فضاهای اقلیمی در معماری ایرانی
معماری ایرانی كه ابتدا در محدوده فلات ایران و سپس در حوزه نفوذ فرهنگ ایرانی شكل گرفت، همچون همه معماریهایی كه ریشه در فرهنگ بومی دارند، به اقلیم توجه داشته و تا پایان دوره قاجار آثار با ارزشی از خود به جا گذاشته است. بررسی نمونههای به جا مانده نشان میدهد رنگهای به كار رفته در تزیینات ساختمانها متأثر از ویژگیهای اقلیم گرم و خشك بودهاند.
مصالح ساختمانها، علاوه بر توانایی های سازهای و توجه به مسائل اقتصادی و تأمین مصالح از نقاط نزدیك، بهترین شكل بهره برداری از انرژی محیط بری را نشان میدهند.
سازههای طاقی در این بناها نشان دهنده ی رابطه ی اقلیم و معماری هستند. حتی در نقوش تزیینی رد پای خورشید را به عنوان مهمترین عامل اقلیمی در نقوشی با نام شمسه و چرخ خورشید میتوان دید.
این مقاله به بررسی فضاهایی میپردازد كه به طور مشخص به دلیل ویژگیهای اقلیمی شكل گرفتهاند و اقلیم در آنها موضوع اصلی بوده است. نام اغلب این فضاها از همین ویژگی اقلیمی آنها گرفته شده است، مانند اتاق كرسی، زمستان نشین، سردابه و ....
در کاشان به زیرزمینهای گود که در زیر هر یک از وجوه ساختمان مخصوصاً تابستان نشین ساخته میشود و اغلب الگوی شکم دریده دارند، سرداب میگویند.
حیاط نارنجستان
در كتاب فرهنگ مهرازی ایران، نارنجستان چنین تعریف شده است: میان سرایی كه میتوان آنرا سر پوشیده كرد و در باغچه آن در ختان نارنج و غیره پرورش داد.
حیاط نارنجستان حیاطی كوچك در مجموعه اندرونی بوده كه علاوه بر تأمین نور فضاهای اطراف، امكان نگهداری گیاهانی را كه نسبت به یخبندان شبهای زمستان مناطق كویری حساس هستند، فراهم میكرده است. ابعاد كوچك آن و مجاورت با طاقها و تودههای ساختمانی كه در طول روز با انرژی خورشید گرم میشدند موجب میشده كه با تخلیه این انرژی در طول شب، دمای فضای محدود حیاط بالای صفر حفظ شود، و حتی در برخی موارد این حیاطها سقفی با یك سوراخ بزرگ در مركز دارند كه در زمستانهای خیلی سرد امكان پوشاندن آن با پارچه وجود داشته است.
این حیاطها به ندرت در محور های اصلی بنا و بیشتر در گوشهها و فضاهایی كه مشكل نورگیری داشتند ساخته میشدند. الگوی معمولی آنها مربع 9 قسمتی است كه در هر وجه آن یك فضای سه دری قرار میگرفته یا هشت ضلعی بودهاند. در برخی موارد با گوشهسازی، نوعی گنبد ناقص روی آنها ساخته میشده، تزیینات این فضا كه تحت تأثیر تزیینات اتاقها و فضاهای جانبی هم بوده، به شكل گلویی آجركاری یا آجر لعابدار بوده است.
گودال باغچه
گودال باغچه یا باغچال در وسط حیاط مركزی ساخته میشده و یك طبقه در داخل زمین فرو میرفته است. نمونههای این فضا در اقلیمهای بسیار خشك كویری از جمله در كاشان، نایین و یزد دیده میشود. گودال باغچه علاوه بر تأمین خاك مورد نیاز خشتهای استفاده شده در بنا، امكان دسترسی به آب قنات را هم فراهم میكرده. این مساله، در شهرهایی مثل نایین كه یك شبكه پیچیده قنات داخل شهر داشتهاند بسیار مهم بوده است.
بنابر این معمولاً در گودال باغچه آب روانی میبینیم كه حوض میانی را پر میكرده و سر ریز آن به خانههای دیگر میرفته است. در حاشیه این حیاط اغلب رواق و گاه چند اتاق به شكلی نیمه باز ساخته میشده و كاشت درخت انار، پسته و انجیر در این گودال باغچهها مرسوم بوده است. با توجه به كوچكتر و پایینتر بودن این حیاطها و استفاده از رطوبت و خنكی زمین، علاوه بر رطوبت گیاهان و خنكی آب، در واقع فضایی به مراتب اقلیمیتر از حیاط شكل میگرفته است.
گودال باغچه خانه «پیرنیا» در نایین و مسجد مدرسه «آقا بزرگ» در كاشان نمونههای خوبی از این فضاها هستند.
معماری خانه «طباطباییها» به شیوه گودال باغچه متقارن و درون گرا است، در کویر خانهها را گود میساختند تا بنا عایق حرارت و صدا بوده ودسترسی به آب قنات هم راحتتر و در مقابل زلزله مقاومتر باشد.
بام
بام در معماری ایران به جرأت بخشی از فضای زندگی است و علاوه بر وجود حجمهای پیچیده و زیبا، به عنوان حیاط هم مورد استفاده قرار میگرفته است. در شهرهایی چون نایین در برخی از بناها با دیوار های صندوقه چینی شده، اطراف بام را تا حدود یك متر و نیم بالا آورده و نوعی حیاط در بام بوجود میآوردند كه در شبهای تابستان برای خواب استفاده میشده است. همچنین این دیوارها با سایه اندازی بر بخشی از بام در ساعات مختلف روز نقش اقلیمی ثانویهای نیز داشتهاند. چنین فضاهایی در مساجد نیز مورد استفاده بوده است. در مسجد سپهسالار در بالای بام وضو خانهای كه چهل شیر نام دارد، این فضا به همین شكل وجود دارد. نمونه ی دیگر خانه ی عباسیان كاشان با چنین حیاطی در بام است كه در آن معماران با قاب بندی های ظریف از مشبك آجری، امكان تهویه را نیز فراهم آورده اند.
سرابستان
باغ كوچكی بوده كه كنار خانه ساخته میشده و تأثیر اقلیمی زیادی بر خانه داشته است. نمونه بسیار خوب آن در كنار خانه «پیر نیا» در نایین در قسمت جنوبی حیاط وجود دارد، در واقع متمولین با ساختن چنین فضایی نوعی ییلاق در كنار خانه خود بوجود میآوردهاند.
زمستان نشین
اگرچه زمستان نشین پیش از آنكه نام فضای معینی باشد، به همه فضاهایی كه در وجه شمالی حیاط ساخته میشوند تا از آفتاب زمستان كه با زاویهای مایل به درون اتاقها میتابد استفاده كنند، گفته میشود اما مجموعه معینی از فضاها با رابطهای خاص، مجموعه فضاهای زمستان نشین را تشكیل میدهند كه عبارتند از سه دری، پنج دری و شكم دریده، كه روی محور اصلی قرار میگرفتهاند و دو فضای ارتباطی كه میتوانند راهرو یا تختگاه باشند و گوشواره هایی كه از سه دری، اتاق ارسی یا تهرانی و اتاق دو دری تشكیل شدهاند و گوشههای این بخش را تشكیل میدهند.
فضای اصلی زمستان نشین روی محور اصلی قرار گرفته و برای ورود بیشتر نور خورشید اغلب پنجرههای آنرا از ارسی های بزرگ میساختهاند. داخل فضاهای مركزی با توجه به بسته بودن فضا، تزیینات پیچیدهای چون قطارهای مقرنس و آیینه كاریهای بسیار پیچیده دیده میشود.
تابستان نشین
تابستاننشین نیز موقعیتی مانند زمستان نشین دارد با این تفاوت که در وجه جنوبی حیاط قرار گرفته است تا در تابستان از تابش مستقیم آفتاب در امان بماند و روی محور اصلی آن معمولاً فضای نیمه باز با تالار قرار میگیرد.
این تالارها و ایوانها جز در مواقع بسیار سرد سال مهمترین فضایی زندگی در خانه بودهاند، و اگرچه همیشه تزیینات داشتهاند، اما با توجه به باز بودن و نفوذ گرد و خاک، از تزیینات بسیار پیچیده در آنها پرهیز و به نقوش ساده گچی در ترکیب با آجر یا سیم گل قناعت میشده است.
حسینیه خانه «بروجردیها» که فضای بسیار پیچیده با تزیینات ترکیبی کمنظیری در تابستان نشین آن دیده میشود، از نمونههای استثنایی این مجموعه فضا است. در شهرهای سرد سیری چون تبریز، زنجان، اردبیل، عملاً وجه تابستان نشین از بنا حذف شده و فضای نیمه باز ایوان را هم ندارند.
بهار خواب
این فضا همان مهتابی است و در مناطقی از خراسان تخ بوم (تخت بوم) نیز نامیده میشود. این فضای بدون سقف در مجاورت حیاط و در طبقات بالاتر از اول ساخته میشود و شبهای تابستان در آن میخوابند و بسته به محل استقرار آن، در ساعاتی که دیوارهای اطراف بر آن سایه مناسب می اندازد از آن استفاده میشود. در بهار و پاییز در تمام ساعات روز و در تابستان شبها قابل استفاده بوده است.
این فضا در دوره قاجار به مسجد مدرسهها نیز راه یافت و نمونههای زیبایی از آن را در مسجد سید اصفهان، مسجد سلطانی سمنان و مسجد سپهسالار تهران میتوان دید و در مناطق گرم و مرطوب چون دزفول و شوشتر جزء جدایی ناپذیر خانه های مسکونی است. تزیینات رایج این فضا از جنس تزیینات نمای رو به حیاط است.
اتاق کرسی
این اتاق در مجموعه ی زمستان نشین و اغلب در گوشه های این بخش که در و پنجره ی کمتری به حیاط دارند، ساخته می شده تا در زمستان با بستن در و پنجره ها بتوان آنرا گرم کرد. در وسط اتاق، چال کرسی قرار داشته و ابعاد اتاق تابع ابعاد کرسی بوده، چون دیوارههای آن برای تکیه دادن مورد استفاده قرار میگرفتهاند. این فضا در همه خانههای اقلیم سرد و کوهستانی وجود دارد. این اتاق در مناطق پر شیب در پشت اتاقها و داخل کوه کنده میشده و فاقد پنجره بوده است. این بخش در خانههایی که حیاط بیرونی داشتند، گاه روی محور اصلی که شکم دریده یا چلیپا بوده نیز قرار میگرفته است. در خانه حیدرزاده تبریز اتاق کرسی الگوی شکم دریده دارد. که با توجه به استفاده این اتاق در شب و در بخشهای خصوصی خانه تزیینات مفصلی ندارد. در خانه «پیرنیا» در نایین این اتاق با استقرار در محور اصلی، تزییناتی بسیار ظریف با لایه کاری گچی دارد.
پایاب
محل دسترسی به آب قنات در حیاط خانهها و مساجد است و نمونههای عمومی آن نیز در شهرهایی همچون نایین به چشم میخورد. الگوی معمول آن هشتی است که با اتاق ترکی یا کلمبه پوشانده و در مسیر قنات در مرکز آن یک حوض ساخته میشود. نکته اقلیمی، هوای بسیار خنک آن در تابستان است که علاوه بر استفاده به عنوان یخچال برای نگهداری مواد غذایی، در مواردی برای خواب نیم روزی نیز مورد استفاده قرار میگرفته است.
احتمالاً میتوان بین پایاب و پادیاو رابطهای برقرار کرد، فضایی که به گفته استاد پیرنیا با مهاجرت به اروپا پاسیو را بوجود آورده است. نمونههای عالی پایاب در مسجد جامع نایین، مسجد جامع نطنز، مسجد جامع یزد و خانه های تاریخی یزد از جمله خانهای که امروز به هتل کهن کاشانه تبدیل شده دیده میشود.
حوض خانه و سرداب
اگرچه گاه به تالار اصلی تابستان نشین نیز گفته میشود، اما به طور مشخص زیرزمینی است که در زیر تابستاننشین ساخته شده و مانند ایوان، فضایی نیمه باز است و اغلب یک حوض نیز دارد. در خانه عباسیان کاشان، نمونه های عالی حوض خانه و سرداب وجود دارد. در کاشان فضاهای بسیار متنوعی با عنوان حوض خانه در طبقه همکف یا زیر زمین یا در گوشهها به چشم میخورد. در این شهر به زیرزمینهای گود که در زیر هر یک از وجوه ساختمان مخصوصاً تابستان نشین ساخته میشود و اغلب الگوی شکم دریده دارند، سرداب میگویند. در شهرهایی چون تبریز که فاقد تابستاننشین هستند، حوض خانه در زیر فضای اصلی زمستاننشین با در و پنجره ساخته میشود.
در کاشان فضاهای حوضخانه و سرداب معمولاً تزیینات یزدی بندی و با مصالح گچ یا سیمبل دارند. در مقابل در تبریز تزیینات آجری مخصوصاً با آجرهای رنگی و استفاده از کاربندیهای پیچیده در مرکز فضا بسیار رایج است. مهمترین الگوی مورد استفاده در حوضخانهها، شکم دریده است. معمولاً امتداد بادگیرها به این فضا میرسد و عبور باد از روی آب حوض، هوایی لطیف در این فضا بوجود میآورد.
شوادان
این فضا که شبادان، شبابیک، خشیان و بادکش نیز نامیده میشود به طور مشخص در شهرهای دزفول و شوشتر دیده میشود. و زیر زمینی با عمق بسیار زیاد است. با توجه به ویژگی خاک این دو شهر، در واقع در دل زمین حفر میشود و معمولاً فاقد مصالح بنایی است و حداکثر در مواردی بخشهایی از دیواره آنرا با گچ میپوشانند. سقف آن گنبدی و فاقد سازه است. در بالاترین قسمت سقف، سوراخی وجود دارد که معمولاً به کف حیاط می رسد.
شوادانها علاوه بر مکش سوراخ بالا که موجب جریان هوا میشود، از پدیده نفوذ تأخیری فصول در زمین استفاده میکنند. در چنان عمقی معمولاً با دمای یک یا حتی دو فصل قبل روبرو هستیم.
شبستان
این فضا در مساجد به عنوان نمازخانه در دو طرف گنبد خانه یا اطراف ایوانها شکل میگیرد و معمولاً در زمستان بیشتر استفاده میشود. به زیر زمین خانههای شوشتر و دزفول هم شبستان گفته میشود که معمولاً حدود 5/1 تا 2 متر در زمین فرو رفته و پنجرههایی به حیاط دارند و حد فاصل شوادان و طبقه اولاند. از این فضا در ساعاتی از روز در تابستان و در بهار و پاییز و در مواردی به عنوان انبار نیز استفاده میشود. سازه و تزیینات آن آجری و پلان آن امتداد پلان طبقه اول است. در کاخ های قدیمی به حرمسرا نیز گفته میشود، در این صورت تزیینات پیچیدهتری داشتهاند.
شناشیل
این فضا که مختص مناطق جنوبی ایران بخصوص بوشهر است، نوعی بالکن به سمت بیرون خانه و روی معبر عمومی است. که با چوب ساخته شده و پیرامون آن با نردههای مشبک پوشیده میشود تا هوا به راحتی در آن جریان یابد. در برخی از موارد سقف ندارند. نمونههایی از این فضا در برخی از خانههای شیراز نیز دیده شده است.
آب سرا
به ساختمانهای ییلاقی گفته میشود که در میان استخر یا دریاچه و برای استفاده از رطوبت و چشم انداز آب ساخته میشوند. نمونههای عالی آن شاه گلی در تبریز و چشمه علی دامغان هستند.
کنده
فضایی است که دردل زمین کنده شود. نمونههای عالی آن روستای کندوان در اسکو و میمنداند، ولی در بسیاری از خانههای کوهستان، قسمتهای پشتی فضا را به شکل پستو در دل زمین میکنند که کیفیت اقلیمی بسیار مناسبی در زمستان و تابستان بوجود میآورد و گاهی به عنوان اتاق کرسی نیز استفاده میشود.
اتاق بادگیر
در تابستان نشین خانههای حاشیه کویر یا حاشیه دریای جنوب، علاوه بر تالار اصلی، در برخی موارد گوشوارهها نیز از جریان هوای بادگیر استفاده میکردهاند. اتاق بادگیر به هر فضایی در طبقه اول تابستاننشین که از هوای بادگیر استفاده کند گفته میشود. تزیینات این فضا همچون تزیینات ایوان است.
بخش هنری تبیان
منبع: معماری نیوز