قناعت، مالی تمام نشدنی
شاید تا به حال از بزرگترها شنیده باشید که همیشه ما جوان ها را نصیحت می کنند و می گوییند : " عزیزم ، کم بخور ، همیشه بخور ! " یا اینکه " قناعت گنجی است تمام نشدنی ! " و امثال این سخنان .
مدتی پیرامون جمله ی آخر فکر کردم و دیدم که حقیقتاً جمله ی به جا و خردمندانه ای است ؛ چرا که به راستی اگر در زندگی قناعت را سرلوحه خود قرار دهیم ، نه تنها هیچ گاه تمام نمی شود ، بلکه موجب ازدیاد آن نیز خواهد شد .
قناعت چیست؟
قناعت از ماده قنع ، به معنای اکتفا کردن به اندک از آنچه مورد نیاز انسان است ویا در کتب دیگر به معنای ؛ راضی شدن و به اندازه نیاز بسنده کردن و صرف کردن ، زیاده طلبی نداشتن در خرج و صرف مال و در هر چیزی اندازه نگه داشتن و ... و همچنین به معانی صرفه جویی – روحیه بی نیازی – حرص و طمع نداشتن و ضد اسراف کاری بیان شده است.
در اصطلاح شرعی قناعت را این گونه معنا می کنند ؛ صفتی است که با تکرار و تمرین در انسان بصورت ملکه ای درمی آید که باعث خشنودی و راضی شدن به چیز کم و نگه داشتن نفس از زیاده خواهی می شود .
به بیان دیگر می توان گفت : قناعت ؛ رضایت به کم و حسن تدبیر معاش است بدون دوست داشتن زیاده از حد زندگی و اعتدال و میانه روی می باشد.
ارزش و فواید قناعت
قناعت دارای آثار مادی و معنوی فراوانی است ، كه اگر انسان از آنها مطلع باشد ، بیشتر رغبت دارد که به این سو روی آورد ؛
در ذیل به برخی از فواید قناعت از زبان امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ اشاره می كنیم :
1. قناعت باعث عزّت و سربلندی
همه انسان ها خواهان شخصیت ، عزّت و سربلندی هستند . فردی كه دارای مناعت طبع و عزت نفس است ، در نزد همگان عزیز و سربلند و با همّت جلوه می كند ، ولی كسی كه به دیگران طمع و چشم داشت دارد ، خود را ذلیل و اسیر ساخته و مردم با چشم حقارت به او می نگرند . امام علی ـ علیه السّلام ـ در این باره می فرماید : «كَفَی بِالقَناعَهِ مُلكاً ، و بِحُسنِ الخُلُقِ نَعِیماً ، و سُئل ـ علیه السّلام ـ عن قوله تعالی : « فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً »1 فقال: هِیَ القَناعَهُ؛2 آدمی را قناعت برای دولت مندی، و خوش خلقی برای فراوانی نعمت ها كافی است . از امام سؤال شد ، تفسیر آیه « فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً » چیست ؟ فرمود: قناعت است. »
2. قناعت، مال تمام نشدنی و بی نیازی واقعی
فقر و احتیاج چیزی است كه همه از آن نفرت دارند ، چنان كه غنی بودن و بی نیازی مورد علاقه همه است. بسیاری از مردم چون بی نیازی را در جمع آوری ثروت ، امور مادی و تهیه تجملات می دانند، لذا تا آن جا كه توان دارند در تحصیل آنها تلاش می كنند ، ولی باید دانست که هر اندازه انسان از این امور بیش تر بهره مند باشد، به خاطر حفظ و اداره آنها ، دایره احتیاجاتش زیادتر خواهد بود و تنها چیزی كه موجب بی نیازی انسان می گردد ، قناعت و سازگار بودن به اموری است كه برای انسان فراهم شده و احتیاجات ضروری او را برطرف می سازد ، چنانچه امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ می فرمایند : « القناعَهُ مالٌ لا یَنفَدُ؛3 قناعت ، ثروتی است پایان ناپذیر .»
امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: « هیچ گنجی بی نیاز كننده تر از قناعت ، و هیچ مالی در فقرزدایی ، از بین برنده تر از رضایت دادن به روزی نیست. و كسی كه به اندازه كفایت از دنیا بهره مند باشد به آسایش دست یابد، و آسوده خاطر گردد، در حالی كه دنیاپرستی كلید دشواری، و مركب رنج و گرفتاری است»
3. قناعت باعث آسایش خاطر و آرامش روان
بیش تر مردم سعی می كنند كه آسایش و راحتی خود را با به دست آوردن مال و كسب مقام و تجملات زندگی فراهم سازند و هرگاه موفق نشدند ، كه آن ها را به دست آورند ، نگران شده و خود را بدبخت می دانند ؛ در صورتی كه امور یاد شده نه تنها موجب آسایش و راحتی انسان نمی گردد ، بلكه بیش تر موجب ناراحتی و سلب آسایش می باشد . آن چه موجب آسایش و راحتی جسم و روح انسانی است، قناعت و بی توجهی به امور مادی دنیا است. امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: « و لا كَنزَ أغنَی مِنَ القَناعَهِ، و لا مالَ أذهَبُ لِلفَاقَهِ مِنَ الرِّضی بِالقُوتِ. وَ مَنِ اقتَصَرَ عَلی بُلغَهِ الكَفافِ فَقَدِ انتَظَمَ الرَّاحَهَ، و تَبَوَّأ خفض الدَّعَهِ. و الرَّغبَهُ مِفتاحُ النَّصَبِ، و مَطِیَّهُ التَّعَبِ ؛4 هیچ گنجی بی نیاز كننده تر از قناعت ، و هیچ مالی در فقرزدایی ، از بین برنده تر از رضایت دادن به روزی نیست. و كسی كه به اندازه كفایت از دنیا بهره مند باشد به آسایش دست یابد، و آسوده خاطر گردد، در حالی كه دنیاپرستی كلید دشواری، و مركب رنج و گرفتاری است .»
اگر قناعت مهم است، پس چرا ما را دعوت به کار و تلاش کرده اند؟
دین مبین اسلام فرد را برای بدست آوردن رزق و روزی خود ترغیب به تلاش و سعی می کنند . از طرفی فرموده است : خداوند روزی همه مخلوقات را بر عهده دارد و روزی همه جنبندگان را خداوند می رساند . خداوند در قرآن کریم می فرماید : « فرزندانتان را از ترس گرسنگی نکشید، ما روزی آنها و شما را می دهیم . »5
درجای دیگر می فرماید :« به راستی خداوند تنها روزی دهنده صاحب قوت و قدرت است .»6
حضرت علی علیه السلام می فرمایند : « روزی شما را خداوند ضمانت کرده است و شما تنها مأمور به عمل هستید.»7شرع مقدس از طرف دیگر ، مردم را همان طور که تشویق به سعی و تلاش می کند از طرف دیگر سفارش می کند که دندان طمع را کنده و ریشه حرص را دروجودتان بخشکانید . در موارد گوناگون بیان می کند که ؛ تلاش در روزی ، شما را به فزون طلبی نکشاند ، به آنچه که شرع دستور داده از راه حلال به دست آورید و قانع و راضی باشید و زیادی اموال خود را خمس و زکات و انفاق و ... بدهید.
باید به این نکته آگاه باشیم که ؛ تضمین روزی بدان معنی نیست که هر کس در خانه اش بنشیند تا روزی او را به درخانه اش بیاورند یا از آسمان برای او مائده نازل کنند ، بلکه مقصود این است که در عالم طبیعت ، منابع تامین کننده روزی جانداران پیش بینی شده است ؛ همان طوری که خداوند روزی نوزادی که به دنیا می آید در پستان مادر قرار داده است .
قانع ترین افراد، شکرگزارترین هستند
در احادیث و روایات از افراد قانع به عنوان سپاسگزارترین مردم یاد شده است و نشانه های دیگری از جمله : آزادگی، مردانگی و همت بلند برای آنان بیان شده است .
حضرت علی علیه السلام فرمودند : « قانع ترین مردم باش تا شکرگزارترین آنان باشی . »8
حضرت علی علیه السلام فرموده اند : « زندگی با قناعت نشانه همت بلند است. » 9
حرص و طمع، راهی برای بی آبرو شدن
بدترین وضع یک انسان آن است که با داشتن حرص و طمع و زیاده خواهی ،به وادی بی آبرویی گام بردارد ، به طوری که پا بر روی عزت نفس خود بگذارد ؛ چرا که طلب و خواستن ، مانند پلی است که از آبرو و شخصیت و عزت نفس آدمی گذر می کند و آن را ازبین می برد .
زیاده خواهی مانند باتلاقی است که اگر کسی وارد آن شود ، در آن فرو می رود و دیگر دست و پا زدن در آن ، باعث بیشتر فرو رفتن می شود و در نهایت به نابودی خواهد کشاند .
حضرت علی علیه السلام می فرمایند : « خویشتن را از هر چه که پست باشد بالاتر بدان و پرهیز کن هر چند تو را به خواسته ها و آرزوهایت برساند ، چرا که تو هرگز از آنچه از خویش می دهی چیزی عوض نخواهی یافت.» 10
درمان بیماری حرص و طمع
برای درمان این بیماری توصیه هایی بیان شده که به ذکر آنان می پردازیم :
به عاقبت ثروتمندان و مردمان مال اندوز فرومایه بنگریم که در صفات چهارپایان دست و پا می زنند. مثل چهارپایان حریص شکم و شهوت و .. هستند و سرانجام و عاقبت فرعونیان را مشاهده کنیم .
دیگر اینکه به شرافت و عزت انسانی و نفسانی و آزادگی از قید و بندهای دست و پاگیر دنیا که در قناعت نهفته است بیاندیشیم .
به رزّاق بودن خداوند اعتقاد و ایمان داشته داشته باشیم و بیشتر از حد خود تجاوز نکنیم .
درراه تحصیل معاش اعتدال و میانه روی پیشه کنیم ، مخارج اضافه را فاکتور بگیریم و آنها را از زندگی حذف کنیم .
به بالا دست خود نگاه نکنیم ، در موارد مادی به پایین دست خود توجه کنیم ، چرا که اگر به بالاتراز خود بنگریم ، گرفتار طمع خواهیم شد و شیطان در این موقع آدمی را متوجه دنیا کرده و او را در این باتلاق خفه خواهد کرد .
چنانچه خداوند نیز در تین باره می فرماید : « هرگز چشم خود را به نعمت های مادی که به گروههایی از مردم داده ایم ، میفکنید که اینها شکوفه های زندکی دنیا است و برای آن است که آنان را با این بیازماییم و روزی پروردگارت پایدار است .»11
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «خویشتن را از هر چه که پست باشد بالاتر بدان و پرهیز کن هر چند تو را به خواسته ها و آرزوهایت برساند ، چرا که تو هرگز از آنچه از خویش می دهی چیزی عوض نخواهی یافت»
نتیجه گیری:
برای اینکه یک جمع بندی خوبی از بحث داشته باشیم ، چه خوب است که نگاهی به قناعت ابوذر غفّاری داشته و از آن درس نهایی را کسب کنیم ؛
عثمان دویست دینار به وسیله دو نفر از غلامانش برای ابوذر فرستاد، كه احتیاجاتش را تأمین كند . ابوذر پرسید: آیا عثمان به كس دیگری از مسلمانان چنین پولی داده است؟ گفتند: خیر.
ابوذر گفت: من هم یك مسلمانم، پس آن چه به من می رسد، به آنان نیز باید برسد. گفتند: عثمان گفته؛ این پول از شخص خودم می باشد و با حرام آمیخته نشده است.
ابوذر گفت: من از بی نیازترین مردم هستم و احتیاجی به آن ندارم. غلامان گفتند: ما كه چیزی نزد تو نمی بینیم؟!
گفت: من دو قرص نان جو دارم و به این پول احتیاج ندارم و به خدا سوگند! آن را نمی پذیرم؛ زیرا من ولایت علی ـ علیه السّلام ـ و اهل بیت او را كه پاك هستند و به حق دعوت می كنند دارم، لذا (از هر كس و هر چیزی) بی نیازم .12
فرآوری : زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
پی نوشتها:
1 - سوره نحل ، آیه 97
2- نهج البلاغه، قصار 229، با ترجمه محمد دشتی، ص 676
3 - همان، حكمت 57
4 - همان، حكمت 371
5- اسراء ، 31
6- ذاریات ، 58
7- نهج البلاغه، صبح صالحی ،خطبه 114
8- ارشاد القلوب ، جزء اول ، ص 118
9- میزان الحکمه ، ج2 ، ح 16863
10- نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، نامه 31 ، ص 929
11- طه ،131
12 - سفینه البحار، ج 2، ص 452
منابع :
مقاله ؛ " قناعت در قرآن و روایات " ، نوشته مریم عامری
سایت حوزه