تبیان، دستیار زندگی
درباره مجموعه شعر دو استکان عرق چهل گیاه علیرضا راهب «دو استکان عرق چهل گیاه» سروده علیرضا راهب که از سوی نشر چشمه چاپ و منتشر شده است؛ «دو استکان عرق چهل‌گیاه» دارای 44 قطعه شعر است که با رویکردی اجتماعی، دغدغه‌های شاعر را منعکس کرده است و شامل بخشی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

17 سال شعر با دو استکان عرق چهل گیاه

درباره مجموعه شعر "دو استکان عرق چهل گیاه" علیرضا راهب

17 سال شعر با دو استکان عرق چهل گیاه

«دو استکان عرق چهل گیاه» سروده علیرضا راهب  که از سوی نشر چشمه چاپ و منتشر شده است؛ «دو استکان عرق چهل‌گیاه» دارای چهل و چهار قطعه شعر است که با رویکردی اجتماعی، دغدغه‌های شاعر را منعکس کرده است و شامل بخشی از سروده های این شاعر است که در یک فاصله 17 یا 18 ساله نوشته است و اکثر این کارها با انتخاب گروس عبدالملکیان منتشر شده است.

راهب که به گفته خود تلاش کرده در سرودن شعرها نوعی سنت گریزی را مدنظر داشته باشد درباره این مجموعه شعر گفت:" این سنت گریزی خود نیز بر یکی از سنتهای ادبی که همان زبان فارسی استوار است که در همه تاریخ ادبی نمونه آن مشاهده می شود و در انتشار این مجموعه می خواستم بدانم آیا این شیوه مورد سلیقه مردم قرار می گیرد یا نه، البته این را هم باید متذکر شوم که سنت گریزی زمانی خوب است که به نفع منطق زبان باشد."

در مجموعه شعر دو استکان عرق 40 گیاه سروده علیرضا راهب، لمس تفاوت زمانی سروده‌ها فاحش است و این کاملا مشهود است که شاعر در گردآوری سروده‌هایش برای این مجموعه از غالب تجربه‌های شعری خود در فواصل زمانی گوناگون استفاده کرده است.

چنین امری علی‌رغم محفوظ بودن ارزش‌هایی نظیر اندیشه‌ورزی و تخیل قابل‌توجه در سروده‌های این مجموعه، از تفاوت زبانی آنها قابل‌استنباط است. البته چنین اتفاقی ممکن است به این دلیل رخ داده باشد که شاعر با توجه به عمر شاعری و تعداد سروده‌هایش تاکنون اقدام به چاپ کتاب نکرده و به همین سبب، سروده‌های قبلی را در کنار آثار جدیدش گردآوری کرده است.

این تفاوت زبانی را می‌توان در قرار گرفتن دایره واژگانی چندگانه (کلاسیک و معاصر) و نیز وجود ذهنیت نو در مواردی و بروز ذهن کلاسیک در برخی دیگر از آثار مجموعه شاهد بود.

چنین اشاره‌ای را می‌توان یک آسیب در این مجموعه تلقی کرد اگرچه همانطور که ذکر شد، وجوه مشترکی مانند وجود تخیل قابل توجه و اندیشه‌مداری در اکثر سروده‌ها ممکن است آن را پوشش داده باشد.

در مجموعه شعر دو استکان عرق 40 گیاه سروده علیرضا راهب، لمس تفاوت زمانی سروده‌ها فاحش است و این کاملا مشهود است که شاعر در گردآوری سروده‌هایش برای این مجموعه از غالب تجربه‌های شعری خود در فواصل زمانی گوناگون استفاده کرده است.

اگرچه سروده‌های بلند راهب نیز دارای قابلیت‌ها و ظرفیت‌های زیباشناسانه قابل توجهی هستند که می‌توان به آنها اشاره کرد اما احساس می‌شود در چنین سروده‌هایی که میل به اندیشه‌مداری در کنار ساختارگرایی همچنان در آنها مشهود است شعر گاهی دچار اطناب شده و میل ساختاری‌اش که می‌توانست ایجاد فرم محکمی کند نسبتا مخدوش شده است.

مساله دیگری که در این مجموعه شعر می‌توان مورد توجه قرار داد، بررسی چگونگی پرداخت زبانی در آثار است. از آنجا که علیرضا راهب در سروده‌هایش در عین استفاده از پیشنهادات کلاسیک زبانی مانند واژگان کلاسیک (اهریمن، یزدان، عمارت، پیشانی نوشت و...)، ترکیب‌ها یا اضافات (عقرب جرار، وهم آفرینش، ملوانان ملول، به جست‌وجوی خاطره عبور تو و...)؛ دارای گرایشات نویی مانند استفاده از معیارهای نو و مصادیق جدید (تغذیه و مطالعه/ یک زندگی خوب...، لوک بدشانس، پازل، بیلبورد و...) نیز است اما خواننده آثارش با وضعیتی یکدست روبه‌رو نیست به این معنی که در خوانش آثار گاهی با سطرها یا بندهایی مواجه می‌شود که در آنها واژه‌نویسی کلاسیک یا ترکیب و تتابع‌اضافات یافت می‌شود و از طرف دیگر با سطرهایی روبه‌روست که عاری از هر پیشنهاد تکراری و شامل گرایشات نو هستند. این اتفاق هم در برخی سروده‌ها به صورت همزمان رخ داده و هم در آثار مستقلی که در یک مجموعه کنار هم قرار گرفته‌اند. در مورد زبان یک مجموعه شعر می‌توان وجود چنین اتفاقی را از یک‌سو آسیبی متوجه کلیت سروده‌های آن تلقی نمود و از سوی دیگر تصور کرد که شاعر عامدانه و برای تثبیت زبانی فردی از این طریق، چنین اتفاقی را صورت داده است.

در پایان توجه به این نکته اساسی نیز در سروده‌های این مجموعه ضروری است که علی‌رغم میل نوشتاری (زبانی) دوگانه راهب، میل به نوگرایی و طراوت در وجه محتوایی اکثر آثار او وجود دارد. این ادعا را بیشتر می‌توان در بن معنایی و به خصوص پایان‌بندی‌های معمولا عینی و قابل توجه آثار او شاهد بود.

دو شعر از مجموعه «دو استکان عرق چهل گیاه» را با عناوین «زندگی خوب» و «شمایل» در زیر می‌خوانیم:

زندگی خوب

تغذیه و مطالعه

یک زندگی خوب.

ما غذا را با غصه های تمام جهان

می خوریم و سیر می شویم

صبحانه با گزارش جنون گاوی

ناهار

با آگهی حراج و مزایده

یک لقمه

بعد یک لیوان

نفت خام دریای شمال

بشکه ای 35 دلار

ما سفره نداریم

روی روزنامه غذا می خوریم

شمایل

برای همه ما پدربزرگ های ما

یک تفنگ زنگ زده بود

با یک نوار فشنگ مشقی

آن هم در عکاسخانه ی شهر

شمایل مشقی پدربزرگ ها را به دیوار خانه

میخ کردیم

ما برای حفظ تصاویر مضحک اجدادمان

دیوار را به رسمیت شناختیم!

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: خبرآنلاین، فرهیختگان، هشتاد