تبیان، دستیار زندگی
دوران دیکتاتوری رضاخان و عملکرد ضد مذهبی او، از مقاطع حساسی است که آیت الله قمی در آن مقطع به مبارزه برخاست و توده های دین باور را بر ضد نظام ستم شاهی شوراند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
در صحنه مبارزه

ريشه ها و زمينه هاي قيام

قيام مسجد گوهر شاد

مقابله با اشغالگران

تهديد به اعلام جنگ

ريشه ها و زمينه هاي قيام

دوران ديکتاتوري رضاخان و عملکرد ضد مذهبي او، از مقاطع حساسي است که آيت الله قمي در آن مقطع به مبارزه برخاست و توده هاي دين باور را بر ضد نظام ستم شاهي شوراند. به منظور روشن شدن عظمت اين خيزش ديني (قيام گوهرشاد) ذکر بخشهاي مهم تاريخي و رويدادهاي تلخ و ناگوار آن دوران، لازم و مناسب است ؟!

در آن ايام اسلام زدايي و محو تدريجي مذهب و منزوي کردن علما از مهم ترين و اساسي ترين استراتژي سياستمداران وقت انگلستان در برخورد با کشور ايران قرار گرفت و آنان در اين زمينه از دو عنصر سياسي و نظامي چون سيد ضياءالدين و رضاخان استفاده نموده، در سال 1299 ش . کودتاي سياه را بر پا کردند. رضاخان در سوم آبان 1302 ش . به نخست وزيري منصوب شد و احمد شاه نيز با سفر به اروپا، در عمل کشور را به رئيس الوزرا سپرد. پس از تشکيل مجلس پنجم که عمده نمايندگانش طرفداران ديکتاتور بودند رضاخان در روز نهم آبان 1304 ش . به پادشاهي منصوب گرديد. او در تمام دوران تصدي وزارت جنگ ، نخست وزيري و پادشاهي، سياست واحدي را نسبت به مذهب دنبال نکرد. هنگامي که پله هاي به ظاهر ترقي را مي پيمود خود را مسلمان متعصب معرفي مي کرد. چون مي دانست که در ايران ريشه عميق مذهبي وجود دارد و پيمودن مسير خلاف آن ، موفقيت ندارد. او با اتخاذ اين شيوه منافقانه و فريبکارانه، حمايت بسياري از اقشار اجتماع را جلب کرد اما به هنگام دستيابي به قدرت و رسيدن به سلطنت ، بتدريج سياست مذهبي گذشته خود را کنار گذاشت و به منظور ريشه کن کردن آيين مقدس اسلام از جامعه ايران ، به سرکوبي و تضعيف علما و روحانيت پرداخت و به صراحت مذهب را منافي تمدن و تجدد معرفي کرد.

اين در حالي رخ مي داد که کوشش مرموزانه و مستمر فراماسونري و ماسونها در ايران براي ناتوان ساختن روحانيان نيز به ياري اش شتافت .

رضاخان در مدت دوران سلطنت خود اقدامات به اصطلاح تجدد طلبانه اي را در جهت حذف تدريجي مذهب اسلام و روحانيان انجام داد که در ذيل به گوشه اي از آن عملکردها اشاره مي کنيم :

1. نظام وظيفه اجباري براي روحانيون

2. حذف تاريخ قمري و جايگزيني تاريخ شمسي به بهانه عربي زدايي در ايران

3. اختلاط دختر و پسر در مدارس

4. جايگزيني محضرهاي رسمي به جاي محضرهاي شرعي براي منزوي ساختن و طرد روحانيون

5. بستن مساجد و جلوگيري از برپايي مراسم عزاداري

رضاخان با عملي ساختن اين توطئه، تا آن حد پيش رفت که در ايران عاشورايي گذشت ليکن يک مجلس عزاداري بر پا نشد تنها افراد اندکي، نيمه هاي شب در زيرزمينهاي خانه خود به صورت مخفي مجلس سوگواري و عزاداري بپا مي کردند يا به بيابان و باغي رفته، به روضه خواني مي پرداختند. در اين ميان بسياري از مجالس مخفي نيز کشف مي شد و با بانيان و شرکت کنندگان آن محفل با خشونت برخورد مي شد. يکي از مورخان تاريخ معاصر ايران چنين مي نويسد:

به جاي عزاداري ، کاروان شادي (کارناوال ) در ايام عاشورا به راه انداختند و صنوف را مجبور کردند که در برپايي کارناوال پيشقدم شده ، هر صنفي رسته خود را شرکت دهد. خوب به خاطر دارم در اواخر سلطنت پهلوي حرکت کارناوال (کاروان شادي ) مصادف بود با شب عاشورا، و در کاميونها دسته جات رقاصه با ساز و آواز و پايکوبي و رقص ، در شهر به گردش درآمده بودند. در عوض اگر احيانا افرادي از ذاکري با عبا و عمامه ديده شدند، تحت تعقيب قرار مي گرفتند.

6. کشف حجاب

رضاخان در اجراي اهداف استعمارگران ، اشاعه فرهنگ غرب را يکي از راههاي مبارزه با اسلام و تضعيف آن در ميان مردم مي دانست . او پس از مسافرت به ترکيه به کشف حجاب شدت بيشتري داد و کليه اقشار جامعه را به شرکت در مجالس جشن و سخنراني مجبور کرد و آنها را موظف ساخت که به اتفاق همسرانشان شرکت کنند.

قيام گوهرشاد

علما و مجتهدان مشهد همچون حاج آقا حسسين قمي ، سيد يونس اردبيلي و ميرزا محمد آقازاده جلسات متعددي برگزار کردند و توطئه حجاب زدايي و ... را مورد بحث و نقد قرار دادند.

در يکي از نشستها که در منزل حاج آقا حسين قمي برگزار گرديد ايشان از اوضاع جاري مملکت و فشاري که بر اسلام وارد شده بشدت متاءثر و گريان مي شوند و سپس مي فرمايند: امروز اسلام فدايي مي خواهد. بر مردم است که قيام کنند.

در نهايت علما تصميم مي گيرند که حاج آقا حسين قمي در اعتراض به اقدامات رضاخان به تهران رفته ، با او صحبت کند. ايشان به قرآن تفاءل کرده ، پس از خوب دانستن اين اقدام، براي سفر مصمم مي شود و اعلام مي کند که اگر رضاخان از اعمال غير شرعي خود دست بر ندارد تا پاي جان در انجام اين مبارزه خواهد ايستاد. آيت الله قمي ، در آخرين جلسه درس خود مي فرمايد: به عقيده من اگر پيشرفت اين جلوگيري از خلاف مذهب ، منوط به کشته شدن ده هزار نفر، که رأس آنها حاج آقا حسين قمي است باشد، ارزش دارد. ايشان پيش از حرکت، تلگرامي به رضاخان مي فرستد وسبب حرکت خود را اعلام مي دارد. قبل از حرکت، گروهي از مؤمنين مشهد از وي مي پرسند که در ملاقات با شاه چه خواهيد کرد؟ معظم له مي فرمايد: اول از او درخواست مي کنم که از برنامه هاي غيراسلامي دست بردارد و اگر موافقت نکرد خفه اش مي کنم .

در صحنه مبارزه

حاج آقا حسين پس از ورود به تهران (29 ربيع الاول 1354) با قيد استخاره اي راهي شهر ري شده ، در باغ سراج الملک منزل کردند. مردم مؤمن و دين باور با حرکت خود به حضرت عبدالعظيم عليه السلام و ديدار با مرجع خود، آمادگي خويشتن را براي هر گونه جانفشاني و فداکاري اعلام نمودند. حضور گسترده ديدارکنندگان موجب وحشت و هراس دولت رضاخاني گرديد و در نتيجه ظهر روز دوم ربيع الثاني ملاقات با آيت الله قمي ممنوع اعلام شد و محل اقامت ايشان به محاصره کامل درآمد. پس از گذشت چند روز از محاصره محل ، فرستادگان رضاخان به ديدار حاج آقا حسين قمي آمدند و با لحن بي ادبانه اظهار کردند که : عرايض شما به سمع ملوکانه رسيده است. ايشان با بي اعتنايي به آنها فرمودند: من بايد با شخص شاه ملاقات کنم. اين در حالي بود که رضاخان به شدت از انجام اين ملاقات واهمه داشت و از تحقق آن دوري مي جست. خبر بازداشت حاج آقا حسين قمي به مشهد رسيد و حال و هواي شهر را دگرگون ساخت. بسياري از مردم مشهد در مسجد گوهرشاد اجتماع کردند و به سخنان وعاظ و خطبا چون شيخ محمد تقي بهلول، شيخ محمد واعظ خراساني، شيخ عباسعلي محقق، شيخ علي اکبر مدقق، شيخ محمد قوچاني که در مذمت اقدامات رضاخان از جمله اجباري نمودن کلاه بين المللي و تبليغ کشف حجاب، به ايراد سخن پرداخته بودند، گوش فرادادند.

روز چهاردهم ربيع الثاني 1354 گروههاي مختلف مردم مشهد و روستاهاي اطراف ، به سوي مسجد گوهرشاد حرکت کردند تا به جمع مردم و روحانيون متحصن در مسجد بپيوندند، ليکن قزاقان رضاخان ، با نواختن شيپور جنگ بي محابا به روي مردم آتش گشودند و حدود يکصد نفر را شهيد و مجروح کردند. اما مردم مقاوم و صبور، با داس و چهارشاخ و بيل به مقابله برخاسته، به حرکت خود ادامه دادند و پس از عقب راندن قزاقها، به طرف مسجد سرازير شدند. حضور زنان مسلمان در اين قيام بسيار چشمگير است. با درخواست آنان چادري در مسجد پيرزن که در وسط صحن مسجد گوهرشاد واقع بود، زده شد و آنان در آنجا مجتمع گشتند. نيمه هاي شب يکشنبه نيروهاي قزاق پس از دستور رضاخان به فرماندهي سرهنگ ايرج مطبوعي در نقاط حساس مسجد گوهرشاد و اطراف آن مستقر شدند. مسلسلهاي سنگين را بر بامهاي مشرف به حياط مسجد قرار داده ، سپس حمله را آغاز کردند و هنگامي که سپيده صبح زد بيش از دو هزار (تا پنج هزار) شهيد در مسجد گوهرشاد و در صحن و دالانهاي مسجد در خون غلتان بودند. کاميونهاي نظامي براي حمل جنازه ها آماده مي شدند. به گفته يک شاهد عيني، پنجاه و شش کاميون جنازه از مسجد بيرون بردند و حتي زخميان را نيز همراه کشته شدگان در گودال دفن کردند. پس از اين حادثه خونبار، رضاخان زمينه اخراج حاج آقا حسين قمي را فراهم کرد و ايشان را به عتبات مقدس تبعيد کرد.

مقابله با اشغالگران

با شروع جنگ جهاني دوم در سال 1360 ه‍ق نيروهاي مهاجم انگليسي به کشور عراق حمله کردند، ليکن با مقابله مردم مواجه شدند و نبردهاي شديدي بين آنان صورت گرفت . به گواهي تاريخ ، علماي آن عصر نقش سرنوشت سازي را در تهييج مردم مقابله با آنان نيروهاي انگليسي داشتند. آيت الله قمي با صدور فتوايي مردم را به مقابله با نيروهاي مهاجم فرا خوانده و دفاع از کيان اسلام را جزو بهترين عبادتها شمرد. ايشان همچنين ضمن دعوت مردم و نيروهاي دفاعي به هماهنگي و وحدت نسبت به تلاش براي اختلاف اندازي و تفرقه ميان نيروهاي مسلمان هشدار داده بود.

تهديد به اعلام جنگ

پس از تبعيد خفت بار رضاخان در شهريور 1320 ش . ايران شاهد گسستن رشته هاي پوسيده اختناق گرديد. آيت الله حاج آقا حسين قمي از اين فرصت پيش آمده استفاده کرد و به قصد زيارت مرقد مطهر امام رضا عليه السلام و به منظور پيگيري اقدامات گذشته خود آماده سفر به ايران شد و به ايران بازگشت . ايشان در شهر مشهد تلگرامي به دولت مخابره کرد و پيشنهادهاي ذيل را مطرح نمود: لغو کشف حجاب ، انحلال مدارس مختلط، برپايي نماز جماعت و تعليم قرآن و درس ديني در مدارس، آزادي حوزه هاي علميه، کاهش فشار اقتصادي از دوش طبقه ضعيف، تلاش براي تعمير قبور ائمه بقيع عليهم السلام .

بعد از گذشت چند روزي از ارسال تلگرام ، حاج آقا حسين قمي به تهران آمده، متوجه مي شود که دولت تصميم ندارد به خواسته هاي ايشان ترتيب اثر دهد. بر اين اساس، به طور علني با دولت اعلام جنگ مي کند. طبقات مختلف مردم و علما به حمايت از درخواستهاي مرجع بزرگوار خود برمي خيزند. دولت با ملاحظه اين خيزش عمومي و از سويي ايستادگي آن مرد الهي، سرانجام مجبور به عقب نشيني مي شود و در تاريخ دوازدهم شهريور 1322 ش . پيشنهادهاي ايشان را مي پذيرد.

پس از آن آيت الله حاج آقا حسين قمي که ثمره تلاشهاي ده ساله خويش را نظاره مي کند راهي کربلا مي شود.


منابع:

1. کتاب حاج آقا حسين قمي (قامت قيام ).

2. کتاب عنصر فضیلت و تقوا.

تهيه: گروه حوزه علميه