تبیان، دستیار زندگی
«نباید ازگفتمان «تغییر» عدول کرد؛ باید از رهگذر در انداختن جنگ با کلام و جنگ قرائتها از این و قانون و ساز و کارهای مدنی بسترهای تغییر را فراهم آورد؛
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازخوانی یک سفر 2
رهبر

یک دستآورد و یک مطالبه

درسفر مقام معظم رهبری به قم

قسمت اول را اینجا بخوانید

با توجه به این نکات روشن میشود که میان اسلام و جمهوری اسلامی پیوند ناگسستنی وجود دارد و سرنوشت مشترکی خواهند داشت چنانچه مقام معظم رهبری فرمودند:

  1. «حقيقت اين است كه اين دو جريان عظيم - يعنى جريان نظام اسلامى و در دل آن، جريان حوزه‌هاى علميه - دو جريانى هستند كه به هم مرتبطند، به هم متصلند، سرنوشت آنها يكى است؛ اين را همه بدانند. امروز سرنوشت روحانيت و سرنوشت اسلام در اين سرزمين، وابسته و گره خورده‌ى به سرنوشت نظام اسلامى است. نظام اسلامى اندك لطمه‌اى ببيند، يقيناً خسارت آن براى روحانيت و اهل دين و علماى دين از همه‌ى آحاد مردم بيشتر خواهد بود.»(1)

با توجه به این هویت تاریخی شیعه و شرایط سیاسی دشمن، سفر مقام معظم رهبری به مرکز علمی و معنوی تشیع یعنی قم، نه فقط یک سفر معمولی و حکومتی بلکه اتفاقی سرنوشت ساز تلقی میشود به طوری که در آینده میتوان آن مبدأ برخی تحولات علمی و فرهنگی تشیع و حتی سیاسی و اجتماعی دانست. اثبات این مدعا نیازمند رسالهای مجزا است تا پس از بحث گسترده و ارائه مستندات علمی و تحقیقی ظرفیت های این سفر پر برکت شناخته شود و اقبال عمومی حوزویان و خوشحالی ملت فهیم ایران و ملل آزاده نشان داده شود شاهد بر این مدعا هجم وسیع تبلیغات و شایعه پراکنیهای دشمن خارجی و مزدوران داخلی آنهاست.

اولین اثر مهم سفر مقام معظم رهبری به قم تأکیدی دوباره بر وحدت اسلام ناب محمدی، حوزه های علمیه و نظام جمهوری اسلامی ایران است. مسئلهای که سران فتنه بسیار تلاش کردند تا بر طبل جدایی این سه بکوبند تا نظام را از پشتوانه حوزه های علمیه تهی کنند و با تفرقه میان این مادر و فرزند به نابودی فرزند اصیل حوزه یعنی نظام بپردازند. نگاهی به جزوه براندازی با عنوان«چیست یاران طریقت بعد از این تدیبرما؟!» این مسئله را روشنتر میسازد آنگاه که در باب فردای پس از انتخابات می گوید: (2)

  1. «فردایی که در آن باید شاهد تعمیق وگسترش شکاف میان حاکمیت و مردم، روحانیت و حاکمیت، روحانیت و مردم، روحانیت و روحانیت، «دین و دین»، از یک سو و شکافهای درون - حکومتی، از سوی دیگر بود؛»

و یکی از راههای مهم برای رسیدن به این فردا را راهی ترسیم میکند که:

  1. «راه ‏عبور مردم از دین و نظام و عبور ما از دین و نظام؛»

و از سوی دیگر با نگاه ابزاری به اقشار مختلف جامعه برای تغییر بخصوص روحانیت برای سواری گرفتن از آنها مینویسد:

  1. «نباید ازگفتمان «تغییر» عدول کرد؛ باید از رهگذر در انداختن جنگ با کلام و جنگ قرائتها از این و قانون و ساز و کارهای مدنی بسترهای تغییر را فراهم آورد؛

نباید از جمع و جمعیت کردن افراد و شخصیت های مؤثر سراسر کشور (اعم از روحانی و غیر روحانی) غافل شد؛ باید پیرامون دستورکارهای مختلف و گوناگون (متناسب با سلایق و علایق و مشی و مشربها) بستر این جمع و جمعیت شدگی را فراهم آورد؛»

  1. «... در انداختن نوعی جنگ مواضع ایدئولوژیک؛ ‏ارائه قرائتی دموکراتیک از متون اولیه؛ پی-ریزی شالوده های قرائتی متفاوت؛ ‏فروپاشی شالوده های قرائت مسلط و رسمی؛»

و در ادامه برای فروپاشی هژمنویک حکومت دینی سفارش می کند:

«تمرکز زدایی از قدرت و رویش و پیدایش قارچ گونه پادگفتمانها و هویتهای مقاومت؛

‏تشدید بحران مشروعیت، مقبولیت، اعتماد، کارآمدی، یگانگی و وحدت؛

تعمیق و گسترش شکاف میان دین و دین؛ خودی و خودی؛ روحانیت و روحانیت؛»(3)

با توجه به این نقشه پیچیده و برنامهریزی شده، سفر مقام معظم رهبری به قم و همگرایی و وحدت مراجع و علمای اعلام با ولی فقیه زمان و تجدید دوستیهای دیرینه آیا کم امکانی هم برای حوزه و هم برای نظام ایجاد کرده است؟


منابع

1. بيانات در ديدار طلاب، فضلا و اساتيد حوزه علميه قم۱۳۸۹/۰۷/۲۹.

2. چیست یاران طریقت بعد از این تدیبرما؟!» طرح نامه فتنه گران: خبرگزاری فارس.

3. همان