40 مروارید از اقیانوس کلامی نبی
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله
1- قال رَسُولُ اللّهِ (صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) :
لا تُضَیِّعُوا صَلاتَكُمْ، فَإنَّ مَنْ ضَیَّعَ صَلاتَهُ، حُشِرَ مَعَ قارُونَ وَ هامانَ، وَ كانَ حَقّاً عَلىِ اللّهِ أنْ یُدْخِلَهُ النّارَ مَعَ الْمُنافِقینَ.([1])
پیامبر مكرم اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: نماز را سبك و ناچیز مشمارید، هر كس نسبت به نمازش بى اعتنا باشد و آنرا سبك و ضایع گرداند همنشین قارون و هامان خواهد گشت و حقّ خداوند است كه او را همراه منافقین در آتش داخل نماید.
2ـ قالَ (صلى الله علیه وآله): مَنْ مَشى إلى مَسْجِد مِنْ مَساجِدِ اللّهِ، فَلَهُ بِكُّلِ خُطْوَة خَطاها حَتّى یَرْجِعَ إلى مَنْزِلِهِ، عَشْرُ حَسَنات، وَ مَحى عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئات، وَ رَفَعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجات.([2])
فرمود: هر كس قدمى به سوى یكى از مساجد خداوند بردارد، براى هر قدم ثواب ده حسنه مى باشد تا برگردد به منزل خود، و ده خطا از لغزش هایش پاك مى شود، همچنین در پیشگاه خداوند ده درجه ترفیع مى یابد.
3ـ بَیْنَما رَسُولُ اللّهِ (صلى الله علیه وآله) جا لِسٌ فِى الْمَسْجِدِ، إذْدَخَلَ رَجُلٌ فَقامَ یُصَلّى، فَلَمْ یُتِمَّ رُكُوعَهُ وَ لا سُجُودَهُ، فَقالَ: نَقَرَ كَنَقْرِ الْغُرابِ، لَئِنْ ماتَ هذا وَ هكَذا صَلوتُهُ لَیَمُوتُنَّ عَلى غَیْرِ دینی.([3])
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در مسجد نشسته بود كه شخصى وارد شد و مشغول خواندن نماز شد و ركوع و سجودش را كامل انجام نمى داد و عجله و شتاب مى كرد.
حضرت فرمود: كار این شخص همانند كلاغى است كه منقار بر زمین مى زند، اگر با این حالت از دنیا برود بر دین من نمرده است.
4ـ قالَ (صلى الله علیه وآله) لِعَلىّ(علیه السلام): أنَا رَسُولُ اللّهِ الْمُبَلِّغُ عَنْهُ، وَ أنْتَ وَجْهُ اللّهِ وَ الْمُؤْتَمُّ بِهِ، فَلا نَظیر لى إلاّ أنْتَ، وَ لا مِثْلَ لَكَ إلاّ أنَا.([4])
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) به امام علىّ (علیه السلام) فرمود: من رسول خدا هستم، كه از طرف او تبلیغ و هدایت مى نمایم; و تو وجه اللّه مى باشى، كه امام و مقتداى (بندگان خدا) خواهى بود، پس نظیرى براى من وجود ندارد مگر تو; و همانند تو نیست مگر من.
5ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): یا أباذَر، اَلدُّنْیا سِجْنُ الْمُؤْمِن وَ جَنَّةُ الْكافِرِ، وَ ما أصْبَحَ فیها مُؤْمِنٌ إلاّ وَ هُوَ حَزینٌ، وَ كَیْفَ لایَحْزُنُ الْمُؤْمِنُ وَ قَدْ أوَعَدَهُ اللّهُ أنَّهُ وارِدٌ جَهَنَّمَ.([5])
فرمود: اى ابوذر، دنیا زندان مؤمن و بهشت كافران است، مؤمن همیشه محزون و غمگین مى باشد، چرا چنین نباشد و حال آن كه خداوند به او - در مقابل گناهان و خطاهایش - وعده مجازات و دخول جهنّم را داده است.
6ـ وَ قالَ(صلى الله علیه وآله):یاا عَلىّ! اِفْتَحْ طَعامَكَ بِالْمِلْحِ، فَإنَّ فیهِ شِفاءٌ مِنْ سَبْعینَ داء، مِنْها: الْجُنُونُ وَ الْجُذامُ وَ الْبَرَصُ وَ وَجَعُ الْحَلْقِ وَ الاْضْراسِ وَ وَجَعُ الْبَطْنِ.([6])
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) به امام علىّ (علیه السلام) فرمود: غذاى خود را با (تناول نمودن كمى) نمك شوع نما، همانا كه در آن درمان و شفاء هفتاد نوع بلا و آفت خواهد بود، كه دیوانگى، پیسى، جُذام، درد و ناراحتى هاى حلق، دندان ها; و شكم و معده از آنها مى باشد.
7ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): شَرُّالنّاسِ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیاهُ، وَ شَرٌّ مِنْ ذلِكَ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیا غَیْرِهِ.([7])
فرمود: بدترین افراد كسى است كه آخرت خود را به دنیایش بفروشد و بدتر از او آن كسى خواهد بود كه آخرت خود را براى دنیاى دیگرى بفروشد.
8ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): ثَلاثَةٌ أخافُهُنَّ عَلى اُمتَّى: ألضَّلالَةُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ، وَ مُضِلاّتُ الْفِتَنِ، وَ شَهْوَةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ.([8])
فرمود: در سه چیز براى امّت خود احساس خطر مى كنم:
گمراهى، بعد از آن كه هدایت و معرفت پیدا كرده باشند. گمراهى ها و لغزش هاى به وجود آمده از فتنه ها.
مشتهیات شكم، و آرزوهاى نفسانى و شهوت پرستى.
9ـ قالَ (صلى الله علیه وآله): ثَلاثَةٌ مِنَ الذُّنُوبِ تُعَجَّلُ عُقُوبَتُها وَ لا تُؤَخَّرُ إلى الاخِرَةِ: عُقُوقُ الْوالِدَیْنِ، وَ الْبَغْیُ عَلَى النّاسِ، وَ كُفْرُ الاْحْسانِ.([9])
فرمود : عقاب و مجازات سه دسته از گناهان زودرس مى باشد و به قیامت كشانده نمى شود: ایجاد ناراحتى براى پدر و مادر، ظلم در حقّ مردم، ناسپاسى در مقابل كارهاى نیك دیگران.
10ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): إنَّ أعْجَزَ النّاسِ مَنْ عَجَزَعَنِ الدُّعاءِ، وَ إنَّ أبْخَلَ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلامِ.([10])
فرمود: عاجز و ناتوان ترین افراد كسى است كه از دعا و مناجات با خداوند ناتوان و محروم باشد، و بخیل ترین اشخاص كسى خواهد بود كه از سلام كردن خوددارى نماید.
11ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): إذا تَلاقَیْتُمْ فَتَلاقُوا بِالتَّسْلیمِ وَ التَّصافُحِ، وَ إذا تَفَرَّقْتُمْ فَتَفَرَّقُوا بِإلاسْتِغْفارِ.([11])
فرمود: هنگام بر خورد و ملاقات با یكدیگر سلام و مصافحه نمائید و موقع جدا شدن براى همدیگر طلب آمرزش كنید.
12ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): بَكِرُّوا بِالصَّدَّقَةِ، فَإنَّ الْبَلاءَ لا یَتَخَطاّها.([12])
فرمود: صبحگاهان حركت و كار خود را با دادن صدقه شروع نمائید چون كه بلاها و آفت ها را بر طرف مى گرداند.
13ـ قالَ(صلى الله علیه وآله) : یُؤْتَى الرَّجُلُ فی قَبْرِهِ بِالْعَذابِ، فَإذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ رَأسِهِ دَفَعَتْهُ تِلاوَةُ الْقُرْآنِ، وَ إذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ یَدَیْهِ دَفَعَتْهُ الصَّدَقَةُ، وَ إذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ رِجْلَیْهِ دَفَعَهُ مَشْیُهُ إلىَ الْمَسْجِدِ.([13])
فرمود: هنگامى كه بدن مرده را در قبر قرار دهند، چنانچه عذاب از بالاى سر بخواهد وارد شود تلاوت قرآنش مانع عذاب مى گردد و چنانچه از مقابل وارد شود صدقه و كارهاى نیك مانع آن مى باشد. و چنانچه از پائین پا بخواهد وارد گردد، رفتن به سوى مسجد مانع آن خواهد گشت.
14ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): عَلَیْكُمْ بِمَكارِمِ الاْخْلاقِ، فَإنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ بَعَثَنی بِها، وَ إنَّ مِنْ مَكارِمِ الاْخْلاقِ: أنْ یَعْفُوَالرَّجُلُ عَمَّنْ ظَلَمَهُ، وَ یُعْطِیَ مَنْ حَرَمَهُ، وَ یَصِلَ مَنْ قَطَعَهُ، وَ أنْ یَعُودَ مَنْ لایَعُودُهُ.([14])
فرمود: بر شما باد رعایت مكارم اخلاق، كه خداوند مرا بر آن ها مبعوث نمود، و ـ بعضى از ـ آن ها عبارتند از:
كسى كه بر تو ظلم كند ـ به جهت غرض شخصى ـ او را ببخش، كسى كه تو را نسبت به چیزى محروم گرداند كمكش نما، با شخصى كه با تو قطع دوستى كند رابطه دوستى داشته باش، شخصى كه به دیدار تو نیاید به دیدارش برو.
15ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): مَنْ وَجَدَ كَسْرَةً اَوْ تَمْرَةً فَأكَلَهَا لَمْ یُفارِقْ جَوْفَهُ حَتّى یَغْفِرَاللّهُ لَهُ.([15])
فرمود: هر كس تكّه اى نان یا دانه اى خرما در جائى ببیند، و آن را بردارد و میل كند، مورد رحمت و مغفرت خداوند قرار مى گیرد.
16ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): ما تَواضَعَ أحَدٌ إلاّ رَفَعَهُ اللّهُ.([16])
فرمود: كسى اظهار تواضع و فروتنى نكرده، مگر آن كه خداوند متعال او را رفعت و عزّت بخشیده است.
17ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): مَنْ أنْظَرَ مُعْسِراً، كانَ لَهُ بِكُلِّ یَوْم صَدَقَةٌ.([17])
فرمود: هر كس بدهكار ناتوانى را مهلت دهد براى هر روزش ثواب صدقه در راه خدا مى باشد.
18ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): ما مِنْ هُدْهُد إلاّ وَ فی جِناحِهِ مَكْتُوبٌ بِالِسّرْیانیَّةِ «آلُ مُحَمَّد خَیْرُ الْبَریَّةِ».([18])
فرمود: هیچ پرنده اى به نام هدهد وجود ندارد مگر آن كه روى بال هایش به لغت سریانى نوشته شده است: آل محمّد (صلوات الله علیهم اجمعین) بهترین مخلوق روى زمین مى باشند.
19ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): یَأتی عَلىَ النّاسِ زَمانٌ، الصّابِرُ مِنْهُمْ عَلى دینِهِ كَالْقابِضِ عَلىَ الْجَمَرِ.([19])
فرمود: زمانى بر مردم خواهد آمد كه صبر نمودن در برابر مسائل دین ـ و عمل به دستورات آن ـ همانند در دست گرفتن آتش گداخته است.
20ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): سَیَأتی زَمانٌ عَلى اُمتَّی یَفِرُّونَ مِنَ الْعُلَماءِ كَما یَفِرُّ الْغَنَمُ مِنَ الذِّئْبِ، إبْتَلاهُمُ اللّهُ بِثَلاثَةِ أشْیاء: الاْوَّلُ: یَرَفَعُ الْبَرَكَةَ مِنْ أمْوالِهِمْ، وَ الثّانی: سَلَّط اللّهُ عَلَیْهِمْ سُلْطاناً جائِراً، وَ الثّالِثُ: یَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْیا بِلا إیمان.([20])
فرمود: زمانى بر امّت من خواهد آمد كه مردم از علماء گریزان شوند همان طورى كه گوسفند از گرگ گریزان است، خداوند چنین جامعه اى را به سه نوع عذاب مبتلا مى گرداند:
1 ـ بركت و رحمت خود را از اموال ایشان برمى دارد.
2 ـ حكمفرمائى ظالم و بى مروّت را بر آن ها مسلّط مى گرداند.
3 ـ هنگام مرگ و جان دادن، بى ایمان از این دنیا خواهند رفت.
هنگامى كه بدن مرده را در قبر قرار دهند، چنانچه عذاب از بالاى سر بخواهد وارد شود تلاوت قرآنش مانع عذاب مى گردد و چنانچه از مقابل وارد شود صدقه و كارهاى نیك مانع آن مى باشد. و چنانچه از پائین پا بخواهد وارد گردد، رفتن به سوى مسجد مانع آن خواهد گشت.
21ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): اَلْعالِمُ بَیْنَ الْجُهّالِ كَالْحَىّ بَیْنَ الاْمْواتِ، وَ إنَّ طالِبَ الْعِلْمِ یَسْتَغْفِرُلَهُ كُلُّ شَیء حَتّى حیتانِ الْبَحْرِ، وَ هَوامُّهُ، وَ سُباعُ الْبَرِّ وَ أنْعامُهُ، فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ، فَإنّهُ السَّبَبُ بَیْنَكُمْ وَ بَیْنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ إنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَریضَةٌ عَلى كُلِ مُسْلِم.([21])
فرمود: دانشمندى كه بین گروهى نادان قرار گیرد همانند انسان زنده اى است بین مردگان، و كسى كه در حال تحصیل علم باشد تمام موجودات برایش طلب مغفرت و آمرزش مى كنند، پس علم را فرا گیرید چون علم وسیله قرب و نزدیكى شما به خداوند است، و فراگیرى علم، بر هر فرد مسلمانى فریضه است.
22ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): مَنْ زارَ عالِماً فَكَأنَّما زارَنی، وَ مَنْ صافَحَ عالِماً فَكأنَّما صافَحَنی، وَ مَنْ جالَسَ عالِماً فَكَأنَّما جالَسَنی، وَ مَنْ جالَسَنی فِى الدُّنْیا أجْلَسْتُهُ مَعى یَوْمَ الْقِیامَةِ.([22])
فرمود: هر كس به دیدار و زیارت عالم و دانشمندى برود مثل آن است كه مرا زیارت كرده، هر كه با دانشمندى دست دهد و مصافحه كند مثل آن كه با من مصافحه نموده، هر شخصى همنشین دانشمندى گردد مثل آن است كه با من مجالست كرده، و هر كه در دنیا با من همنشین شود، در آخرت همنشین من خواهد گشت.
23ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): مَنْ تَزَوَّجَ إمْرَأةً لِمالِها وَ كَلَهُ اللّهُ إلَیْهِ، وَ مَنْ تَزَوَّجَها لِجَمالِها رَأى فیها ما یَكَرَهُ، وَ مَنْ تَزَوَّجَها لِدینِها جَمَعَ اللّهُ لَهُ ذلِكَ.([23])
فرمود: هر كس زنى را به جهت ثروتش ازدواج كند خداوند او را به همان واگذار مى نماید، و هر كه با زنى به جهت زیبائى و جمالش ازدواج كند خوشى نخواهد دید، و كسى كه با زنى به جهت دین و ایمانش تزویج نماید خداوند خواسته هاى او را تأمین مى گرداند.
24ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): مَنْ قَلَّ طَعامُهُ، صَحَّ بَدَنُهُ، وَ صَفا قَلْبُهُ، وَ مَنْ كَثُرَ طَعامُهُ سَقُمَ بَدَنُهَ وَ قَسا قَلْبُهُ.([24])
فرمود: هر كه خوراكش كمتر باشد بدنش سالم و قلبش با صفا خواهد بود، و هر كس خوراكش زیاد باشد امراض جسمى بدنش و كدورت، قلبش را فرا خواهد گرفت.
25ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): لا تُشْبِعُوا، فَیُطْفأ نُورُ الْمَعْرِفَةِ مِنْ قُلُوبِكُمْ.([25])
فرمود: شكم خود را از خوراك سیر و پر مگردانید، چون كه سبب خاموشى نور عرفان و معرفت ـ در افكار و ـ قلب هایتان مى گردد.
26ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): مَنْ تَوَلّى عَمَلا وَ هُوَیَعْلَمُ أنَّهُ لَیْسَ لَهُ بِأهْل، فَلْیتُبَّوَءُ مَقْعَدُهُ مِنَ النّارِ.([26])
فرمود: هر كه ریاست و مسئولیتى را بپذیرد و بداند كه أهلیّت آن را ندارد، ـ در قبر و قیامت ـ جایگاه او پر از آتش خواهد شد.
27ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَیُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعیفِ الَّذی لادینَ لَهُ، فَقیلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعیفُ الَّذی لا دینَ لَهُ؟ قالَ: اَلذّی لا یَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ.([27])
فرمود: همانا خداوند دشمن دارد آن مؤمنى را كه ضعیف و بى دین است، سؤال شد:
مؤمن ضعیف و بى دین كیست؟ پاسخ داد: كسى كه نهى از منكر و جلوگیرى از كارهاى زشت نمى كند.
28ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): صَدَقَةُ السِّرِّ تُطْفِىءُ الْخَطیئَةَ، كَما تُطْفِىءُ الماءُ النّارَ، وَ تَدْفَعُ سَبْعینَ باباً مِنَ الْبَلاءِ.([28])
فرمود: صدقه اى كه محرمانه و پنهانى داده شود سبب پاكى گناهان مى باشد، همان طورى كه آب، آتش را خاموش مى كند، همچنین صدقه هفتاد نوع بلا و آفت را بر طرف مى نماید.
29ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): عَجِبْتُ لِمَنْ یَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ مَخافَةَ الدّاءِ، كَیْفَ لایَحْتمى مِنَ الذُّنُوبِ، مَخافَةَ النّارِ.([29])
فرمود: تعجّب دارم از كسانى كه نسبت به خورد و خوراك خود اهمیّت مى دهند تا مبادا مریض شوند ولیكن اهمیّتى نسبت به گناهان نمى دهند و باكى از آتش سوزان جهنّم ندارند.
در سه چیز براى امّت خود احساس خطر مى كنم: گمراهى، بعد از آن كه هدایت و معرفت پیدا كرده باشند. گمراهى ها و لغزش هاى به وجود آمده از فتنه ها. مشتهیات شكم، و آرزوهاى نفسانى و شهوت پرستى.
30 ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): حُبُّ الْجاهِ وَ الْمالِ یُنْبِتُ النِّفاقَ فِى الْقَلْبِ، كَما یُنْبِتُ الْماءُ الْبَقْلَ.([30])
فرمود: علاقه نسبت به ریاست و ثروت سبب روئیدن نفاق در قلب و درون خواهد شد، همان طورى كه آب و باران سبب روئیدن سبزیجات مى باشند.
31ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): مَنْ اَصابَ مِنْ إمْرَأة نَظْرَةً حَراماً، مَلاَاللّهُ عَیْنَیْهِ ناراً.([31])
فرمود: هركس نگاه حرامى به زن نامحرمى بیفكند، خداوند چشم هاى او را پر از آتش مى گرداند.
32ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): حَسِّنُوا أخْلاقَكُمْ، وَ ألْطِفُوا جیرانَكُمْ، وَ أكْرِمُوا نِسائَكُمْ، تَدْخُلُوا الْجَنّةَ بِغَیْرِ حِساب.([32])
فرمود: رفتار و اخلاق خود را نیكو سازید، نسبت به همسایگان با ملاطفت و محبّت برخورد نمائید، زنان و همسران خود را گرامى دارید تا بدون حساب وارد بهشت گردید.
33ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): اَلْمَرْءُ عَلى دینِ خَلیلِهِ، فَلْیَنْظُر أحَدُكُمْ مَنْ یُخالِطُ.([33])
فرمود: انسان بر روش و اخلاق دوستش پرورش مى یابد و شناخته مى شود، پس متوجّه باشید با چه كسى دوست و همنشین مى باشید.
34ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): اَلصَّدقَةُ بِعَشْر، وَ الْقَرْضُ بِثَمانِیَةَ عَشَرَ، وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِأرْبَعَةَ وَ عِشْرینَ.([34])
فرمود: پاداش و ثواب دادنِ صدقه ده برابر درجه، ودادن قرض الحسنه هیجده درجه، و انجام صله رحم بیست و چهار درجه افزایش خواهد داشت.
35ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): لا یَمْرُضُ مُؤْمِنٌ وَ لا مُؤْمِنَةٌ إلاّ حَطّ اللّهُ بِهِ خَطایاهُ.([35])
فرمود: هیچ مؤمن و مؤمنه اى مریض نمى گردد مگر آن كه خطاها و لغزش هایش پاك و بخشوده مى شود.
36ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): مَنْ وَقَّرَ ذا شَیْبَة فِى الاْسْلامِ أمَّنَهُ اللّهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیامَةِ.([36])
فرمود: هر كس بزرگ سال مسلمانى را گرامى دارد و احترام نماید، خداوند او را در قیامت از سختى ها و مشكلات در أمان مى دارد.
37ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): كُلُّ عَیْن باكِیَةٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ إلاّ ثَلاثَ أعْیُن: عَیْنٌ بَكَتْ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ ، وَ عَیْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللّهِ، وَ عَیْنٌ باتَتْ ساهِرَةً فى سَبیلِ اللّهِ.([37])
فرمود: تمامى چشم ها در روز قیامت گریانند، مگر سه دسته:
1 ـ آن چشمى كه به جهت خوف و ترس از عذاب خداوند گریه كرده باشد.
2 ـ چشمى كه از گناهان و موارد خلاف بسته و نگاه نكرده باشد.
3 ـ چشمى كه شبها در عبادت و بندگى خداوند متعال بیدار بوده باشد.
38ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): سادَةُ النّاسِ فِى الدُّنْیا الأسْخِیاء، سادَةُ النّاسِ فِى الاخِرَةِ الاْتْقِیاء.([38])
فرمود: سرور و سیّد مردم در دنیا افراد سخاوتمند خواهند بود، و سیّد و سرور انسان ها در قیامت پرهیزكاران مى باشند.
39ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): وَ عَظَنی جِبْرئیلُ(علیه السلام): یا مُحَمَّدُ ، أحْبِبْ مَنْ شِئْتَ فَإنَّكَ مُفارِقُهُ، وَ اعْمَلْ ما شِئْتَ فَإنَّكَ مُلاقیهِ.([39])
فرمود: جبرئیل مرا موعظه و نصحیت كرد: با هر كس كه خواهى دوست باش، بالأخره بین تو و او جدائى خواهد افتاد. هر چه خواهى انجام ده، ولى بدان نتیجه و پاداش آنرا خواهى گرفت.
40ـ قالَ(صلى الله علیه وآله): اَوْصانى رَبّى بِتِسْع: اَوْصانى بِالاْخْلاصِ فِى السِّرِّ وَ الْعَلانِیَةِ، وَ الْعَدْلِ فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ، وَ الْقَصْدِ فِى الْفَقْرِ وَ الْغِنى، وَ اَنْ أعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنى، وَ أعطِیَ مَنْ حَرَمَنى، وَ أصِلَ مَنْ قَطَعَنى، وَ اَنْ یَكُونَ صُمْتى فِكْراً، وَ مَنْطِقى ذِكْراً، وَ نَظَرى عِبْراً.([40])
فرمود: پروردگار متعال، مرا به 9 چیز سفارش نمود: اخلاص در آشكار و پنهان، دادگرى در خوشنودى و خشم، میانه روى در نیاز و توانمندى، بخشیدن كسى كه در حقّ من ستم روا داشته است، كمك به كسى كه مرا محروم گردانده، دیدار خویشاوندانى كه با من قطع رابطه نموده اند، و این كه خاموشیم اندیشه و سخنم، یادآورى خداوند; و نگاهم عبرت و پند باشد.
منبع : سایت اندیشه قم
تنظیم : بخش عترت و سیره تبیان
پی نوشت ها :
[1] - وسائل الشّیعة: ج 4، ص 30، ح 4431.
[2] - عقاب الأعمال: ص 343، س 14، وسائل الشّیعة: ج 5، ص 201، ح 6328.
[3] - وسائل الشّیعة: ج 4، ص 31، ح 4434.
[4] - تأویل الآیات الظاهرة: ص 549، س 5; و تفسیر البرهان: ج 4، ص 184، س 26.
[5] - أمالى طوسى: ج 2، ص 142، بحارالأنوار: ج 74، ص 80، ح 3.
[6] - محاسن برقى: ص 593، ح 110، بحار: ج 63، ص 398، ح 20.
[7] - من لا یحضره الفقیه: ج 4، ص 353، ح 5762 چاپ جامعه مدرّسین.
[8] - أمالى طوسى: ج 1، ص 158، بحارالأنوار: ج 10، ص 368، ح 15.
[9] - أمالى طوسى: ج 1، ص 13، بحارالأنوار: ج 70، ص 373، ح 7.
[10] - أمالى طوسى: ج 1، ص 87، بحارالأنوار: ج 90، ص 291، ح 11.
[11] - أمالى طوسى: ج 1، ص 219، بحارالأنوار: ج 73، ص 4، ح 13.
[12] - أمالى طوسى: ج 1، ص 157، بحارالانوار: ج 93، ص 177، ح 8.
[13] - مسكّن الفؤاد شهید ثانى: ص 50، س 1.
[14] - أمالى طوسى: ج 2، ص 92، بحارالأنوار: ج 66، ص 375، ح 24.
[15] - أمالى صدوق: ص 246، ح 14، بحارالأنوار: ج 63، ص 430، ح 12.
[16] - أمالى طوسى: ج 1، ص 56، بحارالأنوار: ج 72، ص 120، ح 7.
[17] - أعیان الشّیعة: ج 1، ص 305، بحارالأنوار: ج 100، ص 151، ح 17.
[18] - أمالى طوسى: ج 1، ص 360، بحارالأنوار: ج 27، ص 261، ح 2.
[19] - أمالى طوسى: ج 2، ص 92، بحارالأنوار: ج 28، ص 47، ح 9.
[20] - مستدرك الوسائل: ج 11، ص 376، ح 13301.
[21] - بحارالأنوار: ج 1، ص 172، ح 25.
[22] - مستدرك الوسائل: ج 17، ص 300، ح 21406.
[23] - تهذیب الأحكام: ج 7، ص 399، ح 5.
[24] - تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام: ص 548، بحارالأنوار: ج 59، ص 268، ح 53.
[25] - مستدرك الوسائل: ج 16، ص 218، ح 19646.
[26] - تاریخ إلاسلام: ج 101ـ120، ص 285.
[27] - وسائل الشّیعة: ج 16، ص 122، ح 21139.
[28] - مستدرك الوسائل: ج 7، ص 184، ح 7984.
[29] - بحارالأنوار: ج 70، ص 347، ح 34.
[30] - تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام: ص 264
[31] - مستدرك الوسائل: ج 14، ص 270، ح 16685.
[32] - أعیان الشّیعة: ج 1، ص 301.
[33] - أمالى طوسى: ج 2، ص 132، بحارالأنوار: ج 71، ص 192، ح 12.
[34] - مستدرك الوسائل: ج 7، ص 194، ح 8010.
[35] - جامع الأحادیث: ج 3، ص 89، ح 35، مستدرك الوسائل: ج 2، ص 66، ح 1422.
[36] - كافى: ج 2، ص 658، ح 3، بحارالأنوار: ج 7، ص 302، ح 53.
[37] - ثواب الأعمال: ص 211، ح 1، بحارالأنوار: ج 46، ص 100، ح 88.
[38] - أعیان الشّیعة: ج 1، ص 302، بحارالأنوار: ج 68، ص 350، ح 1.
[39] - أمالى طوسى : ج 2، ص 203، بحارالأنوار: ج 68، ص 188، ح 54.
[40] - أعیان الشّیعة، ج 1، ص 300، بحارالأنوار: ج 74، ص 139، ضمن ح 1.