تبیان، دستیار زندگی
هدف اصلى سوره ، تقویت مبانى ایمان به مبدء و معاد و ایجاد موج نیرومندى از حركت به سوى تقوا ، و بازدارى از سركشى و طغیان و توجه به ارزش مقام والاى انسان است كه مخصوصاً در آغاز حركت اسلام و در محیط مكه فوق العاده لازم بوده است .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با سوره سجده بیشتر آشنا شویم

قرآن


سوره سجده به حكم آنكه از سوره‏هاى" مكى" است ، خطوط اصلى سوره‏هاى مكى یعنى بحث از " مبدء" و " معاد" و " بشارت" و " انذار" را قویّاً تعقیب مى‏كند .


روی هم رفته در  سوره سجده به  ، چند بخش جلب توجه مى‏كند :

1- قبل از هر چیز سخن از عظمت قرآن ، و نزول آن از سوى پروردگار عالمیان ، و نفى اتهامات دشمنان از آن است .

2- سپس بحثى پیرامون نشانه‏هاى خداوند در آسمان و زمین ، و تدبیر این جهان دارد .

3- بحث دیگرى پیرامون آفرینش انسان از " خاك" و " آب نطفه" و " روح الهى" و اعطاى وسائل فراگیرى علم و دانش ، یعنى چشم و گوش و خرد از سوى خداوند به او مى‏باشد .

4- بعد از آن از رستاخیز و حوادث قبل از آن یعنى مرگ و بعد از آن یعنى ،‏ سؤال و حساب و کتاب سخن مى‏گوید .

5 ـ بحثهاى مؤثر و تكان دهنده‏اى از بشارت و انذار دارد و مؤمنان را به " جنة المأوى " نوید مى‏دهد و فاسقان را به عذاب آتش تهدید مى‏كند .

6 ـ به همین مناسبت اشاره كوتاهى به تاریخ بنى اسرائیل و سرگذشت موسى (علیه السلام) و پیروزیهاى این امت دارد .

7- و باز به تناسب بحث بشارت و انذار اشاره‏اى به احوال گروهى دیگر از امتهاى پیشین و سرنوشت دردناك آنها مى‏كند .

8- بار دیگر به مسئله " توحید و نشانه‏هاى عظمت خدا" باز مى‏گردد و با " تهدید دشمنان لجوج " سوره را پایان مى‏دهد .

به این ترتیب هدف اصلى سوره ، تقویت مبانى ایمان به مبدء و معاد و ایجاد موج نیرومندى از حركت به سوى تقوا ، و بازدارى از سركشى و طغیان و توجه به ارزش مقام والاى انسان است كه مخصوصاً در آغاز حركت اسلام و در محیط مكه فوق العاده لازم بوده است .

* عذاب نزدیك چیست ؟

« وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ؛ و البتّه ما غیر از آن عذاب بزرگ‏تر (در قیامت) از عذاب نزدیك (در این دنیا) به آنان مى‏چشانیم، تا شاید به سوى خدا باز گردند.» (سجده 21)

عذاب دنیا ، هم نزدیك است و هم كوچك . عذاب آخرت، هم دور است و هم بزرگ . طبق قاعده، باید در برابر كلمه‏ى « ادنى‏ » كلمه‏ى « ابعد » به كار رود ولى نمى‏توان گفت: قهر خدا دور است ، لذا به جاى كلمه‏ى « ابعد » وصف « اكبر » آمده است .

از طرف دیگر امكان داشت به جاى كلمه‏ى « ادنى‏» كلمه‏ى «اصغر» بیاید تا با كلمه‏ى «اكبر» مناسب باشد ولى نمى‏توان قهر خدا را كوچك شمرد ، لذا در یك جا كلمه‏ى «ادنى‏» به كار رفته و در یك جا كلمه «اكبر» .

رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) فرمودند : " مراد از «الْعَذابِ الْأَدْنى‏»، مصیبت‏ها ، بیمارى‏ها و رنج‏هایى است كه انسان در دنیا به آن گرفتار مى‏شود . " (تفاسیر نور الثقلین و كنز الدقائق‏)

« وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ؛ و البتّه ما غیر از آن عذاب بزرگ‏تر (در قیامت) از عذاب نزدیك (در این دنیا) به آنان مى‏چشانیم، تا شاید به سوى خدا باز گردند»

پیام‏های آیه :

قرآن

1ـ یكى از سنّت‏هاى الهى ، گرفتار كردن گنهكار براى توبه است : « وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ ... لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»

2ـ در تربیت ، همیشه و همه جا ، محبّت كارساز نیست ، گاهى برخورد تند و قهر لازم است : «الْعَذابِ الْأَدْنى‏»

3ـ عذاب آخرت از همه‏ى عذاب‏هاى دنیوى بزرگ‏تر است : «الْعَذابِ الْأَكْبَرِ»

4ـ تلخى‏هاى دنیوى باید زنگ بیدار باش و زمینه‏ى توبه قرار گیرد : «لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» (راه بازگشت براى خلافكاران نیز باز است.)

5ـ تلخى‏هاى دنیوى ، با عدل الهى ، منافاتى ندارد ، زیرا بر اساس حكمت و براى اصلاح مردم است : «وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ ... لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»

6ـ در تربیت ، احتمال تأثیر كافى است و یقین لازم نیست : «لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»

7ـ با چشیدن عذاب‏هاى دنیوى ، بازهم بازگشت خلافكاران از گناهان خود اجبارى نیست : «لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»

* كفّار، منطق ندارند !

« أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ؛ آیا مى‏گویند: (پیامبر) قرآن را به دروغ ساخته؟ بلكه آن همان حقّ منحصر بفرد است كه از طرف پروردگارت مى‏باشد تا قومى را كه قبل از تو هیچ هشدار دهنده‏اى برایشان نیامده بود بترسانى، تا شاید هدایت یابند.» (سجده 3)

« نَذِیرٍ»، از « انذار» به ترساندن همراه با آگاهى گفته مى‏شود ، كه همان هشدار است .

سؤال :

با این كه قرآن مى‏فرماید : «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ ؛ هیچ امّتى بدون پیامبر نبوده است » (فاطر، 24) ، پس چگونه این آیه مى‏فرماید : قبل از تو هیچ پیامبرى براى مردم مكّه نیامده بود ؟

پاسخ :

تا قبل از اسلام ، ساكنان جزیرة العرب و مردم مكّه متشكّل نشده و به صورت امّت در نیامده بودند و پراكنده و متفرّق زندگى مى‏كردند .

برداشت هایی از آیه :

1ـ نقل شبهات دینى و سخنان باطل ، براى ردّ آن مانعى ندارد : «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ»

2ـ تكذیب قرآن ، شیوه‏ى دائمى كفّار است : «أَمْ یَقُولُونَ» ولى شما حقّ را بگویید و از هدایتشان مأیوس نشوید : «لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ»

3ـ كفّار، منطق ندارند و از حربه‏ى تهمت استفاده مى‏كنند : «افْتَراهُ»

4ـ در برابر تلاش مخالفان براى تضعیف حقّ ، باید حقّ و پیروان حقّ را تقویت كرد : «بَلْ هُوَ الْحَقُّ»

5ـ سرچشمه‏ى حقّ ، خداست : «الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ»

6ـ خداوند به شخص رسول اكرم (صلى اللَّه علیه و آله) عنایت خاص دارد : «رَبِّكَ»

7ـ از اهداف اصلى بعثت انبیا ، انذاز مردم است : «لِتُنْذِرَ»

8ـ آشنایى با گذشته‏ى مخاطبان ، براى مبلّغ لازم است : « لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِكَ»

9ـ انذار ، براى هدایت است : «لِتُنْذِرَ ... لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ»

10ـ تنها كتاب و پیامبر براى هدایت انسان كافى نیستند ، این خود انسان است كه باید زمینه و استعداد هدایت را در خود به وجود آورده و آن را انتخاب و اختیار كند : «لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ»

«أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ؛ آیا مى‏گویند: (پیامبر) قرآن را به دروغ ساخته؟ بلكه آن همان حقّ منحصر بفرد است كه از طرف پروردگارت مى‏باشد تا قومى را كه قبل از تو هیچ هشدار دهنده‏اى برایشان نیامده بود بترسانى، تا شاید هدایت یابند»

قران و خدا

* برخى دل‏ها حاصلخیز نمى‏شود!

« أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا یُبْصِرُونَ ؛ آیا ندیدند كه ما آب را به سوى زمین بى گیاه مى‏رانیم، پس به وسیله‏ى آن گیاهان را مى‏رویانیم تا چهار پایانشان و خودشان از آن بخورند؟ پس آیا نمى‏بینند؟» (سجده 27)

كلمه‏ى «جرز» به زمین كویرى گفته مى‏شود كه ریشه‏ى گیاه در آن قطع شده باشد .در آیه‏ى 26 ، هلاكت سركشان نشانه‏ى قدرت الهى و در این آیه آبادى زمین شمرده شده است .

پیام‏های آیه :

1ـ شیوه‏ى تربیتى قرآن این است كه از تحوّلات طبیعى براى هدایت مردم استفاده مى‏كند : «أَ وَ لَمْ یَرَوْا» ...

2ـ حركت ابرهاى پر آب و بارش باران در مناطق دور از دریا تصادفى نیست ، بلكه با اراده‏ى حكیمانه‏ى خداوند است : «أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ»

3ـ زمین با آب حاصلخیز مى‏شود ؛ «فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً» امّا برخى دل‏ها با آن همه آیات عبرت‏آموز حاصلخیز نمى‏شود ! «أَ وَ لَمْ یَهْدِ لَهُمْ»

4ـ در بهره‏گیرى مادّى ، حیوانات بر انسان‏ها مقدّمند ؛ «أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ» (حیوانات بیشتر مى‏خورند ، راحت‏تر مى‏خورند ، پختن و شستن و پوست كندن نیز ندارند!)

5ـ اگر انسان بصیرت نداشته باشد ، چه بهتر كه نامش بعد از چهار پایان برده شود؛ «أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا یُبْصِرُونَ»

6ـ از نظام بارش باران و رویش گیاهان ، ساده نگذرید ؛ «أَ فَلا یُبْصِرُونَ»

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

1- تفسیر نور ، ج 9

2- تفسیر نمونه ، ج17

3- تفسیر نور الثقلین

4-  تفسیر كنز الدقائق