تبیان، دستیار زندگی
چرا رسانه های ما ظرفیت ساخت بمب خنده را دارند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بمبی که اول موشک کاغذی بود!
مدیری


طنز  ما به کجا می رود این سوال اساسی است و اینکه چه کسانی و با چه دیدی طنز ما را می سازند؟

مهندسی پیام در زمینه طنز و استفاده از قابلیت های آن بسیار مهم است و ما باید بدانیم که چرا رسانه های ما ظرفیت ساخت بمب خنده را دارند؟


تفریح و سرگرمی از وظایف رسانه است عاملی که در زندگی اجتماعی امروز  با تقسیم کار اجتماعی و پیوند با آرمان های انسان خورد کن مدرنیته از ملزوماتی است که باعث می شود  اعضای جامعه فرصتی دوباره برای آمادگی جسمی و روحی برای گذران زندگی پیدا  کنند. عامل شاد کردن دیگران با توجه به احادیث و روایات اسلامی نیز از مواردی است که در رسانه ما باید از اولویت ها و امور اساسی در نظر گرفته شود.

با اینکه سرگرمی یکی از وظایف اجتماعی رسانه ها می باشد اما نباید جدا از دیگر وظایف در نظر گرفته شود بلکه با توجه به تعامل بین وظایف و اثرات متقابل رسانه ها بهتراست  چهارچوبی تعیین شود تا با مهندسی پیام نتیجه برنامه های تفریحی ما گریزی برای تفکر زایی بهتر باشد نه آغازی برای غفلت زدگی، موردی که متاسفانه امروزه شاهد بروز آن هستیم.

از طنزپردازان رسانه ای ما مهران مدیری می باشد؛ چهره ای نام آشنا و دارای محبوبیت در میان بسیاری از ایرانیان،از جمله مجموعه‌های تلویزیونی که وی کارگردانی و بازیگری آنها را برعهده داشته می‌توان از پاورچین، نقطه‌چین، شب‌های برره، باغ مظفر، مرد هزار چهره، مرد ۲ هزار چهره و قهوه تلخ نام برد.

روند اضمحلال ارزش ها هیچگاه به شدت، آنهم در رسانه انجام نمی گیرد روزی باید رقص برره ای از فیلتر ممیزی صداوسیما عبور کند تا کارهای بعدی به نمایش بزم( بخوانید رقص) چاقو در قهوه تلخ بکشد و با نمایش رقص علنی هر چند تمسخر آمیز در بمب خنده توسط رضاه بنفشه خواه تکمیل شود و بایدمنتظر بود با چه بهانه ای رقص زنان در رسانه ها باب می شود

آثار مهران مدیری هر چند مورد استقبال عموم قرار گرفته اند اما در هر مرحله به صورت خیلی نرم هنجارشکنی هایی را در فضای فرهنگی ما صورت داده است.استفاده از الفاظ نامتناسب، رواج دروغ با بکارگیری لفظ خالی بندی، رواج تمسخر، رواج غیبت، رواج رقص و...اما گویا نه مهران مدیری و نه مسئولین مربوطه به رواج اینگونه مسائل در این فیلم ها توجهی نداشته و گویا خنده به هر وسیله را مجاز می شمرند. و مهم نیست که رسانه ملی راه را بر این هنجار شکنی ببندد زیرا اکنون شبکه پخش خانگی هست که می توان از ان به عنوان جریان سوم ابتذال درعرصه رسانه های تصویری ما نام برد. شاهد این ادعا را می توان در نامه اخیر مدیری به مردم به بهانه پخش غیر قانونی بمب خنده مشاهده کرد  نگاهی به متن این نامه می اندازیم:

در این نامه که عنوان «نکته ای کوتاه با مردم عزیزم» را برایش انتخاب کرده، نوشته است: «اردیبهشت‌ماه سال 1387، یعنی حدوداً یک ماه پس از پخش سریال «مرد هزار چهره» طراحی چند سی‌دی برای تولید در شبکه نمایش خانگی را شروع کردم که یکی از آنها موضوع ماهواره بود.»

مهران مدیری و هجو کانال‌های فارسی‌زبان ماهواره

مدیری ادامه داده است: «پس از مرحله نگارش، تصویربرداری را شروع کردیم که در شهریور سال 87 به اتمام رسید. قبل از اینکه مونتاژ ساخت تیتراژ و موسیقی این آثار شروع شود، پیشنهاد ساخت سریال «مرد دوهزار چهره» به ما داده شد و ساخت این سریال را آغاز کردیم و کلاً از پخش این سی‌دی منصرف شدیم تا اینکه چند هفته پیش یکی از همکاران، در پروژه قهوه تلخ سی‌دی ماهواره را برای من فرستاد و گفت از یک دستفروش خریداری کرده است.»

به نوشته مدیری «معلوم نیست چگونه این سی‌دی به بیرون راه پیدا کرده، به شبکه قاچاق رسیده و با این سرعت توانسته‌اند برای آن جلد بسازند، اسم بگذارند و حتی امضای من در «قهوه تلخ» را پشت آن چاپ کنند. این موضوع به شدت در حال پیگیری است که به زودی توسط مطبوعات به اطلاع شما خواهد رسید.»

در تحلیل محتوای این بخش از نامه " طراحی چند سی‌دی برای تولید در شبکه نمایش خانگی را شروع کردم که یکی از آنها موضوع ماهواره بود" و با توجه به نوع ساخت این فیلم  و هنجار شکنی هایی که در بکارگیری الفاظ، آرایش زنان بازیگر، نمایش رقص، سکس پنهان و.... در آن وجود دارد می توان اینچنین تحلیل کرد که باید دید درعرصه ساخت مجموعه های تصویری تا چه حد چهارچوب ها تغییر کرده است و خط قرمزها کم رنگ شده اند که مهران مدیری با نیت پخش این آیتم ها از شبکه پخش خانگی اقدام به ساخت آن کرده است!

قهوه تلخ ، مهران مدیری

روند اضمحلال ارزش ها هیچگاه به شدت آنهم در رسانه انجام نمی گیرد روزی باید رقص برره ای از فیلتر ممیزی صداوسیما عبور کند تا کار بعد ها به نمایش بزم( بخوانید رقص) چاقو در قهوه تلخ بکشد و با نمایش رقص علنی هر چند تمسخر آمیز در بمب خنده توسط رضاه بنفشه خواه تکمیل شود و بایدمنتظر بود با چه بهانه ای رقص زنان در رسانه ها باب می شود!

انگار فراموش کرده ایم که طنز فقط موجب خنده در مخاطب نمی شود بلکه در سازه فرهنگی او هم تاثیر می گذارد اما در اینجا کمی دقیق تر به بین متنهای وجود ساخت چنین مجموعه ای با نیت پخش در شبکه خانگی می پردازیم:

عوامل ساخت:

این تنها پرسشی است که با توجه به همه هنجار شکنی هایی که در فایل تصویری معروف به بمب خنده شده است می تواند توجیه کند که در راستای رسیدن به هدف رسوایی عملکرد رسانه های غربی  ما می توانیم از آیتم هایی چون رقص ،نمایش بانوان با آرایش، استفاده از الفاظ رکیک و... استفاده کنیم اما جواب این است که هدف وسیله را توجیه نمی کند.

استفاده از این مصادیق برای نشان دادن قبیح بودن یک امر منکر و نشان دادن برتری معروف دارای چهارچوبی است که در این نمایش  نه چهارچوب ان حفظ شده است و نه معروفی در مقابل نمایش منکر به نمایش گذاشته شده است.

البته آنچه ما را به فراتر از این مجموعه می برد همانطور که اشاره شد روند هنجار شکنی هایست که در فیلم های این کارگردان شروع شده و اکنون به اوج خود رسیده و این روند نوید ادامه دار بودن آن را به ما می دهد

مخاطب

اما عامل دیگر این است که در اسلام به هر وسیله ای نمی توان دشمن را تخریب کرد بلکه روش اسلام مبتنی بر رعایت اصول اخلاقی  و انسانی می باشد که نمونه این مورد را در جنگ صفین مشاهده می کنیم. در جنگ صفین سپاهیان حضرت علی (ع) و سپاهیان معاویه لعنت الله علیه مقابل هم قرار گرفته بودند در یک سو سپاهیان حق و در سویی دیگر سپاهیان باطل. منقول است که حضرت امیر (ع) هنگام بازدید از سپاهیان خط مقدمش متوجه می شود که آنها با القاب و الفاظ رکیک با دشمن سخن می رانند. حضرت با ناراحتی از یارانش سوال می کند چه می کنید؟ سپاهیانش می گویند جواب دشمن را می دهیم. حضرت با ناراحتی می گویند پس چه فرقی میان سپاه حق و سپاه باطل است؟ اگر شما نیز از ابزارهای غلط دشمن از روشهای غلط دشمن و از الفاظ زشتی که دشمن بکار می برد استفاده کنید پس چه تفاوتی میان شما و آنهاست؟! این نوع برخورد برای یک مقطع زمان خاص نبوده بلکه اصلی که همه ما مسلمانان باید  رعایت کنیم در نوع برخورد و مقابله مان در روش های گوناگون  با دشمنانمان است که در این فایل ما مهندسی معکوسی را شاهد هستیم.

البته آنچه ما را به فراتر از این مجموعه می برد همانطور که اشاره شد روند هنجار شکنی هایست که در فیلم های این کارگردان شروع شده و اکنون به اوج خود رسیده و این روند نوید ادامه دار بودن آن را به ما می دهد.

آدمک سه بعدی

مدیران ناظر:

این جمله در نامه مهران مدیری چه معنایی را می رساند " رای تولید در شبکه نمایش خانگی"؛ مدیری اذعان می کند که چنین مجموعه ای با این مشخصات ضد ارزشی را برای پخش در شبکه نمایش خانگی ساخته است. باید دید که چه سیاست هایی در رسانه های ما حاکم شده است که اجازه پخش چنین مجموعه را در یک رسانه که تحت نظارت وزارت ارشاد اسلامی است می دهد و چه سیاست هایی اجازه ایجاد زیر ساخت های برای چنین پخشی را داده است مسلما با پخش مجموعه ای چون قهوه تلخ نمایش بمب خنده هم دور از انتظار نیست اما این روند حاکم یا به دلیل عدم نگرش های زاویه دار از آمان های امام درباره رسانه می باشد یا اینکه مصلحت گرایی هم در اینجا به جان مسئولین رسانه ای ما افتاده است یا........

مدیران رسانه ای ما باید با تخصص و تعهد بیشتر و به صورت سنجیده تر در جهت مهندسی پیام آنچه قرار است بر رسانه های ما با هر نیتی  قرار گیرد پیش بروند و عرصه جنگ نرم رادر جبهه رسانه مدیریت کنند.

نتیجه:

وجود طنز در کاندکتور برنامه های رسانه ای ما از ملزومات می باشد اما باید با دقت بیشتر و با توجه به اصول و بدیهیات رسانه ای به سمت ساخت اینچنین مجموعه هایی که بی شک پرطرفدار خواهند بود رفت.

باید دید طنز در رسانه دینی از چه جایگاهی برخوردار است و برای تهیه آن با دقت و ظرافت خاصی پیش رفت طنز در رسانه دینی عاملی برای غفلت زدگی نمی باشد و خنده راه گذری است که در سطح برنامه های طنز قرار دارد و ما باید از این سطح به لایه های زیرین تر رفته و بسیار ظریف تر به این پدیده و پتانسیل آن بنگریم. عملکرد اکنون طنزپردازان ما معکوس این دید را بر ما نشان می دهد و باید رسانه دینی و نسبت آن با طنز بار دیگر تعریف شود. اما آیا ما شاهد چنین رفتاری خواهیم بود؟

عطاالله باباپور

بخش ارتباطات