تبیان، دستیار زندگی
پر واضح است که ترویج اندیشه ها و شعارهایی نظیر این که «هر کس از دفاع مقدس چیزی نوشت، نویسنده حکومتی است...» خدمت به سر افرازی ایران عزیز نیست. بلکه حقیقت موضوع این خواهد بود که خود بانیان و نظریه پردازان این شعار، دقیقاً در جبهه استکبار و در نقطه مقابل...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ادبیات دفاع و ادبیات ضد جنگ...

محمّد محمودی نورآبادی*:

ادبیات دفاع و ادبیات ضد جنگ...

چرا بخش عظیمی از نویسندگان ما به ادبیات ضد جنگ تعلق خاطر دارند، در حالی که کشور ما چه در دفاع مقدس و چه بعد از آن، همواره رویکرد دفاع داشته است؟

مطلب مورد اشاره، پرسشی است که همواره دغدغه خاطر بسیاری از نویسندگان، متولیان و سیاست گذاران این عرصه بوده است. سؤالی که در عین پیچیدگی، همواره بی پاسخ مانده است. نگارنده در این نوشتار تلاش دارد به فراخور بضاعت خود، به بخش هایی از جواب های متعدد این چرایی بپردازد. چرا که باید اعتراف کرد که پرسش مطرح شده، معلول علت های فراوانی است که یافتن همه ی این علت ها از حوصله و توان این قلم خارج است.

در آغازگر جنگ بودن دولت بعث عراق، کسی تردیدی ندارد. با این حساب، پر واضح است که بعد از پایان جنگ، می بایست هنرمندان کشور مورد ظلم و تجاوز واقع شده، برای مانا و ماندگار کردن مظلومیت های ملت خود از یک سو و نشان دادن ظلم و جنایت متجاوز از سوی دیگر، دست به کار شده و همت و تلاش به خرج دهند. با این وجود، بعد از پایان جنگ تحمیلی و آن همه خسارات و مظلومیت و ... همواره شاهد بوده و هستیم که بسیاری از نویسندگان و پدیدآورندگان، راغب به تلاش در این عرصه نبوده و آن گاه که وارد شده اند نیز با رویکردی دور از عدالت و انصاف قلم فرسایی کرده اند.

برای وارد شدن به ماهیت این موضوع، خوب است که ابتدا تکلیف خود را با عبارت ادبیات ضد جنگ مشخص کنیم. چرا که وقتی از ادبیات ضد جنگ سخن به میان می آید، در برداشتی سطحی و عامیانه می شود دچار اشتباه شد. ادبیات ضد جنگ زمانی معنا و مفهوم پیدا می کند و زمانی هنرمندان یک کشور به آن روی می آورند که کشورشان در یک سر ماجرا به عنوان آغاز گر و متجاوز معرفی شده باشد.

خوب است این را آویزه گوش خود کنیم که تا کنون هیچ ملتی با دور ریختن فکر مقاومت و آمادگی و بالا بردن پرچم تسلیم و لبخند زدن به ظالم مستکبر، از زیر بار سنگین جور و ستم رهایی نیافته است. نه تنها رهایی نیافته که عملاً ذلت و حقارت خود را در برابر ظالم امضاء نموده است.

امروز می بینیم و شاهد هستیم که هنرمند عراقی، به خود جرأت وارد شدن به موضوع جنگ هشت ساله کشورش با همسایه شرقی را نمی دهد. چرا که می داند اولاً کشورش در این بین متجاوز بوده و ثانیاً با همه حمایت هایی که از او شده است، لکه ننگ شکستی مفتضحانه را نیز بر پیشانی دارد. اما این وضع برای طرفی که مورد ظلم و تجاوز واقع شده، کاملاً متفاوت است. با این توضیح خوب است مروری داشته باشیم به دسته بندی هایی که در کشور ما در حوزه ی ادبیات جنگ به معنای کلی آن کار می کنند و قلم می زنند...

دسته اول.... در بین کسانی که به ادبیات ضد جنگ تعلق خاطر دارند، هستند کسانی که از ابتدای امر نه با ملت ایران و نه با انقلابشان بر علیه حکومت ستم شاهی، همراهی و هم گامی نداشته و نخواهند داشت. این ها در واقع همان بازمانده ها و وابستگان به حکومت سابق هستند که هرگز نخواهند توانست عینک رسوب زده را از چشم های بی فروغ خود برداشته و با صداقت و شفافیت به موضوع نگاه کنند. وجود این دسته از مخالفان، نه تنها آسیبی متوجه جبهه خودی نمی کند که حقیقت موضوع را از آن چه که هست آشکار تر می نماید.

دسته دوم.... این جماعت را می توان کسانی دانست که به قول خودشان راهشان از دسته اول جدا بوده و به آن اعتراف هم می کنند. در مناسبت های انقلاب و جنگ مستقیم یا غیر مستقیم هم حضور داشته و بلکه در جاهایی فداکاری نیز کرده اند. اما در عین حال، با پشت پا زدن به گذشته خود، به ادبیات ضد جنگ روی خوش نشان داده و کماکان در این مسیر گام برداشته و قلم می زنند، عمده این جماعت را کسانی شامل می شود که متأثر از فضای فرهنگی- سیاسی کشور در یک دوره خاص به این جرگه پیوسته اند. پندار این دسته که معمولاً با ژشت های شبه روشنفکری هم همراه است، این است که جنگ به خاطر خشونت ها و خانمان سوز بودنش، در هیچ جبهه ای قابل دفاع نیست. حال می خواهد طرف مدافع بوده باشد و یا متجاوز، هیچ فرقی نمی کند.

دسته سوم... هم حکایتی جالب دارد. دسته ای که یک پایش این طرف و پای دیگرش آن طرف است. گاهی در این جبهه دیده می شوند و گاهی در طرف مقابل. جالب است که این دسته، هرگاه مورد سؤال واقع می شوند، دلایلی دارند . بسیاری از متولیان و مخصوصاً ناشران دولتی که عمده بار این حوزه را به دوش می کشند، به این امر عنایت چندانی نداشته و ندارند.

دسته چهارم.... جایگاه دسته چهارم روشن و مشخص است. این دسته را کسانی شامل می شوند که از ابتدای امر، آن هم به صورت اعتقادی در این مسیر گام نهاده و بر ماندن در این راه پر فراز و نشیب و ادامه آن اصرار دارند. دسته چهارم در حقیقت همچون مردان مظلوم جنگ، خود را مدافعان خاکریز فرهنگ می دانند و عمل به تکلیف را سر لوحه امور قرار داده اند تا مبادا توفان های بنیان افکن حوادث و تلخی رفتارهای متولی و ناشر، کوته بینی ها و تگ نظری ها و گاهی نگاه های ارباب و رعیتی برخی از نااهلان و نا محرمان،... آن ها را از ادامه مسیر باز دارد و خواسته یا ناخواسته به جرگه دشمنان استقلال و عزت ایران سوق دهد...

چه خوب است که یادمان باشد، تمجید از قهرمانان ملی و اسلامی، هم آن ها که در دفاع نا برابر هشت ساله نقش آفرینی کردند؛ به معنای تمجید و ترویج اندیشه جنگ نیست. بلکه اولاً مستند کردن مظلومیت کشور برای نسل های آینده و در نتیجه تمجید از دفاع در برابر جنگ افروزی و جنگ طلبی است و ثانیاً هشداری است به جنگ طلبان و جنگ افروزان مستبد و بلکه روشن کردن رفتارهای ظالمانه آن ها در کمک های مختلف به کشور متجاوز است. از طرفی باید همواره به آن ها یادآوری شود که اگر دست تجاوز به سمت و سوی این آب و خاک دراز کنند، باز هم با مقاومت قهرمانانه ملت ایران مواجه خواهند شد.

خوب است این را آویزه گوش خود کنیم که تا کنون هیچ ملتی با دور ریختن فکر مقاومت و آمادگی و بالا بردن پرچم تسلیم و لبخند زدن به ظالم مستکبر، از زیر بار سنگین جور و ستم رهایی نیافته است. نه تنها رهایی نیافته که عملاً ذلت و حقارت خود را در برابر ظالم امضاء نموده است. پر واضح است که ترویج اندیشه ها و شعارهایی نظیر این که «هر کس از دفاع مقدس چیزی نوشت، نویسنده حکومتی است...» خدمت به سر افرازی ایران عزیز نیست. بلکه حقیقت موضوع این خواهد بود که خود بانیان و نظریه پردازان این شعار، دقیقاً در جبهه استکبار و در نقطه مقابل ملت ایران صف آرایی کرده اند.

انشاءالله که شاهد روزی باشیم که همه هنرمندان ایرانی،( آن ها که غرق در زرق و برق دنیای مصنوعی و شیشه ای غرب نشده و به ایرانی بودن و هویت اصیل خود ارادت و امتنان قلبی دارند..) با سلیقه ها و دیدگاه های متفاوت و فارغ از نگاه های تنگ نظرانه حزبی و گروهی، حول محور عزت و اعتلای ایران عزیز در جهت مانا کردن تلاش ها و مجاهدت های جوانان مظلوم خود، گرد هم آیند و در این مسیر مقدس قلم بزنند و تلاش و همت مضاعف به خرج دهند...

محمد محمودی نورآبادی

* محمد محمودی نورآبادی متولد سال 1349 در شهرستان ممسنی از سال 1370 وارد عرصه شعر شد  واوایل دهه 80در عرصه روزنامه نگاری قلم را در دست گرفت و در سال 82 به سمت خاطره نویسی رفت که حاصل ان چاپ کتاب گلابی های وحشی بود. هم چنین محمودی نورآبادی  نویسنده حوزه دفاع مقدس  با کتاب سریزون برنده جایزه کتاب  سال دفاع مقدس در کشور شد.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: کیهان، وبلاگ سرزمین ادب و فرهنگ