تبیان، دستیار زندگی
مردم، روحانیت را نماینده اسلام می دانند. از این روی، به آنان با دید احترام می نگرند و انتظارهایی هم از آنان دارند: رفتار درست، گفتار به قاعده، زندگی به دور از اسراف و تبذیر و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اخلاق روحانیان خدمتگزار

شماره 2

  بیت آیت‌الله العظمی گلپایگانی،مراسم، شهادت حضرت امام صادق (ع) ، فاجعه مدرسه فیضیه

قسمت اول این نوشتار را در اینجا ببینید.

روحانیت و انتظارها

مردم، روحانیت را نماینده اسلام می دانند. از این روی، به آنان با دید احترام می نگرند و انتظارهایی هم از آنان دارند:

رفتار درست، گفتار به قاعده، زندگی به دور از اسراف و تبذیر و...

مردم بر این باورند که روحانیان، باید مانند پیامبر(صلی الله علیه و آله) و حضرت امیر(علیه السلام) ساده و بی تکلف زندگی کنند و از مواهب زندگی کمترین بهره را ببرند و در برخورد با مردم، در اجرای امور، در داوریها و... الگوی دیگران باشند. چنین انتظار و چشمداشتی، بجاست، به دو جهت:

1. جایگاه ویژه روحانیت.

2. شعار روحانیت.

روحانیت، به خاطر جایگاه اجتماعی که دارد، از اسلام می گوید و بدان دعوت می کند،به تشریح ارزشهای اخلاقی می پردازد و از مردم می خواهد که زندگی خود را با ارزشهای اسلامی هماهنگ کنند و... طبیعی خواهد بود که مردم، از خود وی انتظار داشته باشند که درست مشی کند و به ارزشهای اخلاقی در زندگی خود، جامه عمل بپوشد و بدانها پایبند باشد.

نگهداشت ارزشها و پایبندی بدانها، باشد.

نگهداشت ارزشها و پایبندی بدآنها، امروزه که روحانیت در جمهوری اسلامی جایگاه ویژه ای دارد، بیش از پیش باید نمود داشته باشد.

در دوران قدرت، با مردم بودن و ساده زیستن و خاشع بودن زیباست و ستودنی و گرنه در حال ضعف و به دور از قدرت و ثروت، مردمدار بودن و ساده زیستن و فروتنی کردن، آنچنان ارزشی ندارد و چنین حرکاتی جلوه ای ندارد و اثری به جا نمی گذارند.

اگر روحانیت می خواهد که جا پایی داشته باشد و آینده در دستهای او باشد و جامعه به سلامت به مسیر خود ادامه دهد و از همه مهم تر، خواهان تحقق آرمانهای اسلامی است و تداوم انقلاب اسلامی، سز است که به گونه دقیق مسائل ارزشی را در زندگی اجتماعی و سیاسی خود، تبلور بخشد.

اگر هیچ کاری روحانیان انجام ندهند، جز این که رعایت مسائل اخلاقی را بکنند، برای تداوم انقلاب کافی است. انقلاب اسلامی، حرکتی است معنوی و تداوم آن هم، به حرکت معنوی نیاز دارد. همان گونه که پدیدار شدن آن، بر اساس معنویت بود، تداوم آن هم، با معنویت، تحقق می یابد. انقلاب اسلامی را اگر ارزشهای اخلاقی جدا بپنداریم، جز پوسته ای از آن نخواهد ماند. بر جستگی و درخشندگی انقلاب اسلامی در بعد ارزشی و معنوی آن است، از این روی، هر کسی، به هر نحوی که در ارتباط با انقلاب باشد و بخواهد پیام آن را به گوش اهل جهان برساند، بی بگمان باید در کمال آراستگی باشد و در بعد معنویت در حوزه مأموریت خود، سر آمد باشد و گرنه، پیام انقلاب در دلها جای گیر نخواهد شد.

حال در این شرایط، اگر روحانی انحراف بیابد و از مسیر حق به در رود و اعمال و رفتاری خلاف شرع داشته باشد، پر روشن است که چه تأثیر ناگواری در مسیر حرکت انقلاب اسلامی، که روحانیت طلا یه دار آن است، به وقوع خواهد پیوست.

این که می بینیم در منابع دینی عالمان فاسد و دنیا دوست، نکوهش شده اند و امامان(علیهم السلام)، فساد و انحراف آنان را سبب گمراهی و تباهی عالم شمرده اند و مؤمنان را از پیروی آنان، پرهیز داده اند، (8) خود بهترین گواه بر زشتی کار و عمق فاجعه ای است که از این رهگذر به اسلامی و انقلاب می رسد.

پیش از این اشاره کردیم که روحانیان، در مجالس وعظ و ارشاد، با یادآوری نمونه هایی از سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امامان، بویژه حضرت امیر(علیه السلام) و کارگزاران حکومت وی، و دقتها و سختگیریهای آن حضرت در استفاده از بیت المال مسلمانان و تأکید بر ساده زیستی و دیگر سجایای اخلاقی آنان و نیز بر شمردن و نمایاندن شیوه قضاوت و رعایت عدالت و انصاف آن بزرگواران و چگونگی برخورد با بینوایان و تهی دستان و... الگوی کارگزاران حکومت اسلامی را نموده اند و همواره از دستگاههای جور، خرده گرفته اند و از کارگزاران آنان، به خاطر بی تقوایی، سؤ استفاده از بیت امال، کم کاری، برخورد به دور از اخلاق با ارباب رجوع و... شدیدترین انتقادها را داشته اند؛ از این روی سزاست، اکنون که در مسندهای مهم، قرار گرفته اند، تقوا و درستکاری خود را نشان دهند و اتقان در کار را در کار نامه خود به ثبت برسانند.

روحانیان کار گزار، اکنون مجال یافته اند، توان روحانیت را بنمایانند و ثابت کنند که روحانیت، در صحنه عمل و اداره کشور اگر بیش از دیگران توانایی نداشته باشد، کمتر ندارد: «الولایات مضامیر الرجال».(9)

حساسیت شغلی

کارها، پیشه ها، با هم تفاوت دارند.

برخی از کارها، از پاکی ذاتی برخوردارند. مانند امامت جمعه و جماعات، قضاوت، تعلیم و تربیت، ارشاد مردم و...

قداست چنین کارهایی ایجاد می کند که عهده داران آنها، امین، پاک و پیراسته از زشتیها باشند. بالاتر از این، باید به گونه ای بزیند که کسی، حتی گمان بد هم به آنان نبرد و زمینه ای برای خرده گیری بر آنان و شایعه پراکنی علیه آنان، به وجود نیاید.

این، نکته مهمی است که روحانیت باید همیشه متوجه باشد که تنها پرهیز از بدیها و زشتیها برای آنان کافی نیست. پرهیز از گناه، وظیفه همه است. مهم، حرکت عاقلانه، رفتار و منش آمیخته به تقوا و تیزنگری و رعایت جوانب و دوری از جاهای بد گمانی است.

امام صادق(علیه السلام) می فرماید:

«ان الامام لا یستطیع احدان یطعن علیه فی فم و لا بطن ولا فرج فیقال: کذّاب و یأکل اموال الناس و ما اشبه هذا.»(10)

امام، باید به گونه ای زندگی کند که کسی نتواند بر او خرده بگیرد در دهان و شکم و قوه شهوانی. بگوید فلانی دروغ گوست و مال مردم می خورد و...

پس، تنها دوری از گناه، برای روحانیان کافی نیست، بلکه بسیاری از اموری که انجام آن برای دیگران اشکالی ندارد، برای آنان انجام آن، گناه به شمار می آید.

به عبارت دیگر، نه تنها رشوه خواری، سؤ استفاده از بیت المال، بد زبانی و... برای کار گزاران روحانی، حرام است که هر گونه حرکتی از آنان که زمینه بدبینی و بدگمانی مردم را به روحانیت فراهم سازد و آنان را در دید بد گمانی قرار دهد نیز، گناه و حرام است.

ادامه این مقاله را در اینجا ببینید.

پاورقی:

8.  «اصول کافی»، کلینی، تصحیح علی اکبر غفاری، ج 42 / 1 - 47، دار التعارف، بیروت.

9.  «نهج البلاغه»، حکمت 441.

10. «اصول کافی»، ج 284 / 1.


پدیدآورنده: اسماعیل اسماعیلی

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت

تنظیم: گروه حوزه علمیه تبیان