لباس طلبگي و شبهات (6)
بهانه و دستمايه گروهي ديگر از طلاب براي فرار از لباس روحانيت، مساله «تمايز» است. گفته ميشود، که اين لباس، باعث تمايز جدي و بسيار متفاوت ميشود و اين امر با سيره پيامبر اکرم نميسازد.
اگرچه اين شبهه نيز، رنگ و لعاب چنداني ندارد ولي به تناسب سلسله مباحث گذشته در باره آن نيز سخن خواهيم گفت. اگر بخواهيم اصل شبهه را کمي دقيقتر بيان کنيم، اينچنين خواهيم گفت:
آنگونه كه از سيرة پيامبر اكرم(ص) نقل شده، آن حضرت در ميان جمع هيچ تعيّنى نداشتند و قابل تشخيص از تودة مردم نبودند[1] در آيات قرآن هم آمدهاست: و ما ارسلنا من رسول الّا بلسان قومه[2] يعنى ما همة پيامبران را با زبان (و نشانههاى ملّى) قوم خود ارسال كردهايم بر اين اساس روحانيان نيز نبايد نشانهاى ممتاز از ساير اقشار جامعه داشته باشند.
نفس متمايز بودن از ديگران مذموم نيست آنچه بد است امتيازخواهى و برترىجويى است نه انتساب به يك گروه
پيش از اين گفته شد كه پيامبران هم براى اجراى مسئوليت الهى، نيازمند معرفى خود به مردم بودند. البتّه كوچك بودن محيط زندگى و ساده بودن روابط اجتماعى در آن زمان و مكان، طبعاً اين معرّفى را آسانتر مىكرد. امروزه به جهت كثرت نهادهاى اجتماعى و روابط پيچيدهاى كه در جوامع وجود دارد از ظرفيت نمادها بيشتر استفاده مىشود. به بيان ديگر مىتوان گفت نفس متمايز بودن از ديگران مذموم نيست[3] آنچه بد است امتيازخواهى و برترىجويى است نه انتساب به يك گروه. روحانى نبايد خود را تافتة جدابافته و مستحق احترام يا مزاياى ويژه بداند. هر كس به اين انگيزه از لباس روحانيت سوء استفاده كند از سنّت پيامبر فاصله گرفته و از دايرة اخلاق و روحانيّت به دور مانده است. چنانچه در ساير اقشار و اصناف هم امتيازطلبى و رانتخواهى محكوم است.
روحانى بايد تمام وجود خود را وقف اهداف «دين» گرداند نه آنكه از وابستگى به دين كلاهى براى «خود» فراهم آورد. روح رفتار پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله تواضع و مردمى بودن است كه با اين لباس هم مىتوان آن را رعايت كرد و مخالفت با برترىجويى و فخرفروشى است كه بدون اين لباس هم امكانپذير است.
ثانياً آيهاى كه به آن استناد شده بيش از آن كه اشكال را تأييد كند، مدعا را تثبيت مىنمايد. هر پيامبرى به زبان قوم خود ارسال شده است و رسالت پيامبران بايد در سطح آگاهى تودة مردم و با ابزار تبليغى متناسب با زمان و مكان اجرا شود تا به خوبى به بار نشيند. در ادامة همين فراز از آيه آمدهاست: ليبيّن لهم يعنى اين همزبانى نه به خاطر عدم تمايز كه به هدف انتقال پيام و ارائة بيان است «استفاده از نماد» زبان متعارف انتقال پيام در ميان بشر امروز است و براساس همين آيه وارثان رسالت انبيا بايد از آن بهره بگيرند.
«استفاده از نماد» زبان متعارف انتقال پيام در ميان بشر امروز است و براساس همين آيه وارثان رسالت انبيا بايد از آن بهره بگيرند
ثالثاً خدا در قرآن اختلاف رنگها و زبانها را يكى از نشانههاى خود مىداند: و من آياته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتكم و الوانكم[4] و مىفرمايد: وجعلناكم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقاكم.[5]
پس خداى متعال، خود، اين تمايزها را قرار دادهاست تا انسانها يكديگر را بشناسند و امر تعاملات اجتماعى سامان گيرد و هيچ يك از اين تفاوتها ملاك برترى انسان نيست.
اگر انسانها هم به همين هدف (تعارف، شناسايى و تسهيل روابط اجتماعى) تفاوتهايى در ميان خود قرار دهند، بيراهه نپيمودهاند.
منبع:
(1). بحارالانوار 1/230/41.
(2). ابراهيم 4 :14.
(3). توضيح بيشتر اين مسأله را در بحث فوايد لباس آورديم.
(4). روم 22 :30.
(5). حجرات 13 :49.
تهيه و فرآوري: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان