تبیان، دستیار زندگی
افلاطون و سهروردی نماد دوستی میان ایرانیان و یونانیان است خاتمی در پیام خود به همایش "افلاطون - سهروردی"، سرگذشت سهروردی را نماد روشن سرنوشت فلسفه در جهان اسلام توصیف کرد که همواره در حاشیه و انزوا قرار داشته و جا دارد که بپر...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همایش افلاطون - سهروردی؛ نسبت فکری افلاطون و سهروردی نماد

دوستی میان ایرانیان و یونانیان است

خاتمی در پیام خود به همایش "افلاطون - سهروردی"، سرگذشت سهروردی را نماد روشن سرنوشت فلسفه در جهان اسلام توصیف کرد که همواره در حاشیه و انزوا قرار داشته و جا دارد که بپرسیم چرا فلسفه که بر خردورزی استوار است، هیچگاه جای استواری در ذهن مسلمانان پیدا نکرد و هم اکنون قرنهاست که از ظهور فیلسوفان نامدار محرومیم و گرفتار یک بلاتکلیفی بزرگ تاریخی هستیم

طی مراسمی که عصر امروز در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، حجت الاسلام سید محمد خاتمی، رئیس مرکز بین المللی فرهنگها و تمدنها، که قرار بود در همایش "افلاطون - سهروردی" سخنانی ایراد کند، به دلیل بیماری شرکت نکرد و پیامی را ارسال نمود که این پیام از سوی احمد مسجد جامعی، وزیر پیشین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قرائت شد.

خاتمی در این پیام ضمن تأسف از اینکه نتوانسته در جمع دانشمندان و مخاطبان همایش "افلاطون - سهروردی" شرکت کند، آورده است : سرگذشت فیلسوف شهید شیخ اشراق شهاب الدین سهروردی نماد روشن سرنوشت فلسفه در جهان اسلام است که همواره در حاشیه و انزوا قرار داشته و جا دارد که بپرسیم چرا فلسفه و حکمت که بر تعقل و خردورزی استوار است، هیچگاه جای استواری در ذهن و زندگی مسلمانان پیدا نکرد و بر عکس شریعت که همواره در قدر و صدر نشست، فلسفه همواره دربدری را تجربه کرد.

رئیس مرکز بین المللی فرهنگها و تمدنها با اشاره به این مطلب که شیخ شهید که با نبوغ کم مانند خود بسیاری از بن بستهای فلسفه مشاء را شکست اجازه نیافت که از مرحله جوانی به میانسالی بگذرد گفت : سهروردی قربانی جهل جور شد که جز در تاریکی امکان ادله حیات را ندارد و چراغ خرد ورزی و دانایی تر را بزرگترین دشمن خود به حساب می آورد.

خاتمی همچنین در این پیام تصریح کرد: سرگذشت مردان ما نیز تأمل برانگیز است. هم اکنون قرنهاست که از ظهور بزرگان نامداری چون: ابن سینا، شیخ اشراق و صدرالمتالهین محروم و گرفتار یک بلاتکلیفی بزرگ تاریخی هستیم.

رئیس جمهور پیشین ایران در پایان این پیام اظهار داشت: آیا می توان انتظار ظهور فیلسوف یا فیلسوفانی را کشید که نحوه نگاهمان را به عالم و آدم تغییر دهد و به تبع این تغییر زندگی مان را در عرصه های آن دگرگون کند؟

اعوانی: میان افلاطون و سهروردی زبان معنایی جاری بود

دکتر غلامرضا اعوانی، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، نیز به تبیین و ارج جایگاه فلسفی افلاطون و سهروردی پرداخت و گفت : افلاطون و سهروردی از فیلسوفان تأثیرگذار در فلسفه هستند. افلاطون در جهان غرب و سهروردی در جهان اسلام تأثیر بسیاری بر فرهنگ و تمدن و فلسفه گذاشته اند.

دکتر اعوانی با اشاره به گفته وایتهد که فلسفه امروز ما چیزی نیست جز پانوشتی بر فلسفه افلاطون گفت : افلاطون از جمله فیلسوفانی است که بر کلام یهودی و مسیحیت و متفکران اسکندرانی تأثیر گذار بوده و اینان نیز بر فلسفه افلاطون حاشیه نگاری کردند.

وی سهروردی را فیلسوف و حکیم الهی برشمرد که پایه گذار حکمت اشراق بود.

دکتر اعوانی با طرح این پرسش که روش تأله چیست ؟ گفت : برای پاسخ به این پرسش به افلاطون باز می گردیم. در افلاطون حکمت بحثی و حکمت ذوقی مبتنی بر دو نوع معرفت است که یکی از آن دو فوق دیگری است . یکی از آنها علم مقید است و دیگری علم مطلق . در سهروردی و ملاصدرا علم تأله ، مختص به افلاطون نیست، بلکه تأله در همه فرهنگها وجود داشته است.

رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با اشاره به این مطلب که در افلاطون سه روش فلسفی وجود دارد گفت : روش مرگ که اشاره به پشت سر گذاشتن هوا و هوس است. راه عشق و راه معرفت ، که در آثار مختلف افلاطون آمده است. این سه راه نزد حکمای ما همان راههای مخافت، راه فضیلت (رجاء)، و راه معرفت نامیده می شوند . فلسفه فقط ملفوظ و مبحوث نیست بلکه آن چیزی است که در ذات حکیم تحقق پیدا کرده است . حکمت همچون اخگر و شعله ای است که بر جان طالب حکمت می زند و در او شعله ای ایجاد می کند که وجود او را فرا می گیرد. به نظر من می توان ملاصدرا را وارث حکمت تأله نامید.

دکتر اعوانی در ادامه سخنانش اظهار داشت: فیلسوف تابع حقیقت است و مبدع و متفکر حقیت در جهان نیز محسوب می شود و سهروردی نیز تابع حقیقت و مبدع حکمت اشراق بود.

رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفتگوی دو فیلسوف، افلاطون و سهروردی را زبانی ندانست بلکه معنایی توصیف کرد و گفت : بین آنها چندین قرن فاصله بوده اما زبان آنها زبان دل و معنوی بوده است.

سفیر یونان: نسبت فکری افلاطون و سهروردی نماد دوستی میان ایرانیان و یونانیان است

مرکورپوس کارافویتاس، سفیر یونان در تهران، نیز از دیگر افرادی بود که به ایراد سخن پرداخت.

وی ضمن خوشبختی از اینکه در حلقه اصاحب معرفت در ایران حضور دارد اظهار داشت: فلسفه جستجوی حقیقت است و افلاطون و ارسطو آغاز کننده این راه بودند چنانکه این دو آراء استادانشان را در تبیین فلسفه انتقال دادند. سهروردی نیز آرای زرتشت و حکمای ایرانیان باستان را با اسلام ترکیب نمود و آرای خود را گسترش داد.

سفیر یونان در ادامه گفت : یونان اولین کشوری بود که مسیحیت را پذیرفت و باعث گسترش آن شد. همچنین ایران نیز اولین کشوری بود که اسلام را پذیرفت و آن را بسط نمود. این دو کشور نقش بسیاری در گسترش این دو دین بزرگ داشتند.

مرکورپوس کارافویتاس در ادامه سخنانش به این نکته تأکید کرد که ما دو کشور، صاحب تمدن و تاریخ باستانی هستیم که چهار هزار ساله قدمت دارد اما متأسفانه مورخان و برخی محققان به جنگها بیشتر توجه کردند در حالی که این جنگها بیش از چهار مورد نبوده بلکه هزاران سال میان ایرانیان و یونانیان مشارکت فرهنگی و اقتصادی جریان داشته است.

سفیر یونان در پایان سخنانش نسبت فکری افلاطون و سهروردی را نماد دوستی میان ایران و یونان بر شمرد.

داوری اردکانی: اشتیاق سهروردی به حکمت خسروانی نشان از ذوقی می داد که به یونان نزدیک است

به گزارش خبرنگار "مهر" از همایش "افلاطون - سهروردی" دکتر رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم، در این همایش سخنانی را ایراد نمود.

دکتر داوری سخنان خود را با اشاره به جنگ مارتن آغاز کرد و آن را جنگ میان آزادگی و بردگی برشمرد و گفت : این جنگ میان دو قطب بزرگ آزادی و بردگی بود که هر بار یکی بر دیگری پیروز می شد.

وی در ادامه گفت : من تردید ندارم که آتلانتیس افلاطون آغازی بود که به تجدد پیوست. اینکه یونان آغاز تاریخ 2500 ساله غربی است حرفی قابل تأمل است اما اینکه آن جنگ غلبه آزادگی بر بردگی است سخن دیگری است که گمان نمی کنم یونانیان بر این سخن زبان بگشایند.

دکتر داوری افزود : طی 2500 سالی که از جنگ ماراتن می گذرد اولین قومی که به تفکر یونانیان تمایل نشان داد ایرانیان بودند. اگر قرار بود آن زمان هر کسی به سویی برود و سخنی براند می بایستی اقوام دیگر توجهی به این مباحث می نمودند که این مسئله را ما کمتر شاهد هستیم.

رئیس فرهنگستان علوم تأکید کرد: ما قبل از اروپائیان به فلسفه و طب یونانی توجه کردیم و غربیان از طرق مسلمین به این علوم راه یافتند این مسائل را از باب تفاخر نمی گویم.

دکتر داوری با اشاره به جایگاه افلاطون و سهروردی در تاریخ حکمت در ایران گفت : در کشور ما فیلسوفان، کمتر افلاطون را مستقیماً می شناسند بلکه افلاطون را از بیشتر از طریق افلوطین و ارسطو و تلخیصهایی که جالینوس فراهم کرده می شناسند.

وی اضافه کرد: از جمله فیلسوفانی که افلاطونی خوانده می شود سهروردی است. او تعلق خاطری نیز به حکمت خسروانی داشت. رابطه او با این حکمت قدری بر ما روشن است و می دانیم که او چگونه افلاطونی بوده است.

رئیس فرهنگستان علوم در پایان سخنانش اظهار داشت: همدلی افلاطون و سهروردی نشان از یک ذوقی می دهد که ما ایرانیان داشتیم و این ذوق به یونان بسیار نزدیک بوده است.

ابراهیمی دینانی: با سنت فکری خود رابطه نداریم

دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، در آغاز سخنانش با اشاره به این نکته که امروزه کمتر به تمدن ایران توجه می کنیم و بیشتر تقصیر از خود ماست گفت : اسلام بی تردید با کمک فلسفه ایرانی گسترش پیدا کرد. اگر متفکران ایرانی نبودند که صرف و نحو برای زبان و ادبیات عرب ابداع کنند، اگر متکلمان بزرگ ایرانی نبودند نمی دانم که چگونه این اسلام بسط می یافت و سهروردی در این میان نقش بسزایی ایفا کرده است.

استاد فلسفه دانشگاه تهران در ادامه سخنانش اظهار داشت: اگر زبان به شکوه بگشایم باید بگویم که او را به ناحق شهید کردند و ما امروز می گوییم شیخ مقتول اما او شهید راه حکمت بود.

وی در ادامه افزود: سهروردی به جای اینکه مثل گذشتگان به سراغ فلسفه یونانی برود از ایران باستان شروع کرد و اولین کسی است که 800 سال پیش ایران باستان را زادگاه فلسفه برشمرد. درست است که یونان باستان فلسفه دارد ولی ایران باستان هم فلسفه دارد و حتی افلاطون نیز بشدت تحت تأثیر فلسفه ایران باستان بوده است.

دکتر دینانی در ادامه سخنانش پرسید: باید گفت که چرا غربیان افلاطون خواندند و ما ایرانیان سهروردی را نخواندیم. سهروردی که خود را وارث و محیی حکمت خسروانی می خواند به رمز گشایی در این حکمت پرداخت.

وی همدلی افلاطون و سهروردی را نشان از رابطه حکمت میان ایران و یونان دانست.

دکتر دینانی همچنین تأکید کرد که سهروردی بیش از هر فیلسوف دیگری بر قرآن احاطه داشته است. کلمه اشراق در قرآن و احادیث بسیار آمده است. اشراق با دل سر و کار دارد. اشراق علم نور است و منشای علم و آگاهی عالم دیگر است . این واژه از زمان سهروردی مطرح شد . قبل ازسهروردی نیز افلاطون در این زمینه کار کرده بود و حکمت اشراق افلاطونی در مقابل اندیشه های ارسطو قرار داشت . چنان که وقتی سهروردی (شیخ اشراق) از افلاطون یاد می کند او را صاحب النور الی العید می نامد .

استاد فلسفه دانشگاه تهران در پایان تأکید کرد: سهروردی را باید شناخت و ارتباط آن را با حکمت و تمدن دوباره بازکاوی کرد.

دادبه: سهروردی تجربه مشترک ارتباط ایران و یونان است

به گزارش خبرنگار"مهر" دکتر اصغر دادبه، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، آخرین سخنران همایش "افلاطون - سهروردی" بود که در آغاز سخن اظهار داشت: آثار بسیاری درباره ریشه های فکری افلاطون صحبت کردند اما به دلایلی در باب ارتباط فکری ایران و افلاطون کمتر سخن گفته اند. زبان افلاطون و خرد افلاطونی همان زبان و خرد سهروردی است. به عبارت دیگر ما به افلاطون و افلاطون به ما تعلق دارد. در ایران دو نفر را می شناسم که درباره این ارتباط سخن گفته اند یکی استفان پانوشی و دیگری دکتر مجتبایی هستند.

استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی افزود: همدلی و همزبانی های سهروردی و افلاطون به خاطر سرچشمه های مشترک این دو با یکدیگر بوده است.

وی در ادامه سخنانش گفت: قدر مسلم این است که ما پس از حمله اعراب و با طیب خاطر مسلمان شدیم و از جایی نیز تصمیم گرفتیم که زبان، تاریخ و حکمت کشورمان را دوباره احیاء کنیم.

دکتر دادبه اضافه کرد : فردوسی بزرگمرد این کشور با رادمردی تمام، زبان و تاریخ را احیاء نمود و سهروردی حکیم و فیلسوف ایران زمین نیز حکمت را احیاء کرد. البته به این مسئله باید توجه کرد که این احیاء خلق الساعه نبود بلکه زمانها طولانی را در بر می گیرد.

وی در ادامه سخنانش به سخنانی که برخی می گویند عرفان باعث انحطاط فلسفه شده اشاره کرد و گفت : آنها که می گویند عرفان باعث انحطاط فلسفه شده حکیات دیگری است چرا که انحطاط، عرفان را نیز مورد سوء استفاده قرار داده است.

دکتر دادبه از دو عبارت "زبان یونانی ارسطویی" و "زبان ایرانی افلاطونی" نام برد که هر دو در مرتبه خرد یک هدف را به دنبال دارند و این دو، وجه مشترک ما با یونان است. به گمان من عقل یونانی ارسطویی زبان ویژه ای دارد که حد نهایت آن تعقل و ادراک در فلسفه است و عقل ایرانی افلاطونی نیز با عشق سر و کار دارد و از فلسفه فراتر می رود و به شهود نزدیک می وشد. این عقل تجربه و حرکتی فراتر را جستجو می کند.

استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی ثمرات تجربه مشترک ایران و یونان را به وجود آمدن فیلسوفانی مانند سهروردی دانست.