تبیان، دستیار زندگی
هر کس بگوید دنیا مرا مغرور کرد به این معنا که دلم را برد و مرا بی‌اختیار کرد، دروغ می‏گوید ، درحقیقت این خود انسان ها هستند که راه را انتخاب می کنند وبه سوی آن رهسپار می شوند . درست است که اینها جلوه دارند و جلوه گری می‏کنند ، اما این انسان است که مفتون
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دنیا بهترین جایگاه است !

دنیا بهترین جایگاه است !


در تعالیم دینی و روایی بسیار دیده می شود که پیرامون دنیا مطالبی بیان شده است ، به طوری که گاه در ظاهر درآنها تناقض دیده می شود به طوری که بعضی در بیان مدح آن وبعضی در بیان مذمّت آن می باشند ؛ اما نکته اساسی و مهمی که باید به آن توجه داشت این است که ؛ « دنیا برای کسانی که دل به آن نبسته‏اند خوب سرایی است و برای کسانی که آن را برای خود وطن قرار نداده‌‌اند، خوب جایگاهی خواهد بود .»


در معارف دینی ما دو عامل اساسی مطرح شده که این دو عامل موجب می‏شود انسان، فریب بخورد و نسبت به تشخیص راه رسیدن به آن چیزی که هدفگیری کرده و از نظر فطرت هم درست هدف گرفته است ، به خطا برود.

این دوعامل ؛ عوامل درونی و بیرونی هستند که عامل ومحرّک مؤثّر در هردو ، شیطان است .

بررسی زمینه‌های غرور

شیطان‌های درونی و بیرونی از چه زمینه‏هایی برای ایجاد فریب ، استفاده می‏کنند؟

دو عامل به عنوان زمینه مطرح است که سرآمد آنها در ارتباط با بعد اعتقادی انسان ، یعنی کارکرد عقل می باشد .

با توجّه به این‌ که ما عقل و وحی را حجت باطنی و ظاهری می‌دانیم و با این حال که هر دو نیز یک مطلب را به ما القا می‌کنند و یک راه را به ما ارائه می‏دهند، در عین حال اگر بر خلاف آن عمل می‏کنیم ، دلیل و ریشه‌اش این است که معاد و قیامت را باور نکرده‏ایم ؛و چون قیامت را باور(آن هم باوری که  از آن به یقین تعبیر می‌شود)، به فریب‌ها‏ی شیطانی مغرور می‏شویم .

عدم اعتقاد به معاد

اگر شخص به مسأله معاد که هم عقل آن را تأیید می‌کند و هم نقل ، یقین داشته باشد، فریب شیطان را نخواهد خورد .

اعتقاد به دنیایی غیر از دنیای مادی که ابدی و جاودانه است و دستگاه  خالص وبی پایان می باشد ؛ همان چیزی است که مقصد و مطلوب انسان است .

اگر این به باور انسان آمده باشد، نه هیچ‌گاه فریب شیطان درونی را می‏خورد و نه شیطان بیرونی را .

تأثیر باور به معاد در مغرور نشدن

روایتی از علی(علیه‌السلام) است که می  فرمایند :: «مَنْ أَیْقَنَ أَنَّهُ یُفَارِقُ الْأَحْبَابَ وَ یَسْكُنُ التُّرَابَ وَ یُوَاجِهُ الْحِسَابَ وَ یَسْتَغْنِی عَمَّا یُخَلِّفُ وَ یَفْتَقِرُ إِلَى مَا قَدَّمَ كَانَ حَرِیّاً بِقِصَرِ الْأَمَلِ وَ طُولِ الْعَمَل ؛  هر کس که یقین دارد که روزی از دوستانش جدا شده ، خاک نشین گردیده ، روزگار حسابرسی را دیده ، هر چه بر جای گذارد او را بی‌نیاز نکرده و به اعمالی که از پیش فرستاده محتاج خواهد بود ، سزاوار است که آرزویش را کوتاه و کارهای نیکش را زیاد کند .»

در این روایت بیان می کند که ؛ همه رابطه‌ها قطع خواهد شد و وقت حسابرسی فرا خواهد رسید .

تعبیر در اینجا از یقین است که اگر کسی باور داشته باشد که از دوستان و کسانی که در این دنیا با آنها رابطه محبتی برقرار کرده است ، روزی جدا خواهد شد، حالا دوست هر که و هر چه می‏خواهد باشد ؛ زیرا که رابطه محبّت انسان فقط با اشخاص نیست .

روزی فرا خواهد رسید که انسان از مطلق چیزهایی که به آنها دلبستگی داشته است ، جدا شده و خاک نشین شده و روانه قبر وقیامت خواهد شد .

انسان وقتی ازعالم دنیا به سوی عالم برزخ کوچ می کند ؛ « یُوَاجِهُ الْحِسَابَ » با دادگاه الهی مواجه می‏شود و باید حساب پس دهد و نسبت به اعمالش بازجویی شود .

روایتی از علی(علیه‌السلام) است که می  فرمایند :: «هر کس که یقین دارد که روزی از دوستانش جدا شده ، خاک نشین گردیده ، روزگار حسابرسی را دیده ، هر چه بر جای گذارد او را بی‌نیاز نکرده و به اعمالی که از پیش فرستاده محتاج خواهد بود ، سزاوار است که آرزویش را کوتاه و کارهای نیکش را زیاد کند»

سزاواری مؤمن به معاد برای ترک آرزوها
معاد

«وَ یَسْتَغْنِی عَمَّا یُخَلِّفُ» آدمی که از این دنیای فانی بار سفر می بندد باید بداند که چیزهایی را که گذاشته و رفته است ، به دردشنخواهد خورد .

حال سؤال پیش می آید که در عالم برزخ و قیامت چه چیزی به درد آدمی خواهد خورد ؟

« وَ یَفْتَقِرُ إِلَى مَا قَدَّمَ » انسان به اعمال صالحی که از پیش فرستاده است ، احتیاج دارد . چنین آدمی که اعتقاد به معاد دارد ، کوچ از این عالم و ورود به عالم دیگر را باور دارد، « كَانَ حَرِیّاً بِقِصَرِ الْأَمَلِ» سزاوار است که آرزوهای بی پایان را مقداری کوتاه کند .

معمول این‌طور است که آدم‌ آرزوی چند هزار ساله دارد؛ نمی‏‌گوییم که آرزو ابدی ، اما لااقل به اندازه عمر حضرت نوح ، باید عمر کند تا به برخی از آرزوهایش برسد ! سزاوار است که انسان معتقد به قیامت آرزوهایش را کوتاه کرده و اعمال صالحش را زیاد کند . پس معلوم می‌شود کسانی که با زبان به قیامت و معاد و غیره اعتراف داشته و در عین حال کارهایی می‏کنند که برخلاف عقل و نقل است، اصلاً قیامت را باور ندارند .

دل سپردن به جلوه‌های دنیا

گفتیم به دو علت انسان فریب شیطان را می‌خورد و بر خلاف عقل و وحی عمل می‌کند ؛ عامل اول (عدم اعتقاد و یقین به معاد ) را که بیان کردیم .

حال به سراغ جهت دوم می‏رویم . عامل دوم ، مسأله جلواتِ مادیّت است .

گفتیم انسان درعالم مادیّت چشم به جهان گشوده و نباید غافل باشد که جلوه های مادی چشمگیر است و موجب می‏شود که انسان مغلوب شود .

هر کس بگوید دنیا مرا مغرور کرد به این معنا که دلم را برد و مرا بی‌اختیار کرد، دروغ می‏گوید ، درحقیقت این خود انسان ها هستند که راه را انتخاب می کنند وبه سوی آن رهسپار می شوند

گول خوردم یا خودم خواستم؟!

معاد

مغرورین و فریب خوردگان ، غالباً بر روی همین نکته مانور می‏دهند ؛ یعنی جدای این‌که معاد را قبول ندارند ، غرورشان را این‌طور توجیه می‌کنند که ؛ " ما چکار کنیم ؟ دنیا گولمان زد! "

در حقیقت غرض اینها از این حرف‌ها این است که می‌خواهند بگویند ، آن‌قدر جلوات دنیا فریبنده بود که اختیار از ما سلب شد!

در بیان و توضیح مطلب برای این دوستان بیان می کنیم که ؛ ما یک دل بردن داریم و یک دل دادن ؛

هیچ مغروری نمی‏گوید: من دل به دنیا دادم ؛ می‏گوید: دنیا دلم را برد! حال آن‌که چنین چیزی مطرح نیست. این معنا به هیچ عنوان قابل قبول نیست که بگوییم وباور داشته باشیم که " جلوات دنیا انسان را بی اختیار کند ! "

دنیا اختیار کسی را سلب نمی‌کند !

هر کس بگوید دنیا مرا مغرور کرد به این معنا که دلم را برد و مرا بی‌اختیار کرد، دروغ می‏گوید ، درحقیقت این خود انسان ها هستند که راه را انتخاب می کنند وبه سوی آن رهسپار می شوند .

درست است که اینها جلوه دارند و جلوه گری می‏کنند ، اما این انسان است که مفتون جلوه‏های آن شده و خود را اسیر آن می کند .

وقتی می گوییم که ؛ دنیا انسان را فریب می‌دهد، معنایش این نیست که اگر او فریبمان داد ، ما هم چاره‌ای نداشته باشیم جز این‌که فریب بخوریم .

چگونه است که در جاهای دیگر می‏گوییم : فلانی می‌خواست مرا گول بزند ، من فهمیدم و گول نخوردم ؟! خوب ! از دنیا هم گول نخور! این دست خودت است که دل به دنیا بسپاری یا نه. او فریبنده است امّا تو که مجبور نیستی !

نتیجه گیری :

در یک نتیجه گیری می توان گفت که دنیا با همه جلوه گری هایی که دارد نمی تواند توجیهی برای فریب خوردن های ما باشد ، چرا که آدمی دارای عقل و اختیار است وبا توجه به داشتن این دو بالی که در دست دارد ،  می تواند به سلامت از فراز و نشیب های آن عبور کند .

فرآوری : زهرا اجلال

بخش اخلاق تبیان


منبع :سایت جهان نیوز – درس های اخلاق آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.