تبیان، دستیار زندگی
آرمین خوب شعر می گفت. آرمین، شعرِ خوب می گفت و مهتاب، خوب شعر آرمین را می فهمید و آرمین، خوب می فهمید که مهتاب، خوب شعر خوبش را می فهمد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صد درجه‌ی سانتی‌گراد

صد درجه‌ی سانتی‌گراد


«صد درجه سانتی گراد» مجموعه ای است از 14 داستان کوتاه، که در سال 1388 توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

داستان «صد درجه سانتی گراد» نوشته حسن حبیب زاده که در این کتاب با نام مستعار رها پاکان به عنوان افتتاحیه مجموعه آورده شده است.

ماجرای رابطه دختر و پسری دانشجو است که خانواده هایشان از این رابطه بی اطلاع هستند و مشکل، از همین جا آغاز می شود. بر اساس این داستان، فیلم کوتاهی به کارگردانی حسن حبیب زاده ساخته شده است.

آنچه پشت جلد کتاب آمده، از همین داستان انتخاب شده است:

«...آرمین خوب شعر می گفت. آرمین، شعرِ خوب می گفت و مهتاب، خوب شعر آرمین را می فهمید و آرمین، خوب می فهمید که مهتاب، خوب شعر خوبش را می فهمد. این بود که آنها شب شعر های دانشکده را گرفتند دست شان و نشستند کنار هم؛ مثل همین حالا که نشسته اند کنار هم، توی همان ایستگاهی که همان سطر اول برایتان گفتم. تنها هستند. کسی در ایستگاه نیست.

داستان «صد درجه سانتی گراد» نوشته حسن حبیب زاده که در این کتاب با نام مستعار رها پاکان به عنوان افتتاحیه مجموعه آورده شده است

توی این هوای پاییزی، در این ساعت و زمان باید هم کسی توی این ایستگاه نباشد. پیرمرد هم خواب است. دارد چرت می زند. توی اتاقک ایستگاه همیشه همین پیرمرد است که می ماند شب و روز.

آرمین با انگشتر عقیق روی دومین انگشت دست چپش به شیشه می زند. پیرمرد چرتش پاره می شود...»

«بنین» نوشته ساره امین، روایتی است متفاوت از روز تاسوعا و یک دختر ارمنی به نام ام البنین. زبان ساده به همراه توصیفات دقیق و تصویری از وقایع و اتفاقات، نشان می دهد که خانم امین شناخت خوبی از داستان دارد و می داند قرار است چه میزان اطلاعات را کی و کجا به خواننده بدهد.

«فرشته شدن» نوشته حسین احمدیان است که البته، در لوح از او بیشتر داستان کوتاه کوتاه خوانده ایم.

«کنار خاک خیس» نوشته زهرا پورقربان، ماجرای مردی است که با همسرش به صورت مونولوگ، حرف می زند و به شکلی هنرمندانه، مشکلات و سختی های زن را به تصویر می کشد. داستان به همه زن های تنهای دنیا تقدیم شده است.

خانم پور قربان چند اثر منتشر شده با نام های «شهر سنگی»، «تنور»، «با شما که رودرواسی ندارم» و «عشق و زندگی» دارد که

مجموعه داستان «شهر سنگی» سال 84 توانست جایزه بانوی فرهنگ را به خود اختصاص دهد.

«کنار خاک خیس» نوشته زهرا پورقربان، ماجرای مردی است که با همسرش به صورت مونولوگ، حرف می زند و به شکلی هنرمندانه، مشکلات و سختی های زن را به تصویر می کشد

«من هم برای دریا هستم» سیال ذهنی است هنرمندانه، نوشته محدثه رضایی.

«...مامان خبر را که می شنود، غش می کند. من هم دو سه ساعتی گیجم. می روم سراغ آلبوم. به خودم و دل آرام نگاه می کنم. شکل هم هستیم. چقدر من شکل خاله صدفم! می خواهم بلند شوم و زنگ بزنم به دل آرام و بگویم: «مامانم غش کرده، بیا.»

اما یادم می افتد دیگر دل آرام نیست و شروع می کنم به گریه کردن. اول باور نکردم؛ یعنی باور کردم، اما این جوری باور نکردم. یعنی اینکه اگر زنگ بزنم دل آرام نباشد!...»

«بالاتر از ستاره» نوشته ایمان حقانی پرست، «روسری آبی» نوشته هادی اسپنانی، «پارسا» نوشته نگارنده، «لیلی» نوشته فائزه شکیبا، «قدرت خان» نوشته علی اکبر ناسخیان، «ماهی های سرخ شده» نوشته سید محمدرضا خردمندان، «رئیس جمهور متهم است» نوشته توحید عزیزی، «بل احیاءٌ عند ربهم...» نوشته علی محبی، سردبیر سابق لوح، سایر داستان هایی هستند که در این مجموعه، گردآوری شده اند.

یکی از داستان های به نسبت طولانی این مجموعه، «یک گاز سیب سرخ» نوشته مژگان عباسلو است. یک عاشقانه آرام که خواننده دوست ندارد به این زودی ها تمام شود.

«قصه را می شود ننوشت. غزل را می شود نگفت. اما آرزوی تو را...

آرزو فقط آرزوی علی نبود. آرزوی یک محله بود. شاید هم یک شهر. هیچ کس باور نمی کرد آرزوی علی از دست برود. همان طور که هیچ کس باور نمی کرد علی آرزوی دیگری داشته باشد. حبیب داد زد: «خان جان، بیا بالا ببین چه مستاجر خوبی برای اتاقمان پیدا کرده ام!» و از پله های ایوان بالا دوید...»

این کتاب در 122 صفحه و با قیمت 2300 تومان از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

بخش کتاب‌خوانی تبیان


منبع: سایت اینترنتی لوح