دو شاخص ممتاز
(فن سخنوری13)
اگر مقالات ما را دنبال کنید، تا کنون حدود دوازده مقاله درباره فن سخنوری در اختیار شما عزیزان قرار داده ایم. به دنبال مقالات گذشته، مطالبی را در همین رابطه از استاد سخنرانان، خطیب معرورف، مرحوم محمد تقی فلسفی خدمت شما ارائه میکنم.
کسانی که آن بزرگوار را میشناختند و پای سخنرانیهای او نشسته بودند، و شیرینی بیان و خطابه او را چشیده بودند، به خوبی میدانند که او سرآمد سخنوری بود. عالمی فرهیخته که جذابیت کلامش، بسیاری را به مجالس سخنرانی او میکشاند.
از این رو قصد داریم، بخشی از تجربیات آن بزرگوار را خدمت شما ارائه کنیم. ابتدا مباحث مقدماتی را بیان کرده و سپس در مقالات بعدی به نکات مهم خواهیم پرداخت. پس همراه ما باشید:
آفریدگار جهان، به مشیت حكیمانه خود، انسان را به گونهاى آفریده است كه مىاندیشد و سخن مىگوید. نیروى تفكر و تكلم، دو فیض بزرگ حضرت بارى تعالى است كه به آدمیان اعطا فرموده و ابزار و لوازم آن دو را به طور طبیعى در وجود آنان به ودیعه گذارده است. در پرتو این دو نعمت گران قدر، خداوند، نوع بشر را بر انواع حیوانات برترى داده و به وى تقدم و امتیاز بخشیده است.
عقل، محبوبترین آفریده نزد خداوند آفریدگار است.
عقل، مخلوقى است كه بىچون و چرا فرمان الهى را به كار مىبندد و از اوامرش اطاعت مىنماید.
عن ابى جعفر علیه السلام قال لما خلق الله العقل استنطقه ثم قال له اقبل فاقبل ثم قال له ادبر فادبر ثم قال و عزتى و جلالى ما خلقت خلقا هو احب الى منك (1)
امام باقر علیه السلام فرمود: پس از آنكه خداوند عقل را آفرید، از او بازپرسى كرد. سپس فرمود: پیش بیا. پیش آمد. فرمود: واپس رو. واپس رفت. یعنى دستور الهى را فوراً اجرا نموده و اوامرش را بدون كمترین مسامحه عملى ساخت. خداوند فرمود: به عزت و جلالم قسم هیچ مخلوقى را كه نزد من محبوبتر از تو باشد، نیافریدهام.
بیان، عبارت از آشكار ساختن چیزى است و این كلمه وسیع تر از نطق است و غیر نطق (قلم) را نیز شامل مىشود
زبان نیز از عطایاى بزرگ و ارزنده حضرت بارى تعالى به انسان است. خداوند، در كتاب مجید، پس از ذكر خلقت انسان، از نعمت بیان سخن گفته و فرموده است:
الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البیان(2).
خداوند رحمان قرآن را یاد داده، انسان را آفریده و بیان به وى آموخته است.
راغب، در مفردات گفته: بیان، عبارت از آشكار ساختن چیزى است و این كلمه وسیع تر از نطق است و غیر نطق (قلم) را نیز شامل مىشود.
زبان گویا و قدرت تكلم در انسان به اندازهاى پرارج و مهم است كه على (علیه السلام)، انسان منهاى قدرت تكلم را حیوانى در صورت انسان به حساب آورده و درباره وى چنین فرمود است:
ما الانسان لولا اللسان الا صورة ممثله او بهیمه مهمله(3).
اگر در انسان زبان گویا آفریده نشده بود و آدمى قدرت تكلم نمىداشت، او چیزى جز تصور ممثل یا حیوانى متروك و مهمل نمىبود.
آدمى از طرف بارى تعالى امانتدار عقل و زبان است و موقعى مىتواند از داشتن این دو نعمت بزرگ مباهات نماید و خویشتن را از حیوان برتر بداند كه عقل را بر همه تمایلات خود حاكم سازد و از فرمانش پیروى كند و زبان را با موافقت عقل به كار اندازد و در حد اجازه و امضاى عقل سخن بگوید.
كسانى كه براى تمیز حق از باطل و شناخت روا از ناروا، از عقل استمداد نمىكنند و در عقاید و اخلاق، گفتار و رفتار، و حركات و سكنات خویش به هدایت عقل اعتنا ندارند و از فرمانش اطاعت نمىنمایند، نه تنها از حیوانات و حشرات برتر نیستند، بلكه از تمام جانوران برى و بحرى بدتر و پست ترند.
بدترین جنبندگان روى زمین، نزد خداوند، انسانهایى هستند كه از شنیدن و گفتن سخن حق كرو لالاند و براى درك حقیقت، عقلهاى خویش را به كار نمىگیرند و تعقل نمىكنند.
ان شر الدواب عند الله الصم البكم الذین لا یعقلون(4).
بدترین جنبندگان روى زمین، نزد خداوند، انسانهایى هستند كه از شنیدن و گفتن سخن حق كرو لالاند و براى درك حقیقت، عقلهاى خویش را به كار نمىگیرند و تعقل نمىكنند.
منابع:
1. كافى، ج 1، ص 10.
2. الرحمن. آیه 1.
3. میزان الحكمه، ج 8، ص 490.
4. سوره انفال، آیه 22.
تهیه و فرآوری - محمد حسین امین - گروه حوزه علمیه تبیان.