تبیان، دستیار زندگی
بدون شك امام خمینی نه تنها در ایران بزرگترین منجی در تاریخ معاصر به شمار می‌رود بلكه در جهان اسلام نیز، یك معترض بزرگ به وضع موجود جهان اسلام علیه آمریكا و ایادی آن، محسوب می‌شود. مروری بر اندیشه‌های حضرت امام دربارة فلسطین و اسراییل، این ادعا را روشن می‌
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام خمینی‌ و فلسطین؛ رهیافتها


بدون شك امام خمینی نه تنها در ایران بزرگترین منجی در تاریخ معاصر به شمار می‌رود بلكه در جهان اسلام نیز، یك معترض بزرگ به وضع موجود جهان اسلام علیه آمریكا و ایادی آن، محسوب می‌شود. مروری بر اندیشه‌های حضرت امام دربارة فلسطین و اسراییل، این ادعا را روشن می‌سازد.


فلسطین

دیار فلسطین و بیت المقدس، محل ظهور و گسترش ادیان الهی و نخستین قبله‌گاه مسلمین، همواره كانون توجه و احترام پیروان مذاهب بزرگ دنیا و همه ملل جهان بوده است. مسلمانان همواره اكثریت مطلق جمعیت فلسطین را دارا بودند و قرنها در سایه حكومت مسلمین، همه مذاهب و فرق در همزیستی كامل زندگی كردند. اما از هنگامی كه با دسایس استعماری، تسلط انحصاری صهیونیسم، اشغال سرزمین فلسطین و نادیده گرفتن حقوق اكثریت ساكنان آن دیار آغاز شد، فلسطین اشغالی به پایگاه استعمار در منطقه و كانون تهدید و تفرقه در خاورمیانه تبدیل گردید.

نفوذ فزاینده صهیونیستها در فلسطین، متقابلاً با مخالفتها و واكنشهایی در این سرزمین و كشورهای اسلامی مواجه گردید. قیام شیخ عزالدین قسام در حدود 70 سال پیش و تلاش گسترده وی برای حفظ استقلال فلسطین و اخراج انگلیسی‌ها و صهیونیست‌ها متأسفانه راه به جایی نبرد. اوج‌گیری این مخالفتها در دهه چهل میلادی، جنگ سراسری در 1948 و درگیری صهیونیست‌های مهاجر و حمایت غرب از آنان و تفرقه و تشتت اعراب، كار را به جایی رساند كه اعراب منهزم، فلسطینیان آواره و مسلمانان سرافكنده شدند. اما این وضعیت چندان به طول نینجامید و وجدان آزرده امت اسلام به جوش و خروش درآمد و كوشید تا آب رفته را به جوی برگردانده و به مقابله با اشغالگران بپردازد.

در ایران نیز مخالفت با صهیونیسم سابقه‌ای طولانی دارد. امام خمینی‌(ره) به عنوان رهبر دینی و بنیانگذار جنبش و حركت تاریخی انقلاب اسلامی، سالیان دراز پیش از رهبری این حركت، به موضوع فلسطین نیز اهتمام جدی داشتند. زمانی كه بر كشور فضای خفقان سایه افكنده و كسی را یارای سخن گفتن از چرایی و چگونگی رابطه با حاكمیت اشغالگر صهیونیستی نبود، امام خمینی در مواضع مختلف و سخنرانی‌های گوناگون بویژه در نطق معروف خود در خرداد 1342 به صراحت رابطه با رژیم اشغالگر قدس را مورد انتقاد قرار دادند. ایشان در این باره فرمودند:

«امروز به من اطلاع دادند كه بعضی از اهل منبر را برده‌اند در سازمان امنیت و گفته‌اند شما با سه موضوع كار نداشته باشید، پس از آن هر چه خواستید بگویید. یكی اینكه با شاه كاری نداشته باشید و از او حرف نزنید و یكی هم اینكه با اسراییل كار نداشته باشید و یكی هم اینكه نگویید دین در خطر است.»(1)

سپس رهبر شجاع انقلاب در این نطق تاریخی به بررسی علل پیدایش این رژیم و حامیان پشت پرده وی می‌پردازند و نكات مهمی را در این رابطه افشا می‌نمایند.

از نظر امام این حركت، سرآغاز جنگهای مجدد میان دنیای اسلام و جهان كفر بود. در واقع فلسطین نقطه مرزی و كانونی درگیری میان اسلام و كفر بود.

تعقیب و تحلیل فرموده‌های حضرت امام، مبین این واقعیت است كه ایشان، بسیار هوشمندانه درصدد شناسایی ریشه‌های این بحران دیرینه بوده‌اند. امام خمینی، رژیم‌صهیونیستی را نه اصل و ریشه بحران، بلكه آن را بخشی از مشكل می‌دانستند.

رهیافتهایی كه در اندیشه‌های حضرت امام در رابطه با تأسیس این رژیم منحوس و ماهیت آن و همچنین حامیانش، وجود دارند عبارتند از:

1- ماهیت توسعه طلبانه اسراییل: امام خمینی بدون شك از نیات شوم و برتری‌جویانه حكام صهیونیست آگاهی داشت و بخوبی بر این نكته واقف بود كه چنین رژیم، به راحتی حاضر به چشم پوشی از ضعف كشورهای منطقه نیست. بررسی رفتار سیاسی- نظامی سران رژیم اشغالگر فلسطین طی قریب به 60 سال اخیر مبین این واقعیت است كه آنها از هر فرصتی برای اِعمال ویژگیهای توسعه طلبی و سلطه جویی خویش بهره می‌گیرند. شعار نیل تا فرات، هر چند كه در حال حاضر به دلایل متعدد و ظاهراً از سوی صهیونیستها بیان نمی‌شود، اما در حقیقت ظاهر صریح این شعار كنار گذاشته شده و باطن آن كه تسلط بر منطقه از طریق كاری اقتصادی، سیاسی و... است را همچنان و مجدانه پیگیری می‌كنند. امام با ژرف اندیشی مردان الهی سالیان درازی پیش از این با عنایت به آمال و آرزوهای دور و دراز رهبران صهیونیست و نیز با توجه به رفتار سیاسی متوقع از یك حاكمیت اشغالگر و اظهارات جسورانه مقامات سیاسی و نظامی اسراییل به این مهم چنین اشاره می‌كند:

«این مهره دومی كه حالا آمده است، اسحاق شامیری كه الان آمده است و می‌خواهد نخست وزیر بشود از اول برنامه خودش را گفته است. از اول گفته است كه اسراییل بزرگ باید تحقق پیدا كند- باید فلسطین به كلی از بین برود. تمام جاهایی كه دست اسراییل است اینها لاینفك از اسراییل است، اسراییل بزرگ یعنی از نیل تا فرات، یعنی تمام منطقه‌ای كه عرب نشین است، حجاز هم جزو این باید باشد، مصر هم جزء این است و اینها (دولتهای عربی) نشسته‌اند آنجا دارند تماشا می‌كنند و عده كثیرشان هم همراهی می‌كنند و اسراییل را می‌خواهند (به رسمیت) بشناسند.»(2)

بنیانگذار انقلاب معتقد بود كه اهداف نهایی اسراییل حتی فراتر از نیل تا فرات است و آنان حتی در اندیشه تسلط بر ایران هم بوده‌اند زیرا صهیونیست ها سالها پیش از اشغال فلسطین و تشكیل دادن حكومت در اندیشه كودتا در ایران بوده‌اند.(3)

فلسطین

2- اسراییل دشمن اسلام و مسلمین: امام در تأسیس دولت اشغالگر اسراییل، تنها اشغال خاك یك كشور را مدنظر نداشتند. موضوع از نظر ایشان، بسیار گسترده‌تر و عمیق‌تر از ظواهر امر بود. از نظر امام این حركت، سرآغاز جنگهای مجدد میان دنیای اسلام و جهان كفر بود. در واقع فلسطین نقطه مرزی و كانونی درگیری میان اسلام و كفر بود. كاركرد اصلی اسراییل برای آمریكا، محافظت از منافع غرب در منطقه بود و فلسطین بهایی بود كه مسلمانان بالاجبار می‌بایست می‌پرداختند. حضرت امام، مخالفت و دشمنی اسراییل را به فلسطین و فلسطینی‌ها محدود نمی‌دانستند بلكه به نظر ایشان، اسراییل و آمریكا دشمن جهان اسلامند و از بیان این نكته نیز ابایی نداشتند.

«مسلمانان حاضر در مواقف كریمه از هر ملت و مذهب كه هستند باید به خوبی بدانند كه دشمن اصلی اسلام و قرآن كریم و پیامبر عظیم الشأن صلی ا... علیه و آله و سلم، ابرقدرت‌ها خصوصاً آمریكا و ولیده فاسدش اسراییل است كه چشم طمع به كشورهای اسلامی دوخته و برای چپاول مخازن عظیم زیرزمینی و روی زمینی این كشورها از هیچ جنایت و توطئه‌ای دست بردار نیستند و رمز موفقیت آنان در این توطئه شیطانی تفرقه انداختن بین مسلمانان به هر شكل كه بتوانند می‌باشد.»(4)

3- جدایی صهیونیسم از یهود: یكی از ظرافت‌های مواضع حضرت امام در قبال رژیم اسراییل، قائل شدن به تفاوت میان یهود، به عنوان دین و صهیونیسم، به عنوان یك مكتب جعلی و توسعه‌طلب بود كه در پی استفاده ابزاری از یهودیت و سوابق و سرمایه‌های این دین بزرگ می‌باشد. امام مكرراً این موضوع را از ابتدای تأسیس جمهوری اسلامی بیان می‌كردند كه ما دشمن یهودیان نیستیم، بلكه دشمن اسراییل هستیم. یهودیان واقعی به عنوان پیروان دین الهی محترمند، حال آنكه مشكل اصلی ما با صهیونیستها و مهاجرانی است كه خاك كشور اسلامی فلسطین را غصب كرده و ساكنان مسلمان آن را آواره و پراكنده كرده‌اند. رهبر انقلاب به درستی بر این نكته تأكید داشتند و آن را در دیدارهای خود با نمایندگان جامعه یهودی اظهار داشتند كه نه تنها ما بلكه اكثر یهودیان نیز با این رژیم مخالفند و آن را مغایر اهداف دین الهی یهود می‌دانند.

«ما حساب جامعه یهود را از حساب صهیونیست‌ها جدا می‌دانیم،‌ آنها (صهیونیست‌ها) اهل مذهب نیستند، و قیام بر ضد مستكبرین، طریقه حضرت موسی سلام ا... علیه بوده و این درست برخلاف صهیونیست‌هاست. حساب جامعه یهود غیر از حساب جامعه صهیونیست است و ما با آنها مخالف هستیم و مخالفت ما برای این است كه آنها با همه ادیان مخالف هستند. آنها یهودی نیستند، آنها مردمی سیاسی هستند كه به اسم یهود كارهایی می‌كنند و یهودی‌ها هم از آنها متنفر هستند و همه انسانها باید از آنها متنفر باشند.»(5)

4- آمریكا، حامی اسراییل: دولت آمریكا با دارا بودن سرمایه‌های عظیم مادی، اقتصادی، انسانی، نظامی و...، به مداخله‌گرترین دولت جهان در امور بین‌المللی تبدیل شده است. آمریكا تلاش می‌كند تا در قبال بحران فلسطین با حداكثر جانبداری و فشار بر طرفهای مقابل به حل مشكل پرداخته و با حمایت بی قید و شرط خود از اسراییل، موضوع را خاتمه بخشد. تحلیل و تبیین رفتار سیاسی آمریكا طی نیم قرن اخیر در خاورمیانه بدون شك بیانگر خط و مشی كاملاً جانبدارانه از اسراییل است. این نكته بویژه در شرایطی كه آمریكا حاكم مطلق منطقه بود و تقریباً تمامی سران منطقه و كشورهای اسلامی، مطیع و منقاد او بودند، بسیار شجاعانه می‌نماید. در چنان شرایطی كه هر صدای مخالف نظم موجود سركوب می‌شد و كسی را یارای مقابله با هیمنه این كشور نبود و سودای مقابله با آن رژیم را در سر نمی‌پروراند، امام خمینی‌(ره) در بیشتر از 50 سال پیش نسبت به این موضوع هشدارهای لازم را داده بود:

«آمریكاست كه از اسراییل و هواداران آن پشتیبانی می‌كند، آمریكا است كه به اسراییل قدرت می‌دهد كه اعراب مسلم را آواره می‌كند.»(6)

امام خمینی بدون شك از نیات شوم و برتری‌جویانه حكام صهیونیست آگاهی داشت و بخوبی بر این نكته واقف بود كه چنین رژیم، به راحتی حاضر به چشم پوشی از ضعف كشورهای منطقه نیست. بررسی رفتار سیاسی- نظامی سران رژیم اشغالگر فلسطین طی قریب به 60 سال اخیر مبین این واقعیت است كه آنها از هر فرصتی برای اِعمال ویژگیهای توسعه طلبی و سلطه جویی خویش بهره می‌گیرند.

«اسراییل با تبانی و همفكری دولتهای استعماری غرب و شرق زائیده شد و برای سركوبی و استعمار ملل اسلامی به وجود آمد و امروز از طرف همة استعمارگران حمایت و پشتیبانی می‌شود. انگلیس و آمریكا با تقویت نظامی و سیاسی و با گذاشتن اسلحه‌های مرگبار در اختیار اسراییل، آن را به تجاوزات پی در پی علیه اعراب و مسلمین و ادامة اشغال فلسطین و دیگر سرزمینهای اسلامی تحریص و وادار می‌سازند و شوروی با جلوگیری از مجهز شدن مسلمانان و با فریب و خیانت و سیاست سازشكارانه، موجودیت اسراییل را تضمین می‌نماید.»(7)

5- بی‌پشتوانگی سران عرب: یكی از مهمترین مشكلاتی كه بر سر راه مقابله با اسراییل وجود داشت، رهبران دست نشانده و مطیع آمریكا در كشورهای اسلامی بود. مشكل اصلی آن بود كه رهبران این كشورها به دلیل فقدان جایگاه مردمی، جرأت و توان مقابله با اسراییل و آمریكا را نداشتند. از منظر امام اگر این رهبران، مستظهر به حمایت مردم بودند و از میان آنها برخاسته و آرزوهای آنان را برآورده می‌ساختند، به راحتی می‌توانستند در كمترین زمان ممكن، دشمن اشغالگر را از میان بردارند. نتیجه تفرق، چنددستگی، تلاش برای جلب نظر آمریكا و عدم مشروعیت، آن شد كه اسراییل سرزمین فلسطین را غصب كرد و در چند جنگ، اعراب را شكست داد. امام معتقد بود سران كشورهای عربی به دلیل برخوردار نبودن از حمایتهای مردمی، توان پشتیبانی جدی از آرمانهای فلسطینی ها را نداشته و ندارند. حضرت امام در این رابطه عنوان می‌نمودند:

«ما تا به اسلام برنگردیم- اسلام رسول ا...، مشكلاتمان سر جای خودش هست، نه می‌توان قضیه فلسطین را حلش كنیم، نه افغانستان را نه سایر جاها را، ملت‌ها باید برگردند به صدر اسلام، اگر حكومت‌ها هم با ملت‌ها برگشتند كه اشكالی نیست و اگر برنگشتند ملت‌ها باید حساب خودشان را از حكومت‌ها جدا كنند و با حكومت‌ها آن كنند كه ملت ایران با حكومت خودش كرد، تا مشكلات حل  شود.»(8)

نتیجه گیری

در قرن اخیر، بدون شك هیچ فردی همانند حضرت امام صریح و عالمانه وارد موضوع مقابله و مبارزه با رژیم‌صهیونیستی نشده است. امتیاز امام خمینی بر دیگران این است كه ایشان رژیم اسراییل را دنبالة ابرقدرت جهانی یعنی آمریكا در منطقه می‌داند كه بدلیل همسویی منافع آنها، اتحادی استراتژیك و ناگسستنی میان آنها بوجود آمده است و در شرایطی كه جهان اسلام و كشورهای عربی در ضعف و مشكلات خود غوطه‌ور هستند، صهیونیست‌ها به دنبال گسترش اهداف و منافع خود می‌باشند.

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفة نور، جلد 1، ص 54

2- صحیفة نور، جلد 18، ص 98

3- صحیفة نور، جلد 1، ص 96

4- صحیفة نور، جلد 19، ص 46

5- صحیفة نور، جلد 6، ص 163

6- صحیفة نور، جلد 1، ص 111

7- صحیفة نور، جلد 1، ص 186

8- صحیفة نور، جلد 12، ص 282

سلام قائمی

بخش سیاست تبیان