دفترچه راهنمای انسان
هنگامی فردی وسیله ای خریداری می کند، برای اینکه بتواند از آن استفاده صحیح و کاملی داشته باشد، چاره ای ندارد جز اینکه از نیاز های آن وسیله و کارکرد واقعی آن آگاهی کاملی داشته باشد ؛ چراکه عدم اطلاع از نیاز های آن وسیله موجب می گردد که وسیله آسیب ببیند . به عنوان مثال فردی که یک وسیله برقی خریداری کرده و اطلاع ندارد که این وسیله نیاز به محیطی خشک و برق 12 ولت دارد، ممکن است وسیله را در محیط مرطوب قرار داده و یا برق 220 ولت به آن متصل کند، که در هر صورت باعث آسیب دیدگی آن وسیله می گردد.
هروسیله ای به نسبت کاربرد و پیشرفته بودن نیاز به دفترچه راهنمایی دارد که بایستی از طرف سازنده تهیه شده باشد، زیرا این سازنده است که آن وسیله را برای هدف مشخص و کاربرد معین آماده کرده و تنها اوست که از نیاز های واقعی وسیله آگاهی دارد.
حال جای این سوال باقیست که آیا انسان - به عنوان پیچیده ترین سیستم، موجود و هر نام دیگر که می پسندید- نیاز به یک دفترچه راهنما ندارد، تا هم نیازهای او مشخص گردد و هم نحوه استفاده و توانایی های او؟
لذا انسان در مرحله اول نیاز به شناخت از خود دارد، تا هم نیاز هایش را بشناسد و هم به توانایی هایش پی ببرد و در مرحله بعد بتواند به هدف خود پی ببرد. و این امر میسر نمی باشد مگر با مراجعه به یک دفترچه راهنما که توسط سازنده انسان فراهم شده باشد.
چراکه عدم مراجعه به این دفترچه موجب خسارت های زیادی می گردد. زیرا انسان ها بایستی با آزمون و خطا به این شناخت دست پیدا کنند، و به احتمال خیلی زیاد نمی توانند به تمامی نیاز ها و ویژگی های خود نیز پی ببرند.
شناخت دفترچه راهنما
هر فردی که به مطالعه در ابعاد مختلف انسان بپردازد به این نتیجه می رسد که انسان ها دارای خصوصیات مشترک فطری می باشند و همه افراد انسان از این خصوصیات پیروی می کنند .
به عنوان مثال انسان ها علاقه به عدالت ، علم ، درستی ، کمال طلبی ، آسایش و... دارند . از طرف دیگر آن ها از ظلم ، جهل ، سکون ، اضطراب و... اجتناب می کنند . همچنین انسان ها دارای اختیار و قدرت تفکر و تعقل نیز برخوردار می باشند .
شاید این سوال مطرح گردد که اگر همه انسان ها یک نیاز و خواسته دارند ، پس چرا به عنوان مثال به جنگ، ظلم، سلطه و... روی می آورند؟
در پاسخ می گوییم این مسائل به علت تعریف اشتباه از این معانی می باشد ، درواقع افراد ، کمال طلبی را با سلطه ، رسیدن به حقوق خود را با ظلم و زیر پا گذاشتن حقوق دیگران ، تساوی را در نژاد- نه انسانیتِ انسان- می دانند؛ لذا به جنگ روی می آورند.
با توجه به این که گفتیم انسان ها دارای یک سری نیاز و خواسته مشترک هستند، از این روی مشخص می شود که توانایی ها و استعداد های آن ها هم شبیه به هم است.
البته در کیفیت ، نه در کمیت. لذا همه دارای هوش هستند، ولی هوش عده ای بیشتر و هوش عده ای کمتر از دیگران است. و یا همه افراد از بینایی بهره مند هستند، ولی قدرت بینایی عده ای قوی تر از دیگران است.
در نتیجه مشخص می گردد که انسان ها بایستی دارای دفترچه راهنمای مشترکی باشند.
نویسنده دفترچه راهنما
همانگونه که قبلا توضیح دادیم، دفترچه راهنمای هر وسیله ای بایستی که از طرف سازنده و یا سازندگانش تهیه و تنظیم گردد ؛ چرا که تنها آن ها هستند که از آن وسیله، نیازها و توانایی هایش اطلاعات کامل دارند.
حال در مورد انسان هم همین گونه می باشد، و ما بایستی به سازنده انسان مراجعه کرده و دفترچه را از او دریافت نماییم. و در غیر این صورت ممکن است انسان از مسیر صحیح خارج شده وموجب خسران گردد ، در نتیجه راهی باقی نمی ماند جز آنکه سازنده انسان ، یعنی خداوند فکری برای انسان کرده باشد .
انجیل می گوید عیسی(علیه السلام) به سلیب کشیده شد و بعد از مرگ زنده گشت و به آسمان رفت. قرآن می گوید عیسی(علیه السلام) هیچ گاه کشته نشد و همچنان زنده است
چگونگی دفترچه راهنما
وقتی که قرا شد همه انسان ها از یک نوع باشند و از طرف دیگر قرار شد نویسنده دفترچه راهنمای (کتاب آسمانی) آنها یک نفر باشد، در نتیجه دفترچه هم بایستی یکی باشد. درواقع یک دفترچه مشترک برای تمامی افراد انسان.
ولی هنگامی که به واقعیت مراجعه می کنیم، مشاهده می شود در صحنه عمل ماچند کتاب راهنما داریم، که از آن ها با عنوان های تورات (عهد قدیم یا عتیق) ، انجیل ( عهد جدید ) و قرآن یاد می شود.
درواقع انسان به تناقض می رسد، چراکه هر دفترچه و کتاب آسمانی یک راه متفاوت برای سعادت نشان داده است، و عمل به یک کتاب در تناقض و تضاد با دیگری است.
به عنوان مثال انجیل نوشیدن شراب را جایز ولی قرآن این کار را حرام و برای آن حد مشخص کرده است!
و یا خدا در انجیل تشکیل شده از سه شخص – پدر، پسر، روح القدس – است! ولی خدا در قرآن یکی و باقی مخلوقات او می باشند. در واقع پسر و روح القدسِ مسیحیان، مخلوقات خدای مسلمان ها هستند.
در تورات موسی(علیه السلام) پیامبر است و در انجیل عیسی(علیه السلام)، ولی در قرآن هم موسی(علیه السلام) پیامبر است و هم عیسی(علیه السلام) اما به ادعای قرآن بعد از آمدن محمدِ مصطفی(صلی الله علیه وآله) همه بایستی از او تبعیت کنند. همچنین قبل از آمدن پیامبر اسلام، به ادعای قرآن یهود بایستی از عیسی(علیه السلام) پیروی می کردند.
انجیل می گوید عیسی(علیه السلام) به سلیب کشیده شد و بعد از مرگ زنده گشت و به آسمان رفت. قرآن می گوید عیسی(علیه السلام) هیچ گاه کشته نشد و همچنان زنده است.
در تورات و انجیل به پیامبران نسبت های ناروا می دهند، همچون زناکار در مورد حضرت داوود(علیه السلام)، قاتل در مورد حضرت موسی(علیه السلام) ولی قرآن پیامبران را از گناه بری دانسته و نسبت دادن این گناهان را به آنها موجب کفر می داند.
با این اوصاف آیا می توان کتب آسمانی را دفترچه راهنمای انسان خواند؟! آیا این کتب انسان شناس و نیاز شناس هستند و یا برعکس در نقطه ضد واقع شده اند و انسان را به جهل ، هدایت می کنند؟!
به عنوان مثال، آیا کارخانه سازنده یک وسیله برقی می تواند برای یک وسیله برقی چند دفترچه راهنما قرار دهد، و تمامی این دفاتر متفاوت بوده و نکات ضد و نقیض در آن ها باشد. آیا این دفاتر می توانند نحوه درست استفاده از آن وسیله را به انسان بیاموزند و یا اینکه موجب سردرگمی انسان شده و در آخر هم موجب خرابی دستگاه می شوند؟!
تورات، انجیل و قرآن
برای روشن شدن بحث و رسیدن به واقعیت خوب است در ابتدا به پیدایش و جمع آوری این سه کتاب بپردازیم:
الف) جمع آوری تورات(عهد عتیق یا قدیم)
جانمل نر کاتلک می گوید: دانشمندان اتفاق دارند که نسخه اصلی تورات و همچنین نسخه های دیگر کتاب های عهد عتیق به دست لشگر بخت النصر از بین رفت .1
در کتاب" قاموس کتاب مقدس" ذیل واژه کتاب مقدس آمده است: بیشتر عهد قدیم به زبان عبرانی نوشته شد و چند فصلی نیز به زبان آرامی که آن نیز شبیه عبرانی است، می باشد . عهد عتیقی که در دست ما است ، از نسخه ماسوریه گرفته شده است که جمعی از یهودیان در طبریه از قرن ششم تا دوازدهم میلادی آن را جمع و درج نمودند.2
بعد از رحلت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) حضرت علی به جمع آوری قرآن پرداخت، البته به این صورت که چینش آیات مطابق ترتیب نزول بود و تفسیر و شان نزول هرآیه هم که پیامبر(صلی الله علیه وآله) بیان نموده بود در آن آمده بود. منتها به علت مسائل سیاسی خلفا- ابوبکر، عمر . عثمان - از ایشان قبول نکردند. ولی با گذشت زمان و شهادت بسیاری از حافظان قرآن و خطر از بین رفتن قرآن خلفا- ابوبکر، عمر، عثمان - به فکر جمع آوری قرآن در یک کتاب مستقل پرداختند. که البته در این باره بسیار هم سخت گیری نمودند، تاجایی که احتمال هرگونه تحریف از میان برداشته شد
ب) جمع آوری انجیل(عهد جدید)
دانشمند مسیحی، دکتر پست در کتاب قاموس مقدس آورده است:
عهد جدید مشتمل بر اناجیل چهارگانه: متی، لوقا، مرقس، یوحنا است و بعد از آن ها کتاب های اعمال رسولان و مکاشفه یوحنا اضافه شده است. این کتاب ها نیز به اعتراف دانشمندان مسیحی در صندق عهد در بیت المقدس پس از ویرانی های آن، از بین رفته و اثری از آن باقی نمانده است، و پس از مدت ها برخی از شاگردان به دست خود قسمتی از احکام و دستورات حضرت مسیح را با تحریف و غرض های سیاسی به صورت انجیل های فعلی درآورده و آ ن را به مسیح نسبت داده اند.3
ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خود می گوید:
واضح است که میان یک انجیل با انجیل دیگر تناقضات فراوان وجود دارد، و در هر چهار انجیل، اطلاعات تاریخی مبهم، شباهت های سوء ظن آمیز با افسانه های خدایان مشرکان، حوادث ساختگی برای اثبات تحقق یافتن پیشگویی های عهد قدیم و... احتمالا به منظور مبنای تاریخی دادن به آیین یا مراسم بعدی کلیسا موجود است.4
ج) جمع آوری قرآن
در مورد جمع آوری قرآن، آنچه مورد قبول علما و شهادت تاریخ می باشد این است که در زمان حیات رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) سوره های قرآن از یکدیگر متمایز و تعداد آیات هر سوره مشخص شده بود. البته این کار به دست رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) و با امر الهی صورت پذیرفت.
منتها آنچه که بعضا مورد اختلاف واقع شده است، جمع آوری کل قرآن می باشد، که در چه زمانی سوره ها در یک جا جمع و یک کتاب مستقل شدند.
در این مورد آنچه مشخص می باشد این است که بعد از رحلت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) حضرت علی به جمع آوری قرآن پرداخت، البته به این صورت که چینش آیات مطابق ترتیب نزول بود و تفسیر و شان نزول هرآیه هم که پیامبر(صلی الله علیه وآله) بیان نموده بود در آن آمده بود.
منتها به علت مسائل سیاسی خلفا- ابوبکر، عمر . عثمان - از ایشان قبول نکردند. ولی با گذشت زمان و شهادت بسیاری از حافظان قرآن و خطر از بین رفتن قرآن خلفا- ابوبکر، عمر، عثمان - به فکر جمع آوری قرآن در یک کتاب مستقل پرداختند. که البته در این باره بسیار هم سخت گیری نمودند، تاجایی که احتمال هرگونه تحریف از میان برداشته شد.
لازم به ذکر است که این گرد آوری در همان سال های اول رحت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) صورت پذیرفت، نه اینکه همانند تورات و انجیل صد ها سال بعد گردآوری شود.
تا کنون فردی نتوانسته تحریف قرآن را به اثبات برساند. بر خلاف تورات و اناجیل که علمای یهود و مسیحیت اذعان به تحریف آن ها دارند. و در مقابل آن ها، خلفای اهل سنت و امامان شیعه قرار دارند که همگی قرآن موجود را همان وحی الهی به حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) می دانند.5
فرآوری: زهرا اجلال
گروه دین تبیان
پی نوشت ها :
1) نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات ، علی اصغر رضوانی، صفحه55
2) تولدی نو، سفر من از مسیحیت به اسلام، علی الشیخ، ترجمه سید مسلم مدنی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، 1386، صفحه24
3) نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ دوم، 1386، صفحه55
4) نگاهی به مسیحیت و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ دوم، 1386، صفحه61
5) رجوع شود به تاریخ قرآن آیت الله معرفت و همچنین تاریخ قرآن دکتر حجتی
منابع :
- وبلاگ فرهنگ
- نشریه پرسمان ، ش 22