کاربرانی که دروغگو میشوند
اینترنت میزان دروغ گویی انسانها را افزایش میدهد و شخصیتهایی مجازی از انسانها میسازد که با تکیه به این شخصیتهای گمنام دروغ میگویند و از انجام تمام کارهایی که دروغ عامل اصلی آن است واهمهای ندارند چون در قبال انجام آنها مجازات نمیشوند.
وقتی «ایان موریس» مورخ معاصر انگلیسی در کتاب معروف خود با عنوان «چرا غرب قوانین خود را در زمان حال وضع میکند» در تحقیقی جالب و سرگرمکننده مخاطب خود را به 70 هزار سال قبل میبرد تا تاریخ بشری را از نظر پیشرفتهای علم و تکنولوژی بررسی کند روی این مسئله بحث میکند که چرا نمیتوان قوانین علمی را بر اساس آینده و مثلاً سال 2045 پیش بینی کرد و چرا اصلاً نمیتوان از علم سبقت گرفت.
او در کتابش نوشته است که پیشرفت علوم تا جایی میتواند سرعت بگیرد که انسان نمیتواند آن را حتی حدس بزند طوری که در 70 هزار سال گذشته ذهن هیچ انسانی حتی قادر به تخیل پیشرفتهای امروزی را نداشت.
در حقیقت سوال اصلی او این است که ذهنها و هوشهای مصنوعی تا چه اندازه میتواند جای ذهن و بدن اصلی انسانها را بگیرد.
پیشرفت علوم تا جایی میتواند سرعت بگیرد که انسان نمیتواند آن را حتی حدس بزند طوری که در 70 هزار سال گذشته ذهن هیچ انسانی حتی قادر به تخیل پیشرفتهای امروزی را نداشت
حالا و بعد از 35 سال کتاب «شری تارکل» را داریم که گزارشی از خط مقدم جبهه علوم بیوتکنولوژی محسوب میشود که بیشتر از آنکه گزارشی سرگرم کننده باشد، هشداری است جدی برای نوع بشر در مقابل تجهیزات و تکنولوژیهای عجیب و غریب امروزی.
تارکل در این کتاب با عنوان «تنها با هم» با این مسئله کاری ندارد که پیشرفت تکنولوژی میتواند جای مغز انسان را بگیرد و اصلاً اینکه هوش مصنوعی قابل رقابت با هوش انسان است یا خیر، و به جای آن روی تاثیر این تکنولوژی روی آن قسمت از زندگی انسان تمرکز میکند که مربوط به تواناییهای انسانها است و اغلب نادیده گرفته میشود. اینکه چرا ما از تکنولوژی و دستگاههای پیشرفته انتظارات زیادی داریم و از یکدیگر چنین انتظاراتی را نداریم؟ و اینکه دستگاهها و تجهیزات الکترونیکی ذرهای از پیچیدگی مغز انسان را ندارد ولی چرا انسانها از مغز خود استفاده نمیکنند.
تارکل، استاد روانشناس دانشگاه، سالهاست که روی هوش مصنوعی و رابطه آن با خود انسان که مخترع آن محسوب میشود، کار میکند. در کتابش کلماتی مثل روباتها، فیس بوک، آیفون و اینترنت زیاد به چشم میخورد. او از سالهای دهه هشتاد میلادی روی این مسئله تحقیق میکرده است که چگونه میتوان به نحو مناسبتری از فضاهای مجازی و تکنولوژی و ابزارهای مربوطه استفاده کرد.
از زمانی که روباتها یا ماشینهای الکترونیک ظاهر شدهاند انسان رفتار خود را شبیه آنها کرده است یعنی در خانه مینشیند و به جای اینکه با انسانهای دیگر ارتباط برقرار کند به رباتها اعتماد میکند و با استفاده از ابزارهای آن مثل فیسبوک و دیگر شبکهها با مردم حرف میزند
این کتاب برخلاف واژهها و کلمات استفاده شده در آن کتابی مربوط به علوم ریاضی و آمار نیست بلکه کاملاً فلسفی و برگرفته از روابط انسانهایی است که «روباتزده» شدهاند و مثل آنها رفتار میکنند.
در فیلمهای علمی - تخیلی بعضی مواقع روباتها علیه انسانها شورش میکنند و کنترل آنها را در دست میگیرند که این جمله به خوبی مفهوم و مقصود نویسنده این کتاب را میرساند. در زمانی که تکنولوژی و اختراع جدید به بشر معرفی میشود به نظر میرسد در همان زمان کوتاه معرفی، اختراع جدید مفید است.
مثلاً وقتی تراکتور جای گاوآهن و آیفون جای گوشیهای قدیمی را میگیرد تا مدتی برای مردم جالب است و کاربردی به نظر میرسد و بعد از مدتی فرسایش خاک و تصادف رانندگی به علت استفاده از تلفن همراه در هنگام رانندگی انسانها متوجه میشوند که تکنولوژی تا آنجا که فکر میکنند نیز مفید نیست و حداقل اینکه استفاده از تکنولوژی و ابزارهای آن روش خاصی میخواهد که از کنترل انسان توسط روباتها جلوگیری شود.
اینترنت میزان دروغ گویی انسانها را افزایش میدهد و شخصیت هایی مجازی از انسانها میسازد که در غیر از محیط اینترنت هیچ نشانی از آنها نمیتوان پیدا کرد
نویسنده معتقد است که از زمانی که روباتها یا ماشینهای الکترونیک ظاهر شدهاند انسان رفتار خود را شبیه آنها کرده است یعنی در خانه مینشیند و به جای اینکه با انسانهای دیگر ارتباط برقرار کند به رباتها اعتماد میکند و با استفاده از ابزارهای آن مثل فیسبوک و دیگر شبکهها با مردم حرف میزند و به عبارتی یکی از حداقل محصولاتی که اینترنت و دیگر ابزارهای الکترونیک و پیشرفته برای انسان به ارمغان آوردهاند، تبدیل شدن انسان به چیزی شبیه خودشان است؛ انسان به جای استفاده از این ابزارها رفتارهای خود را با استفاده از آنها تغییر داده است.
تارکل مجموعهای از آمار و اخبار در کتاب خود جمع آوری کرده است که نشان میدهد اینترنت میزان دروغ گویی انسانها را افزایش میدهد و شخصیت های مجازی از انسانها میسازد که در غیر از محیط اینترنت هیچ نشانی از آنها نمیتوان پیدا کرد. انسانها با تکیه به این شخصیتهای گمنام دروغ میگویند و از انجام تمام کارهایی که دروغ عامل اصلی آن است واهمهای ندارند چون در قبال انجام آنها مجازات نمیشوند. به عبارتی تمدن انسانی در میان این همه روبات و ابزارهای آنها در حال نابودی است و تنها کسی که از این قضیه خبر ندارد، خود انسان است.
بخش کتابخوانی تبیان
منبع: خبرآنلاین