرد. این نکته را هم از قلم نیاندازیم که تهیه کننده آلبوم «همه چیم تو» کسی نیست جز سیاوش اکبرپور، زوج موفق عنایتی در خط حمله استقلال مدل 85.

نکونام و اوتادی

حلقه گمشده

در این سال ها به تماشای عکس های دسته جمعی از فوتبالیست ها و هنر پیشه ها بر روی جلد مجلات عادت کره ایم. اگر در سال های پیش از انقلاب، ناصر حجازی و علی پروین با هنر پیشه های فیلمفارسی در دهه 50 روی جلد مجلات جوانان و... فیگور می گرفتند، در این سال ها هم ستاره های جوان فوتبال بارها روی ویترین مطبوعات عامه پسند دست در گردن بازیگران – از حامد بهداد تا پوریا پورسرخ – انداخته اند. اما این یک مورد در نوع خود اتفاق جالبی محسوب می شد و تماشای آن حیرت و تعجب زیادی را برانگیخت؛ از عکس های دو نفره کاپیتان تیم ملی فوتبال به همراه یکی از پرحاشیه ترین بازیگران زن سینما و تلویزیون یاران حرف می زنیم.

جواد نکونام و لیلا اوتادی در این عکسهای آتلیه ای که زینت بخش یکی از مجلات خوش آب و رنگ شده بود، آن قدر خوب و هماهنگ ژست گرفته بودند که باور کردنی نبود. البته ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که هیچ یک از این دو نفر سال کاری موفقی را پشت سر نگذاشتند. جواد با کاپیتانی تیم ملی در یک تورنمنت شکست بار و اوتادی با ایفای نقش در فیلمی که حواشی فراوانی را برای او ایجاد کرد.

نگاه به وقایع سینما فوتبالی سال 89 قطعا بدون اشاره به افشین قطبی و گروه دل شیر، یک چیز کم خواهد داشت. اساسا قطبی در ایران هر چقدر در امر موفق کردن تیم ملی ناموفق نشان داد. در زمینه فعالیت های فرهنگی و اجتماعی موفق بود.

نگاه به وقایع سینما فوتبالی سال 89 قطعا بدون اشاره به افشین قطبی و گروه دل شیر، یک چیز کم خواهد داشت. اساسا قطبی در ایران هر چقدر در امر موفق کردن تیم ملی ناموفق نشان داد. در زمینه فعالیت های فرهنگی و اجتماعی موفق بود.

باقری و برهانی در مسیر زاینده رود

فوتبال لهجه دار

«در مسیر زاینده رود» را باید جدی ترین نگاه سازندگان فیلم ها و سریال های تلویزیونی به مقوله فوتبال و حاشیه های آن برشمرد. تا امروز و در میان تولیدات تصویری، فوتبال و حاشیه های آن نه تا این حد جدی گرفته شده بود و نه نتیجه کارهایی که با موضوع فوتبال ساخته می شد به آنچه در فوتبال پرحاشیه ما می گذرد. ربطی داشت. اما سیال مناسبتی حسن فتحی که در ماه رمضان امسال به نمایش درآمد با وجود برخی انتقادهای که به نگارش و اجرای آن وارد بود، نسبت به آثار قبلی نگاه جدی تر به فوتبال داشت. گو این که نگاه تند و تیز این سریال به مقوله دلال و دلالیسم در فوتبال واکنش برخی آدم های فعال این عرصه را به دنبال داشت و بعضی از ستاره های فوتبال هم شخصیت مغرور و دافعه برانگیز مهران سارنگ را نمونه نامناسبی برای معرفی یک فوتبالیست ملی پوش ایرانی دانستند.

 در مسیر زاینده رود که از بازی چند فوتبالیست معروف در نقش های فرعی هم بهره می برد، شاید بیشترین ضربه را در اجرا از انتخاب بازیگر اصلی خود متحمل شد. احتمالا انتخاب یک فوتبالیست واقعی که استعداد بازیگری هم داشته باشد. می توانست نقش مهران سارنگ را باور پذیرتر از آنچه دیدیم از آب دربیارود.

 نیکی کریمی و افشین قطبی در شیرخوارگاه شبیر

دل شیر و شیرخوارگاه

نگاه به وقایع سینما فوتبالی سال 89 قطعا بدون اشاره به افشین قطبی و گروه دل شیر، یک چیز کم خواهد داشت. اساسا قطبی در ایران هر چقدر در امر موفق کردن تیم ملی ناموفق نشان داد. در زمینه فعالیت های فرهنگی و اجتماعی موفق بود. قطبی در فتح جام ملت ها با تیم ملی ناکام بود. اما کوه های در بند و درکه را به راحتی فتح کرد تا زیباسازی فضا شهری و پاکسازی تفرجگاه های عمومی را به خوبی آموزش بدهد.

او که نتوانسته بود تیم ملی را به جام جهانی ببرد. در عوض موفق شد تیمی از ستاره های محبوب سینما را برای انجام فعالیت های عام المنفعه با خود همراه کن و تا دل شیرخوارگاه ها پیش ببرد. گروه «دل شیر» متشکل از نیکی کریمی، مصطفی زمانی، هنگامه قاضیانی و افشین قطبی طی مدت حضور امپراتور در ایران نگاه های زیادی را به سمت خود معطوف کرد. این گروه نام «دل شیر» را از اصطلاح معروفی که قطبی در مصاحبه ها به کار می برد، وام گرفته بود. اساسا «اختراع واژه» بزرگ ترین تخصص افشین طی دوران حضورش در ایران بود.

بخش ورزشی تبیان


منبع: تماشاگر