تبیان، دستیار زندگی
وجود یک رهبری مقتدر و الهی، مهمترین و جدی ترین ناقصی این حرکتهاست. . آن رکن مهم و سرنوشت ساز انقلاب مردم ایران که امروز جای خالی آن در مصر و تونس به شدت احساس می شود رهبری انقلاب است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهمترین کمبود انقلاب مصر و تونس


مردم امروز مصر و تونس همان چیزی را می خواهند که مردم ما می خواستند یعنی یک حکومت مستقل دینی که بر اساس دین تصمیم بگیرد و عمل کند. استکبار ستیزی و برپایی یک حکومت اسلامی سربلند، درخواست مشترک این انقلاب هاست.


مصر و حسنی مبارک دیکتاتور

تحولات و رویدادها آنقدر سریع رخ می دهد که عنان از کف تحلیل گران و صاحبنظران سیاسی ربوده است. شاید علت این همه مواضع سردرگم و بعضا متناقض حامیان مبارک هم دلیلش همین باشد. اما در لا بلای این کش و قوسهای سیاسی و اجتماعی یک سوال به صورت جدی خود نمایی می کند و آن اینکه آیا مردم مصر و یا تونس بالاخره موفق می شوند به هدفشان برسند؟ آیا می توانند به آنچه می خواهند یعنی استقرار یک نظام اسلامی ضد استکباری دست پیدا کنند؟

وضعیت کنونی

درست است که در تونس، دیکتاتور حاکم سقوط کرد اما هنوز هدفی که مردم در شعارهایشان فریاد می زنند محقق نشده است.

مصری ها هم که با سر کار بودن مبارک یک مرحله عقب تر از تونس اند با یک مانع جدی تری مواجهند که تونس چندان درگیر آن نبود و آن حمایتهای «تا پای جان» استکبار جهانی از مبارک و دولت اوست.

بی شک خدمتی که مبارک برای آمریکا و دار و دسته اش و به خصوص فرزند نامشروعش اسرائیل کرده هیچ کشوری در منطقه نکرده است. اگر نبود خوش خدمتی ها و دُم جنبانی های مبارک قطعا وضعیت رژیم صهیونیستی الآن به گونه ای دیگر بود. بی علت نیست که این روزها خواب از چشمان سران این رژیم پریده است و تمرکزشان را از دست داده اند. صدای فرو ریختن پایه های ظلم و ستم بیش از آن که از قاهره شنیده شود از تل آویو به گوش می رسد.

شباهت های این انقلاب ها با انقلاب ما

1. خواستن مردم: مردم امروز مصر و تونس همان چیزی را می خواهند که مردم ما می خواستند یعنی یک حکومت مستقل دینی که بر اساس دین تصمیم بگیرد و عمل کند. استکبار ستیزی و برپایی یک حکومت اسلامی سربلند، درخواست مشترک این انقلاب هاست.

2. برخاستن مردم: روشن است که آن درخواست بدون برخاستن محقق نخواهد شد. مردم مصر این مهم را فهمیدند و به آن عمل کردند. این هم شباهت دوم.

3. ایستادن مردم: شباهت سوم در ایستادگی برای رسیدن به هدف است. هر چند در صحنه ماندن به مراتب سخت تر از به صحنه آمدن است اما مردم ما نشان دادند که برای ایجاد و بقای یک انقلاب ظلم ستیز باید ایستادگی کرد و کم نیاورد.

وجود یک رهبری مقتدر و الهی، مهمترین و جدی ترین ناقصی این حرکت هاست. آن رکن مهم و سرنوشت ساز انقلاب مردم ایران که امروز جای خالی آن در مصر و تونس به شدت احساس می شود رهبری انقلاب است

تفاوتهای انقلاب ما با این انقلاب ها

با اینکه بسیاری از تحلیل گران سیاسی این خروشهای مردمی را یادآور جانفشانی های سال 57 مردم ایران و مشابه با آن می دانند؛ اما فرقهایی اساسی بین انقلاب ما و این انقلابها وجود دارد که به تفاوتهایی در زیر اشاره می کنیم.

جای خالی رهبری

وجود یک رهبری مقتدر و الهی، مهمترین و جدی ترین ناقصی این حرکت هاست. آن رکن مهم و سرنوشت ساز انقلاب مردم ایران که امروز جای خالی آن در مصر و تونس به شدت احساس می شود رهبری انقلاب است.

 

نقش رهبری دینی در یک انقلاب دینی

در ایران ما عالمی دینی با انگیزه ای تماما الهی با الگوگیری از ائمه دین(علیهم السلام) بر علیه ظلم و استکبار و دین ستیزی قیام کرد؛ فریاد زد و خروشید. از خروش او بود که کشوری به خروش آمد. به عبارت دیگر انقلاب اسلامی ما با حرکت رهبر آن شروع شد و با حمایت مردم و مدیریت گام به گام او در سایه فضل الهی به پیروزی رسید.

اگر نبود امام(ره)؛ اگر نبود جهت دهی و راهگشائی های او؛ اگر نبود سیاست، درایت و مدیریت الهی امام(ره)، بعید بود که جانبازی های مردم به هدف برسد.

خصوصا در فضایی که همیشه یک عده در تلاشند تا سوار بر موج مردم شده و کشتی انقلاب آنها را به جایی ببرند که خود می خواهند. اینجاست که انسان ضرورت وجود رهبری مثل امام(ره) را به خوبی احساس می کند.

در انقلاب ما چپ کمونیسم و لیبرالها و ملی مذهبی ها و ... همه دندان تیز کرده بودند تا انقلاب را به نفع اهداف غیر خدائیشان مصادره کنند. اما این امام(ره) و یارانش بودند که با هشدار، روشنگری و خط دهی های بجا مانع انحراف انقلاب از صراط مستقیم شدند.

خطری که انقلاب مصر را تهدید می کند

اوباما حسنی مبارک

پر واضح است که استعمارگران کهنه کار جهانی به این خلأ جدی در مصر پی برده اند. برنامه اول آنها برای حفظ مبارک، سرکوبی و خاموش کردن مردم است. همین کاری که با اعزام مستشاران اطلاعاتی و نظامی به مصر در حال انجام است.

برنامه دوم آنها برای زمانیست که برنامه اول شکست بخورد و مبارک ساقط شود. اساس این برنامه دوم را «نبود رهبری» تشکیل می دهد. همین کمبود مهم به دشمنان اسلام کمک خواهد کرد تا بتوانند ابتکار عمل را به نفع خود در دست بگیرند. آوردن سریع السیر جناب البرادعی به مصر و نشان دادن یکی دو بار او در خیابان و قرار دادن آن در بین سران معترضان، همه و همه شاهدی بر وجود و اجرای این برنامه است.

اینکه البرادعی یعنی کسی که در جریان پرونده هسته ای ایران، حلقه به گوش بودنش نسبت به آمریکا و رژیم صهیونیستی بر همگان ثابت شد؛ امروز بیاید و مخالف آمریکا و اسرائیل قد علم کند بیشتر شبیه یک طنز سیاسی است تا یک اقدام انقلابی و این چیزی نیست جز همان سوء استفاده از خلأ رهبری در مصر.

دشمن در تلاش است تا انقلاب مصر را به نفع خود به پایان برساند و در نهایت مثل حسنی مبارکی را سر کار بیاورد.

راه حل

شاید چیزی که بیش از همه باعث دلخوشی دلسوزان اسلام شده است، جماعت اخوان المسلمین باشند. اما اینها هم با پذیرش مذاکره و رفتن و نشستن بر سر میز گفتگو، نشان دادند که با امام و انقلاب ما هنوز فاصله دارند.

به نظر می رسد همین اخوان یا علمای دل نگران مصر اگر هدفشان انقلاب اسلامی به آن معنای واقعی است که هست الگوی انقلاب اسلامی ما را با دقت و سرعت در کشور و انقلابشان پیاده کنند. آنگاه خواهند دید که به فضل الهی انقلابشان پیروز می شود و  آنها شهد شیرین یک حکومت اسلامی را خواهند چشید.

به امید پیروزی انقلاب اسلامی در مصر و تونس و برچیده شدن بساط ظلم و استکبار جهانی از سراسر عالم؛ ان شاء الله.


امید پیشگر

گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.