تبیان، دستیار زندگی
كتابی را از یك كتابفروشی در پاریس خریده بودم با موضوع كاریكاتور كه یكی از تصاویر آن هم درباره شاه ایران بود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازجویی به خاطر داشتن كتاب خارجی كاریكاتور

بازجویی به خاطر داشتن كتاب خارجی كاریكاتور

 كتابی را از یك كتابفروشی در پاریس خریده بودم با موضوع كاریكاتور كه یكی از تصاویر آن هم درباره شاه ایران بود و بابت آن در دوران سربازی دردسر بسیاری را متحمل شدم، من را به باغ شاه خواستند و بازجویی شدم كه چطور شد این كتاب را خریدم.


خانه هنرمندان ایران این روزها میزبان نمایشگاهی از آثار هفت هنرمند در رشته های مختلف هنرهای تجسمی است كه با عنوان «هفت هنر، هفت هنرمند» به مناسبت سومین جشنواره هنرهای تجسمی فجر برپا شده است.

یكی از این نمایشگاه ها به آثار بهمن عبدی كارتونیست 59 ساله كشورمان اختصاص دارد كه منتخبی از آثار دوران انقلاب خود را در این نمایشگاه به همراه آثار دیگری مربوط به دوره های مختلف كاری خود به نمایش گذاشته است.

بهمن عبدی، بیش از 40 سال در عرصه هنر كارتون و كاریكاتور، انیمیشن و آموزش آن ها فعال بوده است.

او متولد بهمن‌ماه 1330 در شهر نوشهر است كه فعالیتش را در رشته كاریكاتور از سال 1348 و با دیدن اولین شماره «مجله كاریكاتور» آغاز كرد.

ما كاریكاتوریست ها افكار ضد شاهی داشتیم، ولی متاسفانه تشكیلات خاصی نداشتیم و جایی هم برای ارائه آثارمان نداشتیم

بسیاری از مردم هنوز برنامه‌هایی را كه به مناسبت دهه فجر از تلویزیون پخش می شد و بهمن عبدی به عنوان كارتونیست برنامه همزمان به طراحی شخصیت‌های داستان‌های انقلاب می‌پرداخت، به یاد دارند. برنامه‌ای كه بسیاری را به هنر كاریكاتور علاقه‌مند كرد و به گفته بهمن عبدی بعدها شاگردان او شدند.

به بهانه برگزاری نمایشگاهی از آثار دوران انقلاب تا امروز بهمن عبدی به سراغ او رفتیم تا با او درباره نقش هنر كاریكاتور در مبارزات مردمی ایران در دوران انقلاب صحبت كنیم.

چه خاطراتی از كاریكاتورهای‌تان دردوران انقلاب دارید؟

زمانی كه ما باید كارمان را در مطبوعات و تلویزیون انجام می‌دادیم، متاسفانه در مطبوعات و تلویزیون اعتصاب شد و این برای ما ضربه بدی بود و نتوانستیم در جایی كه باید كار می‌كردیم، كار كنیم. یادم هست در ایام اعتصاب مرتب كاریكاتور می‌كشیدم و در زمان حكومت نظامی به منزل دوستانم می‌بردم و پنهان می‌كردم. ما تشنه كشیدن یك كاریكاتور از شاه بودیم ولی نمی‌توانستیم چنین كاریكاتورهایی را بكشیم.

كتابی را از یك كتابفروشی در پاریس خریده بودم با موضوع كاریكاتور كه یكی از تصاویر آن هم درباره شاه ایران بود و بابت آن در دوران سربازی دردسر بسیاری را متحمل شدم، من را به باغ شاه خواستند و بازجویی شدم كه چطور شد این كتاب را خریدم، چه كسی این كتاب را به من معرفی كرد و این كه آیا هنوز از این كتاب دارم، یا نه.

اشاره كردید كه خیلی دوست داشتید كاریكاتوری از شاه بكشید، آیا این كاریكاتورها را بالاخره كشیدید جایی هم چاپ شد؟

آن زمان تنها جایی كه می‌شد آثار كاریكاتور را ارائه كرد، مطبوعات بود كه در آن دوران مطبوعات اعتصاب كرده بودند و غیر از یكی، دو تا، روزنامه دیگری نبود، بنابراین این آثار را جمع آوری كردم كه در اولین فرصت بعد از اعتصاب شكنی مطبوعات آن‌ها را چاپ كردیم.

یكی از این آثار را سال 52 در دوران دانشكده كشیده بودم كه در نشریه‌ای فرهنگی و جدی كه استادم منتشر می‌كرد، چاپ شد، این اثر فرشی را متشكل از آدم‌ها نشان می‌دهد كه در انتهای آن آدم‌ها دست به دست هم نردبانی را تشكیل می‌دهند و برخی از نرده‌های این نردبان هم شكسته است، همراه با این كاریكاتور شعر: نردبان این جهان ما و منی است/ عاقبت این نردبان افتادنی است/ آمده بود كه بابت این كاریكاتور هم به ساواك جواب پس دادم و استادم را هم برای ادای توضیحات به ساواك فرا خواندند.

این كاریكاتور هم‌اكنون در خانه هنرمندان ایران در نمایشگاه هفت هنر، هفت هنرمند به نمایش گذاشته شده است.

كاریكاتور دیگری هم در آن زمان درباره شاه كشیده بودم كه به دلیل ممنوعیت كشیدن كاریكاتور شاه، ناقص مانده بود و اكنون تكمیل شده آن را با تصویر شاه در نمایشگاه هفت هنر، هفت هنرمند در سومین جشنواره هنرهای تجسمی فجر به نمایش گذاشته‌ام.

یكی دیگر از این آثار، تصویری از شاه ایران بود كه آن زمان در صفحه اول تمامی كتاب های درسی چاپ می‌شد و شاه را نشان می‌داد كه یك دستش را به نشانه تشكر و احترام مقابل ملت بالا برده است، قسمت دوم این اثر همان تصویر شاه بود با همان ویژگی اما این بار دو دستش را مقابل ملت بالا برده است. قسمت اول این اثر را آن زمان به روزنامه كیهان دادم كه فرصت انتشار پیدا نكرد و بعد از انقلاب مجله كیهان كاریكاتور این اثر را از آرشیو خود پیدا كرده بود و هر دو قسمت آن را چاپ كرد.

هنر كاریكاتور چه نقشی در مبارزات انقلابی مردم ایران داشت؟

ما كاریكاتوریست ها افكار ضد شاهی داشتیم، ولی متاسفانه تشكیلات خاصی نداشتیم و جایی هم برای ارائه آثارمان نداشتیم، ما اگر می‌توانستیم در كوران انقلاب، حكومت نظامی و مبارزات مردمی ایران، آثارمان را در معرض دید عموم بگذاریم قطعاً نقش پررنگ‌تری را در مبارزات مردمی ایفاء می‌كرد. اما به هر حال این میل در من بود كه اگر فرصتی پیش بیاید آثار جدی و طنز سیاه هم كار كنم، اول انقلاب در نشریاتی كه فرصت آن پیش می آمد یكی یكی آثارم را چاپ كردم كه یكی از آن ها را به یاد دارم، كاریكاتوری از شاه بود كه یقه اش به دو دست مردم تبدیل شده بود و از دو طرف مردم یقه شاه را به حالت خفه كردن می‌كشیدند.

آثارتان در دوران انقلاب بازتاب جهانی هم داشت؟

بله تقریباً، اثری از ریگان را به صورت یك شیطان كار كرده بودم كه مردم با مشت و تبر به طرف او حمله ور شده بودند، این اثر روی جلد یك نشریه فكاهی كار شده بود و مجله اشپیگل این تصویر روی جلد را كه در یك تظاهرات در دست یك خانم دیده می شد، چاپ كرده بود و به هر حال نشان داد كه این تصویر تأثیر خودش را هر چند به صورت جزئی گذاشته بود.

هنر كاریكاتور چه ویژگی دارد كه مردم بهتر از سایر هنرهای تجسمی با آن ارتباط برقرار می‌كنند؟

یكی از ویژگی های كاریكاتور نبض اعتراضی و انتقادی آن نسبت به سایر هنرهاست و همین طور وجه طنزآمیز آن كه سایر رشته‌های تجسمی این ویژگی را ندارند. كاریكاتور این قابلیت را دارد كه صدها صفحه مقاله و كتاب را در خود جای دهد و آن را سریع و بی‌واسطه به مخاطبش كه مردم هستند منتقل كند.

بسیاری از مردم با چهره شما هم به واسطه برنامه‌های تلویزیونی كه داشتید آشنا هستند؟ ظاهرا آن برنامه‌ها بسیاری را علاقه‌مند به هنر كاریكاتور كرد؟

بله درست است، در زمانی كه برنامه‌های ویژه دهه فجر از تلویزیون پخش می‌شد، من هم به صورت زنده در هر برنامه همزمان با روایت هر داستان شخصیت های آن را می‌كشیدم، یادم هست آن زمان، به منزل یكی از دوستانم رفته بودم كه فردی فرهنگی بود و كودكی 5 ساله داشت، این بچه همه تصاویری را كه من در برنامه تلویزیونی كشیده بودم، او هم كشیده بود و امروز او یكی از كاریكاتوریست‌های مطرح ایران است كه بسیاری از جوایز ملی و بین المللی را هم به خودش اختصاص داده است، او همیشه به من می‌گفت كه یكی از عوامل علاقه‌مندی‌اش به كاریكاتور برنامه زنده من در تلویزیون بوده است.

درباره این برنامه بیشتر بگویید كه چطور شكل گرفت؟

همراهی من در این برنامه كاملاً اتفاقی بود، یكی از تهیه كنندگان شبكه دو آن زمان از من خواستند که تعدادی تصاویر آماده شده از داستان‌های انقلابی تهیه كنم كه بتوانند با دوربین روی آن مانور بدهند، یكی دو برنامه كار شد و بعد به آن‌ها گفتم می‌توانم زنده این كار را انجام بدهم، گفتند می‌توانی؟ گفتم تا حالا انجام نداده‌ام، ولی امتحان می‌كنیم، اتفاقاً خوب از آب درآمد و بعد از آن هم هر سال ادامه یافت و به برنامه ماه رمضان و سایر برنامه‌های مناسبتی هم كشیده شد.

اغلب مردم من را از آن برنامه به خاطر دارند، من نزدیك به چهل سال در مطبوعات كار كردم كسی ما را نمی شناخت، ولی برای آن چند برنامه تلوزیونی همه از آن خاطره دارند.

البته من شاهكار نمی‌كردم، آن زمان تنها دو كانال تلویزیونی بیشتر نبود، یك كانال بیشتر سخنرانی بود و كانال بعدی هم برنامه‌ما بود كه بسیاری از مردم به اجبار ما را تماشا می‌كردند ولی با این حال این برنامه برای خیلی‌ها انگیزه ایجاد كرد و به همین دلیل بعدها در زمینه‌های مختلف از این شیوه برنامه سازی استفاده كردیم، برنامه «آورده‌اند كه» و برنامه‌های عروسكی از آن جمله بود. به هر حال خوشحالم كه این برنامه‌ها خاطره خوشی را در اذهان مردم ایجاد كرده است.

به نظر شما دوران طلایی هنر كاریكاتور چه زمانی بود؟

قطعاً دوران بعد از انقلاب دوران طلایی كاریكاتور ایران است، چرا كه قبل از انقلاب شرایط رشد این هنر اصلاً فراهم نبود.

امروز بسیاری از هنرمندان ما در مسابقات بین المللی شركت می‌كنند و جوایز بسیاری را از آن خود می‌كنند، در دوران انقلاب فضایی بود كه ما مجبور بودیم به موضوعات عادی بپردازیم، اما با وقوع انقلاب هنر كاریكاتور هم به شكوفایی رسید ومراحل رشد خود را طی كرد.

از نظر تكنیك و اجرا هنر كاریكاتور چقدر رشد داشت و از این نظر آثار امروز چه تفاوتی با آثار دوران انقلاب دارد؟

بعد از انقلاب، بسیاری ازجوانان پا به این عرصه گذاشتند كه تحصیلات آكادمیك نقاشی و دیگر هنرهای تجسمی را داشتند و رفته رفته توانستند رنگ را هم به شیوه خود وارد این هنر كنند. سوژه‌هایی هم كه قبل از انقلاب ما اجازه ورود نداشتیم، حالا این اجازه را داریم كه روی آن كار كنیم.

تعداد هنرمندان كاریكاتوریست قبل از انقلاب خیلی كم بود، روزنامه توفیق كه درمی‌آمد رنگ آمیزی نداشت و به صورت چاپخانه‌ای بود كه موسسان رنگ‌ها را انتخاب می‌كردند و در چاپخانه رنگ گذاری می‌شد، بعد از توقیف آن روزنامه، مجله كاریكاتور در می‌آمد كه متعلق به استاد مسلم این رشته «محسن دولو» بود. او هنرمند درجه یكی بود كه برای اولین بار رنگ را وارد كاریكاتور كرد. او چون پیشتر سابقه نقاشی پرده‌ها و پوسترهای بزرگ سینمایی را داشت و نقاش توانمندی هم بود، رنگ را روی جلد و پشت جلد مجلات هم وارد كرد.

آن زمان حتی آثار كاریكاتوریست های دیگر را هم ایشان رنگ گذاری می‌كردند و تا قبل از او هیچ كس رنگ را در كاریكاتور تجربه نكرده بود.

بعد از انقلاب خود هنرمندان آثارشان را رنگ گذاری می كردند و بسته به سلیقه خود در این زمینه تجاربی را به دست آوردند، برخی هم از دیگر رشته های تجسمی مثل نقاشی به سمت كاریكاتور روی آوردند و بالاخره تجربه رنگ در كاریكاتور از این زمان به بعد آغاز شد.

من هم در عرصه كتاب كودك فعالیت كرده بودم و 120 كتاب كودك را به چاپ رساندم و آشنایی من با رنگ نیز به سابقه فعالیتم در انتشارات كتاب كودك بازمی گردد چرا كه من علیرغم علاقه ام به كاریكاتور رشته مدیریت خوانده بودم و به صورت آكادمیك در رشته هنرهای تجسمی تحصیلات نداشتم.

به تدریج كه جشنواره های بین المللی كاریكاتور تهران پا گرفت و هر دو سال یك بار برگزار شد، اندك اندك كاریكاتورها هم تغییر ماهیت دادند، سوژه‌ها تغییر كرد، جوان‎ترها وارد این عرصه شدند، كاتالوگ آثار هنرمندان خارجی وارد شد و به این ترتیب هنر كاریكاتور ایران همراه با این تجارب و با ذوق و سلیقه هنرمندان جوان خیلی زود در شیوه اجرا و تكنیك تغییراتی یافت و امروز به جایگاه بلندی در عرصه بین‌المللی رسیده است.

مشكلات هنر كاریكاتور در ایران این است كه خط‎قرمزها مشخص نیست و معمولاً به صورت سلیقه‌ای عمل می‌شود و همین باعث می‌شود كه دست و پای هنرمندان هنگام خلق اثر بسته باشد.

تعداد هنرمندان كاریكاتوریست چقدر افزایش یافته است؟

قبل از انقلاب در انجمن ایران و امریكا تعداد معدودی از هنرمندان فعالیت داشتند كه تعدادشان بیشتر از 16 نفر نبود، اما الآن حدود هزار نفر را تنها من آموزش داده‌ام كه امروز هنرمندان بسیار مطرحی شده‌اند و بسیاری از آن‌ها در شهرستان‌های مختلف از جمله اصفهان، تبریز، اراك، همدان و . . . فعالیت می‌كنند و چیزی حدود 70 یا 80 جایزه بین‌المللی گرفته‌اند در حالی كه قبل از انقلاب این اتفاق نمی‌افتاد و این را باید به فال نیك گرفت.

هیچ كدام از رشته های دیگر هنری موفقیت كاریكاتور را در عرصه بین‌المللی نداشتند و آمار برگزیدگان ایرانی مسابقات مختلف بین‌المللی كاریكاتور بیانگر این ادعاست.

از آثار چاپ نشده خودتان آرشیوی هم دارید؟ به فكر چاپ آن نیستید؟

از دو سال پیش شروع به جمع‎آوری آثارم در دوره های مختلف كرده‌ام كه البته هنوز تمام نشده است، برخی از آثار قدیمی را كه كیفیت پایینی داشت، دوباره اجرا كردم و قصد دارم كه آن ها را به صورت بخش بخش و یا مجموعه آثار چاپ كنم. البته كار جمع‏آوری این آثار هنوز تمام نشده است، برخی از آثارم هنوز در انبار است و باید به مرور روی آنها كار كنم. به هر حال ثمره 40 سال كار است و به این سرعت نمی‌شود همه را جمع‎آوری و دسته‎بندی كرد با این حال امیدوارم كه بتوانم تا سال آینده كتاب مجموعه آثارم را چاپ كنم.

در یك دوره ای كمتر فعالیت مطبوعاتی داشتید و بیشتر در تلویزیون اجرای برنامه داشتید و بعد از آن دوباره در مطبوعات دیده شدید این وقفه دلیل خاصی داشت؟

در سال‌های انقلاب تا آنجا كه توان داشتم در نشریات مختلف كار می‌كردم، به تنهایی و یا با همكاری یكی دو نفر دیگر نشریه درمی‌آوردم، شب و روز كار می‌كردم تا این نشریات را از جمله شنگول، فكاهی و بهلول را منتشر كنیم، در دوران جنگ تحمیلی هم به خط مقدم رفتم و حدود هفت ماه جبهه بودم و نتوانستم فعالیت هنری داشته باشم، وقتی بازگشتم، جنگ تمام شده بود و در مجلات فكاهی آن دوران، علیه صدام و كشورهای حامی او آثاری را كشیدم.

طبق مسائل روز كار می‌كردم سیاسی اجتماعی و . . . شبانه‎روز برای انتشار نشریه‌ها تلاش می كردیم اما پولی كه بابت كارمان دریافت می‌كردیم كفاف زندگی ما را نمی‌داد، بنابراین 12 سال از فعالیت‌های مطبوعاتی قهر كردم و هیچ كاری انجام ندادم و به سمت برنامه‌های تلویزیونی روی آوردم، تا این كه آقای مسعود شجاعی طباطبایی سراغ من آمدند و از من خواستند كه دوباره فعالیت مطبوعاتی داشته باشم و به آموزش این هنر در خانه كاریكاتور ایران بپردازم.

فعالیت من در عرصه بین المللی بعد از دوران آشتی دوباره من با كاریكاتور بود.

وضعیت كاریكاتور ایران را امروز چگونه می‌بینید؟

كاریكاتور ایران اكنون به سطح بسیار خوبی در عرصه بین‌المللی رسیده است اما در عرصه ملی و داخلی هنوز با مضیقه‌هایی روبه روست و علی‎رغم آن كه بسیاری از هنرمندان كاریكاتوریست در سطح دنیا شناخته شده‌اند اما در داخل كشور شناختی از آنها وجود ندارد.

یكی از مشكلات هنر كاریكاتور در ایران این است كه خط‎قرمزها مشخص نیست و معمولاً به صورت سلیقه‌ای عمل می‌شود و همین باعث می‌شود كه دست و پای هنرمندان هنگام خلق اثر بسته باشد.

یكی دیگر از مشكلات ما عدم امكان عرضه آثار است، من حدود هزار نفر را آموزش داده‌ام اما این هنرمندان جوان جایی برای عرضه كارشان فراهم نیست.

ما هنرمندان كاریكاتوریست همچنان امیدوار هستیم كه افق بازتری ایجاد شود كه از نگاه ‌ی به دور باشیم و ضریب تحمل ما هم بالاتر رود.

كتاب هایی كه قرار بود با همكاری سازمان فرهنگی و هنری شهرداری در زمینه آموزش كاریكاتور منتشر كنید به كجا رسید؟

یكی از آنها تقریبا آماده شده است و جلد دوم آن هم تا آخر امسال آماده می‌شود. متن جلد اول را غلامحسین لطیفی نوشته است كه درباره تاریخچه كاریكاتور در ایران است. جلد دوم و سوم را هم كه با موضوع آموزش كاریكاتور است، موضوعاتی است كه همیشه در كلاس‌های آموزشی‌ام گفته‌ام و آنها را در این كتاب ها مدون كرده‌ام.

كاریكاتوریست‌ها معمولاً از هر فرصت كوتاهی برای طراحی استفاده می‌كنند و كاریكاتور اشخاص بسیاری را در حضورشان به سرعت می‌كشند، شما هم باید از این كاریكاتورها زیاد داشته باشید؟ ایده‌ای هم داشته‌اید كه موفق به اجرای آن نشده باشید؟

بله، كاریكاتورهای بسیاری از اشخاص مختلف كشیده‌ام كه برخی از آنها در نمایشگاه هفت هنر، هفت هنرمند در خانه هنرمندان ایران هم اكنون روی دیوار است، ایده‌های بسیاری هم دارم كه هنوز روی كاغذ نیامده است، سوژه‌ها چون فرار است معمولاً ثبت می‌كنیم تا بعد روی آن كار كنیم. پرداختن به برخی موضوعات هم نیازمند حمایت‌های مالی ویژه است كه درقالب آثار نفیس چاپ شود و به تنهایی نمی‌توان از عهده آن برآمد.

اجرای برخی از ایده‌ها هم زمان‎بر است و باید در طول سال كار شود در اندازه بزرگ كه آن هم باز نیازمند حامیان مالی است كه بتواند در سطح یك كار ملی اجرا شود و به صورت یك اثر نفیس و ماندگار درآید.

من ایده های بسیاری دارم كه نیازمند این حمایت‌های ویژه است و اگر این حمایت‌ها بود می توانستم از حالت روزمرّگی و پرداختن به امور دیگری مثل گرافیك صرف‎نظر كنم و خلاقیت، توان و زمانم را روی این ایده‌های تازه بگذارم، اما به‎هرحال اكنون بیشتر برای دل خودم كاریكاتور می‌كشم، گاهی موضوعاتی را به روزنامه همشهری می‌دهم و به امور دیگری هم می‌پردازم.

تاكنون آثارتان مورد توجه مسئولان هم واقع شده است؟

بله، دو سال پیش اثری داشتم با موضوع افتتاح تونل رسالت همراه با روزشمار افتتاح آن كه نشان می‌داد تا دو روز مانده به افتتاح این پروژه هیچ كاری برای آن انجام نشده است و درعرض دو روز باقی مانده همه امكانات لازم سریعاً به كار گرفته می‌شود و دو روزه تونل را می‌سازند و سر موقع هم افتتاح می‌كنند كه این اثر چاپ شد و بسیار مورد توجه مدیران شهرداری قرار گرفت.

مروری بر كارنامه بهمن عبدی

بهمن عبدی با دیدن اولین شماره «مجله كاریكاتور» در سال 1348 كشیدن كاریكاتور را آغاز كرد، با راهنمایی‌های محسن دولّو مدیر مجله كاریكاتور و با تشویق های دایی اش كارش را ادامه داد. در دبیرستان رشته طبیعی خواند.

سال 1350 بعد از گرفتن دیپلم، در مسابقه كاریكاتور مجله كاریكاتور اول شد و 5 سكه طلا را از آن خود كرد. به‎خلاف میل و به ناچار در رشته مدیریت ادامه تحصیل داد.

اولین نمایشگاه انفرادی كاریكاتور خود را در سال 1352 در دانشكده مدیریت لاهیجان و دومین نمایشگاهش را در كاخ جوانان رشت در همین سال برگزار كرد.

در حین تحصیل (1352) اولین و دومین كتاب كودك را تصویر سازی كرد. در این سالها كاریكاتورهایش به طور مرتب در مجله كاریكاتور به چاپ می رسید.

سال 1356 در اولین نمایشگاه گروهی كه به همت انجمن فرهنگی ایران و امریكا (تهران) برگزار شد، به اتفاق بزرگان این رشته، شركت داشت.

در همین سال در آزمون استخدامی تلویزیون در رشته نقاشی متحرك، شركت كرد و پس از طی دوره آموزشی، در تلویزیون آموزشی (كه بعد از انقلاب به شبكه دو تغییر نام داد) استخدام شد و تا سال 1380 كه بازنشسته شد، در این شبكه مشغول به كار بود.

آثار بهمن عبدی در تلویزیون و مطبوعات

فیلم «در دندانت لانه دارم» یك فیلم 15 دقیقه ای درباره كرم دندانی است كه در دهان یك كودك روستایی زنگی می‌كند و او با مشاوره یك خرس دانا طریقه صحیح مسواك زدن را یاد می گیرد و از شر كرم دندان نجات می یابد. (این فیلم در جشنواره فیلم فجر 1363 شركت داشت.)

تیتراژ سریال «درخانه» كاری از بیژن بیرنگ و مسعود رسام.

تعدادی میان‎پرده برای فیلمهای آموزشی.

فیلم‌های كوتاه ورزشی (104 فیلم): برنده دوم جشنواره فیلمهای ورزشی تلویزیونی در سالهای 2002 و 2003 كه توسط آكادمی ملی المپیك برگزار شد و همچنین در جشنواره بین المللی فیلمهای ورزشی تلویزیونی میلان ایتالیا در سال2003 نیز برنده لوح تقدیر این جشنواره شد.

پس از انقلاب در نشریات فكاهی بهلول، شنگول‎باشی و فكاهیون فعالیت مستمر و موثر داشت.

تا كنون بیش از 120 جلد كتاب كودك را تصویر سازی كرده است و در طول فعالیت در تلویزیون در برنامه‌های تلویزیونی چون «آورده اند كه، اندر درب خانه، خاطرات ماه رمضان، مسابقات سرعت و دقت، دانستنیهای كودكان، فردا كه بهار آید، یاد یار مهربان و سریال قصه‌های جنگ » به صورت زنده كاریكاتور كشید و بازی كرد.

جوایز:

كاریكاتورهای او از نویسندگان و شعرا در دومین دوسالانه گرافیك ایران (1363) برگزیده هیئت داوران شد.

مقام نخست مسابقه اینترنتی فوت نت (با همكاری خانه كاریكاتور ایران و فیفا)

مقام دوم مسابقه معضلات شهری (سال 83)

لوح تقدیر از بیست و یكمین جشنواره بین المللی فیلم های ورزشی و تلویزیونی میلان 2003 به خاطر فیلمهای خنده و ورزش

مقام دوم فیلمهای میان‎پرده ورزشی از نخستین و دومین جشنواره بین المللی فیلمهای ورزشی و تلویزیونی تهران

مقام دوم در سومین مسابقه سراسری كاریكاتور «عبور و مرور» (1383)

جایزه ویژه مسابقه بین المللی كاریكاتور آیدین دوغان (تركیه 2005)

مقام نخست هشتمین دوسالانه كاریكاتور تهران در بخش كمیك استریپ با موضوع بدشانسی (1386)

مقام نخست چهارمین نمایشگاه و مسابقه «هنر، ورزش، المپیك، پارالمپیك» (1387)

لوح تقدیر از فرهنگستان هنر به پاس حضور موثر در عرصه كاریكاتور

عبدی علاوه بر این داوری مسابقات مختلفی را به‎عهده داشته است كه به شرح زیر است:

محیط زیست (تهران)

اعتیاد (تبریز)

دومین مسابقه بین المللی معضلات شهری (تهران)

جشنواره بین المللی انسان و طبیعت (تهران)

مسكن (تهران)

هفتمین دوسالانه كاریكاتور ایران (سالمندان - 1384)

اولین جشنواره منطقه ای كاریكاتور كرمانشاه (1386)

دومین جشنواره انتخاب برترین های پژوهش و نوآوری در حوزه مدیرین شهری (بخش هنری - رشته كاریكاتور - 1387)

جشنواره هنرهای تجسمی هنر جوان (دو دوره در سال های 86 و 87)

جشنواره بین المللی جوانان مسلمان (گرگان - 1387)

نخستین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر (1387)

بخش هنری تبیان


منبع: خبرگزاری فارس