سرقت ادبی یا دزدی علمی!
چندی پیش مجله ای علمی را به همراه یکی از دوستان، تورق می کردیم که در میان نویسندگان آن به نامی آشنا برخوردیم. به همین خاطر هر دو مشغول خواندن مقاله او شدیم و مقدمات علمی آن را مورد تحلیل قرار دادیم.
اندکی که پیش رفتیم، محتوای مقاله آشنا به نظرمان رسید. دوستم که حس کنجکاوی اش گل کرده بود به سراغ کتابخانه اش رفت و کتابی را آورد و با هم محتوای مقاله را با کتاب تطبیق دادیم.
با کمال ناباوری حتی یک کلمه از آن هم تغییر نکرده بود و تمامی کلمات به کار رفته در کتاب عینا در مقاله درج شده بود. او حتی زحمت جا به جایی کلمات و یا تغییر عناوین را هم به خود نداده بود و عنوان مقاله را نیز عینا از همان کتاب دریافت کرده بود.
ما به رسم فرهنگ اسلامی بنا را بر صحت نهادیم و به اصطلاح عامیانه گفتیم که «ان شاء الله گربه است»! با خود گفتیم شاید ایشان از مطلب آن کتاب، خوشش آمده و آن را برای این مجله علمی فرستاده است. اما کارکنان مجله گمان کرده اند که مطلب از ایشان است و به نام او ثبت کرده اند.
اما به نظر شما تکرار این کار غیر اخلاقی جایی برای توجیه باقی خواهد گذاشت؟
دزدی و انواع آن
به طور معمول وقتی سخن از دزدی و سرقت به میان می آید، بالا رفتن از دیوار خانه مردم و یا دستبرد به بانک و مغازه طلا فروشی به ذهن ما خطور می کند. اما باید دانست که سرقت، مفهوم وسیعی دارد و گستره آن محدود به مصادیق گذشته نمی شود.
گذر زمان و پدیدار شدن شاخه های جدید بشری، مفاهیم تازه ای را در زندگی انسان ایجاد کرده است که در پی آن سرقت نیز مفهوم گسترده تری خواهد یافت.
سرقت و دزدی یعنی «برداشتن هر چیزی که حق برداشت آن را نداریم» (مفردات ص 408 و فرهنگ فارسی، واژه دزدی) که این مفهومی است گسترده که می تواند مصادیق فوق العاده فراوانی داشته باشد.
تنها در حوزه مسایل مالی، مصادیق فراوانی وجود دارد که شامل این تعریف خواهد شد، اما با این حال بسیاری از مردم به آن بی توجه یا کم توجه اند و آن را دزدی به حساب نمی آورند.
برای نمونه باید به معضل کم کاری و کاهش کیفیت اشاره کرد که متاسفانه روند رو به رشدی دارد و نتیجه اش رکود شدید اقتصادی خواهد بود.
با پیشرفت تکنولوژی و افزایش حوزه های ارتباطی، سرقت در حوزه های گوناگون زندگی بشر مصادیق دیگری پیدا می کند که «سرقت ادبی»، «دزدی علمی» و یا «برداشت ایده» نمونه ای از این مصادیق است.
حتی اگر بخواهیم به بعد مالی سرقت های این چنینی هم نظر بیاندازیم، زشتی آن کمتر از دستبرد به بانک و مغازه طلا فروشی نخواهد بود. چرا که نگارنده یک کتاب، مقاله، شعر و یا مطلب علمی، فرای ساعت ها فکر و قلم زنی در آن موضوع, ثمره سال ها تلاش پی در پی خود را بر روی دایره ریخته است.
بنابراین سارق چنین مجموعه هایی نه تنها صدها ساعت تلاش طاقت فرسا را به نام خود ثبت می کند، بلکه ثمره هزاران ساعت دود چراغ خوردن و بیداری شبانه و زحمات روزانه را یک جا به حساب خود واریز می گرداند.
مسلما که این دزدی از دزدی مالی بسی دردناک تر و بزرگ تر است. چرا که این دزدی یک عمر است و آن دزدی یک جیب.
مبارزه عقل و دین با انواع سرقت
دزدی از جمله مسایلی است که عقل همه انسان ها زشتی و قبح آن را درک می کند و نسبت به آن واکنش منفی نشان می دهد. با این حال بزرگی واکنش دین در برابر این عمل زشت، نشانگر بزرگی قبح آن است. امام رضا علیه السلام دزدی را از گناهان کبیره دانسته است. (بحار الانوار، ج 76، ص 12) پیامبر خدا نیز دزد را از دایره ایمان خارج می داند و می فرماید:
«لا یَسْرِقُ السّارقُ حینَ یَسْرِقُ و هُو مؤمنٌ»؛ دزد، در حالى كه مؤمن است مرتكب دزدى نمى شود. (میزان الحکمه، ج 1, ص 419)
مسلما این سخنان عتاب آلود شامل همه مصادیق دزدی خواهد شد و گونه های مختلف آن را در بر خواهد گرفت. بنابراین بی راه نیست اگر سارقان ادبی و علمی را فاسق و بی ایمان بنامیم و عملکرد ناشایست آنان را گناهی بس بزرگ بخوانیم.
باید مراقب بود که دایره محدود این گناه، گسترش پیدا نکند و به یک گناه همگانی تبدیل نشود. چرا که پیامبر خدا فرمود:
چهار چیز است كه اگر یكى از آنها به خانه اى درآید آن را ویران مى كند و با بركتْ هم آبادان نمى شود: خیانت، «دزدى»، شرابخوارى و زنا.
بنابراین باید گفت که اگر سرقت علمی به دانشگاه ها و مجامع علمی ما نفوذ کند و امری متداول برای نگارش پایان نامه ها و مقالات علمی گردد، ویرانی دیوارهای اندیشه و علم را در پی خواهد داشت.
پدیده «پایان نامه نویسی پولی» اگرچه در میان دانشجویان ما کاری زشت و ناپسند به حساب می آید و کمتر کسی آلوده این کار ناپسند می شود، اما مساله ای بسیار خطرناک و ویران کننده است.
بالا رفتن از دیوار علمی دیگران و دستبرد زدن به طلای اندیشه دانشمندان اگر امری متداول و عادی شود، امنیت علمی را زیر سوال خواهد برد و ویرانی را در همه حوزه های اجتماعی به دنبال خواهد داشت. در چنین شرایطی دیگر هیچ کس به خود زحمت کنکاش در حوزه های مختلف را نخواهد داد و همگان بر سر سفره آماده گذشتگان خواهند نشست و پس از چندی همه را به باد فنا خواهند داد.
این روش دزدی بسیار خطرناک تر از روش های دیگر است. زیرا پایه های رشد علمی را تخریب می کند و از اساس همه چیز را به نابودی می کشاند. کشوری که پایه های علمی اش چنین تو خالی باشد، همیشه در گذشته خواهد ماند و رنگ پیشرفت را نخواهد دید.
بایسته آن است که مجامع علمی ما خود پلیس اعضای خود باشند و از اشاعه این دزدی خانمان سوز جلوگیری نمایند. خدا را سپاسگزاریم که به دانشمندان و دانشجویان این مرز و بوم غیرتی وصف ناشدنی عنایت کرده است تا از هر پلیسی زودتر و بهتر عمل کنند و ریشه این بدعت نوین را بخشکانند.
سیدمصطفی بهشتی
گروه دین تبیان