جشن تولد مهرنوش كوچولو
مهرنوش كوچولو امروز تولدشه و خیلی هم خوشحاله. تمام دوستانش قرار است ساعت 4 در جشن تولدش شركت كنند. مامان مهرنوش یك كیك صورتی قشنگ برایش خریده. بابای خوبش هم تمام در و دیوار و سقف را بادكنك چسبانده و محیطی شاد برای مهرنوش و بچهها فراهم كرده . مهرنوش از دیشب تا حالا در این فكر است كه هركدام از دوستانش چه هدیهای میخواهند برایش بیاورند.
ساعت 4 شد. اولین زنگ به صدا درآمد. كمكم تمام بچهها آمدند به جشن تولد. مهرنوش كوچولو فقط به كادوهایی كه در دست بچهها بود نگاه میكرد. خیلی دلش میخواست بداند توی آن بستهها چه چیزهایی است.
مامان مهرنوش گفت: خب مهرنوش جان... قبل از خوردن كیك كادوهایت را باز كن.
دختر كوچولو كادوها را دانه دانه باز كرد. هركدام از بچهها یك چیزی آورده بودند، اما یكی از دوستان صمیمیاش، مریم، یك كاردستی خیلی قشنگ برایش درست كرده بود تا به عنوان یادگاری در اتاقش بگذارد. اما مهرنوش اصلا كادوی مریم را تحویل نگرفت و به یك طرف پرتاب كرد. مریم از این كار مهرنوش خیلی ناراحت شد و به او گفت: از این كادوی من خوشت نیامد؟
مهرنوش گفت: نه اصلا... این كادوی تو به هیچ درد من نمیخورد.
مادر مهرنوش كه این حركات دخترش را دید رفت كاردستی مریم را برداشت و بالا گرفت و به همه بچهها نشان داد و از مریم كوچولو خیلی تشكر كرد و گفت: مریم جان این كادوی تو برای ما خیلی ارزش دارد چون كه تو بسیار دختر هنرمندی هستی و این بهترین یادگاری برای ماست و تو باید به مهرنوش و دوستانت درست كردن این كاردستی را یاد بدهی تا آنها هم یاد بگیرند و درست كنند و كاردستی را برد و گذاشت داخل كتابخانه تا همه ببینند.
مهرنوش با این كار مادرش خیلی از كار خودش خجالت كشید و رفت از مریم عذرخواهی كرد. مامان مهرنوش آخر جشن یك كیسه بزرگ آورد كه داخلش پر از بستههای كادویی بود و داد به دست دخترش تا آن بستهها را به دوستانش به عنوان هدیه بدهد. آن روز، روز خیلی خوبی برای همه بچهها بود چون همهشان كادو گرفته بودند
بخش کودک و نوجوان
منبع:جام جم
*مطالب مرتبط