تبیان، دستیار زندگی
امروزه کمتر منجم آماتوری را می‏توان یافت که با فهرست مسیه آشنایی نداشته باشد. وی یکی از برترین کاشفان دنباله‏دار در زمان خود به شمار می رفت. اما امروزه......
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چه می کنه این مسیه!

امروزه کمتر منجم آماتوری را می‏توان یافت که با فهرست مسیه آشنایی نداشته باشد. وی یکی از برترین کاشفان دنباله‏دار در زمان خود به شمار می رفت. اما امروزه به دلیل فهرستی که از برخی اجرام بر جای گذاشته است، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. فهرستی که از الفبای نجوم رصدی به شمار می آیند.

چه می کنه این مسیه!

از آنجایی که تشخیص دنباله‏دار‏ها درون تلسکوپ‏ از سایر اجرام عمقی سماوی، کار سختی است، مسیه برای این که اجرام عمقی آسمان را با دنباله‏دارها اشتباه نکند، فهرستی از 110جرم آسمانی تهیه کرد که این فهرست امروزه در بین منجمان آماتور بسیار متداول است و بسیاری از علاقه مندان به رصد اعماق آسمان، اجرام مسیه را بهترین گزینه برای شروع کار می‏دانند.

امروزه مسابقات زیادی با عنوان ماراتن مسیه برگزار می‏شود که در آن ها تعدادی از علاقه مندان به رصد اجرام عمقی آسمان به رقابت می‏پردازند و افرادی که بتوانند در یک شب، اجرام بیشتری را رصد کنند برنده‏ی این مسابقه اعلام خواهند شد. در ماراتن‏های مسیه، ابزارهای رصدی مختلفی وجود دارد و رصدگران با تلسکوپ‏ و دوربین‏های دوچشمی مختلف، به شکار این اجرام می‏پردازند.( البته چند وقتی است مسابقاتی تحت عنوان ماراتن صوفی به یاد اجرام ثبت شده توسط این دانشمند ایرانی نیز در کشور برگزار می شود.)

اما آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‏اید که شارل مسیه، خود از چه تلسکوپ یا تلسکوپ هایی برای پیمایش آسمان استفاده می‏کرده است؟

در قرن هفدهم میلادی، تلسکوپ‏هایی که از عدسی‏های کروماتیک (تلسکوپ‏هایی که خطای رنگی آنها تصحیح نشده است) کاملاً متداول بودند. این تلسکوپ‏ها از یک عدسی شیئی منفرد و یک عدسی چشمی که متشکل از دو عدسی بود، ساخته می‏شدند. ساختار این نوع تلسکوپ‏ها به همت کریستین هویگنس بهینه سازی شد. برای کاهش خطای رنگی، فاصله‏ی کانونی تلسکوپ‏ها بسیار بلند ساخته می‏شدند. برای مثال، تلسکوپی با قطر دهانه‏ی 7 سانتی‏متر به فاصله‏ی کانونی، در حدود 8 متر نیاز دارد!

فاصله‏ی کانونی زیاد، باعث می‏شد طول لوله‏ی تلسکوپ‏ها بسیار بلند شود، لذا تلسکوپ‏ها به ناچار از دو قسمت قابل جابه‏جایی ساخته می‏شدند که هرکدام از این دو بخش بر روی یک تکیه‏گاه عصا مانند قرار می‏گرفتند. در تلسکوپ‏های بسیار بلند، این دو قطعه تنها به وسیله‏ی یک تکه طناب در یک راستا قرار می‏گرفتند.

عدسی شیئی بر روی پایه‏ای بلند و شبیه به دکل و یا یک نردبان که ارتفاع آن متغییر بود، قرار می‏گرفت و عدسی چشمی نیز بر روی یک پایه‏ی کوتاه‏تر در جایی که ناظر قرار داشت، ثابت می‏شد.

در آن زمان، پایه‏های استوایی هنوز شناخته نشده بوند و همچنین ساخت لوله برای این تلسکوپ‏های طویل بسیار هزینه بر و سنگین می‏شد. فاصله‏ی کانونی زیاد باعث می‏شد بزرگنمایی حاصل شده، بیش از صد برابر باشد و در نتیجه میدان دید حاصل بسیار کوچک باشد.

حتی تصور سختی‏های رصد با تلسکوپ‏های آن دوره نیز دشوار است. در ابتدا جسم باید در راستای پایه‏ی دکل مانند قرار می‏گرفت، سپس به آهستگی محل و راستای پایه‏ی عدسی چشمی تغییر داده می‏شد تا هر دو عدسی در یک راستا و به سمت جسم مورد نظر قرار بگیرند.

موضوع دیگری که بسیار اهمیت دارد، تصور غلطی است که در مورد آسمانی که مسیه رصدهای خود را در آن انجام می‏داده، شکل گرفته است. شاید بسیاری از افراد تصور کنند که مسیه در آسمانی صاف و بدون آلودگی نوری به رصد می‏پرداخته است اما در پاسخ باید گفت که در آن زمان، پاریس پرجمعیت‏ترین شهر دنیا به شمار می‏رفته و آلودگی‏های صنعتی آن بسیار شدیدتر و بدتر از امروز بوده است به همین دلیل رصد اجرام آسمانی در آن زمان به مراتب سخت‏تر از امروز است. آلودگی هوا و وجود گرد و غبار زیاد در قسمت های پایینی جو باعث می شود تا نور شهرها توسط این ذرات ریز به زمین بازتابیده شوند و آسمان روشن تر از حد معمول جلوه کند. این امر باعث می شود تا ستارگانی که نور کمی دارند در میان نور بازتابیده شده قابل تشخیص نباشند.

در پایان امیدوارم اگر می‏توانیم با تلسکوپ‏های خود که از نظر کیفیت حتی با تلسکوپ‏ مسیه قابل مقایسه نیست تمام اجرام مسیه را پیدا کنیم، به این موضوع فکر کنیم که اگر مسیه تلسکوپ ما را داشت چه کاری انجام می‏داد؟!!

فرآوری: م.ح.اربابی فر

بخش دانش و زندگی


منبع:

مقاله محمد پیام بهرام پور در سایت mpsky.ir