بصيرت سخنور
فن سخنوري (21)
تا کنون برخي از وظايف و نکات مهم که در سخنوري نياز بود بيان شد. در مقالات گذشته در صدد بيان مسائلي بوديم که از آن به وظايف سخنور تعبير شد. در اين مقاله و در ادامه مباحث گذشته به مساله ديگري خواهيم پرداخت.
بصيرت در سخنراني يکي ديگر از وظايف است. منظور از بصيرت در اينجا، علم و آگاهي نسبت به حقيقت و ماهيت موضوعي است که قرار است درباره آن سخن گفته شود.
يعني با ديد باز و آگاهي کامل در باره موضوعي سخن بگويد. لذا کساني که در موضوع بحث خود، تبحر و تسط کافي ندارند، نه تنها در سخنراني خود دچار مشکل ميشوند بلکه مخاطب نيز خسته شده و يا به مرور زمان از سبکي بيانات سخنور مطلع خواهد شد.
اين امر امروزه که علوم و فنون رشته هاي مختلفي پيدا کرده اند و تخصصها زياد شده اند، اهميت دو چندان پيدا ميکند.
در اهميت اين مساله از ديدگاه اسلام، مطالبي خدمت شما ارائه ميشود.
كسى كه، خود، مطلبى را به خوبى درك نكرده و آن طور كه بايد، از آن آگاهى ندارد، نمىتواند به دگران تفهيم نمايد.
سخنورى و بصيرت
اياك و الكلام فيما لا تعرف طريقته و لاتعلم حقيقته. (1)
امام على (عليه السلام )
هر سخنورى، در رشتهاى كه مىخواهد سخن بگويد، بايد بينا و بصير باشد، تا شنوندگان بر اساس صلاحيت علمى و اطلاعاتى او، گفتههايش را با دقت بشنوند و با حسن قبول تلقى نمايند.
خطيب اسلامى نيز بايد در حد خودش دين را بشناسد و از آن بالنسبه آگاه باشد و مطلبى را كه براى بحث انتخاب مىكند، به خوبى بفهمد تا بتواند به شنوندگان بفهماند. كسى كه، خود، مطلبى را به خوبى درك نكرده و آن طور كه بايد، از آن آگاهى ندارد، نمىتواند به دگران تفهيم نمايد.
ذات نا يافته از هستى بخش كى تواند كه شود هستى بخش
خشك ابرى كه بود از آب تهى نايد از وى صفت آب دهى
خداوند، در قرآن شريف، اين مطلب را درباره پيشواى بزرگ اسلام و پيروان راستين او خاطر نشان ساخته و به وى فرموده است:
قل هذه سبيلى ادعوا الى الله على بصيره انا و من اتبعنى.(2)
پيامبر گرامى، بگو اين است راه من، مردم را به سوى خدا مىخوانم، با بينش و بصيرت، و پيروان من نيز، دعوتشان به سوى خدا، آگاهانه و با بصيرت است.
در آئين مقدس اسلام، سخن گفتن از روى علم و بصيرت و لب فروبستن از آن چه نمىداند، يكى از حقوق خداوند است بر بندگان.
عن زراه بن اعين قال سئلت ابا جعفر (عليه السلام) ما حق الله على العباد قال ان يقولوا ما يعلمون و يقفوا عند مالا يعلمون.(3)
زراره مىگويد: از امام باقر (عليه السلام) سؤال نمودم: حق خدا بر بندگان چيست؟ در پاسخ فرمود: آن را كه مىدانند بگويند و در چيزى كه نمىدانند، توقف نمايند.
در آئين مقدس اسلام، سخن گفتن از روى علم و بصيرت و لب فروبستن از آن چه نمىداند، يكى از حقوق خداوند است بر بندگان.
و لا تقف ماليس لك به علم ان السمع و البصر و الفواد كل اولئك كان عنه مسئولا.(4)
هرگز از پى آنچه علم و اطمينان ندارى مرو و ناآگاه قدم بر مدار، كه گوش و چشم و دل آدمى در پيشگاه الهى مواخذ و مسؤولند.
تا نيك ندانى كه سخن عين صواب است بايد كه بگفتن دهن از هم نگشايى
فى العلل عن السجاد (عليه السلام) قال ليس لك ان تتكلم بماشئت لان رسول الله صلى الله عليه و آله قال رحم الله عبدا قال خيرا فغنم اوصمت فسلم.(5)
امام سجاد (عليه السلام) فرموده است: مجاز نيستى هر چه را كه مىخواهى بگويى، كه رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرموده است: مشمول رحمت الهى باد آن كس كه سخن خوب بگويد و سود برد يا سكوت كند و سالم بماند.
عن على (عليه السلام) قال اياك و الكلام فيما لا تعرف طريقته و لا تعلم حقيقته فان قولك يدل على عقلك و عبارتك تنبىء عن معرفتك.(6)
على (عليه السلام) فرموده است: بپرهيز از اين كه در چيزى سخن بگويى كه راه را نمىدانى و از حقيقتش آگاهى ندارى. چه، آن كه گفتهات بر درجه عقلت دلالت دارد و عبارتى را كه مىگويى، از معرفت و آگاهىات اخبار مىكند.
زبان در دهان اى خردمند چيست كليد در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند كسى كه گوهر فروش است يا پيله ور
على (عليه السلام) فرموده است: بپرهيز از اين كه در چيزى سخن بگويى كه راه را نمىدانى و از حقيقتش آگاهى ندارى. چه، آن كه گفتهات بر درجه عقلت دلالت دارد و عبارتى را كه مىگويى، از معرفت و آگاهىات اخبار مىكند.
منابع:
1. غرر الحکم، ص 210.
2. سوره يوسف، آيه 108.
3- ميزان الحلكمه، ج 5، ص 14
4- سوره اسراء، آيه 36.
5- تفسير صافى، ص 315.
6- غررالحكم، ص 158.
تهيه : محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان