تبیان، دستیار زندگی
زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. یک روز تصمیم گرفت میزان علاقه‌ای که دامادهایش به او دارند را ارزیابی کند. یکی از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد و در حالی که در کنار استخر قدم می‌زدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر اند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امتحان دامادها
عروس و داماد

زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. یک روز تصمیم گرفت میزان علاقه‌ای که دامادهایش به او دارند را ارزیابی کند. یکی از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد و در حالی که در کنار استخر قدم می‌زدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.

دامادش فوراً شیرجه رفت توی آب و او را نجات داد.

فردا صبح یک ماشین پژو ۲۰۶ نو جلوی پارکینگ خانه داماد بود و روی شیشه‌اش نوشته بود:
«متشکرم! از طرف مادر زنت»

زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توی آب و جان زن را نجات داد.

داماد دوم هم فردای آن روز یک ماشین پژو ۲۰۶ نو هدیه گرفت که روی شیشه‌اش نوشته بود:
«متشکرم! از طرف مادر زنت»

نوبت به داماد آخری رسید.

زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.

امّا داماد از جایش تکان نخورد.

او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم.

همین طور ایستاد تا مادر زنش در آب غرق شد و مرد.

فردا صبح یک ماشین هیوندای کوپه آخرین مدل جلوی پارکینگ خانه داماد سوم بود که روی شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف پدر زنت».


باشگاه كاربران تبیان - ارسالی از تبلاگ بزرگترین پایگاه ایرانیان