تبیان، دستیار زندگی
علت روشن است ؛ آنها احساس كرده اند كه در سرزمینهاى شرقى و اسلامى فقط اسلام است كه به صورت یك فلسفه مستقل زندگى به مردم آنجا روح استقلال و مقاومت مى دهد، اگر اسلام نباشد چیز دیگرى كه بتواند با اندیشه هاى استعمارى سیاه و سرخ مبارزه كند وجود ندارد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تهمتی که به پیامبر اکرم زدند!


مؤید جهانى بودن تعلیمات اسلامى آیاتی از قرآن است كه از مفاد آنها یك نوع اظهار بى اعتنایى به مردم عرب از نظر قبول دین اسلام استنباط مى شود و برخى از آیات قرآن مجید كه نزول آنها در مكه و در اوایل كار بعثت پیغمبر اسلام بوده است . همچنین همه ادیان  و مسلک های بزرگ جهان آن اندازه كه در سرزمینهاى دیگر مورد استقبال قرار گرفته اند در سرزمین اصلى كه در آن ظهور كرده اند مورد توجه واقع نشده اند


حضرت محمد (ص)

برخى از اروپاییان ادعا مى كنند كه پیغمبر اسلام در ابتدا كه ظهور كرد فقط مى خواست مردم قریش را هدایت كند، ولى پس از آنكه پیشرفتى در كار خود احساس كرد تصمیم گرفت كه دعوت خویش را به همه ملل عرب و غیر عرب تعمیم دهد. این سخن یك تهمت ناجوانمردانه بیش نیست و علاوه بر این كه هیچ دلیل تاریخى ندارد. با اصول و قرائنى كه از آیات اولیه قرآن كه بر پیغمبر اكرم نازل شد استفاده مى شود، مغایرت دارد.

در قرآن مجید آیاتى هست كه نزول آنها در مكه و در همان اوایل كار بعثت پیغمبر اسلام بوده و در عین حال جنبه جهانى دارد.

یكى از این آیات آیه اى است در سوره تكویر كه از سوره هاى كوچك قرآن است . این سوره از سوره هاى مكیه است كه در اوایل بعثت نازل شده است . آن آیه چنین است :

«نیست این ، مگر یك تذكر و بیدار باش براى تمام جهانیان ». سوره تكویر، آیه 27.

در آیه دیگر كه در سوره سباء است مى فرماید:

«تو را نفرستادیم مگر آنكه براى همه مردم بشارت دهنده و بازدارنده باشى ولى بیشتر مردم نادانند.» سوره سباء، آیه 28

نیز در سوره انبیاء مى فرماید:

«و هر آینه نوشتیم در زبور پس از ذكر كه (زمین ) به بندگان صالح من خواهد رسید.» سوره انبیاء، آیه 105.

نیز در سوره اعراف مى فرماید:

«اى مردم ، من فرستاده خدایم بر همه شما.» سوره اعراف ، آیه 158.

اگر خدا بخواهد شما را مى برد و دیگران را به جاى شما مى آورد، خداوند بر هر چیزى تواناست

در قرآن هیچ جا خطابى به صورت( یا ایهاالعرب ) یا ( یا ایهاالقرشیون ) پیدا نمى كنید. آرى ، گاهى در برخى از جاها خطاب ( یا ایها الذین امنوا ) هست كه مطلب مربوط به خصوص مؤمنین است كه به پیغمبر صلى الله علیه و آله گرویده اند (و در این جهت هم فرق نمى كند؛ مؤمنین ، از هر قوم و ملتى باشد داخل خطاب هست ) و وگرنه در موارد دیگر كه پاى عموم در میان بوده عنوان ( یا ایها الناس ) آمده است .

یك مطلب دیگر در اینجا هست كه مؤ ید جهانى بودن تعلیمات اسلامى و وسعت نظر این دین است و آن این كه آیات دیگرى در قرآن هست كه از مفاد آنها یك نوع (تعزز) و اظهار بى اعتنایى به مردم عرب از نظر قبول دین اسلام استنباط مى شود. مفاد آن آیات این است كه اسلام نیازى به شما ندارد، فرضا شما اسلام را نپذیرید اقوام دیگرى در جهان هستند كه آنها از دل و جان اسلام را خواهند پذیرفت . بلكه از مجموع این آیات استنباط مى شود كه قرآن كریم روحیه آن اقوام دیگر را از قوم عرب براى اسلام مناسبتر و آماده تر مى داند.

حضرت محمد (ص)

این آیات به خوبى جهانى بودن اسلام را مى رساند، چنان كه در سوره انعام مى فرماید:

«اگر اینان (اعراب ) به قرآن كافر شوند، همانا ما كسانى را خواهیم گمارد كه قدر آن را بدانند و به آن مومن باشند.» سوره انعام ، آیه 89.

نیز در سوره نساء مى فرماید:

«اگر خدا بخواهد شما را مى برد و دیگران را به جاى شما مى آورد، خداوند بر هر چیزى تواناست .» سوره نساء، آیه 133(1)

نیز در سوره محمد صلى الله علیه و آله مى فرماید:

«اگر شما به قرآن پشت كنید، گروهى دیگر جاى شما را خواهند گرفت كه مانند شما نباشند.» سوره محمد صلى الله علیه و آله ،آیه 38.

در ذیل این آیه ، حضرت امام باقر علیه السلام مى فرماید: منظور از قوم دیگر، موالى (ایرانیان ) هستند. نیز امام صادق علیه السلام فرمود:

این امر، یعنى پشت كردن مردم عرب بر قرآن تحقق پیدا كرد و خداوند به جاى آنها موالى (یعنى ایرانیان ) را فرستاده و آنها از جان و دل اسلام را پذیرفتند.(2)

ولیدر اینجا مقصود ما این نیست كه بگوییم آن قوم دیگر ایرانیان بودند و یا غیر ایرانیان ، بلكه این را مى خواهیم بگوییم كه از نظر اسلام قوم عرب و غیر عرب از نظر قبول یا رد اسلام مساوى بودند، و حتى عربها به خاطر بى اعتنایى هایى كه به اسلام مى كردند مکرر مورد سرزنش واقع مى شدند. اسلام مى خواهد به اعراب بفهماند كه آنها چه ایمان بیاورند و چه نیاورند، این دین پیشرفت خواهد كرد زیرا اسلام دینى نیست كه تنها براى قوم مخصوصى آمده باشد.

علت روشن است؛ آنها احساس كرده اند كه در سرزمینهاى شرقى و اسلامى فقط اسلام است كه به صورت یك فلسفه مستقل زندگى به مردم آنجا روح استقلال و مقاومت مى دهد، اگر اسلام نباشد چیز دیگرى كه بتواند با اندیشه هاى استعمارى سیاه و سرخ مبارزه كند وجود ندارد

مطلب دیگر این است كه این امر یعنى خروج یك عقیده ، یك فكر، یك دین و یك مسلك از مرزهاى محدود و نفوذ در مرزها و مردم دور دست اختصاص به اسلام ندارند؛همه ادیان بزرگ جهان بلكه مسلكهاى بزرگ جهان ، آن اندازه كه در سرزمینهاى دیگر مورد استقبال قرار نگرفته اند. مثلا حضرت مسیح علیه السلام در فلسطین (منطقه اى از مشرق زمین ) به دنیا آمد و اكنون در مغرب زمین بیش از مشرق ، مسیحى وجود دارد. اكثریت عظیم مردم اروپا و آمریكا مسیحى هستند؛ آنها حتى از لحاظ قاره و منطقه نیز با حضرت مسیح جدا هستند. برعكس ، خود مردم فلسطین یا مسلمانند یا یهودى ؛ اگر مسیحى وجود داشته باشد بسیار كم است . آیا مردم اروپا و آمریكا نسبت به دین مسیح احساس بیگانگى مى كنند؟

من نمى دانم چرا خود اروپاییان كه القا كننده این افكار تفرقه انداز هستند هرگز درباره خودشان این جور فكر نمى كنند و فقط به ابزارهاى استعمارى شان این افكار را تلقین مى كنند. اگر اسلام براى ایرانى بیگانه است ، مسیحیت نیز براى اروپایى و آمریكایى بیگانه است .

حضرت محمد (ص)

علت روشن است ؛ آنها احساس كرده اند كه در سرزمینهاى شرقى و اسلامى فقط اسلام است كه به صورت یك فلسفه مستقل زندگى به مردم آنجا روح استقلال و مقاومت مى دهد، اگر اسلام نباشد چیز دیگرى كه بتواند با اندیشه هاى استعمارى سیاه و سرخ مبارزه كند وجود ندارد.

بودا نیز چنانكه میدانیم در هند متولد شد، اما میلیونها نفر مردم چین و سرزمینهاى دیگر به آیین وى گرویده اند.

زرتشت اگر چه آیینش توسعه پیدا نكرد و از حدود ایران خارج نشد ولى با این همه ، مذهب زرتشتى در بلخ بیشتر رواج یافت تا آذربایجان كه مى گویند: مهد زرتشت بوده است . مكه نیز كه مهد پیغمبر اسلام بود، در آغاز این دین را نپذیرفت ولى مدینه كه فرسنگها از این شهر فاصله داشت از آن استقبال كرد.

نتیجه گیری:

همان طورى كه بر اساس برخى از آیات قرآن مجید(3) كه نزول آنها در مكه و در اوایل كار بعثت پیغمبر اسلام بوده ، اسلام دین جهانى است . مؤید دیگر جهانى بودن تعلیمات اسلامى آیات دیگرى(4)از قرآن است كه از مفاد آنها یك نوع اظهار بى اعتنایى به مردم عرب از نظر قبول دین اسلام استنباط مى شود. قرآن كریم روحیه اقوام دیگر را براى پذیرش ‍ اسلام مناسب تر و آماده تر از قوم عرب مى داند این آیات به خوبى جهانى بودن اسلام را مى رساند. همه ادیان بزرگ جهان بلكه مسلكهاى بزرگ جهان ، آن اندازه كه در سرزمینهاى دیگر مورد استقبال قرار گرفته اند در سرزمین اصلى كه از آنجا ظهور كرده اند مورد استقبال قرار نگرفته اند. مكه نیز كه مهد پیغمبر اسلام بود، در آغاز، این دین را نپذیرفت ولى مدینه كه فرسنگها از این شهر فاصله داشت از آن استقبال كرد.

پی نوشت ها:

1. به نقل تفسیر المیزان ، بیضاوى در تفسیر خود آورده است كه وقتى این آیه نازل شد پیغمبر دست به پشت سلمان گذاشت و گفت : آنها قوم این هستند.

2. رجوع شود به مجمع البیان ، ج 9،ص 164.

3. آیه 27 از سوره تكویر، آیه 28 از سوره سباء، آیه 105 از سوره انبیاء و آیه 158 از سوره اعراف .

4. آیه 89 از سوره انعام ، آیه 133 از سوره نساء و آیه 38 از سوره محمد صلى الله علیه و آله .

برگرفته از مجموعه آثار، ج 14، صص 71 68.

فراوری: علی نورگستر

بخش عترت و سیره تبیان


منبع:

تاریخ اسلام در آثار شهید مطهرى (ره)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.