تبیان، دستیار زندگی
غربى‌ها به روشنى مى‌بینند که نفوذ امریکا و اسرائیل در منطقه با فروپاشى نظام‌هاى متحدشان در حال افول است در حالى که ایران با استفاده از این فرصت در حال افزایش نفوذ خود و حتى پر کردن خلاء نبود امریکا در کشورهاى منطقه است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاه عاجزانه غرب به ایران

انقلاب‌هاى منطقه که تونس، مصر، لیبى، یمن، بحرین، عراق، الجزایر، مغرب و دیگر کشورهاى عربى را در نوردیده باعث شده تا غربى‌ها و اسرائیلى‌ها از این وضعیت رفته‌رفته نگران شوند. به خصوص این که مى‌بینند در این کش‌مکش ایران نه تنها از وضعیت پیش آمده واهمه‌اى ندارد بلکه با برنامه‌ریزى و طراحى سیاستى رو به جلو در حال افزایش نفوذ خود در منطقه است. غربى‌ها به روشنى مى‌بینند که نفوذ امریکا و اسرائیل در منطقه با فروپاشى نظام‌هاى متحدشان در حال افول است در حالى که ایران با استفاده از این فرصت در حال افزایش نفوذ خود و حتى پر کردن خلاء نبود امریکا در کشورهاى منطقه است.

روزنامه النشره، در یادداشتى در این زمینه نوشته است: دیپلمات‌هاى غربى در حالى که از انقلاب‌هاى جارى در منطقه شوکه شده‌اند، به روشنى مى‌بینند که ایران با کسب پیروزى در لبنان در حال استفاده از وضعیت پیش آمده از انقلاب‌هاى عربى در دیگر کشورهاى منطقه است. به اعتقاد آنها ایالات متحده و غرب در برابر محور ایرانى که در حال گسترش در منطقه است شکست سختى خورده‌اند به خصوص این که یک به یک متحدان خود را نیز در این منطقه از دست داده‌اند. دیپلمات‌ها همچنین مى‌گویند در این میان اسرائیلى‌ها و رهبران عرب بیش از همه شوکه شده‌اند. آنها به خوبى مى‌بینند که ایران تلاش دارد از انقلاب‌هاى جارى براى رسیدن به مصالح خود نهایت استفاده را ببرد به خصوص این که مى‌بینند محمود احمدى نژاد، رئیس جمهورى ایران به راحتى و بدون هیچ فرصت‌سوزى‌اى اعمال خشونت‌هاى حکومت‌ها علیه انقلاب‌ها را محکوم مى‌کند و بدین ترتیب بیش از غرب در میان جامعه معترض عربى براى خود جایگاه ایجاد کرده است.

تا کنون اسرائیل با تکیه به کشورهاى دیکتاتورى منطقه خود را این گونه در برابر غرب نشان داده که تنها رژیمى است که از نظام دموکراتیک در خاورمیانه عربى برخوردار است، به واسطه همین دیدگاه توانسته بود امتیازهاى بیشمارى از غرب بگیرد

در ادامه این یادداشت آمده است: شواهد مختلفى وجود دارد که نشان مى‌دهد که ایران در حال افزایش نفوذ خود در منطقه و پر کردن خلاء ضعف امریکا در خاورمیانه عربى است. امریکا با حوادث تونس در وهله نخست دستپاچه عمل کرد. کاملا روشن بود که امریکا از انقلاب تونس شوکه شده است. حالا براى امریکا روشن شده که براى این تحولات پایانى نمى‌توان متصور بود و هنوز نمى‌توان گفت که چه نتیجه‌اى از آنها مى‌توان گرفت. در عین حال هیچ دلیل قانع کننده‌اى که ثابت کند امریکا پشت انقلاب‌هاى منطقه است و مى‌خواهد پروژه خاورمیانه جدید را به نتیجه برساند، وجود ندارد. البته نمى‌توان این حقیقت را نادیده گرفت که میان امریکا با کسانى که دولت‌هاى موقت پس از انقلاب‌ها را تشکیل دادند، ارتباطاتى وجود دارد. این موضوع را هم در تونس و هم در مصر شاهد بودیم و اکنون نیز مى‌بینیم که در حال تشکیل یک هم‌پیمانى بین‌المللى بر سر لیبى است. از این رو نمى‌توانیم قاطعانه بگوییم که تغییر در نگرش سیاسى منطقه از بعد بین‌المللى به وجود آمده است، حتى اکنون که برخى انقلاب‌ها به نتیجه رسیده‌اند. از سویى مثلا ما پاسخ مقامات مصرى را درباره شکل‌گیرى خاورمیانه اسلامى به مقامات ایرانى شنیدیم. یا این که تظاهراتى مشابه تظاهرات گذشته علیه ایالات متحده ندیدیم.

در این یادداشت تاکید شده است، ما باید براى تاثیرپذیرى انقلاب‌هاى منطقه بر دیگر کشورهاى خاورمیانه تقسیم‌بندى‌اى داشته باشیم. مثلا نباید گمان کنیم انقلاب تونس و مصر به رغم وجود تظاهرات گسترده در بحرین، باعث ایجاد تغییرات شگرف در منطقه خلیج فارس شود. از سویى انتظار هم نمى‌رود در ایران نیز شاهد تغییرات گسترده‌اى باشیم و حتى برخورد با جریان‌هاى مخالف دولت نیز به شدت سابق باشد. به خصوص موضوع لیبى ثابت کرد که غرب به آسانى آمادگى اعمال تحریم علیه چهره‌ها و رهبران یک کشور را دارد. ولى در عین حال ایران نسبت به دیگر کشورهاى حاشیه خلیج فارس یک گام جلوتر است، در ایران کسى خواهان سرنگونى نظام نیست، این به ایران کمک مى‌کند، ضمن ساماندهى برخى خواسته‌هاى طبیعى داخلى نفوذ خود را در منطقه به خصوص خلیج فارس افزایش دهد. به خصوص این که غرب و امریکا از این که از جریان‌هاى مخالف ایران حمایت کنند به شدت واهمه دارند و این مسئله فرصتى به ایران مى‌دهد که بتواند با خیالى آسوده به فکر امتیازگیرى از غرب و امریکا باشد.

ملک عبدالله

از سویى برخى کشورهاى منطقه مجبور خواهند شد که تغییراتى را متناسب با اوضاع داخلى خود انجام دهند. مثلا در اردن ملک عبدالله، مجبور است که دست به یک سرى تغییرات شگرف بزند تا مطلبات مردم تامین شود. همه مى‌دانیم قشر بزرگى از معترضان حکومتى را اسلام‌گرایان تشکیل مى‌دهند. ایران مى‌تواند با حمایت از این جریان جایگاه خود را در اردن تقویت کند. آن گاه معادلات سیاسى نیز در این کشور تغییر خواهد کرد. به خصوص این که احتمال به وجود آمدن کنفدرالى اردنى - فلسطینى وجود دارد و این باعث مى‌شود تا برخى مناطق اردن به خصوص مناطقى که فلسطینى‌ها بیشتر در آن حضور دارند، تقویت شد. این بدان معنا است که مى‌تواند تقویت ایران در آن مناطق نیز افزایش یابد. ابعاد تغییرات در کل منطقه گسترده است. عربستان سعودى به زودى تغییرات گسترده‌اى را در بعد حکومتى و تغییر وزیران و مقامات شاهد خواهد بود. از سویى این که سوریه در چنین وضعیتى اعلام آمادگى براى از سرگیرى مذاکرات کرده چیز جز این نیست که ایران و سوریه که دو متحد مهم و استراتژیک هم هستند خوب مى‌ دانند که از وضعیت فعلى بهترین استفاده را مى‌توانند ببرند.

نویسنده درباره سوریه مى‌نویسد: اگر چه رابطه ایران و حزب الله لبنان و رابطه مستقیم این دو با سوریه باعث نگرانى اسرائیل شده، ولى روشن است که با مشاهده تحولات اخیر تغییرات گسترده‌اى در بعد مذاکرات صلح در پیش است. به خصوص این که بشار اسد، رئیس جمهورى سوریه از تحولات جارى در منطقه کاملا آگاه است و مى‌داند که ممکن است دامنه تغییرات منطقه‌اى به کشورش نیز برسد ولى رفتار او کاملا نشان داده که از این تغییرات باکى ندارد و مى‌تواند کشور را به سلامت از این مرحله عبور دهد کما این که در گفتگوى مطبوعاتى خود نیز تاکید کرده است که از تغییرات جارى به هیچ وجه نگران نیست و حاضر است هر تغییرى که مردم بخواهند اعمال کند. موضعى که هیچ کدام از رهبران منطقه تا کنون در برابر تحولات جارى در کشورهایشان اتخاذ نکرده‌اند.

دیپلمات‌هاى غربى در حالى که از انقلاب‌هاى جارى در منطقه شوکه شده‌اند، به روشنى مى‌بینند که ایران با کسب پیروزى در لبنان در حال استفاده از وضعیت پیش آمده از انقلاب‌هاى عربى در دیگر کشورهاى منطقه است.

در انتهاى این یادداشت به نگرانى اسرائیل اشاره شده و آمده است: در این میان اسرائیل به شدت نگران است. تا کنون اسرائیل با تکیه به کشورهاى دیکتاتورى منطقه خود را این گونه در برابر غرب نشان داده که تنها رژیمى است که از نظام دموکراتیک در خاورمیانه عربى برخوردار است، به واسطه همین دیدگاه توانسته بود امتیازهاى بیشمارى از غرب بگیرد از جمله تحمیل ظالمانه خواسته‌هاى خود بر پروسه صلح خاورمیانه، حال نه تنها مى‌بیند متحدان منطقه‌اى عربى‌اش یک به یک در حال فروپاشى‌اند بلکه حکومت‌هاى دموکراتیکى بر سر کار مى‌آیند که نه تنها در حال تضعیف جایگاه منطقه‌اى اسرائیلند بلکه مجدانه صلح واقعى به دور از زیاده‌خواهى‌هاى اسرائیل را دنبال مى‌کنند. از این رو پیش‌بینى مى‌شود همان طور که پرونده لبنان از دست امریکایى‌ها خارج شده کنترل پرونده فلسطین نیز از دست آنها خارج شود.

بخش سیاست تبیان


منبع:دیپلماسی ایرانی / سید على موسوى خلخالى