تبیان، دستیار زندگی
- حاکمیت الله 2- نفوذ و قدرت معنوی رهبر 3- وحدت و همبستگی تمام اقشار ملت 4- ارتباط بین دین و سیاست 5- روحیه ایثار و شهادت طلبی مردم 6- استقلال طلبی 7- آزادی خواهی 8- سازش ناپذیری 9- عدم وابستگی به شرق و غرب 10- حفظ اصول انقلاب حتی در شرایط دشوار 11- رسیدن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ویژگیهای کلی انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلابهای روسیه و فرانسه

انقلاب اسلامی

مقایسه پدیده های مشابه می تواند در شناخت هر چه بیشتر آنها مفید واقع شود در تاریخ جهان انقلابهائی رخ داده و ممکن ست بین این انقلابها تشابهات فراوانی وجود داشته باشد.بحث مراحل یا روند انقلاب در قرن بیستم و پس از انقلاب روسیه، مطرح شد.در این میان برخی از محققین غربی که پدیده، انقلاب را بررسی می کردند متوجه شدند که بین انقلاب روسیه و انقلابهای فرانسه، انگلستان، هلند و...شباهتهایی وجود دارد که این موجب پیدایش مکتبی بنام تاریخ طبیعی انقلاب گردید.

نویسندگان این مکتب معتقدند که انقلابهای گذشته کم و بیش روند مشابهی را طی کرده اند و این روند بر آیندی طبیعی و اجتناب ناپذیر است.

از مهمترین نویسندگان این مکتب «کرین برینتون » و «ادواردبتی » می باشند.اما انقلاب اسلامی خط بطلان بر نظریات این مکتب کشید، اگر چه در بعضی موارد انقلاب اسلامی با دیگر انقلابها وجه تشابه دارد، در عین حال شرایط و اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی آنها تفاوتهای اساسی را نشان می دهد و از آنجا که کثرت پدیده های مورد مقایسه کار سنجش و تطبیق را مشکل و پیچیده می سازد ما در این نوشتار انقلاب فرانسه و روسیه را به عنوان دو سمبل از دو نظام غرب و شرق و دو ایده ئولوژی متفاوت شناخته شده، برای مقایسه با انقلاب اسلامی که آرمانهای مذهبی و حاکمیت جهانی اسلام و حاکمیت مستضعفین و مستکبرین را نوید می دهد برگزیده ایم.

باید توجه داشت که مقایسه این دو انقلاب با انقلاب اسلامی نیاز به یک تحقیق وسیع و مشروح دارد که در این نوشتار مختصر نمی توان به این مهم دست یافت.از این رو می خواهیم یک چهار چوب کلی برای مقایسه این سه انقلاب با یکدیگر ارائه دهیم.

1- میزان مشارکت سیاسی در انقلاب فرانسه جز جمعیت محدودی از طبقه اشراف و بورژواها با نظام همکاری نکردند و فقط در منطقه جغرافیایی پاریس فعال بودند.در انقلاب روسیه نیز عده محدودی از کارگران کارخانجات و سربازان فعال بودند و گروههای شرکت کننده همان کارگران و سربازان و حزب بلشویک بود و فقط در منطقه جغرافیایی پطرزبورگ - مسکو فعال بودند، اما انقلاب اسلامی ایران تمام اقشار ملت اعم از کارگران، کارمندان، دانشگاهیان، بازاریان، روحانیون و...در تمام نقاط کشور همزمان ولی بطور عمده در شهرها مشارکت فعال داشتند و بر این اساس می توان گفت: یکی از مشخصه های انقلاب اسلامی شرکت وسیع مردم در آن می باشد که در مقایسه با دیگر انقلابها بسیار چشمگیرتر و فراگیرتر بوده است.

مهمترین وجه تمایز بین انقلاب ایران و انقلابهای روسیه و فرانسه، ریشه مذهبی آن است که هیچگونه شباهتی به دو انقلاب دیگر ندارد در ایران مذهب قوه محرکه اصلی انقلاب به شمار می رفت و آتش انقلاب از درون مساجد زبانه کشید و سرانجام منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد.

پروفسور حامد الگار در این زمینه می گوید:

«یکی از ممیزات انقلاب اسلامی ایران شرکت وسیع توده های مردم بود.در انقلاب های فرانسه، روسیه و چین انقلاب همیشه با جنگ داخلی همراه بود...»

فرد هالیدی نیز معتقد است که از لحاظ به صحنه کشاندن اقشار وسیع مردم، انقلاب اسلامی عظیم ترین انقلاب تاریخ است.

2- رهبری در انقلاب فرانسه رهبران اصلی انقلاب بطور خلق الساعة در این مقام قرار گرفتند و وابستگی طبقاتی داشتند و در انقلاب روسیه نیز در فوریه 1917 نام هیچ رهبری به چشم نمی خورد و در اکتبر 1917 نام لنین، تروتسکی، استالین، بوخارین و...به چشم می خورد که اینان هم مانند رهبران انقلاب فرانسه پایگاه مردمی چندانی نداشتند و توده های مردم لنین را نمی شناختند. ولی در انقلاب اسلامی ایران رهبر انقلاب از یک پایگاه وسیع و عمیق مذهبی و بلا منازع برخوردار بود.او هم طراح، هم ایدئولوگ و هم معمار، مدیر و مجری انقلاب بود که در همه مراحل انقلاب چه قبل و چه بعد از پیروزی به این عنوان شناخته شد..ایدئولوژی در انقلاب فرانسه اساس ایدئولوژی، لیبرالیسم بود که هر چند در پیشبرد انقلاب نقشی نداشت ولی در شکل گیری نظام بعد از انقلاب نقش اساسی داشته است و در واقع شاخه ای از اومانیسم و انسان محوری است که آزادی خواهی را تبلیغ می کند.

انقلاب اسلامی

لیبرالیسم گر چه در پیشبرد ابعاد اقتصادی و سیاسی در ظاهر تا حدودی موفق بوده ولی در ترویج ارزشهای مثبت اخلاقی و فضائل انسانی با شکست مواجه شده است که همین امر موجب نوعی ایجاد سر در گمی روحی و توسعه بیماریهای روانی و افزایش روز افزون خودکشی در جوامع پیشرفته صنعتی گردیده است تا آنجا که امروزه این بحران عظیم اجتماعی روانی، ذهن بسیاری از اندیشمندان غربی را به خود مشغول کرده تا به امید رهایی از این بن بست راه حلی ارائه دهند.برخی چون آرنولد توین بی، اریک فروم، پدل فورد، و تا حدودی هربرت مارکوزه، چاره آن را در احیاء عنصر مذهب بر اساس مقتضیات زمان می دانند و برخی دیگر چون ژان پل سارتر معتقدند درمان جدی و اساسی برای این بحران انسان وجود ندارد و تنها راه علاج، دادن فرصتها و امکانات لازم به فرد فرد انسانهاست که طبق مصالح و خواسته های فردی خود آنچنان که لازم بدانند خود را با شرایط موجود تطبیق دهند.

اساس ایدئولوژی در روسیه مارکسیسم - لنینیسم بود که این ایدئولوژی نیز در انقلاب نقشی نداشت ولی در شکل گیری نظام بعد از انقلاب و تحولات بعدی نقش اساسی را به عهده داشته است.ولی انقلاب اسلامی ایران همانند انقلاب کبیر فرانسه برای کسب آزادی تنها و یا مثل انقلاب اکتبر روسیه یک انقلاب کارگری نبود بلکه در انقلاب اسلامی تاکید بر ایدئولوژی اسلام با تکیه بر تعالیم مکتب تشیع بود که در تهییج و تشکل مبارزات مردمی و نهایتا سقوط نظام شاهنشاهی و نیز در شکل گیری تحولات بعد از انقلاب با تکیه بر اصل ولایت فقیه نقش زیر بنایی داشته است.در انقلاب اسلامی آزادی به آن معنی که در غرب مطرح است وجود ندارد.در اسلام انسان موجودی آزاد است اما نه بمعنی رها و لا قید و بی بند و بار بلکه به معنی مختار و انتخابگر.در این مکتب انسان موجودی است که آزادانه درسرنوشت خویش باید تصمیم گیری نماید.

در جمهوری اسلامی افراد جامعه در محدوده قوانین اسلامی و با توجه به مصالح جامعه هم آزادی مذهبی وجود دارد و هم آزادی سیاسی، هم آزادی بیان و هم آزادی عقیده...در نظام اسلامی اقلیت ها و پیروان دیگر مذاهب آزادند به آئین و معتقدات خویش پای بند باشند و به برنامه و راه و روش خود عمل نمایند.در انقلاب فرانسه رهبران انقلاب گامهایی در جهت جدایی کامل سیاست از دین یعنی سکولاریسم برداشتند و در انقلاب روسیه با عناد و ضدیت شدید با دین برخورد کردند و دین را افیون توده ها معرفی نمودند، ولی در انقلاب اسلامی ایران بازگشت به دین و اسلام روح و اساس انقلاب است و در واقع یکی از شگفت انگیزترین و در عین حال پیچیده ترین ویژگیهای انقلاب اسلامی بعد دینی آن است.

و همین ویژگی یعنی بازگشت به دین یکی از مهمترین فصول ممیز انقلاب اسلامی از تمامی جهان است.

آقای حامد الگار در اینباره می نویسد:

مهمترین وجه تمایز بین انقلاب ایران و انقلابهای روسیه و فرانسه، ریشه مذهبی آن است که هیچگونه شباهتی به دو انقلاب دیگر ندارد در ایران مذهب قوه محرکه اصلی انقلاب به شمار می رفت و آتش انقلاب از درون مساجد زبانه کشید و سرانجام منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد.

تمام نویسندگان نیز به مذهب به عنوان عاملی در جهت تحریک و تهییج توده های میلیونی نگاه می کنند و سیاست اسلام زدایی شما را به عنوان عامل اصلی و تعیین کننده سقوط رژیم شاه می دانند.

پروفسور حامد الگار می گوید:

«یکی از ممیزات انقلاب اسلامی ایران شرکت وسیع توده های مردم بود.در انقلاب های فرانسه، روسیه و چین انقلاب همیشه با جنگ داخلی همراه بود...»

آقای حامد الگار می نویسد:

انقلاب اسلامی ایران بر عکس همه انقلابها تداوم و توالی بخش مهمی از میراث اسلامی است به یک معنی آغاز این میراث به قرن هفتم میلادی و گشوده شدن ایران به روی اسلام بر می گردد و یکی از عوامل مهمی که انقلاب اسلامی ایران را از تمامی انقلابهای دگرگون ساز دیگر متمایز می سازد همین ریشه های عمیقی است که این انقلاب در گذشته تاریخی دارد.

امروزه می بینیم که به اعتقاد صاحب نظران آنچه فرهنگ غربی را مورد تهدید قرار می دهد همین سکولاریسم است که ملهم از انقلاب فرانسه می باشد و امروزه تنها راه رهایی از این بحران را در احیاء عنصر مذهب می دانند.

آقای برژینسگی می گوید:

سکولاریسم عنان گسیخته حاکم بر نیمکره غربی، در درون خود نقطه ویرانی فرهنگ غربی را می پرورد از اینرو آنچه ابر قدرتی آمریکا را در معرض زوال قرار می دهد همین سکولاریسم است.

پس می توان نتیجه گرفت که مساله توجه به عنصر مذهب به عنوان نقطه اتکایی برای بسیاری از اندیشمندان غربی و ارکسیست شده است و تنها راه چاره را در احیاء عنصر مذهب می دانند.

یکی از اصول دیگر انقلاب فرانسه ناسیونالیسم بود و ناسیونالیسم قرن نوزدهم از انقلاب فرانسه زاییده شده و از آن پس

انقلاب اسلامی

یکی از شرایط و اصول اساسی حکومت های ملی قلمداد گردید و به عنوان یک نهضت سیاسی، همراه با افکار و عقاید ویژه ای در اروپا رواج پیدا نمود.انقلاب فرانسه ابتدا مفهوم حکومت ملی را شور و حرکت بخشید و سپس آنرا به عنوان الگو و سر مشق معرفی کرد که تا دو قرن نفوذش ادامه یافت و وقتی ناپلئون که خود عامل توقف جریان انقلاب فرانسه بود مروج مفاهیم جدید سیاسی در سراسر اروپا شد و آمیزه ای از آرمانگرایی، ناسیونالیسم و سکولاریسم را عرضه داشت.انقلاب روسیه نیز خواستار استقرار نظام انتر ناسیونال سوسیالیسم بود و آنرا به عنوان هدفی کاملا جهانشمول تبلیغ و تجویز می کرد.اما انقلاب اسلامی نه با ناسیونالیسم و ملی گرائی میانه ای دارد و نه با انتر ناسیونالیسم کمونیستی و بی فرهنگی سرمایه داری، بلکه بدین معنی است که ما با عالمی که ناسیونالیسم در آن پدید آمده و امکان بسط و گسترش یافته است مخالفیم و باید توجه داشت که در اسلام هیچ شخصی و یا طایفه ای بر دیگران حکومت نمی کند ناسیونالیسم، لیبرالیسم، سوسیالیسم، انتر ناسیونالیسم و هیچ ایسم دیگری را در آن جائی نیست.

امام خمینی قدس سره با توجه به پیامدهای ناشی از ملی گرایی و تعصبات می فرمایند: اساس بدبختی مسلمین ملی گرایی است زیرا او خوب می داند که چه ضربه ها و خسارتهای جبران ناپذیر بر پیکر اسلامی از راه ملی گرایی وارد شده است.

4- اهداف ماهیت و هدف انقلاب اسلامی یک پدیده منحصر به فرد است چرا که تمام انقلابها از جمله انقلاب فرانسه و روسیه می خواستند یک جامعه بهتر از نظر مادی برای انسان بسازند و هدف آنها تولید ثروت بیشتر و توزیع این ثروت در میان مردم بود ولی انقلاب ایران دارای اهدافی متعالی تر می باشد و هدف انقلاب ایران برقراری نظام الله و حاکمیت خدا می باشد.

هویت یکی از تفاوتهای دیگر انقلاب اسلامی ایران با انقلابهای روسیه و فرانسه این است که انقلاب فرانسه یک انقلاب لیبرال بورژواری و انقلاب روسیه یک انقلاب سوسیالیستی ولی انقلاب اسلامی یک انقلاب دینی و ضد استکباری است

در واقع اهداف انقلاب اسلامی عبارتند از:

1- احیاء و زنده کردن احکام اسلام و اجرای آن

2- استقرار عدالت اجتماعی

3- استقرار نظام سیاسی اسلام

4- تقویت عملی و فرهنگی جامعه

آقای احمد هوبر در این باره می گوید:

تمام انقلابهای دیگر می خواستند یک نظام انسانی را در زمین استقرار دهند، یعنی نظام ژان ژاک روسو را یا نظام مارکس، لنین را، در صورتیکه انقلاب اسلامی می خواهد نظام الله را در زمین مستقر کند و...و معتقد است که انقلاب اسلامی راه خود را به سوی تمام دنیای اسلام باز خواهد کرد و بر روی جهان غیر اسلام نیز تاثیر خود را خواهد گذارد و...

امام خمینی (ره) می فرمایند: انقلاب ما متکی بر معنویات و خداست و آنهایی که با ما موافقند آنهایی هستند که با خط توحیدی موافقند

5- هویت یکی از تفاوتهای دیگر انقلاب اسلامی ایران با انقلابهای روسیه و فرانسه این است که انقلاب فرانسه یک انقلاب لیبرال بورژواری و از نتائج آن واژگونی نظام سلطنتی و برقراری یک جمهوری پارلمانی بود و انقلاب روسیه یک انقلاب سوسیالیستی و از نتائج آن سرنگونی حکومت تزاری و نهایتا تسلط نظام سوسیالیسم بود ولی انقلاب اسلامی یک انقلاب دینی و ضد استکباری است که تنها به واژگونی کامل استبداد اکتفا نکرده و در واقع انقلابی در فرهنگ انقلابهای جهان بوجود آورد انقلاب اسلامی رژیم شاهنشاهی را سرنگون و حکومت اسلامی را برقرار کرد و بخاطر ماهیت ضد استکباری خود از همان ابتدا با دشمنی تمام ابرقدرتها روبرو بوده است.آقای حامد الگار می نویسد:

انقلاب اسلامی راه دیگری را پیموده است و از همان اول با دشمنی مشترک تمام ابرقدرتها مواجه بوده است

انقلاب اسلامی

6- آزادی و عدالت در انقلابهای لیبرالیستی غربی، آزادی افراد به قیمت فدا کردن عدالت اجتماعی مطرح می شود و در انقلابهای مارکسیستی عدالت اجتماعی را با اعمال خشونت و دیکتاتوری و به قیمت از دست دادن آزادیهای فردی نوید می دهند ولی در سیستم سیاسی اسلامی عدالت اجتماعی همراه آزادی فردی بطور متوازن و تا آنجا که ممکن است بطور هماهنگ مطرح می شوند. اسلام آزادی لیبرالیستی را که به بی عدالتیها و فاصله های زیاد طبقاتی منتهی می شود نفی می کند چنانکه مساوات و برابری بدون توجه به خصوصیات و استعدادهای فردی را نیز که حالت تحمیلی دارد و همراه با زور و دیکتاتوری است نمی پذیرد.روح برادری را ترویج وامتیازات بی جا و تبعیض طبقاتی را تکذیب می کند و از این رو، مورد توجه بسیاری از مردم محروم دنیا قرار گرفته است.

نهرو می گوید:

مساله مساوات اسلامی روی افکار هندوها، خصوصا طبقه محرومشان تاثیر عمیق بخشیده است زیرا اسلام بساط اختلافات طبقاتی و امتیازات نژادی را از میان برده است و میان ملل مختلف روابط حسنه بر اساس عدل و مساوات برقرار می سازد.

در پایان باید متذکر شویم همین ویژگیهای برجسته انقلاب اسلامی بود که توجه بسیاری از مردم دنیا بویژه قشر روشنفکر و باسواد را به خود جلب نمود انقلاب اسلامی نیامد تا برنامه های انقلاب دموکراتیک فرانسه را با برنامه های سوسیالیستی انقلاب روسیه را پیاده کند بلکه آمد تا محیطی را برای رشد و شکوفائی ایده های نوین و مناسب با ربع آخر قرن بیستم فراهم سازد و سعی دارد این مکتب جامع پویا و سازنده بر اساس اصول اسلام بر پا نماند.

اسکاچ پل که مطالعات وسیعی در زمینه بررسی تطبیقی انقلابها انجام داده است می گوید:

جای تردید نیست که علل بروز انقلاب ایران با آنچه در انقلابهای فرانسه، روسیه و چین رخ داد، متفاوت بوده و اختلافات فاحش دارد، انقلاب ایران پدیده ای کاملا خلاف طبیعت بود این انقلاب محققا یک انقلاب اجتماعی است مع ذالک پروسه انقلاب مخصوصا حوادثی که منجر به سقوط شاه شد، علتهایی را که در مطالعه تطبیقی خود از انقلابهای فرانسه، روسیه و چین مطرح کرده بود، زیر سؤال برد.انقلاب ایران آشکارا آنقدر مردمی بود و آنقدر روابط اساسی و پایه فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی - اجتماعی را در ایران تغییر داد که حقیقتا از نمونه های انقلابهای اجتماعی - تاریخی بزرگ می باشد...

در پایان باید این فراز از وصیتنامه سیاسی امام خمینی را متذکر شویم که می گوید: ...شک نباید کرد که انقلاب اسلامی از همه انقلابها جداست هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام...

کوتاه سخن اینکه ویژگیهایی که انقلاب ایران را از سایر انقلابها متمایز می سازد عبارتند از:

1- حاکمیت الله 2- نفوذ و قدرت معنوی رهبر 3- وحدت و همبستگی تمام اقشار ملت 4- ارتباط بین دین و سیاست 5- روحیه ایثار و شهادت طلبی مردم 6- استقلال طلبی 7- آزادی خواهی 8- سازش ناپذیری 9- عدم وابستگی به شرق و غرب 10- حفظ اصول انقلاب حتی در شرایط دشوار 11- رسیدن به پیروزی با کمترین خسارت و خونریزی 12- تغییرات بنیادی و پرهیز از رفوریسم 13- تلاش برای خود کفائی اقتصادی 14- پایگاه مردمی انقلاب و پذیرش آن از سوی ملل آزاده جهان 15- دنبال کردن اهداف عمیق انسانی و معنوی در کنار اهداف مادی و اقتصادی 16- همراه بودن انقلاب با مشروعیت دینی 17- تفاهم و یگانگی میان دولت و ملت 18- جامعیت انقلاب اسلامی نسبت به همه ابعاد انسانی اجتماعی.

منابع مقاله:

چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب اسلامی در ایران، حشمت زاده، محمد باقر ؛

بخش تاریخ


منبع: پایگاه حوزه