بانکهای مرکزی دیگر چگونه اند؟
این روزها مطرح شدن مباحثی در زمینه چگونگی اداره بانکمرکزی و چگونگی عزل و نصب رئیس و اعضای هیأت مدیره این نهاد موجب شده است تا دیدگاههای متفاوتی در زمینه چگونگی حفظ استقلال بانک مرکزی و الزامات و پیش شرطهای تحقق این امر مطرح شود.
با این روند بهنظر می رسد بررسی وضعیت بانکهای مرکزی در نقاط مختلف جهان زمینه ساز آشنایی بیشتر با نحوه مدیریت و چگونگی فعالیت این دستگاه خواهد بود،چرا که شیوههای متفاوت مدیریت بانک مرکزی و نحوه عملکرد این نهاد در سیاستگذاریهای پولی و بانکی بستر مناسبی برای سیاستگذاری بهتر و ایفای نقش فعالتر بانک مرکزی در کشورمان فراهم میسازد.
با نگاهی اجمالی به عملکرد و پیشینه بانکهای مرکزی در نقاط مختلف جهان، بهتر میتوان به تفاوتها و شباهتهای آنها پی برد.بررسی وضعیت بانکهای مرکزی در آمریکا، اروپا، کشورهای شرق دور و برخی کشورهای همجوار موجب میشود تا تجربیات این کشورها در مورد ساختار و نحوه اداره این نهاد برای ایفای نقشی پررنگتر در فعالیتهای اقتصادی تبیین شده و بتوان با بررسی تفاوتهای ساختاری بانکهای مرکزی در کشورهای مختلف، حیطه وظایف و اختیارات و نحوه مدیریت این نهاد، آینده روشنی برای ادامه فعالیت بانک مرکزی در کشورمان رقم زد.
بانکهای مرکزی در کشورهای مختلف جهان، تاریخ تأسیس و نحوه مدیریت و میزان استقلال متفاوتی دارند اما آنچه در میان آنها مشترک است وظایفی است که در مورد حفظ ثبات قیمتها بر عهده آنان است.
آمریکا
فدرال رزرو (Federal Reserve) یا همان بانک مرکزی آمریکا براساس قانون کنگره این کشور در سال 1913 تأسیس شد. بعد از بحران بزرگ دهه 30 احساس شد که این نهاد کارایی لازم را ندارد و به همین دلیل ساختار فدرال رزرو، اصلاحات زیادی را به خود دید. سیاست های فدرال رزرو توسط یک کمیته 12 نفره تعیین میشود که 7 نفر از آنها برای مدت 14 سال توسط رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و بعد از تأیید مجلس سنا برگزیده میشوند. 5 عضو دیگر را رئیس فدرال رزرو نیویورک و روسای فدرال رزروهای 4 منطقه دیگر آمریکا تشکیل میدهند. رئیسجمهور از میان 7 نفری که انتخاب کرده، یک نفر را بهعنوان رئیس فدرال رزرو انتخاب میکند.
انگلستان
بانک مرکزی انگلستان که بانک انگلستان نامیده میشود، در سال 1694 بنا نهاده شد و بهدلیل همین قدمت طولانی است که آن را بانوی پیر خیابان تردنیدل خطاب میکنند. این بانک در سال 1946 ملی شد و در سال 1997 هم به نهادی مستقل از دولت تبدیل شد. نقش و عملکرد این نهاد طی 3 قرن حیات آن تغییرات زیادی را به خود دیده است. اما اکنون بانک انگلستان با قرار داشتن در مرکز مالی بریتانیا دو هدف اصلی دارد؛ ثبات پولی و ثبات مالی بریتانیا. همچنین از اوایل قرن بیستم بانک انگلستان عهده دار تصمیمگیری در مورد نرخ بهره انگلستان و ولز شده است. رئیس بانک انگلستان با پیشنهاد نخست وزیر و توسط ملکه انگلستان انتخاب میشود.
اتحادیه اروپا
ایجاد یک بانک مرکزی در یک اتحادیه پولی کاری سخت اما مهم بود که اتحادیه اروپا انجام داد. هیأت اجرایی این بانک شامل رئیس، نایب رئیس و 4 عضو دیگر است که با اعضای اتحادیه اروپا تعیین می شوند و همچنین روسای بانک های مرکزی کشورهای عضو اتحادیه هم از اعضای اصلی بانک مرکزی اروپا محسوب میشوند. از زمان تأسیس یعنی سال 1998 میلادی تاکنون تأکید زیادی بر استقلال این نهاد شده است، به همین دلیل بانک مرکزی اروپا در تصمیمگیری جهت حفظ ثبات پولی این اتحادیه تحتتأثیر هیچ کدام از دولتهای عضو قرار ندارد و به طور مستقل عمل میکند. نشست اعضای بانک مرکزی اروپا دو بار در ماه در مقر این نهاد، یعنی شهر فرانکفورت آلمان برگزار میشود که در نشست نخست تصمیماتی برای توسعه اقتصادی و پولی اخذ میشود و در نشست دوم موضوعات مربوط به دیگر وظایف این نهاد تحت بررسی قرار میگیرد.
ژاپن
بانک مرکزی ژاپن هم مانند بسیاری از دیگر نهادهای مدرن این کشور، بعد از دوره Meiji Restoration (سقوط فئودالها و بازشدن درهای رابطه با غرب) و در سال 1882 میلادی بنا نهاده شد. قانون این بانک در سالهای 1942 و 1997 مورد بازنگری قرار گرفت که در آخرین اصلاحات، تأکید زیادی بر استقلال و شفافیت این نهاد شده است. اهداف اصلی بانک مرکزی ژاپن هم مانند دیگر بانک های مرکزی دنیا، ثبات قیمتها و توسعه اقتصاد ملی است. رئیس بانک مرکزی ژاپن بعد از پیشنهاد نخستوزیر و با تصویب مجلس انتخاب میشود.
چین
بانک مردمی جمهوریچین که در دسامبر 1948 تأسیس شده است، نقش یک بانک مرکزی در کشور را ایفا میکند. مقر اصلی این بانک ابتدا در شهر شیجیاژونگ قرار داشت که یک سال بعد از تأسیس یعنی در سال 1949 مقر آن به پکن منتقل شد. بانک مردمی جمهوری چین قدرت کنترل سیاست های پولی و قانونگذاری برای نهادهای مالی را برعهده دارد. شایان ذکر است که دارایی های مالی این نهاد بیشتر از هر نهاد مالی عمومی در تاریخ جهان است. تا سال 1978 این بانک همه عملیات مربوط به بانکهای تجاری را بر عهده داشت تا اینکه در دهه 1980 در اثر اصلاحاتی که در نظام مالی چین صورت پذیرفت، وظایف تجاری این بانک بر عهده 4 بانک دولتی دیگر قرار گرفت. بعد از آن در سالهای 1995 و سال2003 هم ساختار این بانک با اصلاحاتی مواجه شد که در آخرین آنها در کنگره حزب کمونیست مقرر شد تا نقش و قدرت بیشتری به بانک مردمی چین جهت ایجاد ثبات مالی در این کشور بخشیده شود. نصب و عزل رئیس بانک مرکزی چین برعهده رئیسجمهور چین است.
ترکیه
ایجاد یک بانک مرکزی در ترکیه به زمان امپراتوری عثمانی برمیگردد. در سال1856 بانک عثمانی با سرمایه مشترک بریتانیا و فرانسه بنیان نهاده شد اما از سال 1863 بود که نام این بانک به بانک امپراتوری عثمانی تغییر یافت و از این زمان به بعد وظایفی شبیه به بانک های مرکزی را برعهده گرفت. در زمان جمهوری ترکیه قانون بانک مرکزی در سال 1930 به تصویب رسید و این نهاد از سال 1932 کار خود را آغاز کرد. طبق قانون وظایفی مانند تعیین نرخ بهره، قانونمند کردن بازار پول و انجام اقداماتی به همراه دولت برای حفظ ارزش پول برعهده بانک مرکزی ترکیه است.
هند
بانک مرکزی هند در سال 1935 و طبق قانونی که یک سال قبل از آن تصویب شده بود، تأسیس شد. دفتر مرکزی این بانک که رئیس کل آن در آنجا حضور دارد و سیاستهای بانک هم در آنجا تعیین میشود، ابتدا در کلکته قرار داشت که از سال1937 به بمبئی منتقل شد. امور بانک مرکزی هند توسط یک هیأت مرکزی اداره میشود که اعضای آن توسط دولت این کشور و برای یک دوره چهارساله انتخاب میشوند. این نهاد 26 شعبه در شهرهای دیگر هند از جمله کلکته و دهلی نو دارد. یکی از مهم ترین تصمیمات بانک مرکزی هند، سپردن تعیین ارزش ارز این کشور در مکانیزم بازار بوده است، تصمیمی که در سال 1993 اخذ شد.
افغانستان
تأسیس بانک مرکزی افغانستان به سال 1939 میلادی باز میگردد. البته در افغانستان بانک طی این سالها تغییرات زیادی را بهخود دیده است. دفتر مرکزی این بانک در حال حاضر در شهر کابل قرار دارد و طبق اساسنامه این بانک، وظیفه اصلی آن حفظ ثبات قیمتها در افغانستان است. از دیگر وظایف این بانک می توان به تعیین سیاستهای پولی کشور، حفظ ارزش پول ملی و چاپ پول و اسکناس اشاره کرد. رئیسکل بانک مرکزی افغانستان توسط رئیسجمهور به مجلس نمایندگان پیشنهاد میشود و درصورت موافقت نمایندگان به ریاست داافغانستان بانک منصوب میشود. اعضای هیأت اجرایی بانک مرکزی افغانستان از هر گونه فعالیت سیاسی منع شدهاند و همچنین طبق قانون کشور افغانستان، این نهاد در اتخاذ سیاست های پولی از استقلال کامل برخوردار است. البته در صورتی که رئیس بانک مرکزی یا هر کدام از اعضای اصلی هیأت اجرایی از پس اجرای وظایف خود برنیایند، رئیسجمهوری توانایی عزل آنها را خواهد داشت. البته برنیامدن از پس وظایف طبق قانون تعریف مشخصی دارد،از جمله اینکه دادگاه تشخیص دهد که این نهاد توانایی پرداخت بدهی هایش را ندارد.
برگرفته از همشهری آنلاین/ آرش پورابراهیمی
بخش اقتصاد