تبیان، دستیار زندگی
یکی از مسایلی که پیرامون رابطه ایمان و عمل صالح با سعادت اخروی، و متقابلاً، رابطه کفر و عصیان با شقاوت ابدی، مطرح میشود این است که: آیا رابطه هر لحظه ایمان یا کفر با نتیجه اخروی آن، و همچنین رابطه هر کار نیک و بد، با پاداش و کیفرش قطعی و ثابت و تغییرناپذی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حبط اعمال یعنی چه؟

در جهنم

مقدمه

یکی از مسایلی که پیرامون رابطه ایمان و عمل صالح با سعادت اخروی، و متقابلاً، رابطه کفر و عصیان با شقاوت ابدی، مطرح میشود این است که: آیا رابطه هر لحظه ایمان یا کفر با نتیجه اخروی آن، و همچنین رابطه هر کار نیک و بد، با پاداش و کیفرش قطعی و ثابت و تغییرناپذیر است یا قابل تغییر میباشد؟ مثلاً آیا میتوان اثر گناهی را با کار نیکی جبران کرد یا بالعکس، اثر کار نیکی را با گناهی از بین برد؟ و آیا کسانی که بخشی از عمر خود را با کفر و عصیان، و بخش دیگری را با ایمان و اطاعت سپری کردهاند، مدّتی گرفتار کیفر و مدّتی دیگر برخوردار از پاداش خواهند بود، یا حاصل جمع جبری آنها، تعیین کننده خوشبختی یا بدبختی انسان در جهان جاودانی است؟

این مسأله در واقع، همان مسأله حبط و تکفیر است.1

معانی لغوی و اصطلاحی واژه حبط:

"حبط" در لغت به معنای باطل شدن است: "أحْبَطَ عَمَلَه: أَبطَلَه" عمل او را حبط کرد. یعنی باطل و بیاثر کرد.2 و در اصطلاح: "از بین رفتن پاداش عمل نیک، به دنبال گناهی که در پی آن عمل، انجام گرفته است."3 حبط در قرآن نیز به همین معنی استعمال شده است. "لئِنْ أشْرَکْتَ لَیَحْبَطنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکوُنَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ"4 اگر شرک ورزی حتماً اعمالت باطل و تباه خواهد شد و مسلّماً از زیانکاران خواهی بود.

علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان، واژه حبط را "عمل بی اجر" معنا کردهاند5 و در جایی دیگر به معنای "باطل شدن عمل و از تأثیر افتادن آن" به کار بردهاند و افزوده اند که واژه حبط در قرآن جز به "عمل" نسبت داده نشده است.6

اعمالی که باعث حبط اعمال میشوند

خداوند علیم و قدیر مانند همه عقلا، کارهای نیک را جدا محاسبه می‌کند و پاداش میدهد و کارهای بد را نیز جداگانه کیفر میدهد؛ مگر بعضی از گناهان که باعث قطع کامل بنده از بندگی میشود که قرآن و روایات این اعمال را: کفر، شرک، قتل انبیا و اولیا، بی‌حرمتی و انکار آیات انبیا و اولیا از روی عناد، لجاجت، تعصّب، حسد، و انکار آخرت، معرفی کرده است.

"لئِنْ أشْرَکْتَ لَیَحْبَطنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکوُنَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ"اگر شرک ورزی حتماً اعمالت باطل و تباه خواهد شد و مسلّماً از زیانکاران خواهی بود. علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان، واژه حبط را "عمل بی اجر" معنا کردهاند و در جایی دیگر به معنای "باطل شدن عمل و از تأثیر افتادن آن" به کار بردهاند و افزوده اند که واژه حبط در قرآن جز به "عمل" نسبت داده نشده است

استاد شهید مطهری پیرامون یکی از این آفتها می‌نویسد:

"یکی دیگر از آن آفات، "جحود" به معنی ستیزه‌گری. با حقیقت است؛ یعنی آدم، حقیقت را درک کند و در عین حال با آن مخالفت کند. به عبارت دیگر، فکر و اندیشه به واسطه دلیل و منطق تسلیم گردد و حقیقت از نظر عقل و چراغ اندیشه روشن گردد، امّا روح و احساسات خودخواهانه و متکبّرانه سرباز زند و تسلیم نشود. روحِ کفر، ستیزه جویی و مخالفت با حقیقت، در عین شناخت حقیقت است... کافر از آن جهت کافر خوانده شده است که حالت عناد و انکار در عین ادراک کشفِ حقیقت در او هست و همین حالت است که موجب حبط است و آفت عمل خیر به شمار میرود."7

علت حبط اعمال

جهنم

ممکن است انسانی، عمل نیکی را با همه شرایط صحت انجام دهد، اما همین انسان نیکوکار، در برابر یکی از اصول دین، لجاجت و عناد ورزد. در این صورت، آن عمل نیک به واسطه این عناد و لجاجت یا انحرافِ دیگر، از بین میرود و به خاطر آفت‌زدگی، پوچ و تباه میگردد؛ همچون بذری سالم که در زمین مساعد پاشیده میشود و حاصل هم میدهد، ولی قبل از این‌ که مورد استفاده قرار گیرد دچار آفت میگردد و ملخ یا صاعقه آن را نابود میسازد.

قرآن کریم این آفت‌زدگی را "حبط" مینامد که اختصاص به کفار هم ندارد و ممکن است اعمال نیک مسلمانان نیز دچار حبط شود. ممکن است یک مسلمان، برای خدا به نیازمندی صدقه بدهد و صدقه او قبول شود؛ ولی بعد آن را با منّت گذاشتن یا نوعی آزار روحی نابود و تباه گرداند.8

همانطور که در این آیه کریمه آمده است: "یا أَیهَا الذَّینَ آمَنوا لاتُبطِلوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمنِّ وَالاَذی"9 ای مؤمنان، صدقه‌های خود را با منت نهادن و آزار رساندن، باطل نکنید.

گروه دین تبیان


پی نوشت ها:

1) مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، جلد 3، قم، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، 1373، ص 152.

2) لویس معلوف، المنجد فی اللغة، قم، انتشارات اسماعیلیان، 1365، ص 114 و راغب اصفهانی، مفردات، قم، انتشارات اسماعیلیان، ص 105.

3) استاد سبحانی، جعفر، الهیات، قم، انتشارات اسلامی، 1415 ه. ق، ص 657.

4) زمر، 65.

5) علامه طباطبائی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج 13، قم، انتشارات اسلامی، ص 548.

6) همان، جلد 2، ص 250.

7) استاد شهید مطهری، مرتضی، عدل الهی، قم، انتشارات صدرا، 1374، ص 292 - 293.

8) همان، ص 289 - 290.

9) سوره بقره، آیه 264.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.