تبیان، دستیار زندگی
همانطور که در مطالب پیشین گفته شد، نهضت عاشورا جنبه های مختلف و ابعاد وسیعی در برداشت. عدم بیعت با یزید، دعوت مردم کوفه و مهمترین آنها امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ریشه ی اصلی فسق و فجور و احیاء به ارزش های مقدس دینی از مهمترین جنبه ها و ابعاد ن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عوامل موفقیت پیام و پیام رسانی

جهانی سازی

همانطور که در مطالب پیشین گفته شد، نهضت عاشورا جنبه های مختلف و ابعاد وسیعی در برداشت. عدم بیعت با یزید، دعوت مردم کوفه و مهمترین آنها امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ریشه ی اصلی فسق و فجور و احیاء به ارزش های مقدس دینی از مهمترین جنبه ها و ابعاد نهضت عاشورا بود.

در اینجا بجاست یکی دیگر از عناصر و جنبه های بسیار مهم قیام حسینی را مورد تجربه و تحلیل قرار دهیم. عنصر تبلیغ یعنی این نهضت در عین اینکه امر به معروف و نهی از منکر است و در عین اینکه اتمام حجّت است [و در عین اینکه عدم تمکین در مقابل تقاضای جابرانه ی قدرت حاکم زمان است] یک تبلیغ و پیام رسانی است، یک معرفی و شناساندن اسلام است.» (حماسه حسینی، ج2، ص 299 – 300)

ممکن این سئوال طرح شود که مگر امر به معروف و نهی از منکر همان تبلیغ و پیام رسانی نیست؟ چه فرقی بین این دو عنصر اصلی نهضت عاشورا وجود دارد؟ پاسخ این سئوال را ذیلاً مرور می کنیم.

فرق تبلیغ و امر به معروف و نهی از منکر

این دو عنصر، «با یکدیگر پیوستگی دارند، وی دو مسئله هستند. تبلیغ مرحله ی شناساندن و خوب رساندن است. [یعنی]... مرحله شناخت است ولی امر به معروف و نهی از منکر مربوط به مرحله ی اجرا و عمل است.» (همان – ص 302)

هر دو عنصر از وظایف عمومی هر مسلمان به شمار می آید. «امّا وظیفه ای که هر مسلمان در مورد امر به معروف و نهی از منکر دارد این است که باید این احساس در او باشد که مجری و جزء قوه مجریه ی این پیام باشد و باید آن را در جامعه به مرحله ی عمل و تحقق برساند.» (همان – ص302)

عوامل و شرایط موفقیت پیام رسانی

اگر همه شرایط تبلیغ که ذیلاً به اصلی ترین آنها اشاره می شود مورد توجه عملی قرار گیرد موفقیت تبلیغ و پیام رسانی قطعی است.

1- عقلانی و مور نیاز بودن:

اولین شرط موفقیت یک پیام، عقلی بودن، قدرت و نیرومندی محتوای آن است یعنی اینکه خود آن پیام برای بشر چه آورده باشد. چگونه برآورنده ی نیازهای بشر باشد، بشر صدها نیاز دارد، نیازهای فکری، احساسی، عملی، اجتماعی و مادی، یک پیام نه تنها نباید بر ضد نیازهای بشر باشد بلکه باید موافق و منطبق بر آنها باشد. یک پیام در درجه ی اول باید منطقی باشد، یعنی با عقل و فکر بشر سازگار باشد، به گونه ای باشد که جاذبه ی عقل انسان آن را به سوی خودش بکشد، یک پیام اگر ضد منطق و عقل باشد ولو مثلاً احساسی باشد برای مدت کمی ممکن است دوام پیدا کند ولی برای همیشه قابل دوام نیست، این است که قرآن کریم دائما دم از تعقل و تفکر می زند. قرآن هرگز عقل و منطق را ترک نکرده است، بلکه از عقل و منطق به عنوان یک پایه برای خود استفاده کرده و دعوت به تعقل نموده است.

امام حسین علیه السلام می فرماید: مرگ به گردن انسان زینت است. آنچنان مرگ برای یک انسان زیبا و زینت و افتخار است که یک گردنبند برای یک دختر جوان ، ایهاالنّاس! من از همه چیز گذشتم. من عاشق جانبازی هستم، من عاشق دیدار گذشتگان خودم هستم. آنچنان که یعقوب عاشق دیدار یوسفش بود .

همچنین برای اینکه محتوای یک پیام غنی و نیرومند باشد، باید با احساسات بشر انطباق داشته باشد. انسان کانونی دارد و غیر از کانون عقلی و فکری به نام کانون احساسات که آن را نمی توان نادیده گرفت توافق و هماهنگی با احساسات و تا حدی اشباع احساسات عالی و رفیق بشر و نیز هماهنگی با نیازهای زندگی و نیازهای عملی و غیره بشر، از دیگر شرایط غنی بودن محتوای یک پیام است. اگر پیامی با نیازهای طبیعی بشر ضدیت داشته باشد نمی تواند موفق باشد.» (همان – ص 304 و 305)

تبلیغات

تبلیغات ما و دیگران!

«وقتی به خودمان نگاه می کنیم، می بینیم از نظر دستگاه تبلیغاتی واقعاً در حد صفر هستیم. هیچ دینی در دنیا به اندازه اسلام از نظر دستگاه تبلیغاتی و مبلغین ضعیف نیست. حتی وقتی به یهود که اقلیت است نگاه می کنیم می بینیم این آب های زیرکاه بسیار مجهز هستند، لااقل به عوامل تحریف اینها جنبه اثباتی ندارند که مردم را دعوت به یهودیگری کنند، ولی جنبه ی تخریبی شان زیاد است، یعنی تخریب مکتب های دیگران. شما می بینید یک نفر یهودی یک عمر در یک رشته از رشته ای اسلامی درس می خواند برای اینکه یک کرسی اسلامی را در یک دانشگاه اشغال کند و در آن کرسی کار خود را انجام بدهد با یک کتاب بنویسد و در آن کتاب دانشگاه اشغال کند و در آن کرسی کار خود را انجام بدهد، با یک کتاب بنویسید و در آن کتاب فکر خودش را پخش کند. هیچ می دانید که این را من از اهل اطلاع مکرر شنیده ام) بیش از 90 درصد کرسی های اسلام شناسی جهان در اشغال یهودیهاست؟ اسلام شناس های جهان یهودیها هستند! شما ببینید اینها چقدر قدرت ضربه زدن دارند! (همان – ص306)

2- ابزار پیام رسانی و تبلیغ

هر آنچه به رساندن پیام کمک کند ابزار پیام رسانی است نظیرنامه، کتاب، نشریه، بلندگو، صداوسیما سینما، ماهواره، اینترنت و... امّا آنچه در این باره می بایست مورد توجه جدّی قرار گیرد این است که هر چه هدف در پیام و پیام رسانی مقدس باشد وسیله پیام رسانی نیز می بایست مشروع و مقدس باشد.

گاهی پیش آمده است افرادی که برای رسیدن به هدف دینی از ابزار غیردینی و حتی ضددینی استفاده کرده اند.

شنیده شده که گروهی از شبیه خوان ها و رؤسای هیئت ها در محضر آیت الله بروجردی جمع بودند. آن مرجع بزرگوار به مقلدان خود در جلسه فرمود: «فتوای من این است که این شبیه هایی که شما به این شکل در می آورید حرام است. با کمال صراحت به آقا عرض کردند که آقا ما در تمام سال مقلّد شما هستیم. الاّ این سه چهار روز [محرم] که ابداً از شما تقلید نمی کنیم... این نشان می دهد که هدف امام حسین نیست... این قدیمی اشی (در پیام رسانی)» (همان – ص314)

«شکل مدرنش را ما امروز در نمایش هایی که برای عرفا و فلاسفه هر چند وقت یکبار در خارج از و داخل به عنوان کنگره ای بزرگ به نام فلان عارف بزرگ مثلاً مولوی تشکیل می دهند، رقص و سماع و حرکات و «یک مجلس شهوترانی، این هم شأن مولوی! اگر هدف مشروع باشد باید از وسایل مشروع استفاده کرد...

اولین شرط موفقیت یک پیام، عقلی بودن، قدرت و نیرومندی محتوای آن است یعنی اینکه خود آن پیام برای بشر چه آورده باشد.

کدام ابزار پیام رسانی حرام است؟

«استفاده از آن ابزار حرام است که از آن جز فعل حرام کار دیگری ساخته نباشد مثل صلیب جز اینکه سمبل یک شرک است چیز دیگری نیست، و مثل بت. ولی بهره گیری از ابزاری که هم در کار حرام مصرف می شود و هم در کار حلال، چرا حرام باشد؟» (همان – ص 315)

رسانه

3- فصاحت و بلاغت

«قرآن دارای دو خصوصیت است یکی خصوصیت محتوایی مطالب که از آن تعبیر به حقانیت می کند، و دیگر زیبایی، قرآن نیمی از موفقیت خودش را از این راه دارد که از مقوله ی زیبایی و هنر است. قرآن فصاحتی دارد فوق حد بشر، و نفوذ خود را مرهون زیبایی اش است. (فصاحت و زیبایی سخن، خودش بهترین وسیله است برای اینکه سخن بتواند محتوای خودش را به دیگران برساند) و خود قرآن کریم به این زیبایی و فصاحت خودش چقدر می نازد و چقدر در این زمینه ها بحث می کند. و اصلاً راجع به تأثیر آیات قرآن در خود قرآن چقدر بحث شده است» (همان – ص 316) برای نمونه به آیات 23 سوره زمر – 2 انفال و 107 سوره اسراء مراجعه کنید.

«انقلاب حبشه چگونه رخ داد؟ انقلاب حبشه را چه چیز آغاز کرد؟ حبشه چرا مسلمان شد و منشأ اسلام حبشه چه بود؟ آیا غیر از قرآن و زیبایی قرآن بود؟ آن داستان مفصل جعفربن ابیطالب در حبشه وارد آن مجلس می شود (که با یک هیبت خیلی به اصطلاح سلطنتی به وجود آورده بودند) و بعد شروع می کند آیات قرآن (سوره ی طه) را خواندن و جلسه را یکجا منقلب می کند، و نیز خطبه همام که علی(ع) در خصوص سیمای متقیان بیان می دارد که ناگاه همام (مردی که خود از (همان – ص 317) امیرمؤمنان خواسته بود خطبه ای برایش در این باره بخواند) ناله ای می کند و جان به جان آفرین تسلیم می سازد. بعد از آن امیرالمؤمنین فرمود: ... سخن اگر رسا و دل اگر قابل باشد چنین می کند» (همان – ص 318)

«خود اباعبدالله(ع) در همان گرماگرم [حرکت خود] .... از هر وسیله ای که ممکن بود برای ابلاغ پیام خودش و برای رساندن پیام اسلام استفاده می کرد. خطابه های اباعبدالله از مکه تا کربلا و از ابتدای ورود به کربلا تا شهادت خطبه های فوق العاده پرموج و مهیّج و احساسی و فوق العاده زیبا و فصیح و بلیغ بوده است... حتی بعضی گفته اند خطبه های امام حسین در روز عاشورا برتر از خطبه های حضرت امیر است. وقتی که می خواهد از مکه بیرون بیاد، ببینید با چه تعبیرات عالی و با چه زیبایی و فصاحتی هدف و مقصود خودش را بیان می کند.

می فرماید: مرگ به گردن انسان زینت است. آنچنان مرگ برای یک انسان زیبا و زینت و افتخار است که یک گردنبند برای یک دختر جوان ، ایهاالنّاس! من از همه چیز گذشتم. من عاشق جانبازی هستم، من عاشق دیدار گذشتگان خودم هستم. آنچنان که یعقوب عاشق دیدار یوسفش بود.

صدای زیبا، از عوامل جذب در شب عاشورا

«شب عاشورا صوت های زیبا و عالی و بلند و تلاوت قرآن را می شنویم. صدای زمزمه و همهمه ای را می شنویم که دل دشمن را جذب می کند و به سوی خود می کشد... اصحابی که از مدینه با حضرت آمدند خیلی کم بودند شاید به 20 نفر نمی رسیدند، چون یک عده در بین راه جدا شدند و رفتند. بسیاری از آن 72 نفر در کربلا ملحق شدند و باز بسیاری از آنها از لشکر عمر سعد جدا شده و به سپاه اباعبدالله ملحق شدند. از جمله، بعضی از آنها کسانی بودن که وقتی از کنار این خیمه عبور می کردند صدای زمزمه ی عالی و زیبایی را می شنیدند صدای تلاوت قرآن، ذکر خدا، ذکر رکوع... سوره حمد، سوره های دیگر، این صدا اینها را جذب می کرد و اثر می بخشید.» (همان – ص 324)

قرآن دارای دو خصوصیت است یکی خصوصیت محتوایی مطالب که از آن تعبیر به حقانیت می کند، و دیگر زیبایی، قرآن نیمی از موفقیت خودش را از این راه دارد که از مقوله ی زیبایی و هنر است. قرآن فصاحتی دارد فوق حد بشر، و نفوذ خود را مرهون زیبایی اش است.

ادعیه ما نیز چنین است با فصاحت و زیبایی دلنوازی طرح شد، . «در دعا انسان با خدا حرف می زند. از این جهت سخت و لفظ تأثیری ندارد ولی دعاهای ما در عالیترین حد فصاحت و زیبایی است. چرا؟ برای اینکه آن زیبایی دعا باید کمکی باشد برای اینکه محتوا دعا را به قلب انسان برساند. چرا مستحب است مؤذن صَیِّت یعنی خوش صدا باشد؟ این در متن فقه اسلامی آمده است.

سعدی داستانی ذکر می کند. می گوید: مؤذن بدصدایی بود در فلان شهر، داشت با صدای بدی اذان می گفت. یک وقت دید یهودی برایش هدیه ای آورد. گفت: این هدیه ی ناقابل را قبول نمی کنی؟

امام حسین(ع)،عاشورا،محرم،تاسوعا

گفت: چرا؟ گفت: یک خدمت بزرگی به من کردی... من دختری دارم که مدتی بود تمایل به اسلام داشت از وقتی که تو اذان می گویی و «الله اکبر» را از تو می شنود. دیگر از اسلام بیزار شده حال این هدیه را آورده ام برای اینکه تو خدمتی به من کردی و نگذاشتی این دختر مسلمان بشود». (همان – ص 319)

آثار خارق العاده شعر و نثر و سرود هم بدلیل زیبایی و قامت کلام است، صرف نظر از قیمت و محتوای آن، شاعران بزرگی بوده اند که ضمن تأکید بر محتوای پیام و کلام به جهت بهره گیری از زیبایی کلام نوعتشته اند خدمات بزرگی به نشر و گسترش فرهنگ دینی بکند. بنابراین فصاحت و زیبایی پیام از عوامل مهم موفقیت در پیام رسانی بشمار می آید که نباید در فرآیند فعالیت های تبلیغی مورد غفلت قرار گیرد.

4- روش های تبلیغ

یکی از شرایط موفقیت در هر کاری از جمله تبلیغات دینی و پیام رسانی اتخاذ روش ها و اسلوب صحیح است. در اینجا با توجه به آنچه در آموزه های قرآنی و سیره معصومین علیهم السلام و از آن جمله روش اباعبدالله آمده بطور اختصار مورد اشاره و تأمل قرار می گیرد.

1-4- بلاغ مبین

«یکی از چیزهایی که قرآن مجید راجع به سبک و روش تبلیغ روی آن تکیه کرده است کله «البلاغُ المُبین» است. یعنی ابلاغ و تبلیغ واضح، روشن، آشکارا. مقصود از این واژه ی روشن و آشکار چیست؟ موضوع مطلوب بودن، سادگی، بی پیرایگی پیام است. به طوری که طرف در کمال سهولت و سادگی آن فهم و درک نماید.

مغلق و معقّد و پیچیده و در لفّافه سخن گفتن و اصطلاحات زیاد به کار بردن و جملاتی از این قبیل که تو باید ساله ها درس بخوانی تا این حرف را بفهمی» در تبلیغ پیامبران نبود. آنچنان ساده و واضح بیان می کردند که همان طور که بزرگترین علما می فهمیدند و استفاده می کردند، آن بی سوادترین افراد هم لااقل در حد خودش و به اندازه ی ظرفیت خودش استفاده می کرد. ... پیامبران ... در نهایت صراحت و روشنی» با مردم سخن می گفتند. (همان – ص 330)

برای اینکه محتوای یک پیام غنی و نیرومند باشد، باید با احساسات بشر انطباق داشته باشد. انسان کانونی دارد و غیر از کانون عقلی و فکری به نام کانون احساسات که آن را نمی توان نادیده گرفت توافق و هماهنگی با احساسات و تا حدی اشباع احساسات عالی و رفیق بشر و نیز هماهنگی با نیازهای زندگی و نیازهای عملی و غیره بشر، از دیگر شرایط غنی بودن محتوای یک پیام است.

2-4- خالص بودن (نُصح)

«نُصح در مقابل غش است. ناصح واقعی آن کسی است که خلوص کامل داشته باشد. توبه نصوح یعنی توبه خالص. مبلغ باید ناصح و خالص و مخلص باشد. یعنی در گفتن خودش هیچ هدف و غرضی جز رساندن پیام که خبر آن طرف است نداشته باشد... در حدیث آمده است: ... مردم در هلاکند مگر اینکه آگاه باشند و علما نیز در هلاکند مگر آنها که عاملند و عاملان نیز رد هلاکند مگر آنها که مخلصند و مخلصان تازه در خطرند... قرآن هم به همین جهت که ظاهراً از زبان همه ی انبیاء این سخن را می گوید: «ما اَسألُکُم عَلَیه مِنّ اَجّرٍ (مواعظ العددیه / ص 124) من مزدی برای تبلیغ خودم نمی خواهم، چون ناصم، ناصح و خیرخواه در عمل خودش باید نهایت اخلاص داشته باشد.» (همان – ص 33)

3-4- تواضع و فروتنی

«مسئله دیگری که قرآن مجید در سبک و روش تبلیغ پیغمبران نقل می کند تواضع و فروتنی است (نقطه مقابل استکبار) کسی که می خواهد پیامی را آنهم پیام خدا را به مردم برساند، باید در مقابل مردم در نهایت درجه فروتن باشد، یعنی پرمدعایی نکند، اظهار انانیّت و منیّت نکند، مردم را تحقیر نکند، باید در نهایت خضوع و فروتنی باشد. [قرآن کریم از زبان نوح (ع) خطاب به گروهی از خوش می فرماید:]... آیا تعجب می کنید که پیام پروردگار شما، ذکر پروردگار شما، ... بر مردمی از خود شما بر شما آمده است؟ عبارت «مِنّ رَبّکُم» نشان دهنده ی این است که نمی خواهد خدا را به خودش اختصاص بدهد و در چنان مقامی بگوید خدای من، شما که قابل نیستید تا بگویم خدای شما بعد می گوید: تحلی رَجُلٍ مِنّکم» بر مردمی از خود شما من هم یکی از شما هستم ... ببینید چقدر تواضع در این آیه کریمه نهفته است که خطاب به پیغمبر می فرماید: «قل إنّما أنا بَشرٌ مثلکم» بگو به مردم من هم بشری مثل شما هستم...» (همان – ص 333)

سید صالح زاهدی

گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.