تبیان، دستیار زندگی
لقمان پیامبر نبود ، مردى حكیم بود و حكمتش از حكمت الهى سرچشمه گرفته شده بود . آمدن نام وی در قرآن سبب جاودانی وماندگاری او شده است . سوره به نام او نامیده شد تا بیان كند كه بنده‏اى كه سپاس خداى گوید ، خدا نیز او را سپاس خواهد گفت و حكمت و فضیلت خواهد بخ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نعمت ویژه، شکر ویژه می طلبد!

أمثال لقمان الحكیم


آدمی برای رسیدن به بهترین مقام ها و کسب حکمت های الهی، لازم نیست که پیامبر و یا معصوم باشد ، بلکه همین قدر که همچون لقمان،حکیم و خداشناس و شکرگزار باشد و تمام نعمات را از خداوند  و خود را در برابر قدرت الهی هیچ بداند، کافی است .


سیماى سوره‏ى لقمان‏

این سوره ، از سوره‏هاى مكّى است و ششمین سوره از سور هفتگانه به شمار می آید كه با حروف مقطّعه‏ى « الم » آغاز شده است .

عدد آیات آن ؛ سى و چهار ، ‏ عدد كلمات ؛ پانصد و چهل و هشت و عدد حروف آن ؛ سه هزار و صد و ده است .

به مناسبت نام لقمان، كه در کل قرآن تنها دو بار، آن هم در این سوره ذکر شده است ، این سوره به نام لقمان لقب گرفته شده است .

لقمان پیامبر نبود ، مردى حكیم بود و حكمتش از حكمت الهى سرچشمه گرفته شده بود .

آمدن نام وی در قرآن سبب جاودانی وماندگاری او شده است . سوره به نام او نامیده شد تا بیان كند كه بنده‏اى كه سپاس خداى گوید ، خدا نیز او را سپاس خواهد گفت و حكمت و فضیلت خواهد بخشید .

معارفى كه در سوره لقمان آمده است همه حكمت خداوندى است كه در كتاب خدا و در قلوب نیكوكاران تجلّى كرده است ولى به مستكبران سودى نخواهد داد .

پروردگار ما به لقمان حكمت عطا فرمود و آن حكمت را در یك كلمه كه همان شكر و سپاس خداوند باشد خلاصه كرد و لقمان آن حكمت فشرده را طى ده توصیه و سفارش كه همگى از شكر و سپاس خداوند منبعث مى‏شوند ، براى فرزندش بازگو كرد .

نخستین این وصایا شناخت آفریدگار است و آخرین آنها گردنكشى نكردن در برابر خداوند .

نعمت ویژه، شكر ویژه مى‏طلبد!!

« وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ یَشْكُرْ فَإِنَّما یَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ ؛ ما به لقمان حكمت دادیم (و به او گفتیم:) شكر خدا را بجاى آور هر كس شكرگزارى كند ، تنها به سود خویش شكر كرده و آن كس كه كفران كند ، (زیانى به خدا نمى‏رساند) چرا كه خداوند بى‏نیاز و ستوده است.» (لقمان 12)

نكات آیه :

1ـ حكمت ، عطایی الهی و خداوندی است وکسب کردنی نیست : (گرچه مقدّمات آن قابل كسب است .) «وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ»

2ـ نعمت ویژه ، شكر ویژه مى‏طلبد : «آتَیْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ ... اشْكُرْ لِلَّهِ» چنان كه خداوند در برابر اعطاى نعمت ویژه‏ى كوثر به پیامبر اسلام، از او شكر ویژه مى‏خواهد : «إِنَّا أَعْطَیْناكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ» (كوثر، 1 2)

3ـ اوّلین فرمان به حضرت موسى بعد از نبوّت ، فرمان نماز و اوّلین فرمان بعد از دادن حكمت به لقمان، فرمان شكرگزارى است : «أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ»

4ـ شكر نعمت‏هاى خداوند، به سود خود انسان است : «وَ مَنْ یَشْكُرْ فَإِنَّما یَشْكُرُ لِنَفْسِهِ» چنان كه در جاى دیگر مى‏خوانیم : «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ» (ابراهیم، 7)

5ـ هرگونه دارایى وثروتی‏ ارزش نیست ، غنایى ارزشمند است كه از هر آفت وبلایی به دور باشد : «غَنِیٌّ حَمِیدٌ»

6ـ خداوند ، حمید است ، چه انسان‏ها او را حمد كنند یا نكنند : «غَنِیٌّ حَمِیدٌ»

« وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ یَشْكُرْ فَإِنَّما یَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ؛ ما به لقمان حكمت دادیم (و به او گفتیم:) شكر خدا را بجاى آور هر كس شكرگزارى كند ، تنها به سود خویش شكر كرده و آن كس كه كفران كند ، (زیانى به خدا نمى‏رساند) چرا كه خداوند بى‏نیاز و ستوده است»

سیماى لقمان حكیم ‏:

لقمان

در تفسیر المیزان بحثى درباره‏ى جناب لقمان آمده است كه بخشى از آن را نقل مى‏كنیم :

پیامبر اكرم (صلى اللَّه علیه و آله) فرمودند : لقمان ، پیامبر نبود ، ولى بنده‏اى بود كه بسیار فكر مى‏كرد و به خداوند ایمان واقعى داشت. او به واقع محب خداوند بود و خداوند نیز او را دوست می داشت و به او حكمت عطا كرد .

امام صادق (علیه السلام) مى‏فرمایند: لقمان ، حكمت را به خاطر مال و جمال و فامیل دریافت نكرده بود ، بلكه او مردى پرهیزكار ، تیزبین ، با حیا و دلسوز بود . اگر دو نفر با هم درگیر مى‏شدند و خصومتى پیدا مى‏كردند ، میان آنها آشتى برقرار مى‏كرد .

لقمان با دانشمندان زیاد مى‏نشست . او با هواى نفس خود مبارزه مى‏كرد و ... (تفسیر المیزان)

او داراى عمرى طولانى ، معاصر حضرت داود و از بستگان حضرت ایّوب بود. او میان حكیم شدن یا حاكم شدن مخیّر شد و حكمت را انتخاب كرد .

از لقمان پرسیدند : چگونه به این مقام رسیدى؟ گفت: به خاطر امانت دارى ، صداقت و سكوت درباره آنچه به من مربوط نبود . (تفسیر مجمع البیان)

امام صادق علیه السلام فرمود : لقمان نسبت به رهبر آسمانىِ زمان خود معرفت داشت .(تفسیر نور الثقلین)

گرچه خداوند به او كتاب آسمانى نداد ، ولى همتاى آن یعنى حكمت را به او آموخت .

روزى مولاى لقمان از او خواست تا بهترین عضو گوسفند را برایش بیاورد. لقمان زبان گوسفند را آورد . روز دیگر گفت: بدترین عضو آن را بیاور. لقمان باز هم زبان گوسفند را آورد .

چون مولایش دلیل این كار را از وى پرسید ، لقمان گفت : اگر زبان در راه حقّ حركت كند و سخن بگوید ، بهترین عضو بدن است و گر نه بدترین عضو خواهد بود . (تفسیر كشّاف)

در عظمت لقمان همین بس كه خدا و رسول او و امامان معصوم (علیهم السلام) پندهاى او را براى‏ دیگران نقل كرده‏اند .

پیامبر اكرم (صلى اللَّه علیه و آله) فرمودند : لقمان ، پیامبر نبود ، ولى بنده‏اى بود كه بسیار فكر مى‏كرد و به خداوند ایمان واقعى داشت. او به واقع محب خداوند بود و خداوند نیز او را دوست می داشت و به او حكمت عطا كرد

گوشه‏اى از نصایح لقمان‏:

لقمان حكیم

ـ اگر در كودكى خود را ادب كنى ، در بزرگى از آن بهره‏مند مى‏شوى .

ـ از كسالت و تنبلى بپرهیز .

ـ بخشى از عمرت را براى آموزش قرار بده و با افراد لجوج ، گفتگو و جدل نكن .

ـ با فقها مجادله مكن ، با فاسق رفیق مشو ، فاسق را به برادرى مگیر و با افراد متّهم ، همنشین مشو .

ـ تنها از خدا بترس و به او امیدوار باش . بیم و امید نسبت به خدا در قلب تو یكسان باشد .

ـ بر دنیا تكیه نكن و دل مبند و دنیا را به منزله پلى برای طی کردن راه در نظر بگیر.

ـ بدان كه در قیامت از تو درباره چهار چیز مى‏پرسند : از جوانى كه در چه راهى صرف كردى ، از عمرت كه در چه فنا كردى ، از مال و دارایى‏ات كه از چه راهى بدست آوردى و آن را در چه راهى مصرف كردى .

ـ به آنچه در دست مردم است چشم مدوز و با همه مردم با حسن خلق برخورد كن .

ـ با همسفران زیاد مشورت كن و توشه سفر خود را بین آنها تقسیم كن.

ـ اگر با تو مشورت كردند ، دلسوزى خود را خالصانه به آنها اعلام كن . اگر از تو كمك و قرضى درخواست كردند ، مساعدت كن و به سخن كسى كه سنّ او بیشتر از توست ، گوش‏فراده .

ـ نمازت را در اوّل وقت بخوان ، نماز را حتّى در سخت‏ترین شرایط به جماعت بخوان .(تفسیر كنز الدّقائق)

ـ اگر در نماز بودى ، قلب خود را حفظ كن.

ـ اگر در حال غذا خوردن بودى ، حلق خود را حفظ كن .

ـ اگر در میان مردم هستى ، زبان خود را حفظ كن .

ـ هرگز خدا و مرگ را فراموش مكن ، امّا احسانى كه به مردم مى‏كنى یا بدى كه دیگران در حقّ تو مى‏كنند را فراموش كن . (تفسیر روح البیان)


منابع:

1- تفسیر نور ج 9

2- تفسیر هدایت ج 10

3- تفسیر المیزان

4- تفسیر مجمع البیان

5- تفسیر كنز الدّقائق

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان